eitaa logo
✨سردارسلیمانی✨جوادجبله 🇮🇷
166 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
8 فایل
》جهادتبیین جهادتبیین جهادتبیین》 لینک دعوت↘️↘️↘️ https://eitaa.com/javadjabaleh110135 خادم کانال↘️↘️↘️ @javad146
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سید ابراهیم رئیسی
3.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹لحظات آرامش‌بخش در زندگی رئیس جمهور چه زمانی است؟ 🔹حضور در برنامه سیمای خانواده 🗓 دوشنبه | شانزدهم مردادماه ۱۴۰۲ @raisi_org
هدایت شده از سید ابراهیم رئیسی
🔹رئیس جمهور در جلسه هیات دولت: گرفتار شدن در هر حاشیه‌ای که مدیران کشور را از متن اصلی که همان خدمت به مردم است باز دارد حتما یک خطای راهبردی است. 🗓 یکشنبه | پانزدهم مردادماه ۱۴۰۲ @raisi_org
هدایت شده از سید ابراهیم رئیسی
6.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹ما هیچ شانی جز نوکری برای مردم نداریم 🗓 گزیده‌ای از سفر استانی کهگیلویه و بویراحمد @raisi_org
🌱 وقتی كه اخبار نبوت پیامبر اسلام (ص) به حبشه رسید، نجاشی پادشاه عادل و حقجوی حبشه به وزرای خود گفت : من می خواهم این شخصی را كه در مكّه ادعای پیامبری می كند، امتحان كنم ، به این ترتیب كه هدایائی را نزد او می فرستم ، و در میان هدایا نگین یاقوت و نگین عقیق می گذارم ، اگر او دنیا طلب باشد و ادعای پیامبری را برای رسیدن به پادشاهی ، نموده باشد، از آن نگین ها، یاقوت را برای خود بر می دارد، و اگر پیغمبر به حق باشد، عقیق را بر می دارد. به دنبال این تصمیم ، هدایای گرانقیمتی تهیه كرد و در میان آنها نگین یاقوت و عقیق گذاشت و برای پیامبر(ص) فرستاد. هنگامی كه این هدایا به پیامبر(ص) رسید، آنها را پذیرفت و بین اصحاب خود تقسیم نمود، و برای خود چیزی برنداشت جز نگین عقیق را كه سرخ بود، سپس آن را به علی (ع) و فرمود: ای علی ! یك سطر (جمله) روی این نگین بنویس و آن جمله لااله الاالله باشد. امام علی (ع) آن نگین را گرفت و نزد حكاك (نگین ساز) برد و فرمود: روی این نگین دو جمله بنویس ، یك جمله را كه رسول خدا(ص) دوست دارد و آن لااله الاالله است و یك جمله را كه من دوست دارم و آن : محمد رسول الله است . نگین ساز به همین سفارش عمل كرد، امام علی (ع) نزد او آمد و نگین راگرفت و به حضور پیامبر (ص) آورد، پیامبر (ص) دید روی آن به جای یك جمله سه جمله نوشته شده است ،به علی (ع) فرمود: من گفته بودم یك جمله (لااله الاالله) نوشته ، نه سه جمله . علی (ع) عرض كرد: سوگند به حق تو، من به نگین ساز گفتم : یك جمله را كه تو دوست داری (لااله الا الله) بنویسد و یك جمله را كه من دوست دارم (محمد رسول الله) بنویسد، ولی از جمله سوم هیجگونه خبری ندارم . هماندم جبرئیل بر رسول خدا (ص) نازل شد و عرض كرد: پروردگار بزرگ می فرماید: تو آنچه را دوست داشتی (یعنی لااله الا الله) نوشتی ،و علی (ع) آنچه را دوست داشت (یعنی محمد رسول الله) را نوشت ،و من نیز در آن نگین جمله ای را كه دوست دارم یعنی علی ولی الله را نوشم . داستان دوستان / محمد محمدي اشتهاردي ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
هدایت شده از بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی
کارنامه دو ساله.pdf
حجم: 14.82M
دو ساله | عملکرد اقتصادی دولت درود خداوند بر آیت الله دکتر رئیسی که خار چشم دشمنان است • یه کار تمیز • آماری، تحلیلی • با کیفیت و چاپ رنگی 🔴 مطالعه کنید 🟢 حداکثری منتشر کنید✅
🏴 هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد(ع) ✍از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️۱- ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️۲- سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️۳- زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️۴- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️۵- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند. امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️۶- ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️۷- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... 📚تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
آرزوت؟! داشتن یه جفت پای خسته مسیر نجف به کربلا...❤️
نذر کردم‌ گر کرببلا قسمتم شد
اربعین جای رقیه به زیارت بروم...
به فدای حاج قاسم
تو بگو دل سر برات میارم