هدایت شده از 🔭🔍 بصیرت عمار
حذف واژه "شهید" به قم رسید!
لیبرالها در سایه غفلت نیروهای انقلابی نام #شهید از تابلوی کوچه های بلوار ۱۵ خرداد (محله امامزاده سیدعلی) تا فلکه شهید محلاتی برداشته شده است!!!
ینی پیمانکار خاطی از تهران، سمنان و شمال و... به قم هم اومده؟!
#کوچه_شهید
#آتش_بهاختیار
#بصیرت عمار (ایتا)👇👇
❇️ @basirrat_ammar
💠کانال جوانان انقلابی💠
رهبر معظم انقلاب:
جوانان عزیز بدانید اگر در میدان باشید وبا ایمان و توکل به خدا حرکت کنید و باور به خود داشته باشید آمریکا و بزرگ تر از آمریکا هیچ غلطی نمیتوانند بکنند
١٣٩۵/٠١/١
👈این کانال در جهت افزایش آگاهی های اعتقادی، معرفتی،معنوی، سیاسی و علمی جوانان تلاش می کند
لینک وآیدی کانال👇
@javanane_enghelabi
http://eitaa.com/joinchat/305070101C46abb41fce
✨﷽✨
خاطرات شهید ابراهیم هادی
🔸الگویی مناسب برای جوان مردی
♦️حتما این داستان رو بخونید
قسمت ٢۴
🔹قهرمان
🔸 راوی حسين الله كرم
مسابقات قهرماني74 کيلو باشگاه ها بود. ابراهيم همه حريفان را يکي پس از
ديگري شكست داد و به نيمه نهائي رسيد. آن سال ابراهيم خيلي خوب تمرين
کرده بود. اکثر حريف ها را با اقتدار شکست داد.
اگر اين مســابقه را ميزد حتمًا در فينال قهرمان ميشــد. اما در نيمه نهائي
خيلي بد کشتي گرفت. بالاخره با يک امتياز بازي را واگذار كرد!
آن ســال ابراهيم مقام سوم را کســب کرد. اما سال ها بعد، همان پسري که
حريف نيمه نهائي ابراهيم بود را ديدم. آمده بود به ابراهيم سر بزند.
آن آقــا از خاطرات خودش با ابراهيم تعريف ميکــرد. همه ما هم گوش
ميکرديم.
تا اينکه رســيد به ماجراي آشــنائي خودش با ابراهيم و گفت: آشنائي ما بر
ميگردد به نيمه نهائي کشتي باشگاه ها در وزن 74 کيلو، قرار بود من با ابراهيم
کشتي بگيرم.
اما هر چه خواست آن ماجرا را تعريف کند ابراهيم بحث را عوض ميکرد!
آخر هم نگذاشــت كه ماجرا تعريف شود! روز بعد همان آقا را ديدم وگفتم:
اگه ميشه قضيه کشتي خودتان را تعريف کنيد.
او هم نگاهي به من کرد. نََفس عميقي کشــيد وگفت: آن سال من در نيمه
نهائي حريف ابراهيم شدم. اما يکي از پاهايم شديدًا آسيب ديد.
به ابراهيم که تا آن موقع نميشــناختمش گفتم: رفيق، اين پاي من آســيب
ديده. هواي ما رو داشته باش.
َ ابراهيم هم گفت: باشه داداش، چشم.
بازي هاي او را ديده بودم. توي كشــتي اســتاد بود. با اينکه شــگرد ابراهيم
فن هائي بود که روي پا ميزد. اما اصلاً به پاي من نزديک نشد!
ولي من، در کمال نامردي يه خاک ازش گرفتم و خوشحال از اين پيروزي
به فينال رفتم.
ابراهيم با اينکه راحت ميتونســت من رو شکست بده و قهرمان بشه، ولي
اين کار رو نکرد.
بعد ادامه داد: البته فكر ميكنم او از قصد كاري كرد كه من برنده بشــم! از
شکست خودش هم ناراحت نبود. چون قهرماني براي او تعريف ديگه اي داشت.
ولي من خوشــحال بودم. خوشحالي من بيشتر از اين بود که حريف فينال،
بچه محل خودمون بود. فکر ميکردم همه، مرام و معرفت داش ابرام رو دارن.
اما توي فينال با اينکه قبل از مســابقه به دوســتم گفته بودم که پايم آسيب
ديده، اما دقيقًا با اولين حرکت همان پاي آســيب ديــده من را گرفت. آه از
نهاد من بلند شد. بعد هم من را انداخت روي زمين و بالاخره من ضربه شدم.
آن سال من دوم شدم و ابراهيم سوم. اما شک نداشتم حق ابراهيم قهرماني بود.
از آن روز تــا حالا با او رفيقم. چيزهاي عجيبي هم از او ديده ام. خدا را هم
شکر ميکنم که چنين رفيقي نصيبم کرده.
صحبتهايش که تمام شد خداحافظي کرد و رفت. من هم برگشتم. در راه
فقط به صحبتهايش فکر ميکردم.
يادم افتاد در مقر ســپاه گيلان غرب روي يكي از ديوارها براي هر كدام از
رزمنده ها جمله اي نوشته شده بود. در مورد ابراهيم نوشته بودند:
«ابراهيم هادي رزمنده اي با خصائص پورياي ولي»
ادامه دارد...
منبع کتاب سلام بر ابراهیم جلد یک صفحه٣۴
24.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨
ماجرای شنیدنی کرامت حضرت عباس علیه السلام به مسیحی ارمنی
ای با وفا ابوالفضل ابوالفضل مشگل گشاابوالفضل ابوالفضل
دلتون لرزید برای فرج مهدی فاطمه عج الله تعالی فرجه الشریف دعا کنید
اللهم عجل لولیک الفرج
👈کانال جوانان انقلابی
عضو شوید واز مطالب استفاده کنید👇
@javanane_enghelabi
http://eitaa.com/joinchat/305070101C46abb41fce
✨﷽✨
✍امام صادق (ع) :
✅شيعيان ما را در سه مورد امتحان كنيد:
موقع فرا رسيدن وقت نماز ، بنگريد كه چگونه بر آن مواظبت مىكنند . و در بارۀ اسرارشان كه چگونه آن را از دشمن ما حفظ مىكنند. و در بارۀ اموالشان ، بنگريد كه چگونه به برادرانشان كمك مىكنند .
📚 الخصال ، ج ۱ ، ص ۱۶۱
در این ایام که همه آماده می شوند برای اربعین حسینی کمک کردن به اطرافیان و
دوستان برای رفتن به این سفر معنوی یادتون نره
اجرتون با امام حسین علیه السلام
یاعلی علیه السلام
@Ebrahimhadi@Ebrahimhadi-داستان نذری پیرزن.mp3
زمان:
حجم:
6.99M
💠داستان نذری پیرزن
🎤استاد دارستانی
🆔 @Ebrahimhadi
••••••••••••••••••••••••
10.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨
🎬 کلیپ : اسناد محکم زیارت عاشورا و داستان حضرت رقیه (س)
👤 #حجت_الاسلام_حسینی_قمی
✨﷽✨
🔶 #عاقبت_شوخی_با_نامحرم 😰
یکی از علمای مشهد می فرمود :
روزی در محضر مرحوم حجت الاسلام سید یونس اردبیلی بودیم ، جوانی آمد و مسئله ای پرسید .
گفت مادرم را دو روز پیش دفن کردم هنگامی که وارد قبر شدم و جنازه مادرم را گرفته خواستم صورت او را روی خاک بگذارم کیف کوچکی که اسناد و مدارک و مقداری پول و چک هایی در آن بوده از جیبم میان قبر افتاده آیا اجازه می دهید نبش قبر کنیم تا مدارک را برداریم
و تقاضا کرد که نامه ای به مسئولین قبرستان بنویسند که آنها اجازه نبش قبر بدهند ، ایشان فرمود همان قسمت قبر را که می دانید مدارک درآنجاست بشکافید و مدارک را بردارید و نامه ای برای او نوشت .
بعد از چند روز آن جوان را دوباره در منزل آقای اردبیلی دیدم ، آقا از او پرسیدند آیا شما کارتان را انجام دادید و به نتیجه رسیدید ، او غمگین و مضطرب بود و جواب نداد .
بعد از آنکه دوباره اصرار کردند گفت : وقتی قبر را نبش کردم دیدم مار سیاه باریکی دور گردن مادرم حلقه زده و دهانش را در دهان مادرم فرو برده و مرتب او را نیش می زند ، چنان منظره وحشتناکی بود که من ترسیدم دوباره قبر را پوشاندم .
از او پرسیدم آیا کار زشتی از مادرت سر می زد ؟
گفت من چیزی بخاطر ندارم ولی همیشه پدرم او را نفرین می کرد زیرا او در ارتباط با نـــامحرم بی پروا بود و با سر و روی باز با مرد نامحرم روبرو می شد و بی پروا با او سخن می گفت و در پوشش و حجاب رعایت قوانین اسلامی را نمی کرد . با نامحرمان شوخی می کرد و می خندید و از این جهت مورد عتاب و سرزنش پدرم بود.
.
حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) :
یکی از گروهی که وارد جهنم می شوند زنان بدحجابی هستند که
برای فتنه و فریب مردان خود را آرایش و زینت می کنند .
📚( کنزالعمال ، ج 16 ، ص 383 )
6.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨
📹 پیروزی در راه است!
🔻رابطه اربعین و ظهور از نظر امام (ره)...
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨
عمه بیا گمشده پیدا شده
کنج خرابه شب یلدا شده
پدر! فدای سر نورانیت
سنگ جفا که زد به پیشانی ات
عزاداری مدافعان حرم در خرابه شام و جوار حرم حضرت رقیه (س)