📓زنگ کتاب
•┈ معرفی کتاب «حکمت ها » ┈•
مجموعه ۱۵ جلدی حکمت ها، به قلم «استاد جواد محدثی» ، اختصاص به احادیث چهارده معصوم و احادیث قدسی دارد.
جلد نخست، چهل حدیث قدسی است و ۱۴ جلد دیگر، هرکدام عنوان و شرح چهل حدیث از هر یک از معصومین (پیامبر،حضرت فاطمه و ائمه اطهار) را در بر دارد.
حکمتهای قدسی، حکمتهای نبوی، حکمتهای فاطمی، حکمتهای علوی،حکمت های حسنی، حکمتهای حسینی، سجادی، باقری ، صادقی ،کاظمی ،رضوی ، نقوی ، تقوی ، عسگری و مهدوی.
برای استفاده و تبیین بیشتر محتوا، علاوه بر ترجمه ی هر حدیث، توضیحی در حد یک صفحه نیز بدنبال عبارت حدیث آمده است. در این مجموعه ارزشمند، سعی بر انتخاب احادیث کوتاه و موضوعات کاربردی در زمینه های اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و مفید برای همگان بوده است .
در مقدمه هر جلد، زندگینامه هر معصوم نیز آمده است.
این مجموعه در سالهای اخیر، از سوی انتشارات «به نشر» ،وابسته به آستان قدس رضوی در مشهد چاپ شده و هر جلد، حدود ۱۰۰ صفحه دارد.
🔶
#زنگ_کتاب #آثار_جواد_محدثی #کتاب_حکمتها #معرفی_کتب_دینی_برای_جوانان #آستان_قدس_رضوی #به_نشر #شرح_حدیث #احادیث_اهل_بیت
🔶
🍃 برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi
🔸فهرست و حدیثی منتخب از کتاب «حکمت های قدسی»
🍃 برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi
🗓 روزشمار عمر
این روز شمار، بر اساس اسناد ، یادداشتها و دفترهای خاطراتم تنظیم شده که در آن، حوادث و سرفصلهای مهم زندگی خویش را تا حدی که میدانم،می نویسم.
🖋جواد محدثی
🗓 روزشمار عمر (۳۳)
✍🏼جواد محدثی
💠 ۱۵ اسفند۱۳۷۶، شرکت در مراسم غبارروبی ضریح حضرت معصومه(س)، ورود به داخل ضریح و نماز در آنجا و تخلیه پولهای اهدایی مردم و غبار روبی سنگ مزار و زمین داخل، با گلاب و در پایان، دستمال معطر را به عنوان تبرک برداشتم.
💠 ۸ فروردین ۱۳۷۷، سفر هفتم حج، این بار به عنوان مُعین روحانی کاروان. با نشریه زائر هم، همکاری قلمی داشتم .
💠 ۱۲ اردیبهشت۱۳۷۷، آغاز سلسله مقالات در هفته نامه «ری» وابسته به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی با عنوان «حکمتهای علوی» که حدود ۱۲۰ شماره ادامه یافت و بعداً به همین نام به صورت کتاب در نشر معروف چاپ شد.
💠 ۲۹ اردیبهشت۱۳۷۷ ، مطلع شدم که ترجمه عربی فرهنگ عاشورا به نام «موسوعة عاشورا» چاپ شده و در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران هم عرضه می شود.
💠 ۸ تیر ۱۳۷۷، آغاز تدریس صحیفه سجادیه در جامعة الزهرا (بخش غیر ایرانی) و شرح چندین دعا.
💠۱۷ مرداد ۱۳۷۷ ، سفر سه روزه به سراب همراه پسرم یاسر برای صله ارحام و تجدید دیدار. تعدادی از کتابهایم را هم برده بودم برای اهدا به اقوام.
💠۲۴ مرداد ۱۳۷۷ ، سخنرانی در «مرکز صنایع نظامی پارچین» در جاده ورامین، در جمع مدیران و مسئولان آن جا.
💠 ۳۱ مرداد ۱۳۷۷ ، سفر یک هفته ای به قزوین به دعوت حوزۂ علمیه و بحث روش تحقیق و نگارش برای طلاب (خواهران و برادران) بر اساس کتاب « روشها ».
دیداری هم از مدرسه صالحیه داشتم، جلسه ای هم برای فرهنگیان.
ادامه دارد...
🔸
#روزشمار_عمر #زندگینامه_جواد_محدثی #خاطرات
🔸
🍃 برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi
زمان:
حجم:
1.48M
▶️ شرح حکمت های نهجالبلاغه
🔸حکمت نود و هشت
🎙️ استاد جواد محدثی
🔹
#فایل_صوتی #نهج_البلاغه #امیرالمؤمنین #شرح_حکمتهای_نهج_البلاغه
🔹
🍃 برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi
« قبله ...🕋 »
ز دامان سیاه آسمان ، تیغ سحر از بطن تاریک افق ، سر زد
جهان از انفجار فجر، روشن شد
نسیم عِطر آلود بهشتی ، حلقه بر در زد
فشار پنجه ی شب بر گلوی صبح ، پیدا بود
که از گلدسته ی مسجد
مؤذن ، نغمه ی «الله اکبر» زد.
شراب خواب، از جام دو چشمم ریخت
دلم در در بیکرانْ آفاقِ سرشار از خدا ،پَر زد.
به سوی «قبله» رو کردم
نمازم جلوه ی راز و نیازم بود
نشان سوز و سازم بود.
در آن معراج تنهایی،
هزاران و هزاران چهره را دیدم
که از هر سو ، ز شرق و غرب این عالم
«جهت» را جستجو کردند
هزاران و هزاران چهره ی پاک خداجویان
درون خانه ها، محراب ها، در دشت و صحراها
درون مسجد و معبد
زِ کنج انزوای بند و زندان ها،
به آب عشق حقجویی وضو کردند
زن و مرد و جوان و پیر
سیاه و زرد
سفید و سرخ
نژاد ترک و بربر ، رومی و زنگی
عجم ، هندی ، عرب ، افغان
به سوی قبله رو کردند
همه با یک زبان، در یک جهت، با خالق خود ، گفتگو کردند
***
سکوت بامدادی بود
میان موج های ساکت و بی حرف
به گوشم میرسید آهنگ شورانگیز و زیبای نیایش ها
من از عمق سکوت سرد
طنین عاشقان را میشنیدم از زبان صبح
فضا از نغمه ی تسبیح و تکبیرِ سحر خیزان
دلاویز و معطر بود
دل هستی پُر از «الله اکبر» بود
من از برق نگاهم در پگاه، آن روز
میدیدم مسلمانان عالَم را
_ دوانده ریشه در اعماق _
که دهها نسل ، اندر راستای تنگه ی تاریخ
هماره ، هرکجا ، هر روز
و صبح و ظهر و عصر و شام
به هنگام نیایش ، چهره ی خود را به سوی قبله میگیرند
پس از عمری به آن «سو»، روی آوردن
همیشه در ستیز و صلح و مرگ و زندگانی شان
پس از عمری به سوی کعبه شان بودن
اندر واپسین دم هم ، به سوی قبله می میرند!
به کانون فروغ افروز خود دلگرم و پابندند
که بیدارند و آزادند
نه در گردن طناب بردگی دارند
نه در سر ، خواب ،در پا ، بند
نه با شرق و نه با غرب اند
نه با هر جبهه ای با شیوه ی خصمانه ، هم پیمان و پیوندند
چنین نسلی ، به روی مرگ میخندند!
***
الا ... ای قبله ، ای رمز محبت ها و الفت ها و وحدت ها
الا... ای مظهر اندیشه ی توحید
نشان جاودانِ روحِ ملت ها،
تجلی گاه شورانگیز فکرِ امتی آگاه
تو کانون همایشگاه میلیون ها دل روییده از خونی
تو مغناطیس دلهایی
و ما ، با روح آتشناک و پاکی ، کهربای کعبه را چون «کاه» !
الا ! ای ملت حق ، ای مسلمان ، وارث توحید ابراهیم
هم اکنون پرچم توحید بر روی زمین افتاده
خاک آلود ، خون آلود
حقیقت ، رهروان تازه میخواهد !
هجوم سخت دشمن را ، مگر بر خانه ی ایمان نمیبینی ؟!...
ردا پوشانِ شرکِ شوم،
درون مسجد توحید،
میان معبد «الله»
برای خویشتن ، بتخانه میسازند
مسلمان...!
ای گرفته رایت خونین حق بر دوش،
چرا از جا نمی خیزی؟!
خطر در راه و طوفان در خروش و دشمن حق در کمین،
_ کین توز،بیش از پیش _
و زخم ضربه ، هم از جانب بیگانه ،هم از خویش ،
هماورد تو تا دندان ، زره پوش است
نبردی سخت در پیش است
چرا بر پا نمیخیزی؟...
✍🏼جواد محدثی / زندان اصفهان۲۲ شهریور ۵۷
🔰
#شعر #شعر_نو #قبله #مسلمان #اسلام #حق #سروده_های_جواد_محدثی
🔰
🍃کانال برگ و بار ...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
🌐 eitaa.com/javadmohadesi
زمان:
حجم:
750.7K
🎙صوت شعرخوانی بخشی منتخب از شعر «قبله»
با صدای : جواد محدثی
🔸
#شعر #شعر_نو #کتاب_برگ_و_بار #سروده_های_جواد_محدثی #قبله #شعرخوانی
🍃 برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi