eitaa logo
برگ و بار ...✒️
744 دنبال‌کننده
928 عکس
27 ویدیو
2 فایل
مروری بر زندگی و آثار استاد جواد محدثی صفحه ی اینستاگرام: Javad.Mohaddesi@ کانال ایتا: javadmohadesi@
مشاهده در ایتا
دانلود
📓زنگ کتاب •┈ معرفی کتاب «حکمت ها » ┈• مجموعه ۱۵ جلدی حکمت ها، به قلم «استاد جواد محدثی» ، اختصاص به احادیث چهارده معصوم و احادیث قدسی دارد. جلد نخست، چهل حدیث قدسی است و ۱۴ جلد دیگر، هرکدام عنوان و شرح چهل حدیث از هر یک از معصومین (پیامبر،حضرت فاطمه و ائمه اطهار) را در بر دارد. حکمتهای قدسی، حکمتهای نبوی، حکمتهای فاطمی، حکمتهای علوی،حکمت های حسنی، حکمتهای حسینی، سجادی، باقری ، صادقی ،کاظمی ،رضوی ، نقوی ، تقوی ، عسگری و مهدوی. برای استفاده و تبیین بیشتر محتوا، علاوه بر ترجمه ی هر حدیث، توضیحی در حد یک صفحه نیز بدنبال عبارت حدیث آمده است. در این مجموعه ارزشمند، سعی بر انتخاب احادیث کوتاه و موضوعات کاربردی در زمینه های اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و مفید برای همگان بوده است . در مقدمه هر جلد، زندگینامه هر معصوم نیز آمده است. این مجموعه در سالهای اخیر، از سوی انتشارات «به نشر» ،وابسته به آستان قدس رضوی در مشهد چاپ شده و هر جلد، حدود ۱۰۰ صفحه دارد. 🔶 🔶 🍃 برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
🔸فهرست و حدیثی منتخب از کتاب «حکمت های قدسی» 🍃 برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
🗓 روزشمار عمر این روز شمار، بر اساس اسناد ، یادداشتها و دفترهای خاطراتم تنظیم شده که در آن، حوادث و سرفصلهای مهم زندگی خویش را تا حدی که میدانم،می نویسم. 🖋جواد محدثی
🗓 روزشمار عمر (۳۳) ✍🏼جواد محدثی 💠 ۱۵ اسفند۱۳۷۶، شرکت در مراسم غبارروبی ضریح حضرت معصومه(س)، ورود به داخل ضریح و نماز در آنجا و تخلیه پولهای اهدایی مردم و غبار روبی سنگ مزار و زمین داخل، با گلاب و در پایان، دستمال معطر را به عنوان تبرک برداشتم. 💠 ۸ فروردین ۱۳۷۷، سفر هفتم حج، این بار به عنوان مُعین روحانی کاروان. با نشریه زائر هم، همکاری قلمی داشتم . 💠 ۱۲ اردیبهشت۱۳۷۷، آغاز سلسله مقالات در هفته نامه «ری» وابسته به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی با عنوان «حکمتهای علوی» که حدود ۱۲۰ شماره ادامه یافت و بعداً به همین نام به صورت کتاب در نشر معروف چاپ شد. 💠 ۲۹ اردیبهشت۱۳۷۷ ، مطلع شدم که ترجمه عربی فرهنگ عاشورا به نام «موسوعة عاشورا» چاپ شده و در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران هم عرضه می شود. 💠 ۸ تیر ۱۳۷۷، آغاز تدریس صحیفه سجادیه در جامعة الزهرا (بخش غیر ایرانی) و شرح چندین دعا. 💠۱۷ مرداد ۱۳۷۷ ، سفر سه روزه به سراب همراه پسرم یاسر برای صله ارحام و تجدید دیدار. تعدادی از کتابهایم را هم برده بودم برای اهدا به اقوام. 💠۲۴ مرداد ۱۳۷۷ ، سخنرانی در «مرکز صنایع نظامی پارچین» در جاده ورامین، در جمع مدیران و مسئولان آن جا. 💠 ۳۱ مرداد ۱۳۷۷ ، سفر یک هفته ای به قزوین به دعوت حوزۂ علمیه و بحث روش تحقیق و نگارش برای طلاب (خواهران و برادران) بر اساس کتاب « روشها ». دیداری هم از مدرسه صالحیه داشتم، جلسه ای هم برای فرهنگیان. ادامه دارد... 🔸 🔸 🍃 برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️ حکمت نود و هشتم نهج‌البلاغه
زمان: حجم: 1.48M
▶️ شرح حکمت های نهج‌البلاغه 🔸حکمت نود و هشت 🎙️ استاد جواد محدثی 🔹 🔹 🍃 برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
« قبله ...🕋 » ز دامان سیاه آسمان ، تیغ سحر از بطن تاریک افق ، سر زد جهان از انفجار فجر، روشن شد نسیم عِطر آلود بهشتی ، حلقه بر در زد فشار پنجه ی شب بر گلوی صبح ، پیدا بود که از گلدسته ی مسجد مؤذن ، نغمه ی «الله اکبر» زد. شراب خواب، از جام دو چشمم ریخت دلم در در بیکرانْ آفاقِ سرشار از خدا ،پَر زد. به سوی «قبله» رو‌ کردم نمازم جلوه ی راز و نیازم بود نشان سوز و سازم بود. در آن معراج تنهایی، هزاران و هزاران چهره را دیدم که از هر سو ، ز شرق و غرب این عالم «جهت» را جستجو کردند هزاران و هزاران چهره ی پاک خداجویان درون خانه ها، محراب ها، در دشت و صحراها درون مسجد و معبد زِ کنج انزوای بند و زندان ها، به آب عشق حقجویی وضو کردند زن و مرد و جوان و پیر سیاه و زرد سفید و سرخ نژاد ترک و بربر ، رومی و زنگی عجم ، هندی ، عرب ، افغان به سوی قبله رو کردند همه با یک زبان، در یک جهت، با خالق خود ، گفتگو کردند *** سکوت بامدادی بود میان موج های ساکت و بی حرف به گوشم می‌رسید آهنگ شورانگیز و زیبای نیایش ها من از عمق سکوت سرد طنین عاشقان را می‌شنیدم از زبان صبح فضا از نغمه ی تسبیح و تکبیرِ سحر خیزان دلاویز و معطر بود دل هستی پُر از «الله اکبر» بود من از برق نگاهم در پگاه، آن روز می‌دیدم مسلمانان عالَم را _ دوانده ریشه در اعماق _ که دهها نسل ، اندر راستای تنگه ی تاریخ هماره ، هرکجا ، هر روز و صبح و ظهر و عصر و شام به هنگام نیایش ، چهره ی خود را به سوی قبله می‌گیرند پس از عمری به آن «سو»، روی آوردن همیشه در ستیز و صلح و مرگ و زندگانی شان پس از عمری به سوی کعبه شان بودن اندر واپسین دم هم ، به سوی قبله می میرند! به کانون فروغ افروز خود دلگرم و پابندند که بیدارند و آزادند نه در گردن طناب بردگی دارند نه در سر ، خواب ،در پا ، بند نه با شرق و نه با غرب اند نه با هر جبهه ای با شیوه ی خصمانه ، هم پیمان و پیوندند چنین نسلی ، به روی مرگ می‌خندند! *** الا ... ای قبله ، ای رمز محبت ها و الفت ها و وحدت ها الا... ای مظهر اندیشه ی توحید نشان جاودانِ روحِ ملت ها، تجلی گاه شورانگیز فکرِ امتی آگاه تو کانون همایشگاه میلیون ها دل روییده از خونی تو مغناطیس دلهایی و ما ، با روح آتشناک و پاکی ، کهربای کعبه را چون «کاه» ! الا ! ای ملت حق ، ای مسلمان ، وارث توحید ابراهیم هم اکنون پرچم توحید بر روی زمین افتاده خاک آلود ، خون آلود حقیقت ، رهروان تازه می‌خواهد ! هجوم سخت دشمن را ، مگر بر خانه ی ایمان نمی‌بینی ؟!... ردا پوشانِ شرکِ شوم، درون مسجد توحید، میان معبد «الله» برای خویشتن ، بتخانه می‌سازند مسلمان...! ای گرفته رایت خونین حق بر دوش، چرا از جا نمی خیزی؟! خطر در راه و طوفان در خروش و دشمن حق در کمین، _ کین توز،بیش از پیش _ و زخم ضربه ، هم از جانب بیگانه ،هم از خویش ، هماورد تو تا دندان ، زره پوش است نبردی سخت در پیش است چرا بر پا نمی‌خیزی؟... ✍🏼جواد محدثی / زندان اصفهان۲۲ شهریور ۵۷ 🔰 🔰 🍃کانال برگ و بار ... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی 🌐 eitaa.com/javadmohadesi
زمان: حجم: 750.7K
🎙صوت شعرخوانی بخشی منتخب از شعر «قبله» با صدای : جواد محدثی 🔸 🍃 برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi