eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
898 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام زمان(عج) بسمِ ربِّ النّور آقا جان بیا درد دارم حضرت درمان بیا   حیف از خوبیِ تو یابن الحسن عاشقت من باشم و امثال من   تو همیشه حاضری من غائبم چون تو را گُم کرده ام بی صاحبم   خود مدد فرما که بارم بار نیست بین درگاهت برایم کار نیست؟   از خودم ناراحتم دل با تو نیست دل که جای هیچکس إلا تو نیست   با هزاران عاشق پر مدعا ساکن کوه و بیابانی چرا؟   با ریا دل را هوایی میکنم با تو دارم خود نمایی میکنم در تکاپوی همین جشن عظیم از شما غافل شدیم ابن الکریم   در خیابان ها چه غوغایی شده بی حیایی ها تماشایی شده   رقص و آواز و ترانه هست و بس نیمهء شعبان بهانه است و بس   من نمیگویم که چادر سر کنند یا که قرآن را همه از بر کنند   لیک روی شیعیان کردی حساب روی زهرا پیشگانِ با حجاب   ما که عمری چشم بر دین بسته ایم بهرتان یک شهر آذین بسته ایم   این شبیه جشن میلاد تو نیست غرق شادی هیچ کس یاد تو نیست   با خودم گفتم چرا دف میزنیم؟ با دو صد شور اینچنین کف میزنیم؟   این برای توست یا نفس خودم؟ باز هم شرمندهء آقا شدم...   گرچه بر ما خنده هدیه میکنی لاغری از بس که گریه میکنی   غصهء من پیرتان کرده ببخش نوکرت بازی درآورده ببخش   مهربانیت وقیحم کرده است آه آقا نوکرت شرمنده است   «أیُّها المُنذَر» مرا بیدار کن بار دیگر بهرم استغفار کن   معنی والشمس بر قلبم بتاب در شب تاریک دل کن انقلاب   روزه دارم با غمت لیل و نهار روزگارم بی تو یعنی شام تار   زینت دنیا أنا المهدی بگو حضرت آقا أنا المهدی بگو   از غلاف آن تیغ را بیرون بکش آن دو تا زندیق را بیرون بکش   در مدینه پیش چشمان همه زان دو بستان انتقام فاطمه   سرترین سر ها فدائیه سرت چشم بر راه تو مانده مادرت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام زمان(عج) آی ای خسته دلان پنجره ها بگشایید چشم بر این شب پر مهر و صفا بگشایید عقده ها از دل افسرده هلا بگشایید لب به شعر و غزل و مدح و ثنا بگشایید و بخوانید : " مسیحا نفسی می آید که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید " چون پرستو سوی سامره به پرواز شدم خیره بر روشنی این شب پر راز شدم از صفای قدم دوست سخن ساز شدم همنوا با نفس حافظ شیراز شدم "روز هجران و شب فرقت یار آخر شد زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد" شب دیدار شب شادی و شور است امشب غم درون دل ما زنده به گور است امشب فصل نوشیدن از جام حضور است امشب سامره جلوه ی رویایی طور است امشب "موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد دلبر ماست که با حسن خدا داد آمد" طرقوا از نفس کون و مکان می شنوم بانگ تبریک ز حلقوم زمان می شنوم نغمه ی شادی از اهل جنان می شنوم "بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد هدهد خوش خبر از طرف سبا باز آمد" خبر آورد که امشب شب میلاد گل است نغمه سر کن شب میلاد فرحزاد گل است باور دشت و دمن جلوه گه یاد گل است دل حسرت زده ی مرغ چمن شاد گل است "ساقیا آمدن عید مبارک بادت و آن مواعید کردی نرود از یادت" "نفس باد صبا مک فشان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد" شب قدری است که موعود عیان خواهد شد " او سلیمان زمان است که خاتم با اوست لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست" ز آسمان خیل ملک بهر خوش آمد آمد شهر سامره چو فردوس مخلد آمد به بشر ناب ترین هدیه ی سرمد آمد قائم و منتقم آل محمد آمد " نازنین تر ز قدش در چمن ناز نرست به از این هدیه ندادند به ما روز نخست" مهدی فاطمه ای آبروی اهل نیاز مهدی فاطمه ای ماه عرب مهر حجاز "بسته ام در خم گیسوی تو امید دراز  دل آزرده ی ما را به نسیمی بنواز شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست هستی آشفته ی گیسوی خم اندر خم توست" چکنم با غم هجران تو در این شب سرد سوختم در تب تنهایی و در شعله ی درد شاهد قصه ی من اشک من و این رخ زرد "مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد نیت خیر مگردان که مبارک فالی است حال هجران تو چه دانی که مشکل حالی است" عاشق روی تو شب تا به سحر بیدار است جام چشمان من از اشک غمت سرشار است گر نیایی به خدا کار دل من زار است "هر سر موی مرا با تو هزاران کار است  ای دلیل دل گمگشته خدا را مددی" این به صحرای غم افتاده ز پا را مددی  💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امام زمان(عج) عید است ولی عید قیام بشریت  در پرتو میلاد امام بشریت  با دست کرم ذات خداوند تعالی  زد سکه ی اقبال به نام بشریت  از خم طهورا که خدا ساقی آن است  با دست خدا پر شده جام بشریت  امشب ببر ای باد صبا پیشتر از صبح  بر سامره پیوسته سلام بشریت  عالم همه جا وادی طور است ببینید!  در دست حسن مصحف نور است ببینید  خیزید همه سوره ی والشمس بخوانید  گل در قدم مهدی موعود فشانید  از جام شرابی که خدا ساقی آن است  پیوسته بنوشید و به یاران بچشانید  تنها نه فقط شب، شبِ مهدی‌ست، بگویید  میلاد ائمه است بدانید بدانید  خیزید و ببندید همه بار سفر را  محمل به سوی کعبه ی مقصود برانید  امشب خبری خوش به بنی‌فاطمه آمد  بوی گل نرگس به مشام همه آمد  عید ملک و جن و بشر باد مبارک  بر شانه ی خورشید قمر باد مبارک  طوبای امید همه خوبان جهان را  در نیمه ی این ماه ثمر باد مبارک  آوای خدا می‌شنوم از لب مهدی  این زمزمه بر مرغ سحر باد مبارک  پیغام خدا را برسانید به نرگس  کای مادر فرخنده! پسر باد مبارک  ای خیل ملک پیش روی مادر مهدی  آیید و بگردید به دور سر مهدی  دیدید همه کعبه ی روح شهدا را  دیدید همه آینه ی غیب‌نما را  دیدید همه بر سر دست حسن امشب  هنگام سحر صورت مصباح‌ هدی را  امشب همه بار سفر سامره بستیم  داریم به دل شوق تماشای خدا را  از مرغ سحر با گل لبخند بپرسید  کی دیده در آغوش سحر شمس ضحی را  یاران! شب عید آمده بیدار بمانید  باید همه از فاطمه عیدی بستانید  این جان جهان، جان جهان، جان جهان است این روح روان، روح روان، روح روان است  این چارده آیینه جمال است به یک حسن  آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است این ختم ائمه است بدانید بدانید  چونان که نبی خاتم پیغامبران است  گر کفر نباشد بگذارید بگویم  چشمان خدا بر مه رویش نگران است  هر لحظه پدر شیفته ی تاب و تب اوست  ناخورده لبن آیه ی قرآن به لب اوست  این است که دادند امامان خبرش را  داده است خدا مژده ی فتح و ظفرش را  تا آیه ی قرآن به لبش بود، ملایک  دیدند به لب خنده ی شوق پدرش را  ای کاش نبی بود که بوسد چو حسینش  تنها نه دهان بلکه ز پا تا به سرش را  جاءالحق بازوش که دیدید ببینید  نقش زهق‌الباطل دست دگرش را  این نور دل فاطمه فرزند حسین است  بر لعل لبانش گل لبخند حسین است  ای خلق جهان منتظر روز ظهورت!  پیوسته زمان منتظر روز ظهورت  هم در غم هجران تو پیران همه مردند  هم نسل جوان منتظر روز ظهورت  بلبل سر هر شاخه غزلخوان فراقت  گل‌های خزان منتظر روز ظهورت  تو یوسف گم‌گشته ی اسلام چو یعقوب  با قد کمان منتظر روز ظهورت  یعقوب به ما مژده دهد آمدنت را  از مصر شنیدیم بوی پیرهنت را  ای دست خدا! دست خدا یار تو باشد  بازآ که حرم عاشق دیدار تو باشد  بازآ که حسین‌بن‌علی چشم به راه است  بازآی که عباس علمدار تو باشد  تو یوسف زهرایی و صد یوسف مصری  سردرگم و جان بر کف بازار تو باشد  بازآی که هفتاد و دو سرباز حسینی  دلباخته ی مکتب ایثار تو باشد  تو پاسخ فریاد امام شهدایی  تو منتقم خون امام شهدایی  بازآی که آیین پیمبر به تو نازد  بازآ که علی، فاتح خیبر به تو نازد  روزی که بگیری به کفت تیغ علی را  آن روز ببینند که حیدر به تو نازد  روزی که ز قبر، آن دو نفر را تو درآری  حق است که صدیقه ی اطهر به تو نازد  آن روز ببینند همه با گل لبخند  بر شانه ی بابا علی‌اصغر به تو نازد  ای وسعت ملک ازلی محفل نورت  ما عید نداریم مگر روز ظهورت  از لاله ی زخم شهدا خنده برآید  کای منتظران! منتظران! منتَظَر آید  از چار طرف چشم گشایید به کعبه  تا سوی حرم حجت ثانی‌عشر آید  این یکه سواری که نهد روی به کعبه  مهدی‌ست که از بهر نجات بشر آید  چشم همه روشن که به فرمان الهی  از پیرهن یوسف زهرا خبر آید  «میثم» چه نکو گفت تو را دوست که شاید  این یار سفر کرده همین جمله بیاید   💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت رقیه بنت الحسین(ع) تا که خدا به بال ملک پر درست کرد در آسمان عشق کبوتر درست کرد با آیه های سوره ی زیبای قدر خود قدری گریست، سوره ی کوثر درست کرد خلقت به حال خویش معلّق نمی شود بر آن خدای فاطمه محور درست کرد تا که بهشت پر شود از عطر آشتی با قلب خویش صورت مادر درست کرد بابا به یاد مادر خود گریه تا نمود مادر گرفت آینه… دختر درست کرد شأن نزول سوره ی کوثر بزرگ شد دختر تجلّی رُخِ مادربزرگ شد دختر همیشه دلبر باباست شک نکن در اوج دلبریش دلارآست شک نکن این زمزمه شده است سرود ملائکه این نو رسیده دختر مولاست شک نکن هنگام خنده هاش وَ هنگام گریه هاش این فاطمه به فاطمه همتاست شک نکن خواهر بیا بیا و به دقت نگاه کن صورت شبیه صورت زهراست شک نکن حس می کنی تو را به خدا، بعد سال ها این عطر مادر است که بر پاست شک نکن او بیشتر از اینکه به من دختری کند نازل شده است تا که به ما مادری کند ای ماهتاب نیمه ی شب های اهل بیت ای دلبر حسین، دلارآی اهل بیت چادر به سر چو می بری و راه می روی هستی شبیه حضرت زهرای اهل بیت بر صورت حسین و ابالفضل و زینبین گلبوسه های توست مداوای اهل بیت اغراق نیست این که بگویم تو یک تنه زهرا شدی و اُمّ ابیهای اهل بیت در بین اهل بیت شبیه تو نیست، نیست بنت الحسین اوج کمالت سه سالگی ست کاش ای سه ساله قوت پایت نمی شکست دستان پر ز جود و عطایت نمی شکست آغوش حور بود بهای وجود تو ای کاش در مسیر بهایت نمی شکست ای نی نوای حضرت ارباب بی کفن در شام و کوفه کاش نوایت نمی شکست رفتی به خلوت عمه ی خود را دعا کنی از زجرِ زجر کاش دعایت نمی شکست کاش آن زمان که سرّ طبق آشکار شد با دیدن حسین صدایت نمی شکست ای عمه زخم های تنم گر چه بستنی ست این شیشه پر ترک شده دیگر شکستنی ست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت رقیه بنت الحسین(ع) صاحب عطای‌خانه‌ی ارباب آمده است زیباترین ترانه‌ی مهتاب آمده است از بحر معرفت گوهر ناب آمده است گویا مسبّب همه اسباب آمده است چون او به مثل فاطمه چشمی ندیده است زهراترین ستاره‌ی صبح سپیده است در سایه سار او همه عالم مقیم شد نوزاده‌ خانواده‌ی ذبح عظیم شد با دست کوچکش به دو عالم کریم شد گویا که فاطمه به شباهت دو نیم شد زهرا در این میانه ظهوری دوباره کرد زینب به روی ثانی مادر نظاره کرد عاشقترین شقایق باغ ولا رسید هنگامه‌ی ولادت مهر وفا رسید گویاترین لسان به قالوا بلی رسید زهراترین نشانه‌ی کرببلا رسید لحن نوای گریه‌ی او لحن دیگر است وقتی جدا ز دست علمدار و اکبر است ای شانه بلند ابوالفضل جای تو ای عرش کبریا به تمنای پای تو شاهان عالمند همه چون گدای تو مرغ دلم نشسته به صحن و سرای تو آب و گلم به عشق شما تا سرشته شد در لوحه‌ی نگاه تو نامم نوشته شد من کمترین کجا و تو بالاترین کجا لیلا کجا و جلوه‌ی لیلاترین کجا بی تن کجا و یک تن نازکترین کجا ناقه کجا و محمل حوراترین کجا ای آسمان حسن، ز نور امامتی درپیش خصم، کوه وقار و شهامتی با زانوان خسته چرا راه میروی از پشت نیزه‌ها ز پی ماه میروی درددانه حسینی، دل آگاه میروی ای لاله‌ی سه ساله چه دلخواه میروی با رفتنت چنان دل ما آب میشود عمه کنار جسم تو بیتاب میشود دلبسته‌ی نگاه غریبانه‌ی توام من جرعه نوش ساغر و پیمانه‌ی توام من سائل و گدایِ درِ خانه‌ی توام من روضه خوان خلوت ویرانه‌ی توام یاسی، شقایقی، به مَثَل باغ لاله‌ایی باب الحوائج همه‌ایی گر سه ساله ایی بال و پرت شکسته، سرت درد میکند از کعب نی هنوز کمرت درد میکند گفتی به عمه چشم ترت درد میکند از دوری پدر جگرت درد میکند چشمان نیمه باز ترا باز بسته اند در مجلس یزید حرمتتان را شکسته‌اند 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت رقیه بنت الحسین(ع) به روى پر جبرئیل آرمیده همانكه دلم را به مستى كشیده فرشته بیا در زمین بار دیگر ببین كودكى هاى زهرا رسیده عجب سیب سرخ قشنگى خداوند براى خود سیب سرخ آفریده گمان مى كنم اینكه مانند زهرا فداها ابوها ز بابا شنیده همانكه به پاكى بود شهره آمد به دامان خورشیدمان زهره آمد پدر، عاشق بوى پیراهنش بود و گرم طواف ضریح تنش بود میان همه خانواده یكى هم همیشه خراب عمو گفتنش بود سحرها سرش روى دامان بابا شبى هم پدر بر روى دامنش بود شبى كه رد ریسمان هاى این راه به جامانده بر بازو و گردنش بود همان شب كه از گریه او بى رمق شد و یك مرتبه روبرو با طبق شد سلام آنكه بى تو دلم وا نمى شد كویر زمین مثل دریا نمى شد اگركه نمى آمدى تا همیشه كسى مثل تو شكل زهرا نمى شد به غیر از تو و عمه زانوى سقا براى كس دیگرى تا نمى شد تو در كربلا تشنه،بى آب بابا ولى آب هم بود بابا نمى شد چه شد در میان بیابان بماند چه بهتر كه این راز پنهان بماند مسیح از نگاه تو درمان گرفته به یمن تو درشهر باران گرفته براى سفر تا خدا بار دیگر نخ چادرت را سلیمان گرفته نگاه شما مى برد سمت دریا كسى را كه راه بیابان گرفته تو مانند زهرا تو بانوى آبى تو هم بازى طفل ناز ربابى شبى كه بهارنگاهت خزان شد زمان وداع تو با كاروان شد زمین خوردى از ناقه،دربرهه اى كم تمام تنت پاره اى استخوان شد تو دیدى كه قران برنیزه رفته ورق در ورق خیزران خیزران شد تو دیدى كه بر نیزه مى رفت بابا و انگشترش قسمت ساربان شد خلاصه ترك خورد بغض گلویت پدر آمد اما بدون عمویت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت رقیه بنت الحسین (ع) مثل شکوفه رایحه‌ای دِلفریب داشت* گُلبرگهای روشنِ او بویِ سیب داشت چون روز چشمه‌ی دریای نور بود گُل بود اگر گُلِ زهرای نور بود یاسی سپید در شبِ عاشق شکفته بود یاسی که در حریر شقایق شکفته بود آرام زیر بارش مهتاب خنده کرد آری به رویِ حضرتِ ارباب خنده کرد اما نسیم جرئت بوییدنش نداشت حتی فرشته رخصت بوسیدنش نداشت تنها نه خیره چشم سماوات مانده بود چشم حسین بر رخِ گُل مات مانده بود جانی دوباره با نَفَسش باغبان گرفت از شوق از طراوتِ رویش زبان گرفت زینب بیا و اوجِ عنایات را ببین در این قمات مادرِ سادات را ببین روح بلند عشق به محراب کوچک است انگار عکس فاطمه در قاب کوچک است آئینه‌ی تمامِ تمنای من رسید دختر نگو که اُمِ‌اَبیهایِ من رسید گرچه دل از تمامیِ آلِ عبا گرفت آخر به رویِ شانه‌ی عباس جا گرفت اما هزار حیف خزان شد بهارِ عشق بگذشت چون نسیمِ سحر روزگارِ عشق دُردانه‌ای که شبنمِ گُل نوش کرده بود او را عمو به دوش قلم دوش کرده بود در گوشه‌ای خرابه نشین گشت ای دریغ با تازیانه نقشِ زمین گشت ای دریغ ویرانه پُر زِ بویِ طعام و شراب بود خیلی گرسنه بود و یتیمانه خواب بود بابا برای او گُل و پروانه می‌کشید بر گیسوان گُل زده‌اش شانه می‌کشید اما زِ خوابِ ناز پرید و پدر نداشت زلفی برای شانه کشیدن به سر نداشت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت رقیه بنت الحسین(ع) وقتی که فراتر ز زمان است رقیه از مَنظر من جان جهان است رقیه مفهوم عزیزی و غریبی و شجاعت در جزء نه در سطح کلان است رقیه مانند علی اکبر و مانند اباالفضل در کرببلا یک جریان است رقیه زینب به حسینش همه ی عمر چگونه ست؛ نسبت به اباالفضل همان است رقیه وقتی شده مهمان خرابه به قدم هاش من معتقدم گنج نهان است رقیه مانند حسین بن علی بر تن آدم جسم است اگر سوریه جان است رقیه آنجا که عمو آمده با مشک لب رود عکس وسط آب روان است رقیه من باورم این است که از خلقت عالم مقصود حسین است و بهانه ست رقیه رفته ست علی اکبر و تا لحظه ی آخر ای وای که گوشش به اذان است رقیه در مجلس تنهایی جسم علی اکبر با روضه ی سر مرثیه خوان است رقیه 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت رقیه بنت الحسین (ع) دلم از عشق در به در شده است شب تنهايي ام سحر شده است مي پرم تا مدينه بي پروا نوبت اين شكسته پر شده است شعله هاي قديمي يك عشق در وجودم چه بيشتر شده است خبر آمد كه آمده از راه آنكه بر عشق برگ و بر شده است ملكي ميدهد ندا كه "حسين" مژده اين بار هم پدر شده است صحن خشك دو چشمم امشب از قدم نو رسيده تر شده است دختري كه قرار سينه ي ماست حرمش مكه و مدينه ي ماست دل ما و دل صنوبري ات سر ما و سرير سروري ات با دو دستت بيا هواييم كن آرزويم شده كبوتري ات پري خانه ي امام حسين دست ما و عطاي كوثري ات زلف ما از ازل گره خورده به سر گوشه اي ز روسري ات به در خانه ات گدا هستم شده شغلم هميشه نوكري ات چِقَدَر شكل فاطمه هستي به فداي نگاه مادري ات آسمان پاي مقدمت پا شد با قدومت مدينه غوغا شد هر دو چشمت هميشه شيداتر هر يكي از يكيست درياتر كسي مانند تو نيامده است مثل خالق هميشه يكتاتر اوج فهمت فراتر از درك است از عروج خيال بالاتر از تو گفتن چه كار دشواريست واژه در واژه ات معماتر بوده ارباب صاحب فرزند تو رسيدي شده است باباتر تو رسيدي و با وجودت شد خانه اش از بهشت زيباتر از زبانت "پدر" شنيدني است چقدر ناز تو خريدني است چشم خود را همين كه وا كردي همه جا را پر از صفا كردي با همين سن كوچكت كار حضرت خضر و نوح را كردي غير تو پرده دار عشق نبود سر عشق را تو بر ملا كردي با حضورت دل از همه بردي همه را مست و مبتلا كردي جاي گريه حسين ميگفتي بعد از آن عمه را صدا كردي لحظه اي بعد روي دوش عمو تو خودت را چه خوب جا كردي نذر تو يك سبد شكوفه و ياس شده هم بازي ات عمو عباس رونق بزم عرشيان شده اي حسرت اهل آسمان شده اي در زلال نگاه اين دنيا رود جاري و بيكران شده اي بانوي من درست مي بينم ؟ چه شده اين همه كمان شده اي ؟ كاش مي مُردم و نمي ديدم هدف سنگ شاميان شده اي سر بازار خنده مي كردند خسته از دست اين و آن شده ای طلب مرگ ميكني از بس دست و پا گير كاروان شده اي كنج ويرانه پر زدي رفتي بوسه بر زخم سر زدي رفتي 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح رقیه بنت الحسین (ع) ﺭﺥ ﻣﻮﻟﻮﺩ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺭﺥ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﺯﯾﺮ ﻟﺒﯽ ﺳﻮﺭﻩ ﯼ ﮐﻮﺛﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﺧﺎﻧﻪ ﻏﻮﻏﺎ ﺷﺪﻩ ، ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻧﮑﻨﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﺯﯾﻨﺐ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﮐﻒ ﺑﺮ ﻟﺒﺶ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﻥ ﻋﻠﯽ ﺩﺭ ﺭﮒ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻧﻔﺴﺶ ﺟﻠﻮﻩ ﯼ ﺯﻫﺮﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﭘﺪﺭﺵ ﺑﻮﺳﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﺰﻧﺪ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﺤﺸﺮﯼ ﮔﺸﺘﻪ ﺑﻪ ﭘﺎ، ﺑﺎﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺍﺑﺎﻟﻔﻀﻞ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺁﻣﺪﯼ ﭼﻨﺪ ﺑﻬﺎﺭﯼ ﮔﻞ ﺍﮐﺒﺮ ﺑﺎﺷﯽ ﻧﻔﺴﯽ ﻫﻢ ﺷﺪﻩ ﻫﻤﺒﺎﺯﯼ ﺍﺻﻐﺮ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺎﺯ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﻋﺸﻖ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﮐﺎﺷﻒ ﺍﻟﮑﺮﺏ ﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ ﺷﺪﻥ ﮐﺎﺭ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﺯﺍﺋﺮﯼ ﺁﻣﺪﻩ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ﺟﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﻭ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺷﻔﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺷﻮﻕ ﯾﮑﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﮐﻮﭼﮏ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﻧﺬﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺁورد یاد ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﺍﺳﯿﺮﺕ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺍﻭﻝ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺍﺕ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﯿﺮﺕ کردند 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح رقیه بنت الحسین (ع) من غنچۀ نشکفته بستان حسینم من نوگل پرپر به گلستان حسینم پژمرده گلی ریخته از گلبن زهرا  من طفل نوآموز دبستان حسینم من کودک معصومم و مظلوم رقیه از جسم حسینم من و وز جان حسینم یک آه جگر سوز ز سوز دل زینب  یک قطرۀ اشک از بُن مژگان حسینم من گنج نهان در دل ویرانۀ شامم من شمع شب افروز شبستان حسینم آن شب که به دیدار من آمد به خرابه  وقتی پدرم دید پریشان حسینم همراه سر خویش مرا پای به پا بود تا جنّت فردوس به دامان حسینم جان بر سر سودای غمش دادم و شادم کامروز حسین از من و من زانِ حسینم قربانی حق شد پدرم شاه شهیدان  فخر من از آن ست که قربان حسینم روشن کن این شام سیاهم که شعاعی  از روی چو خورشید درخشان حسینم بر پادشهان فخر از آن کرد «ریاضی»  کز لطف خدا بندۀ احسان حسینم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت رقیه بنت الحسین (ع) امشب شب تولد طفلی پری پر است امشب شب نتیجه و مزد پیمبر است بر روی دوش زینت دوش نبی گلی رویید و عالم از نفحاتش معطر است در نیمه ی شبی که حسین است بی قرار ماما به خنده گفت به ارباب:"دختر است" از رحمت خداست که کوثر عطا شده میلاد کوثری ز حسین بن کوثر است امشب رقیه در مثل انگار فاطمه ست امشب خود حسین به جای پیمبر است دختر نگو که مادر ارباب بود و بس دختر نگو که جلوه ی زهرای دیگر است شعبان رسید و حال حسین است خوب خوب حالا ولی به لطف قدوم تو بهتر است تو پا گشودی و همه دنیا بهشت شد دیگر زمین به یمن تو از عرش سر تر است روی تو را به زینت زیور نیاز نیست زیور کجا کنار زر ناب ،زیور است تو از تبار آبی و مادربزرگت آب غم نیست تا عموی تو سقای لشکر است آسوده تر بخواب، دلت قرص،غم نخور وقتی که گاهواره ات آغوش اکبر است با خواندن از کرامت تو معنوی شدم یکباره از دل غزلم مثنوی شدم غسلت به آب چشمه ی کوثر رباب داد با مس پیکر تو طهارت به آب داد تا اهل خانه چشم به تو باز کرده اند پر باز کرده دور تو پرواز کرده اند با تو رواست لایق لطف خدا شوند پابوس تو شدند مگر با تو پا شوند تا موی تو دل همه عشاق را نکشت پیچیدنت به روسری سرخ گل درشت پیچیدنت که دل نشود مست بوی تو هر چشم نیست لایق دیدار روی تو داور نخست لعن به آل امیه داد منت گذاشت روی حسینش،رقیه داد در مثنوی دوباره غزل گفتنم گرفت از لعل سرخ توست که بوسیدنم گرفت ناموس حیدری و رگ غیرت حسین از غیرت تو بود که بابا جنم گرفت ایام شادی است ولی غم دوای ماست حرف تو شد،دوباره تمام تنم گرفت می گفت باغبان که نیامد نسیم صبح دست پلید شب گلی از گلشنم گرفت از درد پهلویش به دل خاک چنگ زد طوری که گفت: عمه سر ناخنم گرفت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌