#ایستگاه_صلواتی
۱۴٠۴/٠۴/۲۲
یکشنبه
____________ _____________ ___________
برپایی ایستگاه صلواتی مقابل مسجد امام حسین(علیه السلام) کوی فرهنگ، هر شب بعد از نماز مغرب و عشا
___________ ______________ ___________
#مسجد_امام_حسین_علیه_السلام_کوی_فرهنگ
#هیئت_صاحب_الزمان_عج
#پایگاه_مقاومت_بسیج_انصارالمهدی_عج
______ ______ __________
🖤السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام 🖤
سلام خدمت و خواران برادران گرامی؛
موکبی که نوجوانان عزیز مسجد زحمتش رو دارن از شب ۱۴ محرم میکشن، ان شاءالله تا شب اربعین به یاد اسرای کربلا و شهدای وطن بر پا خواهد شد.
که از ساعت۲۱ تا ۲۳.۳۰ شب از اهالی محترم محله و رهگذران با چای معطر(دارچین،گلاب و...) پذیرایی می گردد.
دوستانی که تصمیم دارن در این حرکت سهیم باشند یا به صورت تهیه قند،چای،لیوان کاغذی
و یا اهدای وجه نقد به شماره کارت 👇 میتونن در اجر این حرکت عاشقانه سهیم باشند.
📣 إِنَّ مَعِيَ رَبّي
👈 نقش انگشتری حضرت آیتالله خامنهای در دیدار امروز ۲۵ تیر ۱۴۰۴
✏️ رهبر انقلاب اسلامی: «جمهوری اسلامی با اتّکاء به قدرت الهی و با باور کردن قدرت حضور مردم، از هیچ قدرتی در دنیا هراس ندارد. اگر کسی به تقلید از روحیّههای ضعیف بنیاسرائیل میگوید که «اِنّا لَمُدرَکون» -حالا به ما میرسند و پدر ما را در میآورند- ما هم به تقلید از حضرت موسی عرض میکنیم که «کَلّا اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین».» ۱۳۹۵/۰۹/۰۳
📥 دریافت عکس با اندازه اصلی
💻 Farsi.Khamenei.ir
🔴 من غم و مهر حسین، با شیر از مادر گرفتم...
💚زیباترین آغوش....
#ایران_امام_حسین
#ایران_امام_حسین_تا_ابد_پیروز_است
🌐https://eitaa.com/Ido_zn
🌐https://nehzat.ir/provinces/زنجان
1.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازی شیطان با انسان
ارزش هر روز دیدن را دارد...
┅┅┅┅🍃🇵🇸❤🇮🇷🍃┅┅┅┅┄
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی ونخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
🌹🌸🌸🌺🌸🌸🌹
🔘 داستان کوتاه
روزی حضرت موسی در خلوت خویش از خدایش سئوال می کند : آیا کسی هست که با من وارد بهشت گردد ؟ خطاب میرسد : آری ! موسی با حیرت می پرسد : آن شخص کیست ؟ خطاب میرسد : او مرد قصابی است در فلان محله ، موسی می پرسد : میتوانم به دیدن او بروم ؟ خطاب میرسد : مانعی ندارد ! فردای آن روز موسی به محل مربوطه رفته و مرد قصاب را ملاقات می کند و می گوید : من مسافری گم کرده راه هستم ، آیا می توانم شبی را مهمان تو باشم ؟ قصاب در جواب می گوید : مهمان حبیب خداست ، لختی بنشین تا کارم را انجام دهم ، آن گاه با هم به خانه می رویم ، موسی با کنجکاوی وافری به حرکات مرد قصاب می نگرد و می بیند که او قسمتی از گوشت ران گوسفند را برید و قسمتی از جگر آنرا جدا کرد در پارچه ای پیچید و...کنار گذاشت . ساعاتی بعد قصاب می گوید : کار من تمام است برویم ، سپس با موسی به خانه قصاب می روند و به محض ورود به خانه ، رو به موسی کرده و می گوید : لحظه ای تامل کن ! موسی مشاهده می کند که طنابی را به درختی در حیاط بسته ، آنرا باز کرده و آرام آرام طناب را شل کرد . شیئی در وسط توری که مانند تورهای ماهیگیری بود نظر موسی را به خودجلب کرد ، وقتی تور به کف حیاط رسید ، پیرزنی را در میان آن دید با مهربانی دستی بر صورت پیرزن کشید ، سپس با آرامش و صبر و حوصله مقداری غذا به او داد ، دست و صورت او را تمیز کرد و خطاب به پیرزن گفت : مادرجان دیگر کاری نداری ، و پیرزن می گوید : پسرم ان شاءالله که در بهشت همنشین موسی شوی . سپس قصاب پیرزن را مجدداً در داخل تور نهاده بر بالای درخت قرارداده و پیش موسی آمده و با تبسمی می گوید : او مادر من است و آن قدر پیر شده که مجبورم او را این گونه نگهداری کنم و از همه جالب تر آن که همیشه این دعا را برای من می خواند که " انشاء الله در بهشت با موسی همنشین شوی ! "
چه دعایی !! آخر من کجا و بهشت کجا ؟ آن هم با موسی !
موسی لبخندی می زند و به قصاب می گوید : من موسی هستم و تویقیناً به خاطر دعای مادر در بهشت همنشین من خواهی شد
┅┅┅┅🍃🇵🇸❤🇮🇷🍃┅┅┅┅┄
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی ونخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش