#عکس پروفایل
سری1
ایام شهادت حضرت محسن علیه السلام
📓جواهرالکلام @Seyedjavaher
https://t.me/javaherkalam110135
https://eitaa.com/javaherkalam110135
پروفایل سری 2
شهادت حضرت محسن علیه السلام
📓جواهرالکلام @Seyedjavaher
https://t.me/javaherkalam110135
https://eitaa.com/javaherkalam110135
🏴 قرائت صفحه ۲۳۳
روزانه قرائت یک صفحه قران به نیت
سلامتی و تعجیل در امر فرج و ظهور مولایمان امام زمان علیه السلام
https://eitaa.com/javaherkalam110135
https://t.me/javaherkalam110135
📓جواهرالکلام @Seyedjavaher
https://t.me/javaherkalam110135
https://eitaa.com/javaherkalam110135
📓جواهرالکلام @Seyedjavaher
https://t.me/javaherkalam110135
https://eitaa.com/javaherkalam110135
📓جواهرالکلام @Seyedjavaher
https://t.me/javaherkalam110135
https://eitaa.com/javaherkalam110135
📓جواهرالکلام @Seyedjavaher
https://t.me/javaherkalam110135
https://eitaa.com/javaherkalam110135
🔥سقیفه ، کودتای ابوبکر و عمر !
حمله قبیله بنی اسلم به داخل مدینه ! با تصویر سندها 👆👆👆
همواره در یک کودتا ، باید مُشتی افراد جان بر کف و نفهم در این میان باشند تا دستورات رهبران کودتا را بدون هیچ چون و چرائی انجام دهند و از طرفی هم هرگز در مورد صحت و سقم این دستورات سوالی نپرسند !
به تعبیر امروزی ، باید گروهی « شعبان بی مُخ » وجود داشته باشند تا بتوانند با قوه قهریه شان به راحتی عوام مردم – که اکثریت هر جامعه را تشکیل میدهد – را ساکت نگه دارند تا روند کودتا به نفع رهبرانش جلو برود.
در مورد کودتای سقیفه نیز روال به همین صورت بود یعنی گروهی از افرادی که صرفاً دنبال مطامع دنیوی بودند و اصولا از عقل و فهم و معرفت بهره ای نداشتند تحت عنوان اهالی قبیله بنی اسلم ، با هماهنگی های قبلی ، وارد شهر شدند تا مردم را به زور به بیعت با ابی بکر وادار کنند . در حقیقت با مشاهده اسناد تاریخی معلوم میشود که در ابتدا و قبل از شلوغ شدن مدینه ، خبری از خالد بن ولید نیست !
او واقعاً کجا بود که نامش در آن شلوغی های ابتدایی نیامده ؟
و بعداً مشاهده میکنیم که وقتی بیعت ابوبکر به زور انجام گرفت و قصه های اصحاب رده (!) – غیر از مسیلمه کذاب – بوجود آمد ، به ناگه افراد بنی اسلم سر از لشکر خالد بن ولید در می آورند و در غنایم جنگی او شریک میشوند ؟ علت این امور چیست ؟!
البته ما فعلاً به ورود لشکر اسامه و هماهنگی او با اعضای کودتا ، کاری نداریم و ان شاء الله در برخی مقالات دیگر بدان اشاره خواهیم کرد.
ارباب تاریخ این چنین مطالبی را در خود ثبت کرده است :
طبری از قول عمر بن خطاب – یکی از رئوس کودتا – چنین نقل میکند :
أن أسلم أقبلت بجماعتها حتى تضايق بهم السكك فبايعوا أبا بكر فكان عمر يقول ما هو إلا أن رأيت أسلم فأيقنت بالنصر
طایفه اسلم به جماعت آمدند چنانکه کوچه های مدینه به تنگ آمد (و شلوغ شد ) و با ابوبکر بیعت کردند . عمر میگفت : وقتی اسلمیان را دیدم از پیروزی اطمینان یافتم.
تاريخ الطبري ، ج 2 ص 244 ، اسم المؤلف: لأبي جعفر محمد بن جرير الطبري الوفاة: 310 ، دار النشر : دار الكتب العلمية – بيروت
الحاوي الكبير في فقه مذهب الإمام الشافعي وهو شرح مختصر المزني ، ج 14 ص 99 ، اسم المؤلف: علي بن محمد بن حبيب الماوردي البصري الشافعي الوفاة: 450 ، دار الن
شر : دار الكتب العلمية - بيروت - لبنان - 1419 هـ -1999 م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : الشيخ علي محمد معوض - الشيخ عادل أحمد عبد الموجود
ابن اثیر نیز این چنین تصریح دارد :
وجاءت أسلم فبايعت فقوي أبو بكر بهم وبايع الناس بعد
قبیله بنی اسلم آمد و با ابوبکر بیعت کرد و لذا جبهه ابوبکر بواسطه ایشان قوت گرفت و سپس همه مردم با او بیعت کردند.
الكامل في التاريخ ، ج 2 ص 194 ، اسم المؤلف: أبو الحسن علي بن أبي الكرم محمد بن محمد بن عبد الكريم الشيباني الوفاة: 630هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1415هـ ، الطبعة : ط2 ، تحقيق : عبد الله القاضي
سوالی که در اینجا مطرح است این است که هجوم یک دفعه ای بنی اسلم به شهر به نحوی که کوچه های مدینه مملو از آنها شد برای چه بود ؟
اگر مخالف ما بگوید که آنها برای بیعت کردن آمده بودند به او میگوییم : بنی اسلم در خارج از مدینه بودند و هنوز خود مردم مدینه با ابوبکر بیعت نکرده بودند ! چگونه یک قبیله ای در خارج از شهر – این چنین جان برکف – وارد شهر شدند تا بیعت کنند ؟ و چگونه اینقدر زود بیعت کردند ؟ چرا این قوم مسلمان (!) این چنین سینه چاک و جان بر کف برای تدفین رسول الله صلی الله علیه وآله نرفتند و برای بیعت با ابی بکر آمدند ؟!
و اصلی ترین سوال این است :
علت یقین عمر بن خطاب به پیروزی از چه چیزی نشات میگیرد ؟ مگر صحبت از اجماع و آراء همگانی نبود پس چطور با ورود یک قبیله – آنهم از خارج شهر – عمر بن خطاب از پیروزی حزبش مطمئن شد و دائماً نیز آن را فریاد میزد ؟!
چرا علمای اهل تسنن اعلام کردند که با ورود بنی اسلم ، حزب ابوبکر قوت گرفت و او برنده شد ؟ مگر ورود بنی اسلم عامل خارجی موثر در انتخاب ابوبکر بود ؟ مگر اجماع کلّی بر انتخاب ابوبکر نبوده ، پس بودن این قبیله چه تاثیری داشته است ؟!
چرا علمای اهل تسنن بیعت کردن مردم را بعد از بیعت کردن بنی اسلم بیان کرده اند ؟ آیا بیعت کردن آنها اجباری بر مردم بوده تا با ابوبکر بیعت کنند ؟ اگر کسی مخالفت میکرد آیا با بنی اسلم مواجه میشد ؟!
موثر بودن ورود قبیله بنی اسلم در بیعت گرفتن با ابوبکر را میتوان در کلام طبری به صراحت دید وقتی میگوید :
وروى أبو جعفر أيضاً في التاريخ .... وجاءت أسلم فبايعت ، فقوي بهم جانب أبي بكر ، وبايعه الناس .
ابو جعفر طبری در تاریخش روایت میکند که بنی اسلم آمدند و با ابوبکر بیعت کردند ( و بواسطه بیعت آنها ) جبهه ابوبکر تقویت شد و سپس مردم با ابوبکر بیعت کردند !