eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
897 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات فعل مرا دیدی ولی چیزی نگفتی بنده همان بنده، خدا مثل همیشه از ما توسل از تو لطف و دست گیری آقا همان آقا، گدا مثل همیشه ممنون از اینکه دست ما را رو نکردی مثل همیشه باز هم ستار بودی چه خوب شد در معصیت مرگم نیامد ممنون از این که باز با ما یار بودی با این گناهانی که من انجام دادم باور نمی کردم که دستم را بگیری تو آن قدر لطف و کرامتْ پیشه ای که روزی هزاران بار توبه می پذیری جا مانده بودم تو مرا این جا رساندی من خواب بودم تو مرا بیدار کردی وقتی سحر های مناجاتت نبودم آن شب به جای من، تو استغفار کردی آن قدر خوبیِ مرا گفتی به مردم آن قدر که حتی خودم هم باورم شد آه ای کرامت پیشه دیدی آخر کار این مهربانی های تو دردسرم شد هر چند از دست خودم دل گیرم اما احساس دلتنگی در این شب ها نکردم سوگند بر سجادۀ خانوم رقیه من مهربان تر از خودت پیدا نکردم در را به روی ما گنه کاران نبندید ما هم دلی داریم گر چه رو سیاهیم گفتند این جا بارِ عصیان می پذیرند دیدیم بیش از عالمی غرق گناهیم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام حسن مجتبی(ع) باز هم اهل ولا باده ی مستانه زدند لب خود را به لب ساغر و پیمانه زدند دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند آسمان بار دگر نیّر بدر آورده لیله ی قدر علی سوره ی قدر آورده ای که از جانب معشوق نظر می طلبی تو که از عشق علی، شاه نجف، جان به لبی چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند با «حسن» گفتنم از نار نجاتم دادند با حسن، ماه خدا عطر کرامات گرفت رمضانم به خودش رنگ مناجات گرفت مادرش هم لقب مادر سادات گرفت پسر فاطمه و باب نجات است حسن هم دعا هست حسن، هم صلوات است حسن اولین ماحصل وصل دو دریا حسن است نوه ی ارشد پیغمبر طاها حسن است پسر شیر خدا، زاده ی زهرا حسن نسب اندر نسبش وصل به نور ثقلین عشق زهرا و علی، زینب کبری و حسین این حسن کیست که کرسی فلک منبر اوست روزی خلق خداوند به زیر پر اوست دست رزاق، همان دست کرم پرور اوست او برای کرم عبدالله و قاسم دارد ابر جود است و سر شیعه ی خود می بارد او که از لقمه ی خود بر فقرا بخشیده بارها ثروت خود را به گدا بخشیده ناسزا گفت به او خصم خدا، بخشیده پس خدایش چقدر جرم و خطا می بخشد شیعیان را – به حسن – روز جزا می بخشد ما گداییم، دخیلان درِ خانه ی شاه صاحب خانه – حسن- یوسف و ما چشم براه کوچه بند آمده از حُسن جمالش والله کور بادا ز رخش چشم همه شیطان ها لَعَنَ اللهُ علی آل أبی سفیان ها اسم مولام همانند عسل شیرین است ذکر او حیّ علی خیرالعمل، شیرین است یاد جنگ آوری اش روز جمل، شیرین است در جمل تا پسر شیر خدا «یاهو» زد فتنه تسلیم شد و روبروی اش زانو زد کوثر جان من اینست “حسن هرچه که گفت” حرف قران من اینست”حسن هرچه که گفت” دین و ایمان من اینست”حسن هرچه که گفت” بنویسید حسن مکتب و آیین من است حسنی مذهبم و حبّ حسن دین من است او نیازی نه به یار و نه به لشگر دارد تا که سردار چو عباس دلاور دارد یک حسین بن علی، ماه برادر دارد غربت او، به خدا اندکیِ یاور نیست نه؛ غریبی حسن از طرف همسر نیست غربت اینست: که با ضرب لگد در افتاد کوچه ای … نقشه ی صیاد… کبوتر افتاد مادری بود حسن، دید که مادر افتاد آه … ای مرد ستمگر برو از کوچه ی ما مادرم را نزن آخر… برو از کوچه ی ما 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام حسن مجتبی(ع) به نام عشق به نام خدا به نام حسن به نام نامی مولا که شد امام حسن شب ولادت او ماه مهمانی شد خود خداست دَمِ در به احترام حسن خوشا به حال کسی که غلام حیدر شد خوشا به حال خودم که شدم غُلامِ حسن تمام قافیهها بهر مصرعی آمد حسن تمام خدا و خدا تمام حسن هوای شعر من امشب هوای باران است لب خدا به خدا گرم یا حسن جان است نشان بده به همه عین لایزالی را بیا و پر بکن این دستهای خالی را میان شورِ مناجات نام تو کافیست چه احتیاج ابوحمزهی ثُمالی را تویی که هر قدمت شأن کبریا دارد تویی که سبز نمودی همه حوالی را کریم آل عبایی، نشد، نداری تو و مستجاب نمودی هر محالی تو قسم به کعبه که عین خود مطافی تو غریب آل علی عین شین و قافی تو چقدر با کرمت مستجابمان کردی تویی که ز خجلت خود قطرهی آبمان کردی همیشه بیشتر از حد انتظاری تو مویز بودیم و تو شرابمان کردی همینکه نوکرتان گشتهایم، ممنونیم همینکه خاک قدومت حسابمان کردی چقدر یکه و تنها چقدر درویشی چقدر از غم غربت خرابمان کردی به لطف گام تو گل شد گلاب، آقاجان و نوکرت شده عالیجناب، آقاجان خدا سپرد فلک را به اختیار شما که حیدری شده شأنِ اقتدار شما هنوز پرچم تو بین اولیا بالاست حسینِ فاطمه نازد به اعتبار شما میان کوچه نشین تا که راه بند آید در این میانه خدا گشته بی قرارِ شما اگر نبود کسی پا رکابتان باشد ببین که هست سرم بی قرارِ دارِ شما تمام ایل و تبارم فدای تو آقا منم گدای گدای گدای تو آقا مگر نه اینکه هه کبریا برای توست به روی عرش خداوند رد پای توست تو بی نهایتِ مطلق تو عشق زهرایی مقام خضر نبی تازه ابتدای توست تویی که طایقه ات یک به یک سلیمانند حسین فاطمه بیمار،مبتلای توست همیشه حاجت ما را تو با کرم دادی همیشه دستِ دلم بر پر عبای توست مگر نه اینکه خودت صاحبِ کرم هستی چرا،برای چه،آخر بی حرم هستی؟ دلم همیشه هواى تو را به سر دارد هواى خاک مزارت دم سحر دارد براى طرح حرم نقشه‌ها به سر داریم که صحن مادرِ تو جلوه‌ى دگر دارد ورودى حرمت صحن مادرِ سقاست به روى قبر و ضریحش دو شاه‌پر دارد شما براى فرج لااقل دعایى کن دعا براى فرج از شما اثر دارد عَلم به دستِ علمدارِ کربلا زیباست یقین که روز فرج مرگ این سعودى‌هاست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت امام حسن مجتبی(ع) جانم به فدای تیغ چون رعد حسن(ع) به به بنویسید فقط بعد حسن(ع) پیچیده ترین خیال ما جَعدِ حسن(ع) «۱» الکن تر از آنیم که گوییم ز دوست وقتی که خود خدا ثناگستر اوست این مرد تمام دین و‌دنیای من است مثل پدرش دلاور و بت شکن است نازم به علی(ع) که کنیه اش بوالحسن است باید به نبرد شیر و اژدر باشی وقتی پسر بزرگ حیدر باشی از مرحمت و عنایت این آقا یک عمر گرفته ام سرم را بالا این طایفه را خدا نگیرد از ما ما کوه تبرّا و تولّا هستیم دلدادهء بچه های زهرا(س) هستیم عالم علوی شدست، مولا حسنی(ع) حق عاشق فاطمست، زهرا حسنی(ع) زینب(س) حسنی حسینی و ما حسنی(ع) آن کس که همیشه یاحسن گفته منم کوریِ سَلَقْلَقیّه(ل) کلب حسنم(ع) آنان که به عشق مجتبی دل دادند بی شک همه اهل فاطمه(س) آبادند اصحاب حسن(ع) روز قیامت شادند ما آب به آسیاب حق میریزیم پیروز بزرگ روز رستاخیزیم با آمدنش لباس غم لک میشد ملعونهء دهر خوار و کوچک میشد ماه رمضان، ماه مبارک میشد رزق دو‌جهان ز سفرهء قاسم اوست «شهرُالرَّمضان» ضیافت دائم اوست ۱_ جعد : به معنی موی درهم پیچیده 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امام حسن مجتبی(ع) حرم ندارد و دل در غمش مقیم تر است کسی که رأفتش از آسمان عظیم تر است! اگرچه جمله کریم اند و شهره در کرم اند در این سلاله یکی از همه کریم تر است بنازم این ساقی را که از وفاش مدام گلوی ما که از او باده می خریم، تر است علی که رفت همه کوفه شد یتیم، ولی میان کوفه حسن از همه یتیم تر است چه آمده به سرت ای غریب آل عبا؟ که راه صلح تو از جنگ، مستقیم تر است به لطف صلح تو تا کربلا رسید حسین! قسم به نام خدایی که خود علیم تر است دعا کن این جمعه آخرین ولی برسد که حال دنیا از هر زمان وخیم تر است! 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت کریم اهل بیت (ع) این خانواده آینه های خدائی اند در انتهای جاده ی بی انتهائی اند خیل ملک مقابلشان سجده می کنند اینها خدا نی اند ولیکن خدائی اند هر کس که می رسد سر اطعام می برند فرقی نمی کند که فقیران کجائی اند یک “السلام” و یک “و علیک السلام “سبز اینها همان مقدمه ی آشنائی اند صدها هزار مثل سلیمان در این حرم مشغول لحظه های شریف گدائی اند سوگند میخوریم که پروانه زاده ایم همسایه قدیمی این خانواده ایم دست مرا بگیر که عاشق ترم کنی سلمان خانواده ی پیغمبرم کنی من در قنوت نیمه شبت دور میزنم شاید مرا بگیری و انگشترم کنی آن شاخه ی گلم که به دست تو داده اند تا هرکجا که خواست دلت پرپرم کنی من آمدم که بین سحرهای اشتیاق بال مرا بگیری و خرج حرم کنی بال و پر شکسته به دردم نمیخورد انگار بهتر است که خاکسترم کنی روزی آب و سفره ی نان منی حسن ماهِ مبارکِ رمضان منی حسن آنکس که پیش پای شما خم نمیشود در خانه ی فرشته هم آدم نمیشود آقای من بدون توسل به نام تو حالی برای توبه فراهم نمیشود دست مرا بگیر و به سمت خدا ببر چیزی که از بزرگیتان کم نمیشود آرامش تو باعث طوفان کربلاست بی صلح تو قیام مُحَرم نمیشود هرکس که بر نجابتِ صلح و سکوت تو مؤمن نمیشود ، به جهنّم نمیشود تا کربلا رسید صدای سکوت تو این قیل و قال ها به فدای سکوت تو ای یاکریم خسته چه کردند با پرت این زهر ِ پر شراره چه آورده بر سرت از لحظه ای که رنگ نگاهت کبود شد رنگی دگر نرفته مناجات خواهرت با اینکه ای غریب ، تو بودی امام شهر اما کسی نخواند نمازی به پیکرت تابوت را نشانه گرفتند به تیرها آن هم کجا به پیش دو چشم برادرت دلهای ما به یاد تو ای بی حرمترین پر میزند به سمت بقیع مطهرت تا کِی لبم به خاک بقیعت نمیرسد بر آستان پاکِ رفیعت نمیرسد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت کریم اهل بیت (ع) گرفته دست مرا بارها مرام حسن رسیده است به من لطف مستدام حسن من احترام شدم محض احترام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن هزار بار بمیرم دوباره زنده شوم به بارگاه امام کریم بنده شوم مرا ز کوی کریمان جدا شدن هرگز و هر دری به جز این خانه را زدن هرگز و صبح و ظهر و شب اینجا نیامدن هرگز من و جدایی از دامن حسن هرگز خدا مرا به هوای دگر رها نکند من و جدا شدن از مجتبی خدا نکند شمایلی ز بهشت آمد و هویدا شد به نور چهره ی او ممکنات زیبا شد گره ز کار جهان و جهانیان وا شد ستاره ای بدرخشید و ماه زهرا شد به آفتاب جمالش ، به کعبه ی خالش به هوش بودم از اول… ربود تمثالش هماره روح دعا ، کعبه ی عبادات است شفیع روز جزا ، قبله گاه حاجات است حسن نمود حسن هاست ، جمع خیرات است امام زاده و سر سلسله ، به سادات است کریم چارم دنیای پنج تن آمد خبر دهید که آقایمان حسن آمد سر ارادتم از افتخار خم گردد گدا به حرمت ارباب محترم گردد خدا بخواهد اگر پرچمی علم گردد امام زاده ی ما صاحب حرم گردد مدینه الحسنی در بقیع میسازیم رواق و گنبد و صحنی وسیع میسازیم رواست محتشمی وصف مجتبا بکند و دست فرشچیان طرح نو به پا بکند زنی النگوی خود نذر آن بنا بکند که گنبد حرمش را چو کربلا بکند در ورودی باب الکریم در زدنی ست ورودی حرمش صحن جامع حسنی ست چراغ صحن ، برایش ز ماه میسازیم دخیل پنجره هایش ، نگاه میسازیم و باب ساعت مخصوص شاه میسازیم برای قاسم او حجله گاه میسازیم بزرگ کرده برای کریم ، نسلی را به نام نجمه نماییم صحن اصلی را قرار و وعده ی ما صحن مجتبی باشد شب زیارتی اش هم دوشنبه ها باشد همیشه دور ضریحش سر و صدا باشد و مثل کرببلا هم برو بیا باشد شبیه هر شب جمعه ، شبیه کرببلا دوشنبه های بقیع و زیارت زهرا 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت کریم اهل بیت (ع) صحن دل دیوانه ام از شور تو غوغاست دیوانگی ام در دل و در چهره هویداست من مستم و مستی من از عطر لطیفت این مستی و مِی خوارگی از لطف تو آقاست پشت در میخانه الی صبح ، مقیمم نه مست شرابم که دلم بسته ی سقاست در هر نفسم شعله ای از شوق برآید چشمان من از جلوه ی رخسار تو دریاست مداح شدم وصف تو ریزد ز کلامم مداح که نه ! بر در تو عبد و غلامم در کوچه نشستی همه ی رهگذران مست از عشق تو باشد دل هر پیر و جوان مست ای سبزترین آیه ی نورانی کوثر با سبزی تو جان منِ مثل خزان مست ای چشمه ی جود و کرم و بخشش و احسان از شوق تو باشد همه آفاق جهان مست من زخمی ابروی توام زخمی عشقم با زخم خودم خُرم و مجنون و چنان مست کز مستی خود می کشم از حنجره فریاد هستم ز اهالی بهشت حسن آباد ما را ز ازل زخمی ابروت نوشتند هم معتکف پیچ و خم موت نوشتند ما را که خماریم گرفتار تو کردند سودا زده ی حلقه ی گیسوت نوشتند ای جوهره ی عشق ، دل وحشی ما را آرام ِ تو و رام هوَ الهوت نوشتند طوفان زده بودیم و به دنبال پناهی در بحر غم تو همه را حوت نوشتند من مومن چشمان توام ای گل زهرا من سائل دستان توام ای گل زهرا هر چند که بی ارزشم و خوارم و پستم دیوانه ام و دل به گل روی تو بستم در سِحر نگاه تو شدم مات که امروز مداح شدم شاعر دربار تو هستم با نام تو هر غصه که آمد بزُدودم با عشق تو هر بند ز پایم بگسستم آواره ی شهرم همه جا در پی بویت از عطر دل آرای تو مدهوش و مستم من در به درم در به در نام تو آقا ای سبز قبای علوی ! حضرت دریا ! ای صد چو سلیمان به گدایی تو خرسند ای حاتم طایی شده در پیش تو دربند ای موج خروشنده ی کوثر ثمر عشق دارم به سر از نام دل آویز تو سربند امشب به حریم حَرمت معتکفم من بینم به لب لعل گهربار تو لبخند جای پدرم سبز که داده دل من را از کودکی ام با غم و با مهر تو پیوند من نان و نمک خورده ی احسان تو هستم از روز ازل دست به دامان تو هستم آقا کرمی کن که فقط رام تو باشم دانه بده تا بندی و در دام تو باشم هر جمله که گویم همه اوصاف تو گویم سودا زده ی دائم ایهام تو باشم از خُرده غذاهای تهِ سفره ات آقا رزقم بده تا بسته ی اکرام تو باشم آقا به تو و بر نمک عشق تو سوگند اذنم بده نا در به در نام تو باشم دل را به نگاهی چو عقیق یمنی کن با جادوی چشمت دل من را حسنی کن 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت کریم اهل بیت (ع) حرف دل باز زاشک قلمم جاری شد ساقی آمد ز ره و موسم میخواری شد همه بتها به سجود بت من افتادند تاازآن چهره ناز پرده برداری شد چشم چرخاند ونگاهش همه دلها راکشت غمزه تیردوچشمش به دلم کاری شد شدزعطر سرزلفش همه عالم مست گویی عالم همه جادکه عطاری شد باشیوع خبرخال سیاه دولبش عشق او روی زمین باعث بیماری شد نمی از کنج لبش نیمه ماه رمضان طعم شیرینی هرسفره افطاری شد شب عشق است فضاسبز به رنگ چمن است درمدینه همه جاصحبت نام حسن است آمدی و دل زهراشده است شادزتو آمدی خانه حیدرشده آباد زتو دل مادر دلبابا دل هرمنتظری ازکمندغم و اندوه شد آزاد زتو نوه اول پیغمبرآخرحسنی که به قرآن نموده است خدایاد زتو خاکبوسی وگدایی توباشد باما روزمحشر به گدایان ره امدادزتو توکریم بن کریمی و همه میگیرند رزق دوعالمشان راشب میلادزتو آمدی سحر حسودان شده باطل امشب پای گهواره توریخته صددل امشب آنقدر خوش سخن و خوش نفس وخوش سیری که زبان زد شده ای بین نژادبشری خواستم ماه بخوانم رخ زیبای تورا دیدم از قرص قمر توبه خداماه تری کوچه بندآمده برخیز سوی خانه برو شده ای باعث حیرانی هررهگذری دستگیری وکرامت بخداپیشه توست یار هر مانده درراه میان سفری سگ هم ازسفره تو روزی خود میگیرد این بعیداست که ماراتوزخاطرببری همه دارایی خودرازکرامت دادی که دگرنیست زآوازه حاتم خبری سید سبزقبا.نور سرشتی بخدا سید خیل جوانان بهشتی بخدا هیچکس ازسرکوی تونرفته نومید خصم هم برکرمت هیچ ندارد تردید اولین میوه باغ علی و فاطمه ای که زیمن قدمت چرخ ولایت چرخید لولو آیه قرآن تویی ای زیبارو که خدا ازتو واز نسل توکرده تمجید همه ابعادتووزندگیت درغربت میدرخشد به دل شیعه شبیه خورشید تیغ شمشیرتو درجنگ جمل چون طوفان لشکر آ ن زن بی اصل و نسب راپاشید باعث عزت اسلام شدی باحکمت صلح کردی نشود فتنه دوران تشدید بعدحیدر توامام همه عالم هستی وحسین ابن علی ازتونمایدتقلید باسرانگشت توکعبه رود ازجابالا پای درس توسرافرز جهان شد سقا اذن حق بودکه توسیدو مولاباشی تشنگان رمضان رایم ودریا باشی میکنی زنده به یک چشم هزاران عیسی کم مقامی است بگویم تو مسیحاباشی گرنداند کسی وخاک مزارت بیند به خیالش نرسد شاهی و آقاباشی زخم دشنام شنیدی و بغل واکردی تاچه حدی تو دگراهل مداراباشی موسفیدی به جوانی به سراغت آمد ازغم یارتو حق داری اگرتاباشی توفقط آمده ای غصه وغم رابخری وسط کوچه غم محرم زهراباشی پس بمان و همه جا دور وبر مادرباش وسط کوچه اگرشدسپرمادرباش 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح کریم اهل بیت (ع) گدا زیاد رسیده حقیر هم هستم سرم فدای سرت سربِزیر هم هستم زمانِ آمدنت در محله آمده ام... دلم خوش است که بینِ مسیر هم هستم عزیزِ فاطمه هستی ، کریم هم هستی غلامِ فاطمه هستم ، فقیر هم هستم ابوتراب اجازه بده که گریه کنم... که خاکِ خشک شبیهِ کویر هم هستم مگر امام حسن دستگیری ام بکند نیازمند به دستِ بِگیر هم هستم ذَلیل ُ خاضِع ُ مِسکین ُ مُستَکینم من "اعوذوا بِالکرمت " مُستَجِیر هم هستم مرا اسیرِ خودت کن اسیرِ نَفس شدم تصدّقت بشوم ، من اسیر هم هستم به یادِ گریه ی قاسم زمانِ دفنِ تنت به یادِ بارشِ بارانِ تیر هم هستم ! همین کنار نشستم مرا نگاه کنی گدا زیاد رسیده حقیر هم هستم! "همینکه سایه ی لطفت به سر بود کافیست فقیرِ کوی تو باشم امیر هم هستم" ! 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت کریم اهل بیت (ع) بسم رب النور ، من هستم مسلمان حسن بوده از روز ازل دستم به دامان حسن آمدم اصلا در این دنیا به فرمان حسن عالمی دارم در اینجا با گدایان حسن شکر حق که مثل اربابم دلم با مجتباست تا قیامت بر لبم ، یا مجتبی یا مجتباست ای خوشا آن دم که ذکر لب حسن جان می شود پیش چشمم جنت الاعلی نمایان می شود در دل ویرانه قلبم گلستان می شود درد های گفته و نا گفته درمان می شود هر که با این اسم زیبا عشق بازی می کند روز محشر پیش مردم ، سرفرازی می کند دل حسن ، دلبر حسن ، عالی حسن ، اعلا حسن قبله عباس و عشق زینب کبری حسن تا ابد بانی کل مهربانی ها حسن 《لافتی الا علی و لا کریم الا حسن》 هیچ هم گیرد ز سائل بی نهایت می دهد مهربانی را ببین ناگفته حاجت می دهد ای تمامی وجود حضرت خیرالنسا زینت دوش نبی و زینت عرش خدا چهره تو مصطفی در مصطفی در مصطفی بند می آیند هنگام عبورت کوچه ها در جمالت جمع گشته ، کل زیبایی حسن یوسفی ، ماهی ، نه بالاتر از اینهایی حسن و همان هستی که بی منت سخاوت می کنی آسمانی ، آسمانی هم عنایت می کنی دم به دم بر عالم و آدم محبت می کنی فاطمه هو می کشد وقتی کرامت می کنی دم به دم لطف فراوانت به خوب و بد رسید مهربانی تو را خوب و بد عالم چشید ای که آقازاده و آقا و آقا پروری مانده ام که مصطفی یا فاطمه یا حیدری تا قیامت از زمین و از زمان دل می بری با وفایی ، مهربانی ، بی نظیری ، محشری یا معز المومنین دست الهی یار توست نایب حیدر شدن تنها در عالم کار توست ای خدای هیبت و خشم و جلال و اقتدار حاصل عمرِ جنابِ حیدر ِدُلدُل سوار کینه توزان جمل را قدرت تو کرده خار یا علی گفتی و شد لشکر تماما تار و مار شیر حیدر ، ای حماسه آفرین عالمین کیستی تو که علمدار سپاهت شد حسین سیدی کن گوشه چشمی ، من گدای قاسمم هر چه هم بد باشم آقا ، خاک پای قاسمم نوکر حلقه به گوشم ، بی نوای قاسمم من به زیر منت ِ کوه وفای قاسمم آی ابر با کرامت ، رحم کن بر این کویر عشق آقازاده ات را از دلم هرگز نگیر ای که از مظلومیت ماهی دریا گریه کرد بر مزار مخفی تو چشم زهرا گریه کرد پیر شد از بس حسینت بر تو آقا گریه کرد یاد داغ کودکیَت عرش اعلا گریه کرد کوچه تنگ مدینه موسفیدت کرده است آه در خانه زنت ؛ آقا شهیدت کرده است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ولادت کریم اهل بیت (ع) جان میدهم پای نگاری که گرفتم دارد نفس حسّ بهاری که گرفتم خوشحالم از اینکه قلم وقف حسن‌(ع)شد خوشحال تر از پشتکاری که گرفتم چشمم چه زیبا تر شده از شوق رویش ممنونم از این آبشاری که گرفتم صد دانه یاقوتم از او صدهاهزارو … … خوش رنگ‌تر ; دستم اناری که گرفتم مشغول شغل نوکری هستم هم‌اکنون یک پادشاهم مثل کاری که گرفتم آقا کریم و من کرامت‌خانه‌ هستم نذر خودش دارو نداری که گرفتم نذر نفس های شمابود امشب انگار نان ، ازخیابان کناری که گرفتم من بر گدایی خودم امیدوارم بر دست پر مهر حسن (ع) امید دارم آموزگارم را بگو امــلا بسازد در شعر باید از غزل انشا بسازد جمع حسن(ع)باهرگدا وقتی بیاید دیگر نیازی نیست که منها بسازد میخانه آماده بگو حافظ برایش باید ادرکع سن ونا ولها بسازد جاداشت مثل نیمه‌ی شعبان دوباره حتی خدا هم یک شب احیا بسازد حتما خدا میخواسته از ” لاالهش “ باجمله‌ی تکمیله‌ی ” الا ” بسازد ” مرد کریم ” این را صفت دادن بر او کو آن کسی کز این لقب معنا بسازد وقتی که چوب خشک در دست علی(ع)بود گهواره راهم حضرت زهرا(س)بسازد در گفتن این سازه ها من بی زبانم اما پیامم را به گوشش می‌رسانم غوغا به پا کرده ، چه‌ها کرده سکوتش خون گلو می‌خورد از دردِ سکوتش وقتی همه تزویر ها تأثیر دارد دین را به روی دست آورده سکوتش فصل زمستانِ امامت را امام است گرماست وصلِ هاله‌ی سرد سکوتش متن ” معالی‌السبط ” میخواند برایت اسلام را جان داد عملکردِ سکوتش شمشیر برّانش ندارد باکِ دشمن لرزه به جان ظلم افکنده سکوتش زیرلبش دست دعا بالا گرفته‌است سجّاده هم با سجده پیگردِ سکوتش دارد زمان را لحظه لحظه می‌شمارد در انتظارش مانده شب ، گَردِ سکوتش آواره‌ی خود کرده تدبیرش جهان را بیچاره تر افلاک را ، کون و مکان را حُسنش همین بوده که او تودار باشد گاهی به وقتش هم یل و سردار باشد بامصلحت قفل سکوتش بسته مانده ازهیبت و مردانگی سرشار باشد در آخرین ابیاتِ بی پایان تر از قبل چشم غزل شاید کمی خونبار باشد از بی وفایی ها کدامش را بگویم؟ در خانه‌اش اهل جفا بسیار باشد قصدی ندارم روضه خوان باشم برایت صحبت از آن کوچه پر از آزار باشد آقای مارا کوچه ها از پا در آورد وقتی که مادر دست بر دیوار باشد … یا چند لحظه بعد میبیند که مادر پیراهنش از خونِ سر گل‌دار باشد از تو نوشتم این همه با دست خالی باشد برای بعد اگر سر زد مجالی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌