ادامه
#وقایع_روز_دوم
امام عليه السلام نامه را مهر كرد و پيچيد و به «قيس بن مسهّر صيداوى» داد تا به مردم كوفه برساند و چون امام از خبر كشته شدن قيس مطّلع شد، اشكش جارى گشت و عرضه داشت:«اللَّهُمَّ اجْعَلْ لَنا و لِشيعَتِنا عِنْدَكَ مَنْزِلًا كَريماً، وَ اجْمَعْ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ فِي مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ قَديرٍ؛ خداوندا! براى ما و شيعيان ما در نزد خود جايگاه والايى قرار ده و ما را با آنان در جوار رحمت خود گردآور كه تو بر انجام هر كارى توانايى».[18]
اتمام حجت سیدالشهدا(علیه السلام)با کوفیان
امام عليه السلام در اين نامه كه براى عموم مردم كوفه مخصوصاً بزرگان آنها نوشته است بار ديگر اتمام حجّت مى كند. از يك سو وظيفه سنگين آنها را در قيام بر ضدّ جنود شيطان و سردمداران فساد و كفر و طغيان، روشن مى سازد، و از سويى ديگر عهد و پيمان و بيعت مؤكّد آنان را در حمايت از آرمان هاى خود يادآور مى شود.[19]
جالب اين كه هرگز قيام و مبارزه خود را مشروط به قيام آنها نمى كند وعزم و جزم خود را براى مبارزه تا آخرين نفس با توكّل بر خداوند آشكار مى سازد.[20]
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص379.
[2] كليات مفاتيح نوين ؛ ص599.
[3] احكام عزادارى ؛ ص114.
[4] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص379.
[5] مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 237 و بحارالانوار، ج 44، ص 383.
[6] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص379.
[7] همان.
[8] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص382.
[9] همان.
[10] همان.
[11] فتوح ابن اعثم؛ ج 5؛ ص 150- 151، مقتل الحسين خوارزمى؛ ج 1؛ ص 239 ، بحارالانوار؛ ج 44؛ ص 383.
[12] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص382.
[13] همان ؛ ص383.
[14] همان.
[15] همان؛ ص 384
[16] فتوح ابن اعثم؛ج 5؛ ص 143- 145، مقتل الحسين خوارزمى؛ ج 1؛ص 234- 235 ، بحارالانوار؛ ج 44؛ ص 381- 382.
[17] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص 385.
[18] فتوح ابن اعثم؛ ج 5؛ ص 147 ، بحارالانوار؛ ج 44؛ ص 382.
[19] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص385.
[20] همان.
https://eitaa.com/joinchat/1124860036C5d0c3baef1
ادامه
#وقایع_روز_دوم
امام عليه السلام نامه را مهر كرد و پيچيد و به «قيس بن مسهّر صيداوى» داد تا به مردم كوفه برساند و چون امام از خبر كشته شدن قيس مطّلع شد، اشكش جارى گشت و عرضه داشت:«اللَّهُمَّ اجْعَلْ لَنا و لِشيعَتِنا عِنْدَكَ مَنْزِلًا كَريماً، وَ اجْمَعْ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ فِي مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ قَديرٍ؛ خداوندا! براى ما و شيعيان ما در نزد خود جايگاه والايى قرار ده و ما را با آنان در جوار رحمت خود گردآور كه تو بر انجام هر كارى توانايى».[18]
اتمام حجت سیدالشهدا(علیه السلام)با کوفیان
امام عليه السلام در اين نامه كه براى عموم مردم كوفه مخصوصاً بزرگان آنها نوشته است بار ديگر اتمام حجّت مى كند. از يك سو وظيفه سنگين آنها را در قيام بر ضدّ جنود شيطان و سردمداران فساد و كفر و طغيان، روشن مى سازد، و از سويى ديگر عهد و پيمان و بيعت مؤكّد آنان را در حمايت از آرمان هاى خود يادآور مى شود.[19]
جالب اين كه هرگز قيام و مبارزه خود را مشروط به قيام آنها نمى كند وعزم و جزم خود را براى مبارزه تا آخرين نفس با توكّل بر خداوند آشكار مى سازد.[20]
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص379.
[2] كليات مفاتيح نوين ؛ ص599.
[3] احكام عزادارى ؛ ص114.
[4] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص379.
[5] مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 237 و بحارالانوار، ج 44، ص 383.
[6] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص379.
[7] همان.
[8] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص382.
[9] همان.
[10] همان.
[11] فتوح ابن اعثم؛ ج 5؛ ص 150- 151، مقتل الحسين خوارزمى؛ ج 1؛ ص 239 ، بحارالانوار؛ ج 44؛ ص 383.
[12] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص382.
[13] همان ؛ ص383.
[14] همان.
[15] همان؛ ص 384
[16] فتوح ابن اعثم؛ج 5؛ ص 143- 145، مقتل الحسين خوارزمى؛ ج 1؛ص 234- 235 ، بحارالانوار؛ ج 44؛ ص 381- 382.
[17] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص 385.
[18] فتوح ابن اعثم؛ ج 5؛ ص 147 ، بحارالانوار؛ ج 44؛ ص 382.
[19] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص385.
[20] همان.
https://eitaa.com/joinchat/1124860036C5d0c3baef1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استورے
#محرم
#یاحسین | ۱ روز تا محرم
⚜ این حسین ڪیست؟!💔
https://eitaa.com/joinchat/1124860036C5d0c3baef1
#وقایع_روز_دوم
ورود کاروان امام حسین علیه السلام به کربلا
امام حسین(علیه السلام) در دوم محرّم سال 61 هجرى به اتّفاق ياران خويش به سرزمين كربلا وارد شد[1]،که سرآغاز حماسه هاى عظيم عاشوراست.[2] مصائب اهل بيت عليهم السلام از روز دوم محرّم كه وارد كربلا شدند شروع شد و روز به روز كار را بر آنها سخت تر گردید.[3]
سخنان امام حسین (علیه السلام) هنگام ورود به كربلا
آن حضرت هنگام ورود به سرزمین كربلا ابتدا به يارانش رو كرد و فرمود:«النَّاسُ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعِقٌ(لَعْقٌ)عَلى أَلْسِنَتِهِمْ، يَحُوطُونَهُ ما دَرَّتْ مَعايِشُهُمْ، فَإِذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ ؛ مردم، بندگان دنيا هستند و دين همانند چيزى است كه بر زبانشان باشد، تا آنگاه كه زندگى شان (به وسيله آن) پر رونق است آن را نگه مى دارند، ولى هنگامى كه با مشكلات آزموده شوند عدد دين داران اندك مى شود».[4]
آنگاه پرسيد: آيا اينجا كربلا است!پاسخ دادند: آرى، اى پسر پيغمبر!آن حضرت فرمود:«هذا مَوْضِعُ كَرْبٍ وَ بَلاءٍ، ههُنا مَناخُ رِكابِنا، وَ مَحَطُّ رِحالِنا، وَ مَقْتَلُ رِجالِنا، وَ مَسْفَكُ دِمائِنا؛ اين ديار، جايگاه اندوه و بلا (و سرزمين گرفتارى و آزمون) است، اينجا محلّ خوابيدن شتران ما، و بارانداز كاروان ما، و محلّ شهادت مردان ما و جارى شدن خون ماست».[5]،[6]
عبیدالله بن زیاد و اطلاع از ورود امام(علیه السلام) به کربلا
پس از اینکه اصحاب امام عليه السلام پياده شدند «حرّ» نيز با هزار سوار جنگى در ناحيه ديگرى در مقابل امام عليه السلام اردو زد و نامه اى به عبيداللَّه بن زياد نوشت و در آن نامه او را از ورود امام حسين عليه السلام به كربلا باخبر ساخت.[7]
نامه عبیدالله به امام حسین(علیه السلام) در روز دوم محرم
ابن زياد نیز نامه اى به اين مضمون براى امام حسين عليه السلام نوشت: «امّا بعد! اى حسين! خبر ورودت به كربلا به من رسيد، اميرالمؤمنين يزيد! به من نوشته است كه سر بر بالين ننهم و غذاى سيرى نخورم تا تو را به قتل برسانم و به خداوند لطيف و خبير ملحق كنم و يا به فرمان من و يزيد بن معاويه گردن نهى».[8]
پاسخ کوبنده امام حسین(علیه السلام) به ابن زیاد
چون اين نامه به امام حسين عليه السلام رسيد و آن را خواند، نامه را به دور افكند و فرمود:«لا أَفْلَحَ قَوْمٌ آثَرُوا مَرْضاةَ أَنْفُسِهِمْ عَلى مَرْضاةِ الْخالِقِ ؛ گروهى كه خشنودى خود را بر خشنودى خداوند برگزيدند، هرگز رستگار نخواهند شد».[9]
فرستاده «عبيداللَّه» پرسيد: «اى اباعبداللَّه! جواب نامه چه شد؟»امام عليه السلام فرمود:«ما لَهُ عِنْدِي جَوابٌ؛ لِأَنَّهُ قَدْ حَقَّتْ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ ؛ اين نامه نزد من جوابى ندارد، زيرا عبيداللَّه مستحقّ عذاب الهى شده است!».[10]
چون قاصد نزد عبيداللَّه بازگشت و جريان را گفت، ابن زياد به شدّت برآشفت (ولى پاسخى نداشت).[11]،[12]
سازش ناپذیری امام حسین(علیه السلام) در برابر ظالمان
امام عليه السلام با اين سخن كوتاه و پر معنى نشان داد كه با كسانى كه خشنودى بندگان طاغى و ياغى را بر خشنودى خدا مقدّم مى شمرند، هيچ سر سازش ندارد و نامه امثال ابن زياد را كه جزو اين گروهند، لايق و شايسته پاسخ نمى داند، آن را مى خواند و به دور مى افكند، هر چند جان شريفش در خطر باشد.[13]
نامه امام حسین علیه السلام به اهل کوفه
در این روز امام عليه السلام قلم و كاغذى طلب كرد و نامه اى براى بزرگان كوفه كه مى دانست بر رأى خود استوار مانده اند، و در واقع خطاب به عموم مردم كوفه، به اين مضمون نوشت:««بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، مِنَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِىٍّ إِلى سُلَيمانِ بْنِ صُرَدٍ، وَ الْمُسَيِّبِ بْنِ نَجْبَةَ، وَ رُفاعَةِ بْنِ شَدّادٍ، وَ عَبْدِاللَّهِ بْنِ والٍ...،[14]فَمَنْ نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ،وَ سَيُغْنِى اللَّهُ عَنْكُمْ، وَ السَّلامُ؛«به نام خداوند بخشنده مهربان؛ از حسين بن على عليه السلام به سليمان بن صرد، مسيّب بن نجبه، رفاعة بن شداد، عبداللَّه بن وال و همه مؤمنين، امّا بعد: شما مى دانيد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در زمان حيات خود فرمود:«هر كس سلطان ستمگرى را ببيند كه حرام خداوند را حلال شمرده و پيمان خدا را شكسته و با سنّت پيامبر اكرم مخالفت ورزيده و در ميان بندگان خدا به ظلم و ستم رفتار نموده، ولى با او به مبارزه عملى و گفتارى برنخيزد، سزاوار است كه خداى متعال او را در جايگاه آن سلطان ستمگر (جهنّم) وارد كند...[15]هر كس پيمان شكنى كند، تنها به زيان خود پيمان شكسته است». و خداوند به زودى مرا از شما بى نياز خواهد كرد. والسلام».[16]،[17]
ادامه در پست بعد
https://eitaa.com/joinchat/1124860036C5d0c3baef1
ادامه
#وقایع_روز_دوم
امام عليه السلام نامه را مهر كرد و پيچيد و به «قيس بن مسهّر صيداوى» داد تا به مردم كوفه برساند و چون امام از خبر كشته شدن قيس مطّلع شد، اشكش جارى گشت و عرضه داشت:«اللَّهُمَّ اجْعَلْ لَنا و لِشيعَتِنا عِنْدَكَ مَنْزِلًا كَريماً، وَ اجْمَعْ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ فِي مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ قَديرٍ؛ خداوندا! براى ما و شيعيان ما در نزد خود جايگاه والايى قرار ده و ما را با آنان در جوار رحمت خود گردآور كه تو بر انجام هر كارى توانايى».[18]
اتمام حجت سیدالشهدا(علیه السلام)با کوفیان
امام عليه السلام در اين نامه كه براى عموم مردم كوفه مخصوصاً بزرگان آنها نوشته است بار ديگر اتمام حجّت مى كند. از يك سو وظيفه سنگين آنها را در قيام بر ضدّ جنود شيطان و سردمداران فساد و كفر و طغيان، روشن مى سازد، و از سويى ديگر عهد و پيمان و بيعت مؤكّد آنان را در حمايت از آرمان هاى خود يادآور مى شود.[19]
جالب اين كه هرگز قيام و مبارزه خود را مشروط به قيام آنها نمى كند وعزم و جزم خود را براى مبارزه تا آخرين نفس با توكّل بر خداوند آشكار مى سازد.[20]
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص379.
[2] كليات مفاتيح نوين ؛ ص599.
[3] احكام عزادارى ؛ ص114.
[4] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص379.
[5] مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 237 و بحارالانوار، ج 44، ص 383.
[6] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص379.
[7] همان.
[8] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص382.
[9] همان.
[10] همان.
[11] فتوح ابن اعثم؛ ج 5؛ ص 150- 151، مقتل الحسين خوارزمى؛ ج 1؛ ص 239 ، بحارالانوار؛ ج 44؛ ص 383.
[12] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص382.
[13] همان ؛ ص383.
[14] همان.
[15] همان؛ ص 384
[16] فتوح ابن اعثم؛ج 5؛ ص 143- 145، مقتل الحسين خوارزمى؛ ج 1؛ص 234- 235 ، بحارالانوار؛ ج 44؛ ص 381- 382.
[17] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص 385.
[18] فتوح ابن اعثم؛ ج 5؛ ص 147 ، بحارالانوار؛ ج 44؛ ص 382.
[19] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص385.
[20] همان.
https://eitaa.com/joinchat/1124860036C5d0c3baef1
#واجبات_فوری
#سوالات_شرعی
#شب_دوم
#ورود_به_کربلا
#تربت
۱. نجس کردن عمدی خط و ورق قرآن، وتربت سیدالشهدا علیهالسلام حرام است و اگر نجس شود، باید فوری آن را آب بکشید.
۲.توبه واجب فوری است، بنابراين هر لحظه تأخير آن، معصيت و گناه بود و براي حتّي يك ثانيه نبايد در انجام آن درنگ كرد.پس بعد گناه ، بايد بلافاصله توبه كند، یعنی پشیمانی واقعی قلبی و تصمیم قطعی به ترک گناه و نسبت به برخی از گناهان مثل ترک نماز یا بدهکار بودن خمس یا رد مظالم باید جبران هم بکند.
3. کسی که نشانه های مرگ را در خود می بیند، اگر خمس و زکات مظالم بدهکار است، در صورت توان باید فوری بدهد و اگر نمی تواند، چنانچه از خودش مال دارد یا احتمال می دهد کسی آنها را ادا نماید، باید وصیت کند و همچنین است اگر حج بر او واجب باشد.
4. کسانی که خانه یا دکان یا غیر آنها را از صاحبانش اجاره می کنند، مدت اجاره که به سر رسید، حرام است بدون اذن صاحب محل، در آن جا اقامت کنند و باید محل را فوری با عدم رضایت صاحبش تخلیه کنند و اگر نکنند، غاصب و ضامن محل کار و ضامن مثل مال الاجاره آن هستند و برای آنها، به هیچ وجه، حقی شرعاً نیست.
5. اگر انسان فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، باید فوری سر را بیرون آورد و چنانچه بیرون نیاورد، روزه اش باطل می شود.
6.رد امانت در صورت طلب واجب فوری است.
7. کسی که مسافر است، اگر تا مغرب به اندازه خواندن سه رکعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر کمتر وقت دارد، باید فقط عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا کند و اگر تا نصف شب، به اندازه خواندن چهار رکعت نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر کمتر وقت دارد، باید فقط عشا را بخواند و بعداً مغرب را بدون نیت ادا و قضا، به جا آورد و چنانچه بعد از خواندن عشا، معلوم شود که به مقدار یک رکعت یا بیشتر به نصف شب مانده است، باید فوری نماز مغرب را به نیت ادا به جا آورد.
8. اگر وقت نماز وسعت دارد و طلبکار هم طلب خود را مطالبه می کند، در صورتی که ممکن است، باید اول قرض خود را بدهد و بعد نماز بخواند و همچنین است اگر کار واجب دیگری که باید فوری آن را به جا آورد، پیش آید.
9. در هر یک از چهار سوره والنجم، علق، فصلت و سجده، یک آیه سجده است؛ اگر انسان بخواند یا گوش به آن دهد، بعد از تمام شدن آن آیه، باید فوری سجده کند و اگر فراموش کرد، هر وقت یادش بیاید، باید سجده نماید.
10. انسان باید جواب سلام را، در نماز یا در غیر نماز، فوری بگوید و اگر عمداً یا از روی فراموشی، جواب سلام را به قدری طول دهد که اگر جواب بگوید، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد، نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
11. اگر در شماره رکعت های نماز چهار رکعتی شک کند، باید فوری فکر کند؛ پس اگر یقین یا گمان به یک طرف شک پیدا کرد، همان طرف را بگیرد و نماز را تمام کند.
12. کسی که نماز احتیاط بر او واجب است، بعد از سلام نماز، باید فوری نیت نماز احتیاط کند و تکبیر بگوید و حمد را بخواند و به رکوع رود و دو سجده نماید.
13. اگر سجده سهو را بعد از سلام نماز عمداً به جا نیاورد، معصیت کرده و واجب است هرچه زودتر، آن را انجام دهد و چنانچه سهواً به جا نیاورد، هر وقت یادش آمد، باید فوری انجام دهد و لازم نیست نماز را دوباره بخواند. دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز، فوری نیت سجده سهو کند و پیشانی را بر چیزی که سجده بر آن صحیح است، بگذارد و بگوید: بسم الله و بالله، اللهم صل علی محمد و آل محمد.
14. اگر بعد از سلام نماز، یادش بیاید که یک رکعت یا بیشتر از آخر نماز را نخوانده، چنانچه کاری انجام داده که اگر در نماز عمداً یا سهواً اتفاق بیفتد، نماز را باطل می کند، مثلا پشت به قبله کرده، نمازش باطل است و اگر کاری که عمدی و سهوی آن نماز را باطل می کند، انجام نداده، باید فوری مقداری را که فراموش کرده، به جا آورد.
15. موقعی که زلزله و رعد و برق و مانند اینها اتفاق می افتد، انسان باید فوری نماز آیات را بخواند و اگر نخواند، معصیت کرده و تا آخر عمر، بر او واجب است و هرقت بخواند، اداست.
16. اگر موی زن در بین نماز بیرون مانده باشد و در بین نماز متوجه شود، باید فوری بپوشاند.
17. کسی که شک دارد اگر غسل کند، وقت نماز تمام می شود، باید تیمم کند.
18. نماز آیات، برای خسوف و کسوف، فوری است. نماز آیات، برای کسانی واجب است که خسوف و کسوف در شهرشان واقع شده است و با وقوع آن در شهرهای دیگر، بر آنان واجب نمی شود.
19. اگر مسجد نجس شود، باید فوری تطهیر شود.
20. پولی که از درآمد کسب تهیه شده و به عنوان قرض الحسنه به دیگری پرداخت شده، اگر دریافت آن بعد از سال خمسی باشد، باید فوری خمس آن را بدهد.
و واجبات فوری دیگر ...
انتشار لطفا با لینک
https://eitaa.com/joinchat/1124860036C5d0c3baef1
📚حضور در مجلس عزاداری با احتمال ابتلا به کرونا
💠 سوال: حکم حضور در مجلس عزاداری سالار شهیدان (علیه السلام) در ایام کرونا چیست؟
✅ جواب: حضور در مجلس عزاداری با رعایت نکات و دستور العمل های بهداشتی، اشکال ندارد بلکه از بهترین کارها و جزء مستحبات موکّد است.
#احکام_عزاداری #حضور_در_تجمعات_عزاداری
https://eitaa.com/joinchat/1124860036C5d0c3baef1
#سوالات_شما
✴️در احادیث برای خواندن زیارت عاشورا، ثوابهایی ذکر شده است، مانند: دو هزار حج، دو هزار عمره و آن هم در خدمت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله و یا چندین جهاد در رکاب امامان (علیهم السلام) و ...؛ آیا واقعاً چنین است – این فضایل و ثوابها برای چیست؟
✅👈●- ابتدا دقت نماییم که معنای "صواب"، کار نیک است و معنای "ثواب"، پاداش میباشد؛ و البته مقصود از "ثواب = پاداش"، این نیست که در بهشت به او سیب، انار، قصر و حور بیشتری داده میشود! وقتی میفرماید: برای مؤمنان در بهشت، هر چه بخواهند و اشتها کنند فراهم میشود، دیگر بیشتری و کمتری کمّی مصداقی ندارد. بلکه مقصود از "ثواب"، این است که چون مراتب و مقامات وجودیاش بالاتر میرود، مقربتر میگردد و در جایگاه رفیعتری قرار میگیرد که ویژگیهایش متفاوت است. بهشت نیز طبقات و درجات دارد.
👈●- نکتۀ دوم آن که وقتی رقمی چون: هفتاد، هزار و دو هزار بیان میگردد، مقصود این نیست که مثلاً نهصد و یا هزار و صد و یا بیشتر و کمتر نیست، بلکه یعنی "بیشمار" و یا همان "بِغَیر حِساب".
👈●- و نکتۀ سوم آن که، آیا کسی میداند که "ثواب" دو رکعت نماز مقبول که فرمود: «بهشت را واجب میکند»، یا "ثواب" یک سجده، یک روزه، یک کلامی که بیدار و هوشیار میکند و یا یک حج مقبول و آن هم در خدمت رسول اعظم صلوات الله علیه و آله، و یا یک لبخند به گرفتار یا یتیم و ... چیست، که بتواند ثواب هزار یا دو هزار حج و یا جهاد را بداند؟!
زیارت خداوند سبحان:
زیارت قبور شریف اهل عصمت علیهم السلام کجا و زیارت خداوند سبحان؟!
وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام،میفرمایند: «اگر کسی، بدون در نظر داشتن درخواستی، به دیدن برادر مؤمنش برود، در زمرۀ زیارت کنندگان خداوند در میآید (جامع الأخبار / ترجمه خویدکی، ج ۱، ص ۹۶)؛ قدر (اندازه و ارزش) زیارت سید الشهداء و یا سایر امامان علیهم السلام که هم امام هستند، هم سرآمد مؤمنان، هم پدر و برادر امّت، روشن میگردد. دو هزار حج، یا هزار حسنه که چیزی نیست؛ بلکه برای درک بیشتر عظمت آن ثواب بیان شده است. چنان که امامان فرمودهاند:
«مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ» (بحارالانوار، ج 98، ص 77، ح 31 و ص 76»
ترجمه: کسى که قبر حسین بن علی (ع) را در روز عاشورا زیارت کند، در حالى که به حق آن حضرت معرفت و آگاهی داشته باشد، مانند کسى است که خدا را در عرش او زیارت نموده است. و در برخی روایات، «فوق عرشه» آمده، یعنی زیارت خدا در درجاتی بالاتر از عرش او
انتشار لطفا با لینک
https://eitaa.com/joinchat/1124860036C5d0c3baef1