eitaa logo
گریز روضه ها
1.9هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
کانال اصلی مجموعه جواز نوکری @javazenokari
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟💫🌾💫 💫🌻🌼 🌾🌼 💫 📸 goo.gl/Rbmhw5 روضه و گریز ایام شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام بعد از قتل عثمان ، مردم از اميرالمؤمنين تقاضا كردند كه خلافت را بدست بگيرد ، بعد از پيمان بستن مهاجرين و انصار عده اى براي تقسيم بيت المال به صورت مساوي بين همه ، شروع به نارضايتي كردند از جمله طلحه و زبير ، حضرت با اصرار جماعت به مسجد رفت و خطبه خواند بعد از پايين آمدن از منبر، عمّار ياسر و عبدبن جبل قرشي را به نزد طلحه و زبير فرستاد و ايشان را طلبيد و در آن وقت در گوشه مسجد نشسته بودند كه به نزد آن حضرت آمدند و در مقابل آن حضرت نشستند سپس حضرت به ايشان فرمود: شما را به خدا قسم مي‌دهم كه آيا شما با اختيار خود با من بيعت نكرديد و به نزد من نيامديد و مرا بر آن نداشتيد و من از آن كراهت داشتم؟ گفتند بلي چنين بود. حضرت فرمود شما مگر با خواهش خود با من بيعت نكرديد و با من عهد ننموديد؟ بلي. فرمود: حال چه چيز شما را به اين امور واداشته است؟ گفتند: ما با تو بيعت نموديم به شرط آن كه در امور حكم نفرمايي مگر به مشورت ما و در جميع امور با ما مشورت نمايي و ما را بر ديگران برتري هست كه تو خود آن را مي‌داني و حال اموات را قسمت مي‌كني و امر را جاري مي‌سازي و حكم مي‌فرمايي در حالي كه با ما مشورت نمي كني و ما از آن خبر نداريم. سپس حضرت فرمودند: اندكي اظهار كراهت نموديد و هنوز اميد به شما بسيار است پس من از خدا براي شما استغفار مي‌كنم، حال به من بگوئيد آيا من شما را از حقّي كه براي شما واجب بوده است منع نمودم و بر شما ظلم كرده ام؟ گفتند: معاذالله. فرمود: آيا حكمي كرده‌ام درباره يكي از مسلمانان كه خلاف واقع باشد يا حق مسلماني را باطل نموده ام؟ گفتند: معاذاللّه كه چنين كرده باشي. فرمود: پس شما چه چيز از امور را كراهت داريد كه مي‌خواهيد مخالفت نمائيد؟ گفتند همين را كراهت داريم كه تو مخالفت عمربن الخطّاب نمودي در تقسيم كردن اموال و حق ما را به ديگران دادي و كساني كه با مساوي نيستند ميان ما و ايشان مساوات نمودي. 👆 و چنين بود احوال سيّد الشّهداء در روز عاشوراء و شبيه به اين قول است اقوال آن بزرگوار در عرصه كربلا در هنگامي كه با اشقيا اتمام حجّت مي‌نمود. سيّد بن طاوس و ديگران با اندك تفاوتي ذكر كرده اند كه خامس آل عبا در وقتي كه بر اسب سوار شدند و به ميان ميدان آمدند و با صداي بلند فرمودند: «يا اَهْلَ الْكُوفَةِ اُنْشِدُكُمْ بِاللّهِ هَلْ تَعْرِفُوني» شما را به خدا قسم مي‌دهم اي اهل كوفه آيا مرا مي‌شناسيد؟ «قالُوا نَعَمْ اَنْتَ حُسينُ بْنِ عَلِيِّ اَبي طالِبٍ وَجَدُّكَ رَسُولُ اللّهِ» گفتند: بلي تو حسين بن علي مي‌باشي و جدّ تو رسول خدا است فرمود شما را به خدا قسم مي‌دهم كه آيا مي‌دانيد اين شمشير پيغمبر خدا است كه من او را حمايل كرده ام؟ گفتند: بلي. فرمود شما را به خدا قسم مي‌دهم آيا مي‌دانيد كه اين عمامه رسول خدا است كه بر سر دارم؟ گفتند: بلي. فرمود: شما را به خدا قسم مي‌دهم كه آيا مي‌دانيد كه پيغمبر خدا بمن و برادرم فرمود: «اَنتُما سَيِّدا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ»] قالُوا: ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌«نعمْ» يعني شما سروران جوانان بهشت، هستيد، گفتند: آري، مي‌دانيم فرمود: آيا كسي را كشته‌ام يا حرامي را حلال يا حلالي را حرام كرده‌ام يا سنّتي را بدعت و يا بدعتي را سنّت نموده ام؟ گفتند: معاذاللّه. فرمود: «فَبِمَ تَسْتَحِلُّونَ دَمي» پس چرا خون مرا حلال مي‌دانيد؟ گفتند: آنچه گفتي همه را مي‌دانيم لكن دست از تو بر نمي داريم تا ترا بكشيم. 📚منبع سيف الواعظين والذاكرين صفحات ٩-١٠ 📝 نشر مطلب فوق صدقه جاریه می باشد... 👉 @javazenokari_com
🌟💫🌾💫 💫🌻🌼 🌾🌼 💫 📸 goo.gl/Rbmhw5 روضه و گریز ایام شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام 📜در روز سیزدهم ماه مبارک رمضان حضرت علی علیه‌السلام بالای منبر کوفه از حسنین علیهماالسلام پرسید: چند روز از این ماه گذشته و چند روز باقی مانده است؟ عرض شد سيزدهم ماه رمضان است ، سپس فرمود: در این ماه محاسن من از خون سرم خضاب خواهد شد و گریست، و مردم گریستند. بعد فرمود: گمان مکنید که گریه من برای این مطلب است،«والله لابن أبیطالب أشوق الی الموت من الطفل ای ثدی أمه».«سوگند بخدا، اشتیاق فرزند ابیطالب به مرگ، از طفل به سينه ى مادرش بیشتر است» و لکن گریه‌ی من برای این دو فرزندم است که یکی را به زهر شهید نمایند، و دیگری را با لب تشنه سر از بدنش جدا کنند ،اهل مجلس شروع كردند ناله زدن ، و اميرالمؤمنين هم بي تاب شد (١) 👆جا داره عرض كنيم يا اميرالمؤمنين ، از اين دست روايات كه شما به ياد كربلا مي افتاديد و ناله سر مي داديد و مردم هم با شما گريه مي كردند زياد به دست ما رسيده ، مخصوصا مواردي كه پيامبر نقل مي فرمودند ، اما جا داره عرض كنيم آقا جان جاى شما خالي بود در كربلا ، اگر شما اونجا بوديد و مثل عقيله ى بني هاشم مي ديديد كه چه بلايي داره سر حسين مي آد چه مي كرديد ، راوى مي گه ، حضرت پس از وداعى تلخ وارد ميدان شد و دشمنان از برابر شمشيرش براست و چپ پراكنده ميشدند، اين در خالي بود كه خواهرش حضرت زينب سلام الله عليهانظاره گر بودند ، حميد بن مسلم گويد: بخدا مرد گرفتار و مغلوبى را هرگز نديدم كه فرزندان و خاندان و يارانش كشته شده باشند و دلدارتر و پابرجاتر از آن بزرگوار باشد، چون پيادگان بر او حمله ميافكندند او با شمشير بدانان حمله ميكرد و آنان از راست و چپش ميگريختند ، شمر بن ذى الجوشن كه چنان ديد سوارگان را پيش خواند و آنان در پشت پيادگان قرار گرفتند، سپس بر تير اندازان دستور داد او را تير باران كنند، پس تيرها را بسوى آن مظلوم رها كردند (آنقدر تير بر بدن شريفش نشست) كه مانند خارپشت شد، پس آن حضرت از جنگ با آن بيشرمان باز ايستاد و مردم در برابرش صف زدند، خواهرش زينب ديد كاري از دستش بر نمي آيد جلو آمد و رو بعمر بن سعد بن ابى وقاص كرده فرياد زد: واى بر تو اى عمر؟ آيا ابو عبد اللَّه را ميكشند و تو نگاه ميكنى؟ عمر پاسخ زينب را نگفت، زينب فرياد زد: واى بر شما آيا يك مسلمان ميان شما مردم نيست؟ كسى پاسخش را نداد، راوى ميگويد يك حرام زاده به نام شمر بن ذى الجوشن جواب اين خواهر رو داد ، فرياد زد: بسوارگان و پيادگان واى بر شما درباره اين مرد چشم براه چه هستيد؟ مادرانتان در عزاى شما بگريند؟ پس لشگر از هر سو به آن حضرت حمله ور شدند، زرعه بن شريك ضربتى بشانه چپ آن بزرگوار زده آن را جدا كرد، ديگرى ضربت بگردنش زده حضرت برو درافتاد، سنان بن انس نيزه باو زد او را بخاك افكند، خولى بن يزيد اصبحى پيش دويد از اسب بزير آمد كه سر آن بزرگوار را جدا كند لرزه بر اندامش افتاد، شمر گفت: خدا بازويت را از هم جدا كند چرا ميلرزى؟ و خود آن سنگدل پياده شده سر مطهر امام حسين را جدا كرد .(٢) يا حسين يا حسين يا حسين ولا حول ولا قوة الا باالله العلى العظيم 📚 منابع ١- سحاب رحمت صفحه١٤٩ ٢- ترجمه الارشاد جلد٢ صفحه١١٧ 📝 نشر مطلب فوق صدقه جاریه می باشد... 👉 @javazenokari_com
🌟💫🌾💫 💫🌻🌼 🌾🌼 💫 📸 goo.gl/Rbmhw5 روضه و گریز ایام شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام قال رسول الله (ص) 📜صحيفه المومن حب علي بن ابي طالب (عليه السلام) . سر آغاز طومار و برنامه هر فرد با ايمان، دوستي علي بن ابي طالب (عليه السلام) است. هر كس خوشنود و شادمان باشد باينكه زندگاني و مرگ او هم آهنگ و همانند زندگي و مرگ من باشد و جايگاه او در بهشت آراسته جاوداني باشد كه نهال آن را پروردگار من بدست قدرت خود نشانده. بايد پيروي كند و دوست بدارد علي عليه السلام را پس از من و پيروي كند و دوست بدارد پيرو و دوست او را، واي بر آن گروه كه فضيلت و برتري آنها را دروغ پنداشته و رشته پيوسته مرا با آنها پاره كند، خدا شفاعت مرا بانان نرساند. (١) از فرمايش پيامبر تا واقعه ى عاشورا خيلي طول نكشيد ، راوى مي گويد تمام وصاياى پيامبر صلوات الله عليه نسبت به ولايت اميرالمؤمنين و احترام به اهل بيت عليهم السلام تو كربلا ناديده گرفته شد ، و اوج اين بي احترامي ها در گودال قتلگاه اتفاق افتاد، امان از آن لحظه اى كه پاره ى تن پيامبر صلوات الله عليه با تن مجروح توان بلندشدن نداشت ، راوي مي گويد : در اين ميان جلاد تاريك انديشي به نام «سنان» بر گودي قتلگاه فرود آمد و با شمشير استبداد بر گلوي نازنين قلب تپنده ي آزادي و عدالت زد و در حالي كه مي‌گفت: «و الله اني لا جتز رأسك و اعلم انك ابن رسول الله و خير الناس أبا و اما. »هان اي حسين! من با اين كه مي‌دانم تو فرزند پيامبر خدا هستي و پدر و مادرت بهترين و والاترين انسان‌ها هستند، سرت را جدا خواهم كرد(٢) يا حسين يا حسين يا حسين ولا حول ولا قوة الا باالله العلى العظيم 📚 منبع ١- ترجمه الغدير علامه امينى صفحه ١٤ ٢- ترجمه لهوف صفحه١٩٨ 📝 نشر مطلب فوق صدقه جاریه می باشد... 👉 @javazenokari_com
🌟💫🌾💫 💫🌻🌼 🌾🌼 💫 📸 goo.gl/Rbmhw5 روضه و گریز ایام شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام ابن ملجم مرادي قاتل آن سرور را كه خذيفه نخعي از باب كنده به خدمت آن حضرت آورد و مردم كوفه دور حضرت حلقه زده بودند همه چشمان خود را باز كردند و گوشها را آماده شنيدن كه آن شير بيشه شجاعت و كشنده ارباب ضلالت چگونه با آن رئيس اهل شقاوت عتاب مي‌فرمايد: حضرت با صداي ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ضعيفي فرمودند: اي ابن ملجم آيا من بد امامي بودم؟ چرا طفلان مرا يتيم كردي؟ صداي گريه از حاضران بلند شد. پس آن حضرت به امام حسن (ع) فرمودند (با وجود آنكه آن لعين گفت آن ضربتي كه من بر فرق علي زدم اگر آن ضربت را در ميان اهل زمين قسمت مي‌كردند هر آينه همه را هلاك مي‌كرد) «يا ولدي ارفق باسيرك و ارحم و احسن اليه و اشفق عليه … فان مت تضربه ضربة واحدة» اي حسن جان بحق من بر تو، اين اسير را آب و طعام بده و دست و پا و بيني و گوش او را مَبُر زيرا كه از رسول خدا شنيدم كه فرمود مثله مكن اگرچه سگِ درنده باشد. اي فرزندم اگر من از اين زخم شفا يافتم من خود سزاوار ترم به آنكه عفو كنم زيرا كه ما اهل بيت عفو و رحمتيم و اگر از دنيا رفتم يك ضربت بيشتر از او مزن زيرا كه او بيشتر از يك ضربت بر پدر تو نزده است. حال تفاوت ره بين كه از كجا تا به كجاست. 👆 اي دوستان اهل بيت، آن امام رحيم كريم با آن گناه عظيمِ ابن ملجم راضي نشدند كه زياده از يك ضربت بر آن شقي بزنند ولي آيا روا بود كه فرزند او را در كربلا قطعه قطعه كنند؟ اما جان عالم فداى غريب كربلا حسين عليه السلام كجا شنيده ايد و در كدام تاريخ خوانده ايد كه سر و سينه اي هزار و نهصد زخم بردارد ... 📚 منبع سيف الواعظين والذاكرين صفحات ١١٤-١١٥ 📝 نشر مطلب فوق صدقه جاریه می باشد... 👉 @javazenokari_com
🌟💫🌾💫 💫🌻🌼 🌾🌼 💫 📸 goo.gl/Rbmhw5 روضه و گریز ایام شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام 📜 در شب بيست و يكم ماه رمضان كاسه ى شيري براي آن حضرت آوردند حضرت فرمودند بخور اي علي كه اين غذاي آخر تو در دنيا است كه در آن وقت صداي گريه بچه‌ها بلند شد. پس آن جناب قدري تناول فرمودند و باقي مانده شير را به يكي از فرزندان خود دادند كه تا براي آن اسير ببرند چون كاسه شير را به شقي ملعون داد دست بر سر گذاشت . 👆اما دلها بسوزد براي غريب كربلا حسين عليه السلام اين است كه چون حضرت زينب (س) بر سر نعش برادر رسيد گويا عرض كرد اي برادر مرا گفتي صبر كن و با همه دردها صبر مي‌كنم اما فداي تو شوم بگو با اين غم چه كنم كه تو را در كنار نهر، كشتند ولي از آن نهر آب به تو ندادند و چون تو را كشتند از آن نهر غسلت ندادند. ولا تذق الماء و النهر حولك بل و لا تغسل الا من دم جار برادرم حسين (ع) آب نخوردي در حالي كه نهر آب در كنارت بود بلكه غسل نكردي مگر با خون خودت كه در كربلا جاري شد. 📚منبع سيف الواعظين والذاكرين صفحات ١١٨-١١٩ 📝 نشر مطلب فوق صدقه جاریه می باشد... 👉 @javazenokari_com