#دلانه وقتی زندگی برای اولین بار با تو حرف می‌زند 🌿 آن لحظه فرا می‌رسد... اغلب در سکوت و زمانی که کمتر انتظارش را داری... در میان شلوغی روز 🌞 یا در آرامش شب 🌚 یک حس جدید؛ یک حضور زنده. در ابتدا، چیزی شبیه یک پرزدن لطیف است. مثل حبابی که در اعماق وجودت ترکیده باشد. آنقدر ظریف که ممکن است با تپش عادی عضلات اشتباهش بگیری اما می‌دانی که این، چیزی دیگر است. این، همان است. این، اولین سلام کوچولوی تو است 😍 بار دوم که آن را احساس می‌کنی، دیگر شکی نیست. این یک راز است؛ رازی که فقط بین تو و او در جریان است. تو تنها کسی در این کرهٔ خاکی هستی که می‌دانی اکنون، در این لحظهٔ دقیق، یک زندگی نو در حال شکوفایی است. این نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین ارتباط ممکن است. مثل بال پروانه‌ای 🦋 بر روی گلبرگ روحت. با هر تکان کوچک، یک گفتگوی خاموش آغاز می‌شود. او می‌گوید: "من اینجام مامان!" و تو با نوازش آرام شکمت پاسخ می‌دهی: "می‌دانم عزیزم، و من اینجا، کنار تو هستم." این، اولین بازی عاشقانه شماست. تو می‌خندی و اشک شوق در چشمانت حلقه می‌زند. ناگهان، تمام تهوع‌های صبحگاهی، خستگی‌ها و نگرانی‌ها رنگ می‌بازند و در سایهٔ این معجزهٔ کوچک ناپدید می‌شوند. او دیگر یک "ایده" یا یک خط روی دستگاه سونوگرافی نیست. او اینجا است. زنده است. و با تو حرف می‌زند. این تکان‌های ظریف، به زودی به لگدهای قدرتمندی تبدیل می‌شوند که وجودت را از نو تعریف می‌کنند. او با این حرکات به تو می‌فهماند که آماده است تا دنیا را فتح کند، و تو، قلمرو امن او هستی. ای مادر قشنگ! این لحظات محرمانه و مقدس را در قفسهٔ گنجینهٔ قلبت نگه دار. برایش آواز بخوان، داستان بگو و با او بخند. این آغاز داستان عشقی❤️ است که تا پایان عمر، زیباتر و عمیق‌تر خواهد شد. این اولین بوسهٔ نامرئی او بر دل توست 🌱 #دل_بند #مادرانه #عاشقانه @javanesho_ir ╚══════ 🌱