حادثه تلخ تر اما، در کوچههای مدینه
رقم خورد، آنگاه که فاطمه دامان علی
را گرفته و رها نمیکرد..
مغیره ولدالزنا به بازوی ایشان
با غلاف شمشیر میزد، آن یکی
دیگر قنفذ، غلام سیاه عمر به
مادر تازیانه میزد فلانی هم
به مادر سیلی زد طوری که
گوشواره حضرت شکست..💔
اما حضرت دامان علی را رها نکرد
بلکه تکهای از دامان ایشان پاره شد
تا توانستند بین آندو فاصله اندازند
سران شورش برای عوامفریبی و
ماستمالی اتفاقات آن شب، اذن
ورود میخواستند از حضرت تا به
عیادت ایشان بیایند اما حضرت
چنین اجازه ای نمیداد..
تا اینکه آنھا بهامیرالمومنین متوسل
شدند تا ایشان واسطه بین خودشان
و حضرت زهـرا شود و ایشان چنین
کردند و فاطمه زهرا اذن داد
اما بهآنان در اینعیادت رویخوشی
نشاننداد و در مصادر عامه آمده که
حضرت فرمود: در هر نمازم اولی را
نفرین میکنم!
سپیدهصبح که طلوعکرد، مقداد
جمعیتانبوهیاز اهالی مدینه را
دید که به همراهی دومی درحال
رفتن به سمت خـانه علی بودند؛
مقدادکهدومیرادید از اوپرسید:
به کجا میروید؟! جواب داد: به
خانهی علی میرویم تا خلیفهی
رسولﷲ بر او نماز بخواند.
مقدادنیزگفت: آنزمان که شما
خواب بودید، علی در دل شب
زهرای را به خاک سپارد..💔
دومیبلافاصله بعد از شنیدن این
خبر، بهصورت مقداد سیلی زد، و
مقـداد به زمین افتـاد و شروع به
گریستن کرد..
دومی خندید و علت گریهاش را
جویا شد، جوابداد: آیا تو دخت
پیامبر را هم این گونه زدی؟😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻وقتی می گوییم اسرائیل شهروند معمولی ندارد و همه نظامی هستند منظورمان دقیق این تصاویر هست ، کلاسهای آمادگی نظامی برای زنان مسن خانه دار
#مردم_نظامی