هدایت شده از Ahmadzadeh
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
امام حسن (ع)
خیلی سخته اسیر بلا بشی
زیر بار درد و غصه تا بشی
از کوچه تا خونه راهی نباشه
اما واسه مادرت عصا بشی
وقتی آهت توی سینه سد میشه
برای دل تو خیلی بد میشه
چادر مادرتو لگد کنن
به خدا غرورتم لگد میشه
به خدا دلی که نا امید میشه
خوشیاش یه دفعه ناپدید میشه
یکی دس رو مادرت بلند کنه
یه روزه همه موهات سفید میشه
حرفایی هس تو گلو گیر میکنه
آدمو از زندگی سیر میکنه
مادر جوون اگه خمیده شه
معلومه که بچه شو پیر میکنه
مادرم غماشو با ما نمیگفت
بعضی حرفاشم به بابا نمیگفت
میدونستیم که همش درد میکشه
شب تاصبح بیداره -امّا نمیگفت
برا رفتنش خدا خدا می کرد
دلامونو به غم آشنا می کرد
با همون دست شکستش تو نماز
شبا همسایه ها رو دعا میکرد
...
حالا هر اتفّاقی که بود گذشت
منم و یک جگر سوخته و طشت
جیگرم تو کوچه سوخت اونروزی که
مادرم با دست دنبالم می گشت
میذارم رو دوش گریه سرمو
می زنم ناله های آخر مو
بخدا میمیرم و زنده میشم
می بینم تا قاتل مادرمو
حق بده بشینم و زاری کنم
سیل گریه از چشام جاری کنم
اومد و تو کوچه راهمونو بست
به خدا نشد که من کاری کنم
حق دارم اگه پرم درد میکنه
هم دلم هم جیگرم درد میکنه
سر مادرم تو کوچه داد کشید
از همون موقع سرم درد میکنه
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#محمدحسن_بیات_لو
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
هدایت شده از Ahmadzadeh
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
امام حسن (ع)
روضه خوان خسته نباشی مادر
روضه خواندی ز شه بی کفنم
شصت روز است حسین می گویی
امشبی روضه بخوان از حسنم
روضه خوان روضه غربت سخت است
هیچکس با حسنم یار نبود
خانه هم امن نبوده بر او
همسرش یار وفادار نبود
جعده زهری به حسن خورانده
که از آن فتنه و شر می ریزد
روی تشتی که برایش بردند
لخته خون، پاره جگر می ریزد
روضه خوان روضه بخوان از حسنم
جگرش گرچه به زهر آغشته
پسرم غیرتی و مادری است
داغ کوچه حسنم را کشته
صورت من که از آن کوچه تنگ
تا دم مرگ فقط نیلی ماند
توی ذهن حسن مظلومم
تا ابد خاطرۀ سیلی ماند
حسنم هیچ نرفت از یادش
آتش و دود چه غوغا می کرد
در که افتاد روی پهلوی ام
محسنم داشت تقلّا می کرد
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#امیر_عظیمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
هدایت شده از Ahmadzadeh
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
امام حسن (ع)
چشم های نجیب یعنی تو
غرق در عطر سیب یعنی تو
السلام ای کریم آل الله
به غمِ دل طبیب یعنی تو
و لسان شکور یعنی تو
و نگاه منیب یعنی تو
ای فدای مزار ویرانت
در مدینه غریب یعنی تو
نیمه شب چشم های بارانی
کودک غم نصیب یعنی تو
و زمان گذشتن از کوچه
گریه های عجیب یعنی تو
بانی روضه ها سلام آقا
شور ابن شبیب یعنی تو
خون دل بر محاسنت جاریست
شاه شیب الخضیب یعنی تو
روضه خوان غریب عاشورا
معنی آیه های اعطینا
تو نگار مدینه ای آقا
سفره دار مدینه ای آقا
وجناتت محمدی، نبوی
سکنات تو فاطمی، علوی
ضرب شمشیر تو شبیه علی
یکه تازی، تو فاتح جملی
وقت دیدار با خدا حالت
می شود باز تا خدا بالت
یوسف اهل بیت پیغمبر
ای امام و امیر بی یاور
ای غریب مدینه، بر تو حسن
تهمت کفر می زند دشمن
خون دل خوردی از زمانه زیاد
می کنی یاد تازیانه زیاد
یاد آن روزهای کودکی ات
روزهای عزای کودکی ات
کوچه ای تنگ و کوچه ای باریک
سینه ای سنگ و سینه ای تاریک
صحنه هایش هنوز یادت هست
راه را بی حیایِ بی دین بست
کوچه را بست، ماجرا بد شد
دست نامرد از سرت رد شد
مادر افتاد، گوشوار افتاد
مادری با دو چشم تار افتاد
جای پایی روی پرش مانده
رد خون روی معجرش مانده
لاله ی مصطفی خزانی شد
بین آن کوچه قد کمانی شد
گرد ماتم نشست بر رویت
در جوانی سپید شد مویت
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#وحید_محمدی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
امام حسن (ع)
خنده بر این لب آزرده کجا می آید
نفس از سینه اگر رفت چرا می آید؟
زرهم کو که بپوشم بروم تا مسجد؟!
دارد از ماذنه انگار صدا می آید
دوستانم به دوتا کیسه درهم رفتند
ناله غربت من تا به خدا می آید
آتش جان مرا چاره به جز آتش نیست
زهر پیش نظرم مثل دوا می آید
لخته خون ها همگی از دهنم میریزد
وسط طشت بلا پشت بلا می آید
اول کودکی ام زار شدم پیر شدم
گر به دستم همه ی عمر عصا می آید
پیر آن کوچه ی باریک که راهش سد شد
جلوی چشم ترم خاطره ها می آید
باز انگار که یک سایه به چشمم خورده
باز انگار غریبه سوی ما می آید
باز انگار که حوریه میوفتد به زمین
بروی چادر پاکش رد پا می آید
با چه وضعی به عقب میرود و می افتد
دو قدم مادر زارم جلو تا می آید
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#سیدپوریا_هاشمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مدح امام حسن (ع)
ای به آقایی ملقّب، یامُعزّالمؤمنین
نام ِ تو ذکرِ مجرّب، یامُعزّالمؤمنین
نزد ِ سائل ها کریم و در هیاهویِ نبرد؛
از جنم هستی لبالب، یامُعزّالمؤمنین
محض ِ یاری دادنت حق می کند لشکرکِشی
می نشینی تا به مَرکب، یامُعزّالمؤمنین
با غضب ابرو گره کردی جمل شد تار و مار
دشمنت افتاد در تب، یامُعزّالمؤمنین
خوش درخشیدی! علی(ع) احسنت گفت و در دلش
یادِ خیبر بود و مرحب، یامُعزّالمؤمنین
صلح تو اوجِ بصیرت بود و سر تا پا قیام
صبرِ تو ناجیِ مذهب، یامُعزّالمؤمنین
شک ندارم پیش از هر خطبه های خود حسین(ع)
گفته در آغازِ مطلب... یامُعزّالمؤمنین
ضربۂ شمشیرِ قاسم(ع) شد کُشنده، چون بر آن
حک شده با دست زینب(س)، یامُعزّالمؤمنین!
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#مرضیه_عاطفی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
امام حسن (ع)
خواستم سر بگذارم به ضریحت اما
نه ضریحی،نه دری بود، نه صحنت اما
همه جا صحن و شبستان و حریمِ تو شده
پس حرم در حرم از توست حقیقت اما
خواستی چون حرم فاطمه مخفی باشد
حرمِ محترمت، از روی غربت اما
مادری، هستی و کاری نتوان کرد حسن
هر چه عشق است گرفته ز تو نَشأت اما
خواستی باز غریب همه عالم باشی
پس غریبِ همه عالم شده نامت اما
ضربِ شَستَت مددِ حیدر کرار چه کرد
نهروان،دین خدا شد ز تو نصرت اما
هر چه کردی بتو کفار تلافی کردند
خسته هرگز نشدی مَظهر غیرت! اما
همه دانند که صفّین، نبودی تو اگر
کس نمی بُرد پِی از قدرتِ تیغت اما
در جمل بود که بازوی تو را فهمیدند
ناقۀ عایشه پی شد ز هجومت اما
کینه هایی که گرفتند به دل اهلِ جمل
سرِ قاسم شده خالی به حقیقت اما
وای بر دست و سر و صورتِ عبداللهِ تو
که تلافی شده هر حمله به ضربت اما
خوب دانستی و«لایَوم کَیَومک»گفتی
که چه آمد بِسر و روی حسینَت اما
خواهرت دید، دگر جا تهِ گودال نبود
زان همه نیزه و شمشیرِ عداوت اما
در شب یازدهم خیمۀ سوزان بود و
کعب نی بود و تن بانوی عصمت اما…
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#محموده_ژولیده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر پیامبر مکرم اسلام (ص)
مثل یک سایه چه زود از سرِ این خانه گذشت
چه غریبانه ، غریبانه ، غریبانه گذشت
چشم را بست ولی صبر نکردند این قوم
پیشِ او بود علی صبر نکردند این قوم
ای دل از غربتِ این لحظه ی تشییع بگو
از غریبانه ترین لحظه ی تشییع بگو
او غریبانه ترین لحظه ی رفتن دارد
روضه ی رفتن او گفتن و گفتن دارد
اندک اندک اثرِ زهر به جانش اُفتاد
رویِ دامانِ علی بود توانش اُفتاد
شهر در مکر و سکوت است علی تنها شد
یک تنه گرم حنوط است علی تنها شد
یک طرف داشت علی آب به پیکر می ریخت
یک طرف داشت جماعت سرِ مادر می ریخت
آب غسلش به تنش بود که هیزم پُر شد
شعله پیچید به در نوبتِ یک چادر شد
بدنش روی زمین بود به زحمت اُفتاد
وای ناموس علی بینِ جماعت اُفتاد
در عزای پدرش بود که سیلی را خورد
سوگوار پسرش بود که سیلی را خورد
تا که مولا کفنش کرد زنش را کُشتند
تا کفن روی تنش کرد زنش را کُشتند
دست بر پهلوی خود داشت پرش خورد به در
درد پهلو که خَم اش کرد سرش خورد به در
#شهادت_پیامبر_اکرم_ص
#حسن_لطفی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر پیامبر مکرم اسلام (ص)
دخترم گریه ی تو پشت مرا می شکند
بیش از این گریه مکن قلب خدا می شکند
چه کنی بر دل خود آب شدی از گریه
بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند
تا که نشکسته ای از غصه کمی راه برو
که قد و قامت تو زیر بلا می شکند
باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا
حیف یک روز کسی دست تو را می شکند
تو سیه پوش من و شهر به همدردی تو
حرمت شیر خدا را همه جا می شکند
کودکانت همه در پشت سرت می لرزند
که درِ خانه به یک ضربه ی پا می شکند
می دوی پشت علی تا که رهایش نکنی
ضربه ای می رسد و آینه را می شکند
بس که دنبال علی روی زمین می افتی
دل جدا، سینه جدا، دست جدا می شکند
#شهادت_پیامبر_اکرم_ص
#حسن_لطفی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر پیامبر مکرم اسلام (ص)
کم گریه کن که گریه امانت بریده است
گویا که وقت رفتن بابا رسیده است
حق داری از غمش به سرو سینه می زنی
چون مثل او کسی به دو عالم ندیده است
در روز آخرش چه شده این چنین نبی
جز اهل بیت تو زهمه دل بریده است
بر روی سینه اش حسنین ناله می زنند
اشکش بر ای هر دو زغم ها چکیده است
برگو که مرتضی چه شنیده کنار او
رنگش چنین زطرح مسائل پریده است
اینجا همه برای شما گریه می کنند
چون از سقیفه بوی جسارت وزیده است
این روزها به پشت در خانه ات مرو
گویا عدو که نقشه ی قتلت کشیده است
جان حسین و جان حسن جان مرتضی
کم گریه کن که گریه امانت بریده است
#شهادت_پیامبر_اکرم_ص
#کمال_مومنی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر پیامبر مکرم اسلام (ص)
شبی که نور زلال تو در جهان گم شد
سپیده، جامه سیه کرد و ناگهان گُم شد
ستاره خون شد و از چشم آسمان افتاد
فلک ز جلوه فرو ماند و کهکشان گم شد
به باغ سبز فلک، مهر و ماه پژمردند
زمین به سر زد و لبخند آسمان گم شد
دوباره شب شد و در ازدحام تاریکی
صدای روشن خورشید مهربان گم شد
پس از تو، پرسش رفتن بدون پاسخ ماند
به ذهن جاده، تکاپوی کاروان گم شد
بهار، صید خزان گشت و باغ گل پژمرد
شبی که خندهٔ شیرین باغبان گم شد
ترانه از لب معصوم «یاکریم» افتاد
نسیم معجزهٔ گل، ز بوستان گم شد
شکست قلب صبور فرشتگان از غم
شبی که قبلهٔ توحید عاشقان گم شد
رسید حضرت روح الامین و بر سر زد
کشید صیحه ز دل، گفت: بوی جان گم شد...
«ستارهای بدرخشید و...» تسلیت، ای عشق!
ز چشمزخم شب فتنه، ناگهان گم شد...
#شهادت_پیامبر_اکرم_ص
#رضا_اسماعیلی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر پیامبر مکرم اسلام (ص)
مرو رسول خدا بر دلم قدم مگذار
مرو و دختر خود را به دست غم مسپار
مرو که بعد تو این شهر جای ماندن نیست
مرو که بی تو دگر نیست بخت با من یار
مرو که بی تو به این شهر اعتمادی نیست
علی غریبه شود با مهاجر و انصار
مرو که بی تو عوض می شود مدینۀ تو
مرو که رحم ندارند این در و دیوار
بیا و حداقل قبل رفتنت بنما
سفارش من و جسم مرا به این مسمار
کنار بستر تو یاد مادر افتادم
یتیم گشتن من باز می شود تکرار
به وقت دیدن بغض حسین و اشک حسن
تمام غصۀ دنیاست بر سرم آوار
#شهادت_پیامبر_اکرم_ص
#مهدی_مقیمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر پیامبر مکرم اسلام (ص)
بوی غم می رسد انگار... دلم می ریزد
اشک از دیده ی غمبار حرم می ریزد
از نگاهِ نگران، برق اِلَم می ریزد
خوب پیداست که باران ستم می ریزد
آه آرامش زهراست به هم می ریزد
یا... قرار است که پیغمبر اکرم برود
سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود
مهربانی که برای همه همچون خورشید
نور از خنده ی لب های ترش می بارید
از گرفتاری امّت به جزا می ترسید
روز و شب در پی ارشاد بشر می گردید
مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید
در دلم شور عجیبی ست، نمی دانم چیست؟!
در گلو بغض غریبی ست، نمی دانم چیست؟!
دخترت زار به سر می زند ای وای دلم
بر دلم غصه شرر می زند ای وای دلم
پدرم حرف سپر می زند ای وای دلم
حرف از داغ پسر می زند ای وای دلم
دل بریدن ز تو بابا به خدا آسان نیست
بعد تو واسطه ی وحیِ خدا با ما... کیست؟
این جوان کیست...؟ که از دیدن رویش در دل
غصه وارد شده و خنده ز لب شد زائل
آه یا رب شده انگار صبوری مشکل
گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل
با اجازه... بگذارید بیایم داخل
با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد
پرده از صورت پوشیده ی خود یک سو زد
مژده ای رحمت رحمان! که سحر نزدیک است
ای رسول مدنی! صبح سفر نزدیک است
شب بیچارگی نسل بشر نزدیک است
به علی نیز بگو... روز خطر نزدیک است
وقت برپا شدن آتش در نزدیک است
پدر آماده ی رفتن به سماوات، ولی...
نگران است برای غم فردای علی...
تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد
نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد
آه از سینه ی افلاک برآمد... فریاد
به علی فاطمه را باز امانت می داد
داشت اما خبر از قصه ی زهرا، ای داد
این همه بی کسی ای وای سرم... درد گرفت
دل سرشارِ غم و شعله ورم... درد گرفت
او زِ فردای حسین و حسنش داشت خبر
از خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر
از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر
از غم حیدرِ خیبر شکنش داشت خبر
از حسین و بدن بی کفنش داشت خبر
اشک از دیده فرو ریخت و روحش پر زد
پر زد و دختر مظلومه ی او بر سر زد
#شهادت_پیامبر_اکرم_ص
#مجتبی_روشن_روان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir