eitaa logo
جواد عباسی
547 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
781 ویدیو
7 فایل
راه های ارتباطی برای سفارش حرز معتبر امام جواد علیه السلام که به سفارش و نام خودتون نوشته میشه: @Javad_abbasi_araki https://instagram.com/javad.abbasi.araki?igshid=YmMyMTA2M2Y= اگه اینستاگرام دارین روی این لینک بزنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 جعفر پلنگ و غذای حضرتی آقای راست نجات، معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام، ماه گذشته در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه السلام این داستان جالب رو نقل کردن: زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش. نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄 تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم‌ افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم: آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت: اسمش جعفر پلنگه گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم. جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم. به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت: آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و.... اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم. ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد! آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم: بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت: آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔 وقتی نا امید شدم و خواستم‌به خانه برگردم، پشت سرم، آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😞 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😢 که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند پیش شما اومدم😕 حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😭یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇 به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼🇮🇷🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/2697855009C038bd1cfa2
2.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا رسول الله پیامبر ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼🇮🇷🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/2697855009C038bd1cfa2
صلوات بفرستید و منتشر کنید 😉😊 به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼🇮🇷🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/2697855009C038bd1cfa2
قشنگ نوشته: -ازدواج دختر ١٧ ساله ما میشه کودک همسری/رابطه جنسی آزاد دختر ١٧ ساله غربی میشه آزادی انسان -بازی نکردن ما با اسرائیل میشه سیاسی کردن ورزش/ بازی نکردن اونا با روسیه میشه اتحاد علیه دیکتاتوری -موشک های ما تهدیدی برای بشریت/ کلاهک های هسته ای اونا ضامنی برای صلح جهانی 🗣عبدالله گنجی
1.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼🇮🇷🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/2697855009C038bd1cfa2
8.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همانا خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود و رحمت می فرستند. ای اهل ایمان! بر او درود فرستید و آن گونه که شایسته است، تسلیم او باشید. إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا. نیت کنید سه صلوات بفرستید و این پست رو برای سه نفر ارسال کنید. سند این روایت رو در کتاب شریف ببینید. به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼🇮🇷🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/2697855009C038bd1cfa2
10.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غارت فروشگاها توسط مردم ، فیلمبردار میگه نکنید گناهه، حرامه، همین کارها کردید این بلا سرمان آمد! به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @javad483
🔻شگرد پسرک در مقابل نادر شاه ! ✍ زمانی که نادر شاه افشار عزم تسخیر هندوستان داشته در راه کودکی را دید که به مکتب می‌رفت.از او پرسید: پسر جان چه می‌خوانی؟ - قرآن. - از کجای قرآن؟ - انا فتحنا…. 🔸نادر از پاسخ او بسیار خوشحال شد و از شنیدن آیه فتح، فال پیروزی زد.سپس یک سکه زر به پسر داد اما پسر از گرفتن آن ابا کرد. نادر گفت: چر ا نمی گیری؟ گفت: مادرم مرا می‌زند می‌گوید تو این پول را دزدیده ای. نادر گفت: به او بگو نادر داده است. 🔸پسر گفت: مادرم باور نمی‌کند. می‌گوید: نادر مردی سخاوتمند است. او اگر به تو پول می‌داد یک سکه نمی‌داد. زیاد می‌داد. حرف او بر دل نادر نشست. یک مشت پول زر در دامن او ریخت.از قضا چنانچه مشهور تاریخ است در آن سفر نادرشاهدبر حریف خویش محمد شاه گورکانی پیروز شد 📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @javad483