✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر امام رضا (ع)
مستحقم بده در راه خدا آقاجان
آمدم باز به امید شما آقاجان
دست تنگم به امید کرمت آمده ام
رحم کن بر منِ افتاده ز پا آقاجان
اهل ایرانم و همسایه چشمان شما
حقِ آب و گل ما هست به جا آقاجان ؟
فقط این جاست که رویم به گدایی باز است
داده ای بس که خودت رو به گدا آقاجان
گره آخرتم دست تو را می بوسد
مکن آن روز فراموش مرا آقاجان
سر سال است و من خرجی خود میخواهم
بعد دو ماه غم و اشک و عزا آقاجان
من به این آب و هوا انس گرفتم اما
چه کنم با هوس کرببلا آقاجان
**
کودکی من از این صحن به آن صحن گذشت
مثل پروانه در باد رها آقاجان
با همان لهجه پاک پدری میگویم
قربون کفترای صحن رضا...آقاجان
#صفر
#شهادت_امام_رضا_ع
#حسن_کردی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر امام رضا (ع)
کاری برای این بدِ بی آبرو کنید
با صحن انقلاب مرا روبرو کنید
قلب مرا گرفته و در گوشۂ حرم
با تکّه های آینه لطفا رفو کنید
بعدش کمی به دست بگیرید و باز هم
آمرزش گناه مرا آرزو کنید
قلب شفا گرفتۂ من خانۂ شماست
در آن مباد عشق دگر جستجو کنید
اذن دخول خواندم و اشکم روانه شد
در این دقیقه کاش که قصد وضو کنید
با من شبیه دعبل و ریّان پس از نماز
در حدّ یک سلام شده گفتگو کنید
لبخند را به روی لبانم بیاورید
بغض مرا گرفته جدا از گلو کنید
امشب در ازدحام کنار ضریح تان
شاخه گل سفیدِ مرا نیز بو کنید!
#صفر
#شهادت_امام_رضا_ع
#مرضیه_عاطفی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر امام رضا (ع)
ماییم هم جوار تو یا حضرت رضا
پروانه ی مزار تو یا حضرت رضا
چون ذره بر مدار تو یا حضرت رضا
هر لحظه بی قرار تو یا حضرت رضا
داریم زیر سایه ات ارامش بهشت
بی معنی است در حرمت خواهش بهشت
آقای من سلام غریب غریب ها
درمانده ایم و دل زده ایم از طبیب ها
زخمی مشت واشده ی نا حبیب ها
لبخند توست پاسخ امن یجیب ها
ای قبله ی همیشه ی دستِ توسلم
با تکیه بر نگاه تو مستِ توکلم
در شهر با دعای تو باران گرفته است
مهر تو سایه بر سر ایران گرفته است
هر دل شکسته راه خراسان گرفته است
دلمرده بود زائرتان جان گرفته است
اینجا گدای ساده پر آوازه می شود
با هر زیارتی نفسش تازه می شود
اینجا شکسته بالی زائر سعادت است
هر قطره اشک واسطه ی استجابت است
عاشق تر آنكه خواهش جانش شفاعت است
سرمایه ی قیامت ما این زیارت است
با اینکه شهر از نفس افتاده در گناه
در زیر آسمان تو داریم سر پناه
یادش به خیر حال خوش بی گناهی ام
حالا که روسیاه جهان تباهی ام
از تو جدا نکرده مرا روسیاهی ام
یادت رفیق دوره ی بی تکیه گاهی ام
اذن ورود،اشک زلال است در حرم
رؤیای ناامید، محال است در حرم
با هر بهانه سمت حرم می کشانی ام
از لطف هم جواری تان آسمانی ام
مهرت چه نقش ها زده بر زندگانی ام
طی گشته پای آینه هایت جوانی ام
این اشک های داغ که فریاد بی صداست
با گونه های پنجره فولادت اشناست
زائر شدم دوباره جلال امام را
از من گرفته اشک مجال کلام را
آقا ببخش سادگی این سلام را
می خواهم از تو وعده ی حسن ختام را
عمریست از هوای هیاهو بریده ایم
از هر که غیر ضامن اهو بریده ایم
#صفر
#شهادت_امام_رضا_ع
#حسن_کردی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر امام رضا (ع)
آرام نمودی تب و تاب هیجان را
جوشانده ای از شوق خودت هر قلیان را
از پای نشاندی ز تعجب جریان را
از دشمن و از دوست ربودی دلشان را
اینگونه رضا کرده ای از خود دوجهان را
هم رونق کار از می و میخانه گرفتی
هم عقل ز هر عاقل و دیوانه گرفتی
در قلب سماوات و زمین لانه گرفتی
ای عالِم فرزانه چه رندانه گرفتی
در دست خودت نبض زمین را و زمان را
در پاسختان مانده هر استادی و رندی
هر عالم ایرانی و یونانی و هندی
گشته است مسلمان تو نصرانی سندی
قوربان سَنه دانوشماقین اعجاز تکندی
بستی به کمند سخنت دست زبان را
(بستی به صریر سخنت دست لسان را)
اسلام بدون تو درونمایه ندارد
گردن کشی بی خردان پایه ندارد
خورشیدی و دیدند قدت سایه ندارد
همسایه به جز خیر به همسایه ندارد
همسایه قدم رنجه کن و منزلمان را...
لبخند زدی شعر در اوهام من افتاد
زآن روز خرابت شدم ای خانه ات آباد!
با قافیه ی پنجره فولاد و گهرشاد
هی شعر نوشتم من و چشمت صله را داد
دربند کشیدی تو معانی و بیان را
دربان جنان دل به در صحن شما بست
دالان بهشت است همین راهرو این بست
حوض وسط صحن همان کوثر نقد است
ساقی بهشتی شده از آب حرم مست
پابست حرم کرده ای آن آب روان را
جبریل کمر بسته به فراشی صحنت
حور و پریان گرم گهر پاشی صحنت
آن سدره و طوبی گلی از کاشی صحنت
برده است جنان را همه در حاشیه صحنت
بیچاره ی خود کرده حریم تو جنان را
هرکس که تو را داشته اثنی عشری شد
ایام خوش آن بود که با تو سپری شد
در صحن گهرشاد دل از غصه بری شد
تصویر من و صحن تو عکسی هنری شد
در ناب ترین جای اتاقم زدم آن را
هرجای جهان رفتم از آن خیر ندیدم
یک مرتبه "برگرد" از این در نشنیدم
من هرچه کشیدم ز دل خویش کشیدم
ارزان نفروشم که من ارزان نخریدم -
در نوکریت خرج کنم عمر گران را
هر شاه شده خادم دربار توچندی
پر وا کند از بام تو در دام کمندی
از تو طلب رزق کند عایله مندی
از رسم گدایی شما نکته و پندی
آموخته هر پیر خردمند جوان را
نوشاعری آمد به حرم دفترش افتاد
شد خیره به گلدسته کلاه از سرش افتاد
هی خواست بماند سر پا، آخرش افتاد
تاخورد زمین یاد پدر، مادرش افتاد
دستی به دعا برد و تمام پدران را...
ای ضامن دنیای من و آخرت من
ای کاش به درکت برسد معرفت من!
مردن کف صحنت بشود عاقبت من
بهتر ز خودم آگهی از مصلحت من
حکم از تو، دلم دست خودت داده عنان را
با جنس خرابم شده ام وصله ی ناجور
هرشب به سلامی بشوم زائرت از دور
تو شاه خراسانی و من پیر نشابور
خود را برسان پام رسیده است لب گور
ای صاحب جان! می سپرم دست تو جان را
#صفر
#شهادت_امام_رضا_ع
#داوود_رحیمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
چون جام زهر... غریبانه سر کشید
فریاد زد خدا و... عبا را به سر کشید
پنجاه و چند ساله ی موسی به کوچه ها
پنجاه و چند مرتبه آه از جگر کشید
با سینه ای که آتش از آن شعله می کشید
ناله برای کشته ی دیوار و در کشید
او بود و خاک حجره و یک ناله ی ضعیف
آری نفس نفس زدنش تا سحر کشید
یک روزه زهر بر دل زارش اثر نمود
وقت سحر به جانب دادار پر کشید
در انتظار آمدن میوه ی دلش...
پا را به سوی قبله چنان محتضر کشید
سینه زنان، دریده گریبان، پسر رسید
دستی به روی ماه کبود پدر کشید
**
آه از دمی که زینب کبرای غم نصیب
« آمد تن امام زمان را به بر کشید»
با دست زخم خورده ی خود دختر علی
تیر شکسته از تن مولا به در کشید
گل مانده بود در وسط تیغ و نیزه ها
آمد ز پای ساقه ی یاسش تبر کشید
از خاک زیر حنجر خونین دلبرش
با نیّت شفا روی چشمان تر کشید
#صفر
#شهادت_امام_رضا_ع
#مجتبی_روشن_روان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
چون کارگر آن جا که کند کار به وقتش
من آمده ام سوی تو این بار به وقتش
در صحن اتاقم غزلی گفتم و دیدم
انگار میسر شده دیدار به وقتش
سهمم بشود گندم گنبد چو کبوتر
گر باز کنم پیش تو منقار به وقتش
هر وقت به مشهد بروی خلق بگویند
در نزد طبیب آمده بیمار به وقتش
تا دیده شود عاقبت و چیده شود گل
دل کنده ز هم صحبتی خار به وقتش
سلطان که رضا شد به گداهاش بگویید
صدبار نه، سویش برو یک بار به وقتش_
_مانند شب سیِّ صفر که لب انگور؛
یک بوسه گرفت از دهن یار به وقتش
چون مادری است این پسرش نیز برایش؛
هی قصه ی کوچه شده تکرار به وقتش
هی رفته به این سو و سپس رفته به آن سو
گشته است سپس دیده ی او تار به وقتش
چون کرب و بلا نه، که پسر سرزده این بار
بر جسم پدر آمده انگار به وقتش
از روضه ی درحجره که گفتیم، بگوییم
از روضه ی باز در و دیوار به وقتش
وقتی که به پهلو همه پهلو زده بودند
دیوار و در و آتش و مسمار به وقتش
مخصوصا اگر شیشه ای و ضربه پذیر است
ای کاش که نازل بشود بار به وقتش
ترتیب ندارد چه بخواهی چه نخواهی
روضه برود برسر بازار به وقتش
بعدش برود کوچه ی لبریز یهودی
از روضه ی بازار به آزار به وقتش
#صفر
#شهادت_امام_رضا_ع
#مهدی_رحیمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
مدی در خاک ایران، خاک ایران سبز شد
از جنوب کشور من تا خراسان سبز شد
ردِّ پایت شد مسیر رودهای بی قرار
هر کجا که آمدی حتی بیابان سبز شد
می شود ردِّ تو را در نقشه ها ترسیم کرد
چون به هرجایی که باریده ست باران، سبز شد
خواستم دورت بگردم در خیابان رضا
تا که گفتم السلام از دوور میدان سبز شد
در خیابانِ رضا پشت چراغِ قرمزش
بارها تا هشت خواندیم و خیابان سبز شد
بارها دیدم که مادر از زیارت آمد و
تاک پیر خانه ی ما در زمستان سبز شد
گندم پس مانده های کفترانت را شبی
ریختم در سفره دیدم صبح از آن نان سبز شد
روضه ی انگور می آمد به گوشم من خودم
در شب سی صفر دیدم که ایوان سبز شد
***
دست در انگور بردی رنگ مشهد سرخ شد
بعد از آن خورشید هر صبحی که سر زد سرخ شد
گشت جدش رو سپید آن جا که با یک خوشه زهر
هشتمین پیغمبر آل محمد سرخ شد
مثل جدّش منتقم می خواست پس با این دلیل
تا همیشه پرچم بالای گنبد سرخ شد
مثل زهرا مادرش در اتفاق کوچه ها
رنگ رفتن شد کبود و رنگ آمد سرخ شد
***
در میان کوچه ها دستار بر سر زرد شد
دست بر در زد به سرعت چهره ی در زرد شد
زهر از بس که قوی بود و امام از بس لطیف
زهر چون رد شد همه دیدند حنجر زرد شد
در غلاف و در مصاف، این گشت روضه، هرکجا؛
راویان گفتند حنجر، روی خنجر زرد شد
***
سرخ بود و زرد بود و مرد کم کم شد کبود
گفت یا زهرا رضا و بعد از آن دم شد کبود
با نبی و با حسن با یاعلی موسی الرضا
پیش غم های صفر ماه محرم شد کبود
گوییا رنگین کمانی می رود زیرا به زهر؛
هم سپید و سرخ و زرد این مرد شد هم شد کبود
***
از خراسان روضه خیلی دور شد یابن الشبیب
زهر وقتی قاطی انگور شد یابن الشبیب
اشک در چشمان آقا حلقه زد آنجا که گفت
حال و روز جدِّ ما ناجور شد یابن الشبیب
در هجوم تیر ها و نیزه ها گم شد تنش
در میان سنگ ها محصور شد یابن الشبیب
در میان علقمه عباس از بس تیر خورد
پیکرش چون کندوی زنبور شد یابن الشبیب
حرف حرفِ جنگ بود اما پس از عباس ما
حرف دشمن نیز حرف زور شد یابن الشبیب
آه زجرآورترین جای سفر آنجاست که
زجر، شب بر جستجو مٲمور شد یابن الشبیب
عمه هرجایی به دشمن رو نمی زد پیش زجر؛
در بیابان عاقبت مجبور شد یابن الشبیب
#صفر
#شهادت_امام_رضا_ع
#مهدی_رحیمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
نم نم کنار حجره دربسته میرسید
کم کم به قتلگاه خودش خسته میرسید
مانند شخص مار گزیده به پیچ و تاب
فریاد یا جواد چه پیوسته میرسید
پهلو به خاک حجره که از درد میگذاشت
آهی به یاد پهلوی بشکسته میرسید
از کام تشنه و جگر پاره پاره اش
انگار حرف روضۀ سر بسته میرسید
این جسم خسته زیر سم اسبها نرفت
اما صدای حملۀ یک دسته میرسید
خواهر نبود یار برادر شود ولی
یک خواهری به مقتلی آهسته میرسید
اینجا جواب زمزمۀ یابنیی از...
یک نوجوان ز پشت درِ بسته میرسید
اما صدای یا ولدی بی جواب ماند
هرچند صوت یک پدر خسته میرسید
#صفر
#شهادت_امام_رضا_ع
#محمود_ژوليده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
زهر کاری شده و شعله به پیکر اُفتاد
لاله ای خشک شد و سوخت و پرپر اُفتاد
چقدر سخت شده تا که به حُجره برسد
تا درِ خانه یِ خود رفت و مکرر اُفتاد
بسکه از فرط عطش لب به لبِ خود می زد
شعله بر بال و پرِ هرچه کبوتر اُفتاد
ناله می کرد خدایا جگرم می سوزد
نوحه می خواند ولی از نفس آخر اُفتاد
گریه می کرد به حالش در و دیوار که باز
یادِ لبهایِ تَرک خورده ی اصغر اُفتاد
یادِ آن خنجر خُشکیده که بر نیزه نشست
به رُخِ سوخته اش دیده ی مادر اُفتاد
یادِ طفلان یتیمی که به شام آوردند
یادِ آن شعله که از بام به معجر اُفتاد
خیزران،کعبِ نِی و خنده تبانی کردند
تا که خاکستر و آتش سرِ دختر اُفتاد
نیزه داران و اسیران همه دیدند زِ بام
سنگباران شد و پشت سَرِ هم سَر اُفتاد
#صفر
#شهادت_امام_رضا_ع
#حسن_لطفی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
هر چند ناتوان شدی اما ز پا نیفت
ای هشتمین عزیز، عزیز خدا نیفت
می ترسم آن که در بریزد به پهلویت
باشد ز پا بیفت ولی بی هوا نیفت
کوچه به آل فاطمه خیری نداشته
دیوار را بگیر و در این کوچه ها نیفت
مردم میان شهر تماشات می کنند
این بار را به خاطر زهرا بیا نیفت
دامان هیچ کس به سرت سر نمی زند
حالا که نیست خواهر تو پس ز پا نیفت
تکه حصیر خویش از این حجره جمع کن
اما به یاد نیمه شب بوریا نیفت
ای وای اگر به کرببلا بوریا نبود
راهی برای دفن شه کربلا نبود
#صفر
#شهادت_امام_رضا_ع
#علی_اکبر_لطیفیان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
از دل کفر تا که بیرون زد
همه دیدند عبا به سر دارد
گاه بر خاک کوچه میافتد
زیر لب ناله از جگر دارد
کوچهها را یکییکی طی کرد
عرق سرد از جبین میریخت
عطر زهرا به کوچه میپیچید
گل اشکش که بر زمین میریخت
راه خانه نداشت فاصلهای
راه کوتاه، شد چه طولانی
خسته بود و نفسنفس میزد
رفت تا خانه با پریشانی
با چه زحمت به خانهاش آمد
همگی آمدند استقبال
خم به ابرو نداشت با اینکه...
در دل کوچه رفته بود از حال
خادمی گفت با پریشانی
زردی چهرهی شما از چیست؟
با نگاهی به خادمش فرمود
نگرانم نباش چیزی نیست
از درون سوخت و صبوری کرد
تا غلامان همه غذا خوردند
تا طعام همه تمام شود
منتظر ماند و سفره را بردند
همهی عمر این چنین زهری
دل تاریخ هم ندارد یاد
تا که از حجرهاش همه رفتند
ناله کرد و بر زمین افتاد
نتوانست بهر آتش دل
از زمین ظرف آب بردارد
هیچ کس درد او نمیفهمد
از دلش مجتبی خبر دارد
بسکه در حجرهاش به خود پیچید
کمرش مثل مادرش تا شد
نالهای زد کجایی ای پسرم
چشم بر هم زد و دری وا شد
آمد از راه کودکی گریان
سر او را گرفت بر دامن
گفت بابا منم جواد شما
جان مادر سخن بگو با من
پسرم! هست آرزوی پدر
که بیاید پسر به بالینش
گریه کن بر غم علی اکبر
که نشسته پدر به بالینش
جد ما را میان کرب و بلا
دشمن بیحیا مکرر کشت
در دل علقمه شهیدش کرد
در کنار علی اکبر کشت
#صفر
#شهادت_امام_رضا_ع
#مجتبی_شکریان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
وقتی عبا را بر سر خود میکشیدی
بند امید عالمی را میبریدی
خوردی زمین دیگر نشد برخیزی از جا
دیدم سوی دیوار خود را میکشیدی
هربار میافتادی و میگفتی ای کاش
آه ای عصای پیری من میرسیدی
وقتی میسر نیست تا باشد جوادت
ای کاش میشد تا عصایی میخریدی
با جملهی ای وای مادر بین کوچه
آه از نهاد هر گزاره میشنیدی
از درد میپیچی به خود تنهای تنها
چشم تو مانده سوی در با ناامیدی
خاکی شده سر تا به پایت بین حجره
حالا شدی مانند آن راس شهیدی...
ابن شبیبت را صدا کن روضهای خوان
آن روضهای را که گریبان میدریدی
بر روی نی خورشید و پای نی ستاره
روضه بخوان از دختر بیگوشواره
از آن تن بیسر به روی خاک صحرا
روضه بخوان از نالهی گودال زهرا
روضه بخوان از تیغ و از نیزه شکسته
از آنکه روی صفحه قرآن نشسته
روضه بخوان از زخمهای پیکر او
از ساربان و تنگی انگشتر او
#صفر
#شهادت_امام_رضا_ع
#موسی_علیمرادی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir