eitaa logo
جواد قلی یان امیری
325 دنبال‌کننده
251 عکس
240 ویدیو
1 فایل
﷽ «‏اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» تنها کانال رسمی بنده . سخنران و مدرس حوزه علمیه و دانشگاه. مبلغ امور دینی.♥️🍃 هماهنگی جلسات 👇🏻 09394338906 @haj_adil
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸 🔰 عاشقِ و شیدای حضرت «حجة‌بن‌الحسن» ارواحنافداه، در «کمالِ ایمان» وارد صحرای محشر می‌شود ... در ضمن روایتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَ قَدْ کَمُلَ إِیمَانُهُ وَ حَسُنَ إِسْلَامُهُ فَلْیَتَوَالَ الْحُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ الْمُنْتَظَرِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ 🔻هر کس که می‌خواهد در روز قیامت، خدای متعال را ملاقات کند در حالی ایمانش کامل و اسلامش نیکو باشد ، پس باید سنگ محبت و ولایت حضرت‌ حجة بن الحسن، امامِ مُنتظَر «صلوات‌اللَّه‌علیه» را به سینه بزند. 📚بحارالانوار ج۲۷ ص۱۰۸ ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @javad_gholiyan
🌸🍃🌸🍃 امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: "اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، از عرش ندا می شود؛ برای تو صد هزار برابر مثل او است (صد هزار برابر برای تو است) این در حالی است كه اگر برای خودش دعا می كرد، فقط به اندازه همان یك دعایش به او داده می شد. پس دعای تضمین شده ای که صد هزار برابر آن داده می شود، بهتر است از دعایی(دعای شخص دعا کننده برای خود) که معلوم نیست مستجاب بشود یا نشود." من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۱۲ ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @javad_gholiyan
🌸🍃🌸🍃 مرد ثروتمندی بود که با وجود مال فراوان، بسیار نامهربان و خسیس بود. بر عکس، زنش بسیار مهربان و خوش قلب بود و همه او را دوست داشتند. زن با خود می اندیشید: « خداوند این مرد را به من داده است، حتی اگر به او علاقه نداشته باشم، باز باید به او مهر بورزم!» بنابراین با وی رفتار خوبی داشت. یک سال قحطی شد و بسیاری از روستاییان ازمردوزن کمک خواستند. زن با محبت فراوان به همه ی آن ها کمک کرد، ولی مرد چیزی نگفت و پیش خود فکر کرد:« تا وقتی از پول های من کم نشود برایم مهم نیست که دارایی چه کسی به باد می رود.» مردم از زن تشکر کردند و گفتند که پول ها را بعد از مدتی به او پس خواهند داد. زن نپذیرفت، اما مردم اصرار می کردند که پول او را باز گردانند.زن گفت:« اگر می خواهید پول را پس بدهید، در روز مرگ شوهرم این کار را بکنید.» این حرف زن به گوش یکی از دخترهایش رسید و او بسیار ناراحت شد. بی درنگ پیش پدر رفت و گفت:« می دانی مادر چی گفته؟ او از مردم خواسته تا پول هایشان را روز مرگ تو پس بدهند!» مرد، به فکر فرو رفت. سپس ازهمسرش پرسید:« چرا از مردم خواستی پولت را بعد از مرگ من به تو بازگردانند؟» زن جواب داد:« مردم تو را دوست ندارند و همه آرزو می کنند که زودتر بمیری اما حالا به جای آن که مرگ تو را آرزو کنند، از خداوند می خواهند که تو را زنده نگه دارد تا پول را دیرتر برگردانند. من هم از خداوند می خواهم که سال های زیادی زنده بمانی. کسی چه می داند؟ شاید تو هم روزی مهربان شوی!» مرداز تیزهوشی و محبت همسرش در شگفت ماند و به او قول داد که در آینده با مردم مهربان باشد. ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @javad_gholiyan
🌸🍃🌸🍃 حضرت امام علی (ع).میفرمایند: الإحْسانُ ذُخْرٌ، و الكَريمُ مَن حازَهُ نيكى كردن، گنج است و بزرگوار كسى است كه مالك اين گنج شود غررالحكم ح 1135 ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @javad_gholiyan
🌸🍃🌸🍃 بدان كه در پيش روى تو، گردنه‏ هاى صعب العبورى وجود دارد، كه حالِ سبكباران به مراتب بهتر از سنگين باران است، و آن كه كند رود حالش بدتر از شتاب گيرنده مى‏ باشد، و سرانجام حركت، بهشت و يا دوزخ خواهد بود، پس براى خويش قبل از رسيدن به آخرت وسائلى مهيّا ساز، و جايگاه خود را پيش از آمدنت آماده كن، زيرا پس از مرگ، عذرى پذيرفته نمى‏ شود، و راه بازگشتى وجود ندارد. نامه ٣١ ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @javad_gholiyan
🌸🍃🌸🍃 در جزیره ای، آهوهای زیادی زندگی می کردند. خوراک فراوان و نبودِ هیچ خطری، باعث شد که تحرک آهوها کم و بتدریج تنبل و بیمار شده و نسل آنها رو به نابودی گذارد. برای حل این مساله تعدادی گرگ در جزیره رها شد. وجود گرگها باعث تحرک دوباره آهوان گردید و سلامتی به آنها باز گشت. ناملایمات، مشکلات و سختی ها هم گرگهای زندگی ما هستند که ما را قوی تر می کنند و باعث می شوند پخته تر شویم. ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @javad_gholiyan
🌸🍃🌸🍃 در زندگی یاد گرفتم: با احمق بحث نکنم و بگذاریم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند. با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند. از حسود دوری کنم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز از من بیزار خواهد بود. وتنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهم و سه چیز را هرگز فراموش نمیکنم : 1 . به همه نمی توانم کمک کنم 2 . همه چیز را نمی توانم عوض کنم 3 . همه من را دوست نخواهند داشت ....!! ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @javad_gholiyan
🌸🍃🌸🍃 امام جواد (عليه السلام) : سه چيز است كه اگر در كسى باشد سبب خوشنودى خداست : * زياد استغفار كردن * همنشينى خوب *زياد صدقه دادن و سه چيز است كه هركس دارا باشد پشيمان نمى شود : * پرهيز از عجله و شتاب * مشورت در كارها * توكل بر خدا وقتى تصميم به انجام كارى گرفت. الفصول المهمه274/275 ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @javad_gholiyan
🌸🍃🌸🍃 روزی واعظی به مردمش می گفت: ای مردم! هر کس دعا را از روی اخلاص بگوید، می تواند از روی آب بگذرد، مانند کسی که در خشکی راه می‌رود. جوان ساده و پاکدل، که خانه اش در خارج از شهر بود و هر روز می بایست از رودخانه می گذشت، در پای منبر بود. چون این سخن از واعظ شنید، بسیار خوشحال شد. هنگام بازگشت به خانه، دعا گویان، پا بر آب نهاد و از رودخانه گذشت... روزهای بعد نیز کارش همین بود و در دل از واعظ بسیار سپاسگزاری می کرد. آرزو داشت که هدایت و ارشاد او را جبران کند. روزی واعظ را به منزل خویش دعوت کرد، تا از او به شایستگی پذیرایی کند. واعظ نیز دعوت جوان پاکدل را پذیرفت و با او به راه افتاد. چون به رودخانه رسیدند، جوان "دعا" گفت و پای بر آب نهاد و از روی آن گذشت، اما واعظ همچنان برجای خویش ایستاده بود و گام بر نمی داشت... جوان گفت: "ای بزرگوار! تو خود، این راه و روش را به ما آموختی و من از آن روز چنین می‌کنم، پس چرا اینک برجای خود ایستاده ای، دعا را بگو و از روی آب گذر کن!" واعظ، آهی کشید و گفت: حق، همان است که تو می گویی، اما دلی که تو داری، من ندارم! ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @javad_gholiyan
با نگاه اول اتومبیلی را می بینید. حال تصویر را بزرگنمایی کنید شگفت انگیز خواهد شد. به چشم خود نیز نمی‌توان اعتماد کرد پس در مورد دیگران قضاوت نکنیم خطای دید انسانها بالاست ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @javad_gholiyan
🌸🍃🌸🍃 در کتاب ناسخ التواریخ آمده است، بهرام گور را پرسیدند سیاست از که آموختی ؟گفت: از چوپانی. گفت روزی در شکار رفتم، چوپانی دیدم که سگی را به دار آویخته است و سگان دیگر از ترس مجازات رفیق شان زوزه می کشند. پرسیدم چرا چنین خشونت می کنی؟ گفت : روزی دیدم هر روز از تعداد گله کم می شود، گمانم نمی رسید با وجود این سگ قدرتمندی که در گله دارم ، گرگی جرات نزدیک شدن به گله من را داشته باشد. روزی ماده گرگی دیدم که به گله می زند و این سگ من کاری ندارد. مدتی منتظر ایستادم دیدم با آن ماده گرگ نزدیکی می کند و گرفتار شهوت شده است. با این که در گله من تعدادی ماده سگ بود ولی این سگ من حرام بر زیر زبانش مزه کرده بود. با پدرم مشورت کردم، پدرم گفت: آن سگ گرفتار شهوت است و هرگز به او نمی توانی اعتماد کنی. او را حلق آویز کن تا هم خودش را نجات دهی هم گله را و هم دیگر سگ ها را تا عبرت بگیرند. ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @javad_gholiyan
🌸🍃🌸🍃 داستان فرعون به پایان رسید با آب داستان نمرود به پایان رسید با یک پشه داستان قارون به پایان رسید با اندوه داستان ابرهه به پایان رسید با سنگ داستان هیتلر با خودکشی به پایان رسید خدا داستانهای دروغین را با ساده ترین چیزها تمام میکند به زودی شاهد پایان داستان آنها خواهیم بود 🇮🇷🇵🇸 ♡ʝσiŋ🌱↷ 『 @javad_gholiyan