eitaa logo
☀️ جواهرالکلام ☀️
2.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
470 ویدیو
24 فایل
سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي، وَضَيَّقَتْ عَلَي َّمِهَادِي
مشاهده در ایتا
دانلود
💃اول_ذیقعده_به درک واصل شدن_اشعث_خبیث 🔴تقویم_تبری . یکم ماه ذی القعده سال ۴۰هجری قمری مطابق با نوزدهم اسفند سال ۳۹هجری شمسی 🔴⬅️اشعث_بن_قیس_کندی حرامزاده به درک سیاه واصل شد.🔥🔥🔥 اشعث خبیث با مولا علیه السلام بسیار دشمنی کرد. او منافقانه اسلام آورد و در مسلمانان رخنه کرده و فتنه بپا میکرد. در جنگ صفین به محضی که دید با مکر عمروعاص کاغذ پاره ها را برسر نیزه آورده اند دست ازجنگ کشید و بقیه را بخاطر جنگیدن سرزنش میکرد. اشعث لعین با بقیه منافقین به خیمه امیرالمؤمنین علیه السلام حمله کردند و به روی حضرت شمشیر کشیدند و گفتند به مالک اشتر بگو از جنگ دست بردارد وگرنه تو را میکشیم. آخر الامر بنا به حکمیت شد. مولا حَکم را از طرف خود، انتخاب کردند اما منافقین در لشکر قبول نکرده و با اصرار اشعث و هم دستانش خبیث انتخاب شد درحالی که حضرت مولا موافق نبودند. 📚وقعة صفین ص۴۸۰ تا ۵۰۰ لشکریان درصفین صلح نامه ای نوشتند و اشعث از کسانی بود که اصرار داشت لقب امیرالمؤمنین را برای حضرت علی علیه السلام محو کنند و ننویسند. اما جناب مالک اشتر شدیدا اعتراض فرموده و با اشعث مقابله و برخورد کردند. 📚تاریخ یعقوبی ج۲ ص۱۸۹ علیه السلام فرمودند: "إِنَّ الأشْعَثَ بنَ قَیْسٍ شَرِکَ فی دَمِ أمیرِالمؤمنینَ علیه السلام و ابْنَتُهُ جَعْدَةُ سَمَّتِ الحسنَ علیه السلام و محمَّدٌ ابْنُهُ شَرِکَ فی دَمِ الْحُسَیْنِ علیه السلام" اشعث بن قیس در قتل اميرالمؤمنين علیه السلام شریک بود و دختر او قاتل علیه السلام بود و پسرش محمد بن اشعث از لشکریان عمر سعد در روز عاشورا و از زمره قاتلین علیه السلام بوده است. 📚بحارالانوار ج۴۲ ص۲۲۸ https://eitaa.com/javaherkalam110135 دشمنی و عداوت با علیهم السلام در این خانواده نهادینه بود. خواهر کور خود را به اشعث داد. جعده خبیثه و محمد از همان زن کور، خواهرابوبکر لعین بدنیا آمدند. اشعث ولدالزنا در حق امیرالمؤمنین علیه السلام بسیار خیانت کرد و پسرش نیز در کربلا به سیدالشهداء علیه السلام جسارتی کرد و حضرت نفرینش کردند. هنگامی که برای قضای حاجت میرفت، عقربی عورت او را نیش زد و درحالی که عورتش پیدا بود به جهنم وارد شد. همچنین پسران دیگرش همراه عمرسعد خبیث، مخدرات و خاندان اهلبیت علیهم السلام را در اسارت به شام بردند. فرزند دیگر او به ایران حمله کرد و بسیاری از شیعیان را به شهادت رسانید. و همه خاندان اشعث جنایتکار و خبیث بوده اند. 📚جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ 📚مستدرک علم رجال الحدیث ج۱ ص۶۸۸ 📚بحارالانوار ج۴۴ ص۳۱
🔰 ورقی از دفتر دلدادگی حضرت ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ به نازدانهٔ سه‌ساله‌اش خاتون سلام‌الله‌علیها ... ↩️ در نقل‌ها آمده است: 📋 و کانَ الحُسَینُ عَلَیهِ‌السّلامُ بِالنِّسبَةِ إلَیها شَدیدَ المَحَبّةِ. 🔻امام ‌﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ به حضرت سلام‌الله‌علیها علاقه فراوانی داشت. 📚بشارة الباکین، تبریزی،(نسخه خطی) ورقه۱۵۷ 📚مصائب المعصومین علیهم‌السلام، یزدی،ج۲، ص۴۲۵ ↩️ در نقلی دیگر آمده است: 🔻 چنانچه رسم است که دوستی به اولاد کوچک‌تر بیشتر است، امام ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ هم به همین قاعده به شیرین زبانیِ آن بسیار تعلق داشتند، و هم به واسطه بی مادری. 🔻آنی جانبِ او را فرو نمی‌گذاشتند؛ مِن جمله: همیشه (حضرت‌ رقیه سلام‌الله‌علیها) در دامان آن حضرت می‌نشست، و سر بر آن حضرت می‌گذاشت و ، و غذا از دست مبارک آن حضرت می‌خورد، و همیشه آن دست یداللّهی را حضرت بر سر و گیسوان او می‌کشید، و پیوسته آن صغیره شیرین زبان را و . 📚سراج العاشقین،کاشانی،(نسخه خطی) ص۱۴۳. میلاد رقیه خاتون سلام الله علیها اللَّهُ زَجربنِ قَیس 🌺 نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🌼 @javaherkalam110135
🛑ای {یَامُحَوّلَ الاَحوَالِ} ما، حسین صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ 🕊صلَّیَ اللهُ عَلَیکَ یَااَبَاعَبدِاللهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ... 👤عالم جلیل‌القدرمرحوم آیة الله آقا سیدموسیزَرآبادی قزوینی که صاحب کرامات وعلوم بسیاری بودند می‌فرمودند: 💠 تنهاکسی که درعالَم، دعای تحویل سال است؛هم است وهم وهم و هم حلول دراحوال، «شخص حضرت سیدنا و مولانا صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ می‌باشند» نیّت‌تان دراین دعا،خطاب به آن حضرت باشدچون تغییراتِ عالم به وسیله خون ایشان انجامید😭 📚رساله تنکابنی ص۱۴۵ ✍🏻 ان‌شاءالله سال جدید،با حضرت‌مولانا صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ روزیِ ، بیشتر... روزیِ ، بیشتر ... و روزیِ ، بیشتری باشد ... الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌🤲 التماس دعای فرج 🤲 🌷 نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🌷 @javaherkalam110135
جمعه، شب زیارتی ارباب حسینی سیدالشهداء صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ 🩸ای زینت دوش نبیّ ... در روایتی آمده است: 🥀 هرگاه که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در حضور جمعی از اصحاب خود نماز می‌خواندند، علیه‌السلام در حالی که خردسال بودند، می‌آمدند و در کنار آن حضرت می‌نشستند. 📋 فَلَمّا سَجَدَ النَّبیّ صلی‌الله‌علیه‌وآله قامَ الحُسَینُ علیه‌السلام و رَکبَ عَلَی ظَهرِهِ فَصارَ النَّبیّ یُطیلُ الذِّکرَ فِی سُجودِه 🔻 همین‌که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به سجده می‌رفتند، علیه‌السلام از جا به پا خواسته و بر دوش آن حضرت سوار می‌شد. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله تا که وجود مبارک علیه‌السلام را بر دوش خود حسّ می‌نمود، سجده خود را طول می‌داد. 📋 فإذٰا أرادَ النّبیّ صلی‌الله‌علیه‌وآله أنْ یَرفَعَ رأسَهُ أخَذَهُ أخْذاً رَفیقًا و وَضَعَهُ إلیٰ جانبِه 🔻و هرگاه که اراده می‌نمود سر مبارک را از سجده بردارد، با ملاطفت و آرامی وجود نازنین علیه‌السلام را گرفته و در کنار خود می‌نشاند. 🥀 و هرگاه سجده دیگری می‌نمود، باز وجود مبارک علیه‌السلام بر دوش آن حضرت می‌رفت و روال به همینگونه ادامه داشت تا که نماز آن حضرت تمام می‌شد... 🔖 در نقلی دیگر نیز آمده است: 📜 فإذٰا فَرغَ النّبیُّ مِن صَلاتِه یَأخُذُهُ إلَیهِ و یَجلِسُهُ عَلَی رُکبَتَیه و یُقَبّلُهُ و یَرشُفُ ثَنایاه و یَضُمُّه إلیٰ صَدرِه، 🔻همین‌که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از نماز فارغ می‌شدند، علیه‌السلام را گرفته و بر روی زانوان مبارک می‌نشاند؛ لب و دندان آن دُردانه را بوسیده و وجود مبارکش را به سینه می‌چسباند. 📚المنتخب،طریحی، ص۸۴ 📚المناقب،ج۴ ص۷۱ (اندکی تفاوت) ✍ السلام ای بدن بی سر گرما دیده السلام ای سر مجروح کلیسا دیده ◾با چه وضعی تَه گودال کشاندند تورا ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده ◾ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا هر بلایی به سرش آمده زیبا دیده ◾زینت دوش نبی بودی و بی وجدان‌ها سر بریدند و گرفتند تو را نادیده ◾ای که شد مهریهٔ مادر تو آب فرات ترک روی لبت را لب دریا دیده؟! ◾خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت به گمانم ته گودال مسیحا دیده ◾ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد بر سر پیرهنت، فاطمه دعوا دیده ◾دختری که همهٔ دلخوشی اش بابا بود عوض دیدن بابا ، سر بابا دیده 🤲 🌷 نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🌷 @javaherkalam110135
الله یَا صَاحِبَ الزَّمان فِی مُصیبَتِ جَدِّک 🩸وقتی‌که خانه‌ام را آتش زدند، به یاد اهل و عیال جدّ غریبم، "صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ " افتادم... در نَقلی آمده است: 🥀 فردای آن روزی که خانه صادق علیه‌السلام را آتش زدند‌، چند نفر از شیعیان به محضر آن حضرت رفتند، دیدند، که إمام علیه‌السلام محزون و گریان است. 🥀 عرض کردند: آقاجان! چرا گریه می‌کنید؟ آیا از این که دشمن چنین گستاخی به شما کرده، گریه می‌کنید؟ با اینکه نخستین بار نیست که به شما خاندان چنین می‌کنند! صادق علیه‌السلام فرمودند: 📋 لَمّا أَخَذتِ الّنارُ مٰا فِي الدِّهلِیز نَظَرتُ إلىٰ نِسائي وَ بَناتي يَتَراكَضنَ فِي صَحنِ الدّار مِنْ حُجرةٍ إلىٰ حُجرٍة وَ مِن مَكانٍ إلى مَكانٍ هٰذا وَ أٰنا مَعَهنّ في الدّار ▪️گریه‌ام برای این است که وقتی زبانه‌های آتش در دالان خانه، زبانه می‌کشید، زنان و دخترانم را دیدم که در صحن خانه از حجره‌ای به حجره دیگر و از جانبی به جانب دیگر می‌دویدند، تا آتش به آنها آسیب نرساند، با اینکه من در خانه همراه آن‌ها بودم. 📋 فَتَذكّرتُ رَوعَةَ عَيالِ جَدِّيَ الحُسينِ علیه‌السلام يَومَ عاشُوراء لمّا هَجَمَ القومُ عَلَيهنَّ وَ مُناديهم يُنادي أحرِقُوا بُيوتَ الظّالِمين. ▪️با آن صحنه، به یاد وحشت و خوف اهل و عیال جدّم علیه‌السلام در غروب روز عاشورا افتاده‌ام، آن هنگام که دشمن به آنها هجوم آورد، و منادیِ‌دشمن فریاد می‌زد: خیمه‌های ظالمان را بسوزانید... 📚مأساة‌الحسین،علیه‌السلام، ص۱۶۰ ✍ به‌خدا سخت ترین لحظه‌ی عمرم این بود که شبیه دل زینب جگرم خونین بود دستِ بسته، دلِ شب، در پیِ اَستر، گریان چون اسیریِ حرم، خاطره‌ای غمگین بود یاد غمهای رقیه، جگرم را سوزاند و همین روضه برای دل من تسکین بود وسط شعله‌ی آتش، نفسم بند آمد وای بر قاتل زهرا، به لبم نفرین بود ناصبی بود و به مادر، بد و بیرا میگفت بد دهن بود و فقط بر لب او توهین بود ریسمان بسته چو مولام، کشیدند مرا این جفا از خلفا، یک عمل ننگین بود تن خود را سپرِ اهل حرم میکردم در دفاعِ حرم فاطمه سهمم این بود با وجودیکه اهانت به نهایت دیدم باز هم تلخ ترینَش، به نظر شیرین بود هیچکس زیر سم اسب تنم را نفِشرد یاد گودال ولی سینه‌ی من سنگین بود نیزه و خنجر و شمشیر و سنانم نزدند کِی چو جدم، تنم از خون سرم رنگین بود اهل بیتم که گرفتار اراذل نشدند عمه افسوس، اسیر سپهی بی دین بود وای از دغدغه‌ی «عمَّتِیَ المضروبه» چشمِ شامی چقدَر سوی حرم بدبین بود 🏴نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🏴 @javaherkalam110135
الله یَا صَاحِبَ الزَّمان فِی مُصیبَتِ جَدِّک 🩸 منصور دوانیقی، سه بار شمشیر کشید تا صادق صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ را به شهادت برساند، امّا ... در نقل‌ها آمده است: 🥀 روزی منصور دوانیقی ملعون، صادق علیه‌السلام را توسط شخص نانجیبی به نام «ربیع» به قصر خود کشاند و سه مرتبه شمشیر خود را بلند کرد تا إمام علیه‌السلام را به برساند اما در هر مرتبه از کار خود منصرف می‌شد و شمشیر را غلاف کرد و در نهایت حضرت را رها کرده و إمام علیه‌السلام از قصر او خارج شدند. 🥀 ربیع ملعون، معترضانه به منصور دوانیقی گفت: چرا کار او را نساختی؟! منصور گفت: در هربار که شمشیر کشیدم، خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله با چهره‌ای غضب‌آلود در مقابل من متمثّل شد و من از ترس، شمشیر را غلاف کردم تا اینکه در بار سوم که شمشیر کشیدم، 📋 فَتَمَثَّلَ لِی رَسُولُ اللَّهِ بَاسِطَ ذِرَاعَیْهِ قَدْ تَشَمَّرَ وَ احْمَرَّ وَ عَبَسَ وَ قَطَّبَ حَتَّی کَادَ أَنْ یَضَعَ یَدَهُ عَلَیَّ ▪️ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به‌من نزدیک شد، پنجه‌های خود را گشوده بود و دامن به‌کمر زده و چشمانش قرمز شده بود و نهایت خشم از صورتش آشکارا بود نزدیک بود مرا در پنجه‌های خود بفشارد. 📚مُهَج الدعوات،سیدبن‌طاووس،ص۱۹۲ ✍ آه یا رسول الله... کاش در جای دیگر، در مقابل یک نانجیبی دیگر، نیز متمثّل می‌شدید... در آن ساعت دردناکی که مقاتل نوشته‌اند: 📜 ... ثُمّ إنّهُ رَكِبَ عَلىٰ صَدرهِ الشريف، و وَضعَ السيفَ فٖي نَحره، و هَمّ أنْ يَذبحَه، ▪️شمر ملعون وارد گودال قتلگاه شد و بر سینه مبارک علیه‌السلام نشست و شمشیر را کشید و بر گلوی مطهر آن حضرت گذاشت و آمد تا سر مبارک را ذبح کند، 📜 فَفتَحَ عَينَيه في وَجهِه فَقالَ لَه الحُسين علیه‌السلام: يَا ويلك مَن أنتَ؟ فَقد إرتَقَيتَ مُرتَقَىٰ عَظيمًا؛ فَطالَ‌ما قَبَّلَهُ رَسولُ الله ▪️که در این هنگام چشمان علیه‌السلام کمی باز شد و با صدای بی‌رمقی به آن ملعون فرمودند: وای بر تو! تو کیستی؟ بر جایگاه بلندی بالا آمده‌ای! آنجایی را که نشسته‌ای، دائماً خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌بوسید... 📚ینابیع المودّة، ج۳، ص۸۳ 📚ناسخ‌التواریخ،سیدالشهداء علیه‌السلام، ج۲ ص۳۸۶ ✍ دوباره پای برهنه شبانه آوردت شبانه باز که از کُنجِ خانه آوردت عبا نداری و عمامه و رِدایت کو؟ چقدر خون شده پایت بگو عصایت کو؟ حرم تو هستی او پشت بر حرم داده تو ایستاده‌ای و نانجیب لٕم داده به گرد خویش غلام و کنیز دارد باز به زیر بالش خود تیغ تیز دارد باز سه بار خواست بسوزی به ناروا که نشد سه بار خواست بگوید به ناسزا که نشد سه بار سمت تو آمد ولی برِ تو نشست سه بار تیغ کشید و قلاف کرد و نشست سه بار خواست بتازد ولی سلامت کرد بجای دشنه و دُشنام احترامت کرد هزار شُکر شکست از نهیبِ پیغمبر بجای خویش نشست از نهیبِ پیغمبر هزار شُکر جسارت نشد به پیر حرم هزار شُکر که رفتی حرم امیرِ حرم تو کوه بودی و او در مقابلِ تو شکست اگرچه پیش تو خم شد ولی دل تو شکست شکست تا دل تو گفت: یا رسول الله به گریه مقبل تو گفت با رسول الله  بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین اُفتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین اُفتاد تمام پیکر‌ش از تیغ غرق خون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید مزاحم نفسش نیزه با عصا شده بود هزار تیغ شکسته به زور جا شده بود لبش پُر از ترک و آب را بردند به روی ناقه‌ی عریان رُباب را بردند... 🏴 نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🏴 @javaherkalam110135