eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
897 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان السلام علیکَ یا اول السلام علیکَ یا آخِر السلام علیکَ یا باطن السلام علیکَ یا ظاهِر با همین اشک شوق بر کاغذ می نویسم امامِ من سجاد با صدای بلند می گویم عشقِ شیعه , ابالحسن.‌.. سجاد من فقیرم ولی به رسم ادب زندگی ام همه برای شما خون ناقابلم که هیچ آقا پدر و مادرم فدای شما پدر و مادر تو را آقا دوست دارم خودت که میدانی پدرت فخر عالمین است و مادرت بانویی است ایرانی در میان مصیبتِ دنیا تو زبان دعا به ما دادی هر کجا کار ما گره خورده یادِ ما ذکرِ ربنا دادی آن کسانی که از شما دورند بین زندان نفس محبوسند شیعیانی که اهل دل هستند با صحیفه همیشه مأنوسند گل سجاده مستِ اذکارت دل ما برده ای به یک غمزه ای دمت گرم یاد ما بودی یاد دادی به ما ابوحمزه توشه باید گرفت در عالم از مناجات راغبین شما درِ توبه به روی ما باز است با مناجات تائبین شما در صلاه تو آمده ابلیس شکل ماری تو را گزید اما آنقدر محو ذات حق بودی آخرش گفت: التماس دعا نیمه شب ها به دوشتان کیسه همه جا فکر سائلان بودی ملجأ کودکان درمانده بهر بیچارگان امان بودی جان فدایت که بعد از عاشورا کار تو بوده هر کجا گریه آب می دیدی و دلت می سوخت حافظ دین شدی تو با گریه وقت ذبح چهارپا گفتی: “آب خورده است این زبان بسته؟ پدرم گفته بود أنا العطشان با نوک نیزه شد دهان بسته” دست خالی رسیدم و دارم چشم , بر رحمت قدیم شما بعد عمری مزارتان خاکی است بی حرم ؛ قلبِ ما حریم شما 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق درس ها یاد گرفتیم از این منبر عشق کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق عشق با عاشق دلداده ی تو همزاد است آری آری به خدا عشق همه”سجاد” است مرد شبهای مناجات علی بن حسین ای برآورده ی حاجات علی بن حسین نوه ی مادر سادات علی بن حسین ذکر ما درهمه اوقات علی بن حسین ای به قربان تو و سفره ی با اکرامت ای علی بن حسین بی علی میخوامت شده شب شیفته ی طرز دعاخوانی تو اثر خوف خدا هست به پیشانی تو و زمین تشنه لب گونه ی بارانی تو عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو ای مسیحای همه هرم تبت راعشق است پسر بانوی ایران نسبت را عشق است تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری زینت سجده – به سجاده ارادت داری به روی شانه ی خود شال سیادت داری گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا ورنه اندازه ی حیدر تو دلیری آقا قسمتت بود پیام آور قرآن باشی دور ازمعرکه و ورطه ی میدان باشی با صحیفه همه ی عمر رجزخوان باشی سال ها گریه کن داغ شهیدان باشی کربلا بود ولی شام امانت را برد خنده های سر بازار دلت را آزرد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان "بحر طویل" باز کیفیّت کوثر لب من را تر کرد , کار صد ساغر کرد , حالت هوش مرا بدتر کرد , باز این باده مرا دربه در میکده کوثر کرد, سه شب اینجا همه جا بزم محبّت برپاست و فلک هم غوغاست , هرکجا روح خدا هست دل ما آنجاست سه شب از عقل فراری شده ام, غرق در حال بهاری شده ام سه شب از باده پیاپی خوردم , تا گلو می خوردم ساقی هی ریخت و من هی خوردم, می نابی که عطشناک بود عطر آن غبطه افلاک بود , و چه بی باک بود , هرکه زین می زده است باز دنبال سبو آمده است , خبری هست که امشب همگی آمده اند, در این خانه دوباره همگی در زده اند , خبری هست که دلها همگی بی تاب است , دیده ها پرآب است , چه شبی جذّاب است , ساقی امشب این بزم خود ارباب است , دل زسینه به مدینه شده راهی پی ماهی که رخش خانه ارباب منّور کرده و فلک را سر زلفش چه معطّر کرده , خبری هست بگو قمری هست بگو پسری هست بگو کآمده امشب که شده باده لبالب که شده خنده به لب حضرت زینب شب سوم , شب روئیدن یک شمشاداست , میکده آباد است دل عالم شاد است , شب میلاد جگر گوشه ارباب همه سجاد است, آمد آنکس که ادامه دهد این شبها را , این پسر ذات خداوند دوباره رو کرد , معنی زمزمه یا هو کرد , آمد و باز صفا کرد دلم , قبله را باز رها کرد دلم , رو به نجوا و دعا کرد دلم , یک صحیفه ز لبش شعر محبت خواندم مات رویش ماندم , و در اندیشه به محراب نمازش رفتم , دل به آن راز و نیازش دادم , غصه رفت از یادم, پای او بوسیدم , گرد او چرخیدم , در نمازش همه ذات خدا را دیدم , به خود لرزیدم چقدر قامت رعنا شبه زهرا رفته , چقدر چهره زیباش به مولا رفته , شهرتش تا به ثریا رفته , نسل او پاک تر از پاکی هاست , از تباری والاست , سیرت و صورت او نور فشان و زیباست , او اصالت دارد , این پسر رکن امامت دارد , بودنش روز جزا شور قیامت دارد ,این پسر با دل ما ست قرابت دارد , پدرش گستره ی ربّانی است , روح حق در بدن انسانی است , خون حق است که در کرب و بلا قربانی است , در خدا او فانی است , و زسمت دگرش مادرا را بشنو که زنی نورانی است , مثل یک هدیه به نسل علوی ارزانی است , فخر دارد دل ما مادر او ایرانی است , کرده این قسمت حق شاد وجود ما را دیده اش راوا کرد ,به سر دست پدر شور و شعف بر پا کرد , زود مهرش به قلب پدر و قلب عمو قلب برادر جا کرد , و لبش را که پر از قند و شکر بود پدر زد بوسه عمه نازش میکرد و ابالفضل دلش غوغا بود , مثل اکبر دل او شیدا بود , لایی لایی حسن بر سر او زیبا بود , هدیه ها آوردند و همه بنشستند عهد شادی بستند وقت آن بود که کامش بدهند , نامی از عشق به رویش بنهند , همه ساکت بودند که حسین بن علی بعد اذان گفت به آوای جلی , من زعشق پدرم بیمارم , علوی هستم و از خصم علی بیزارم , و فقط خوش دارم , که به روی پسرم اسم علی بگذارم , ودوباره همگی خندیدند نقل شادی به سرش پاشیدند , ونمک باز چه خوش کرد لب دنیا را نمک نام علی بر لب عالم جا شد , باز هم روی زمین زیبا شد , باز هم خصم علی رسوا شد , و علی بن حسین بن علی رشد نمود و پدری کامل شد , به امامت به ولایت ز خدا نائل شد , و چه بد روزی بود , روز آقا شدنش روز مولا شدنش , شد مصادف به صف کرب وبلا , همه جا گلگون بود , دل او محزون بود , روز گودال و سر پرخون بود , او اسیر تب بود , جان او برلب بود , غصه اش غیرت و بی معجری زینب بود , وسط آتش ها , دست او را بستند , رفت همراه زنان همره سرها و سنان ناله کنان , خسته ز اغیار سرکوچه و بازار به هر شهر و به هر کوی به هر سوی , ولی وای که بند دلش آرام نشد , هیچ جائی بخدا شام نشد , چه بگویم دیده اش شد پر آب , با وجودِ بی تاب , رفت در بزم شراب , وسر شاه و لب چوب شرر زد جگر آقا را 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان سجاده ایم پهن برای دعا شدیم نائل به همنشین شدن اولیاء شدیم تاثیر کرد خصلت خوبان به روی ما از یمن سجده های سحر باخدا شدیم از دستباف بودنمان خیر دیده ایم پاخورده ایم و از شرفش پربها شدیم هر نخ زما مطهر انفاس دلبر است با این حساب هم نفس کبریا شدیم شکرخدا به طالعمان مهر عشق خورد پاگیر لطف بی حد و حصر شما شدیم اصلا چه حاجت است به آب و گلاب ها ما پاک از طهارت این گریه ها شدیم وابستگی به یار اثراتش مشخص است فارغ زما چو یار شد از غصه تا شدیم هرچند دست جمع زمین خورده ایم ما گفتند عشق و پیش قدمهاش پا شدیم سجاده ایم قسمت ما شور و شین شد یعنی که پای بوسی ابن الحسین شد امشب مدینه حال و هوایش معطر است از شوق چشم منتظر آسمان تر است باران گرفت و جان دوباره به خاک داد ابر نگاه تو چقدر سبزه پرور است کاسه بدست ها همه از راه میرسند باب المراد عالم و آدم همین در است امشب به آفتاب قمر فخر میکند در خانه ی حسین مهی جلوه گرتر است گهواره را نگاه کنید عشق آمده زهراست یا حسین حسن یا که حیدر است پیغمبری چقدر برازنده اش بود پیشانی اش تجلی نور پیمبر است طرز نگاه کردنش آیینه ی علی است بر قاب صورتش رخ زهرا مصور است ما از ازل ملازم خاک ره تواییم مارا نوشته اند گدا چون مقدر است تا چند کفر؟باده ی ایمانیم بده یعنی که از صحیفه مسلمانیم بده هرکس ز عشق تاب و تبش شهره میشود بیش از همه غم و تعبش شهره میشود زردی رویش از اثر سجده های روز یا اینکه سجده های شبش شهره میشود مادر بزرگ زاده و بابا شه قریش خیلی بجاست گر نسبش شهره میشود مسکینک فقیرک یاربش آشناست دربین خلق ذکر لبش شهره میشود تا روز حشر کار ابو حمزه اش گرفت هرکس که گشت منتسبش شهره میشود شمشیر خطبه اش کمر شام را شکست اینگونه تا ابد غضبش شهره میشود نخلی که آبیاری دست کریم شد در شهر مزه ی رطبش شهره میشود سر میدهیم پای تو عشق است عشق عشق عاشق دل بلا طلبش شهره میشود تطهیر آب وام گرفته ز طهر توست خورشید آسمان و زمین جای مهر توست ازبس کلام معجزه دار تو نور داشت خورشید شد هرآنکه به پایت حضور داشت وقتی که دست و پای تو از سجده آب شد در عرش خود خدای تو حس غرور داشت حاجی ناشناخته ی کاروان حج در قافله به یمن تو نعمت وفور داشت نزدیک ها که جای خودش لطف ویژه ای آقای خوب ما به گدایان دور داشت جبرئیل میرسید به پابوسی اش مدام وقتی که در نماز دم یا غفور داشت تو حضرت کلیمی و ادعیه شاهد است محراب خانه ی تو شباهت به طور داشت لطف دعای نیمه شبت بر همه رسید از برکت صحیفه ی تو دین زبور داشت زخم زبان و طعنه اگرچه زیاد خورد ایوب آل فاطمه قلبی صبور داشت آماده ایم رخصت افروختن بده پروانه ایم اذن ز غم سوختن بده اصلا چه شد که روی تو در آفتاب سوخت؟ هروقت خورد بر لب خشک تو آب سوخت اصلا چه شد که خیمه ات آتش گرفته بود؟ در بین شعله های جهنم کتاب سوخت پای تورا به ناقه ی رم کرده بست شمر از کربلا به کوفه تنت زین عذاب سوخت در گیرو دار ردشدن همسرت ز شام آتش سراغ معجرش آمد نقاب سوخت رجاله ها بصورتتان سنگ میزدند از طعنه های شهر دلت بی حساب سوخت برروی زخم گردن تو مرهمی نبود وقتی که از حرارت سرب مذاب سوخت دید چگونه چوب به لبهای عشق خورد دیدی چگونه از غم این سر رباب سوخت یعقوب دل شکسته چهل سال آزگار چشمت به یاد روضه ی بزم شراب سوخت گفتم رباب و روز و شبم رنگ غم گرفت "بس کن رباب"عمه ی سادات دم گرفت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان از سکوتم صدا درست کنید ذکر یا ربنا درست کنید ببرید و بیاورید مرا بلکه از من گدا درست کنید در دلم گر بناست خانه کنید اول این خانه را درست کنید می شود سنگ دستتان بدهم می شود که طلا درست کنید هر چه میل شماست تسلیمیم یا خرابم و یا درست کنید فقر ما را کسی درست نکرد ای کریمان! شما درست کنید شد اگر شکر، اگر نشد یک وقت می نشینم تا درست کنید بعد از آن که مدینه ام بردید سفر کربلا درست کنید از لب ما دعا نمی افتد کربلا، کربلا نمی افتد این قبیله همه شبیه هم اند این کرم زاده ها چه با کرم اند چه نیازی ست تا بزرگ شوند در همان کودکی مسیح دم اند زنده ام می کنند مثل مسیح بر تن مرده ام اگر بدمند همه آماده ی بلا هستند جاده های عروج پیچ و خم اند عاشقان بیشتر پی نامند عاشقانی که عاشقند کم اند عاشقان در نگاه آل علی گر اسیرند باز محترم اند دختران قبیله های عرب خادم شهربانوی عجم اند عجمی کرده اند جانان را آبرو داده اند ایران را ای مناجات تا خدا رفته عرش را تا به انتها رفته کیسه کیسه به شانه نان برده خانه خانه سوی گدا رفته بی تو معراج هم کسی برود بی وضو محضر خدا رفته بس که در حال سجده افتاده رنگ پیشانی شما رفته برکت می رسد غلامت اگر... سر سجاده ی دعا رفته محمل ما به گِل فرو رفته محمل ما شکسته وا رفته چاره ای کن برای ما ور نه رمضان، آبروی ما رفته آبرودار پنجم شعبان دارد از راه می رسد رمضان چه مقامي ست مادر تو شدن مثل پروانه ي سر تو شدن بال جبريلِ عرش مال خودش راضي ام با كبوتر تو شدن علي اكبر است و آرزوي چند سالي برادر تو شدن مي شود برتر از سليمان شد ظرف يك روز نوكر تو شدن اين غلام سياه را نفروش كردم عادت به قنبر تو شدن به خداي يگانه مي ارزد كشته ي نام اطهر تو شدن پدرت هم به تو ولي مي گفت «بابي أنت يا علي» مي گفت آمدي و حسين خندان شد همه جا جز بقيع چراغان شد آمدي و به بركت نامت نام جدت علي فراوان شد مادرت شد عروس زهرا و افتخارش نصيب ايران شد آشنا با صحيفه اش كردي هر كه بر سفره ي تو مهمان شد رمضان ماهِ سِرِّ شعبان است رمضان شرح ماه شعبان شد ابر و خورشيد و ماه در كارند خاكي از زير پات بر دارند تب تو تب نبود درمان بود راويان تب تو بيمارند دوستان قديمي زهرا به تو و مادرت بدهكارند در اسيري مادرت حتي از مقامات او خبر دارند هر چه مِهريه اش گران باشد باز قوم علي خريدارند به غلامت بگو دعا بكند اين گرفتارها گرفتارند با مناجات تو ملائكه هم سر شب تا به صبح بيدارند تا نگاهي به بالشان بكني از كرم خوش به حالشان بكني كاش ميشد بنا درست كنند گنبدي از طلا درست كنند همه جاي مدينه را نه، نه لااقل پنج تا درست كنند گرد و خاك بقيع را ببرند تا برايم دوا درست كنند شيعيان حاضرند با گريه آستان تو را درست كنند با النگوي دختران عجم چند ايوانْ طلا درست كنند سنگ ها مي خورد بر سر تو تا كه شايد صدا درست كنند عمه را زد ولي سر تو شكست هم سر عمه هم سر تو شكست ای مناجاتی سرای حسین ذکر آمین ربنای حسین ای تمام صحیفه ات شرح آخرین ناله و دعای حسین مقتل تو صحیفه ات باشد داده ای شرح کربلای حسین کاش مثل تو روضه خوان بشویم تا اقامه کنیم عزای حسین به زبان دعا بیان کردی چه کشیدند بچه های حسین آه تیر سه شعبه و حلق طفل معصوم بی خطای حسین الامان از حکایت زینب وای از روز ماجرای حسین چقدر کریه می کنی یعقوب مژه ات ریخته برای حسین بعد از آن که بدن مرتب شد سر بنه روی بوریای حسین روی قبرش نوشتی یا مظلوم! لک روحی فدا ابا المهموم! 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان ای پسر بی بدل آفتاب دیده تو وصف زلالی آب پلک تو باشد ورقی از کتاب پلک بزن سوره نوری بتاب مصحف رویت بخدا خواندنی است قاری ان غیر خداوند نیست سوره حمد است ثنا گوی تو واقعه ساطع شده از بوی تو سوره والشمس ضحی روی تو سجده واجب به دو بروی تو والقمر آن طره بر شانه ات ارض و سما دور تو پروانه ات جلوه حق بین دو دنیا علی هرپسر خانه زهرا علی معنی هم نامی تو با علی لعن علی عدوک یا علی عشق علی در پدرت منجلی ای علی بن العلی بن العلی هر کسی از لطف وعنایات گفت چشم تورا قبله حاجات گفت ذره به خورشید مباهات گفت از نفس گرم کرامات گفت ذات شما ذات کریم خداست ذات غلام تو فقیرشماست ان حرم قدس تو افلاکی است جلوه جنات از آن حاکی است چیست ضریحی که به این پاکی است چادر زهرا است اگر خاکی است پهن شده بر حرمت چادرش گشته به عالم علمت چادرش چون علی اکبر توعلی اکبری اینه حیدر و پیغمبری گرچه نشد تیغ به کار آوری تیغ کلام تو کند حیدری کرببلا را تو نگه داشتی دین خدا را تو نگه داشتی بعد پدر کرببلا کار تو این همه درداست و دل زار تو غم نخوری عمه غمخوار تو بعد ابالفضل علمدار تو تک یل این قافله آقا تویی مثل حسن شاهد غمها تویی تو همه دلخوشی خواهری غم نخوری کم نشده معجری کم نشده از پدرت جز سری پیرهنی رفته و انگشتری آب بخور گریه نکن اینقدر روضه نخوان از لب خشک پدر خصم گمان کرد که صبرت گسست دست تورا با غل زنجیر بست صبر ولی پای تو از پا نشست کی بتوان پشت علی را شکست گرچه که صبرت نشدآقا تمام زخم تو کاری شده در شهر شام سخت ترین جای سفرشام بود سنگ به دست همه بر بام بود تلخ ترین باده در جام بود زخم زبان ،طعنه و دشنام بود دور تو و قافله ات صف زدند برغم و بر گریه تو کف زدند وای ازان دم که گرفتار رفت قافله ات بی کس بی یار رفت اشک از آن دیده خونبار رفت بنت علی بر سر بازار رفت تا که ابالفضل نفس می کشید سایه اورا به خدا کس ندید از سر هر بام تورا میزنند سنگ بر این آیینه ها میزنند وجه خدا را به خدا میزنند دست تو بسته است چرا می زنند بام چه داغی به دل ما نهاد بر سر عمامه ات آتش فتاد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان ای اختر تابان قمرت باد مبارک ای مادر ایران پسرت باد مبارک ریحانۀ خیر البشرت باد مبارک از خوب‌تران خوب‌ترت باد مبارک -فرزند تو بر پنج قمر نور دو عین است -با نـام علی آینـه روی حسین است ای پیش رویت آینه شمس ولایت ای همسر و ای مادر دو رکن هدایت امروز خدا کرده علی بر تو عنایت رویش کند از آینه غیب حکایت -گل بوسه بزن بر روی این گل پسر امشب -این جان حسین است که داری به بر امشب این خوب‌ترین گل زگلستان خلیل است این آینه حسن خداوند جلیل است این بر ملک و جن و بشر پیر و دلیل است بی‌مثل بدیل است، جمیل است، جمیل است -طوبای بهشت علوی این ثمر توست -تبریک که میلاد یگانه پسـر توست زیبا پسر تو پدر هشت امام است در پنجم ماه آمده و ماه تمام است این بر شهدا حامل خون است و پیام است این حجّ و زکات است و صلات است و صیام است -بـا هـر نفسش نغمـۀ تکبیر مبارک -بر خال و خطش آیۀ تطهیر مبارک ای نخل وجودت، ثمر یوسف زهرا ای روی تو قرصِ قمرِ یوسف زهرا ای پاره قلب و جگر یوسف زهرا ای یوسف زهرا، پسر یوسف زهرا -گلبوسه شیـرین دعـا بـر دهن تو -آیات خـدا مـوج زده در سخن تو ای با سخنت زنده شده جان ولایت ای روح کتاب الله و ریحان ولایت پیغامبر خون شهیدان ولایت از اشک شبت سبز گلستان ولایت -تو خون خدا در بدن خون خدایی -فریـاد خروشـان تمــام شهـدایی ای مرغ سحر مست مناجات شب تو پیوسته دعا بوسه نهاده به لب تو بال و پَرِ پرواز دعا تاب و تب تو ای وحی خدا بال زده در طلب تو -وصف تو شده زینت آیات شریفه -از متن مناجات تو داریم صحیفه ای وجه تو بر وجه خدا منظر دیگر سجاده خاکت دل شب سنگر دیگر مارا نبود غیر شما یاور دیگر برما نگشودند جز این در، درِ دیگر -ما در دو جهان بنده فرمان شماییم -در موج بلا دست به دامان شماییم ما راست گدایی و شما راست کرامت داریم همه عمر به کوی تو اقامت ای بر همه ملک الهیت امامت یک حرف ز قد قامت کرده قیامت -جن و بشر و حور و ملایک همگان گوش -با صوت مناجات تو دادند زکف هوش رخسار تو هنگام دعا سوره نور است سروِ قدِ تو سبزتر از نخلۀ طور است ما را همه جا با نفست فیض حضور است بی روی گلزار جنان خانه گور است -در دیده آن بنده که پاکیزه سرشت است -دامان بقیع تو بهشت است، بهشت است ای بر تو درود از نبی و از علی و آل ای سرو قدت وقت مناجات شده دال ای روح عبادت زده بر دور سرت بال کی مثل تو با بودن در بند کُند حال -کی مثل تو در حال چهل روز اسیری -در سلسله بر سلسله ها کرده امیری تو حج و زکاتی و صلاتی و صیامی تو یک تنه در شام بلا فاتح شامی در گوشۀ ویرانه سرا عرش مقامی آری تو امامی، تو امامی، تو امامی -هر چنـد که در ابـر، رخِ مـاه بگیرد -مـه چهره‌گشایـی کند و ابـر بمیرد ای جان دو عالم، همه عالم به فدایت ای جن و بشر یک‌سره محتاج دعایت ما دست گشودیم به دامان ولایت «میثم» متحیّر که چه گوید به ثنایت -ما را چه رسـد نزد شمـا مدح سرایی -بهتر که گشاییم سویت دست گدایی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان خوشم که سرسپرده‌ی صدای دلبرم خوشم که بیقرار یک دعای دلبرم اسیر یک نگاه دلگشای دلبرم خوشم که دم به دم پر از هوای دلبرم هوایی هوای کربلای دلبرم دوباره در هوای یک تبسُّم ملیح... دخیل عشق بسته‌ام به گوشه‌ی ضریح اگر خمار و بیقرار و زار و خسته‌ای ز کار و بار روزگار دل شکسته‌ای اگر به لطف دیگران نظر نبسته‌ای اگر دل از تمام غیر او گسسته‌ای قیام کن چرا جدا ز خُم نشسته‌ای شب حواله‌ی پیاله‌ آمده بیا شب گرفتن حواله آمده بیا بیا اسیر لطف بیکرانه‌ی حسین! بیا خمار باده‌ی شبانه‌ی حسین بخوان دوباره یکسره ترانه حسین بیا ببین صفای آشیانه‌ی حسین تنزّلُ الملائکه... به خانه‌ی حسین شب نزول استعاره‌ی محبّت است شب تولد ستاره‌ی محبّت است تولد ستاره‌ای که ماه عالم است تلألو دوباره‌ی رسول خاتم است تجلی جلالت علی اعظم است ستاره‌ای که با کرامت و مُکرم است دلیل گریه‌های هشتم محرم است خوشم که در هوای رؤیتش روانی‌ام به پای این ستاره می‌رود جوانی‌ام ستاره‌ای که در مدار او ستاره‌ها جواب روشنی برای استعاره‌ها که... می‌دهد به ما نشانِ راه چاره‌ها ستاره‌ای که با وجود ماه پاره‌ها شدند محو طلعت رخش نظاره‌ها تولد ستاره‌ی سحر مبارک است حسین فاطمه شده پدر... مبارک است تولد ستاره‌ای که زهره‌ی صفاست ستاره‌ای که روشنای عرش کبریاست ستاره‌ای که صاحب سریر انماست ستاره‌ای که رونق بهشت کربلاست دمی نگاه او نیاز کلّ عمر ماست به افتخار این ستاره‌ی محمّدی... من از عدم درآمدم! تو هم درآمدی؟ ستاره‌ای که نور در مدار خنده‌اش ستاره‌ای که ماه بیقرار خنده‌اش ستاره‌ای که عشق سر به دار خنده‌اش نجات عالم است گوشه‌ کار خنده‌اش بهشت می‌کند خدا نثار خنده‌اش به عشق این ستاره پا بکوب و دف بزن به شادباش حضرت حسین کف بزن ستاره‌ی محمّدی شمائل حسین ستاره‌ی محمّدی خصائل حسین ستاره‌ی محمّدی فضائل حسین ستاره‌ی محمّدی مسائل حسین ستاره‌ی محمّدی دلائل حسین به افتخار این ستاره‌ی خدا نشان بزن کف مرتب و علی علی بخوان ستاره‌ای که آسمان به زیر پای او ستاره‌ای که یک جهان شده فدای او ستاره‌ای که انس و جان... ز جان گدای او ستاره‌ای که صاحب الزمان ثنای او نموده در زیارتش بیان برای او... سلام ای سلاله‌ی خلیل یا علی! به راه عشق اوّلین قتیل یا علی دوباره سر زده مگر رخ پیمبری دوباره جلوه‌گر شده جمال حیدری چه روی دلگشایی و چه نام دلبری عجب دلیر دلبر و عجب دلاوری همه حسینی و ... حسین ... علی اکبری میان شور نغمه‌ی علی علی مدد صدای کِل کشیدن فرشته می‌رسد ستاره‌ی ستاره‌های فاطمه علی! محمد علی نمای فاطمه علی! ببین که عمه با صدای فاطمه علی! نشسته در برت به جای فاطمه علی! دوباره ناز کن برای فاطمه علی! بناز که... نیاز عمه ناز چشم توست اذان به وقت شرعی نماز چشم توست به گیسوی نشسته روی شانه‌ات قسم به حال بندگی عاشقانه‌ات قسم به سفره‌ی همیشه پهنِ خانه‌ات قسم به رحمت مدام بی‌کرانه‌ات قسم به آن چراغ بام آستانه‌ات قسم نمی‌روم به جایی از در سرای تو امیدوارم عاقبت شوم فدای تو نگاه کن به حال این اسیر مضطرب توجهی به سوی این حقیر مضطرب تفضّلی به بنده‌ی فقیر مضطرب تو حضرت امیر و من اجیر مضطرب چقدر در مصاف تو دلیر مضطرب! فتاده‌اند از نفس کنار راه تو فدای گردشِ گداکُشِ نگاه تو خدا برای من فقط گدا شدن نوشت گدای خانواده‌ی شما شدن نوشت به کوچه‌های لطفتان رها شدن نوشت هلاک جمعه‌های کربلا شدن نوشت و عاقبت به راهتان فدا شدن نوشت ولی برای تو نوشته: دلبری کنی مرا به لطف خود علیِ اکبری کنی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان خیری به جز از برکت کوثر ندیدیم ما جز کرم چیزی پسِ این در ندیدم ما انتخاب دست زهرائیم، پس شکر ما که به جز خوبی از این مادر ندیدم بعد از محمد هیچ کس را، هر چه گشتیم از اکبر لیلا پیمبرتر ندیدیم گشتیم ما، اکبرتر از حیدر ندیدم گشتیم ما، حیدرتر از اکبر ندیدیم از اکبر لیلا برای سفره داری بعد از حسن، ما هیچ کس را سر ندیدیم دیدیم ما، در خانه اش آقا زیاد است گشتیم ما در خانه اش نوکر ندیدیم آمد، لب جن و ملک غرق دعا شد یوسف شد و ماه رخش قبله نما شد گلخنده بر روی عمو پاشید اول اکبر همان اول مرید مجتبی شد هر کس که شد خاک درش، تا آسمان رفت فطرس شد و بال و پرش غرق شفا شد یک عمر خاک پای بابا بود و آخر شش گوشه ی اکبر همان پائینِ پا شد وقتی گره افتاد در کار گداها خاک قدم های علی مشکل گشا شد زائر دو رکعت عشق زیر قبه را خواند زائر همان پائین پا حاجت روا شد آئینه آئینه است کوچک یا بزرگش هر کس که شد عبد علی عبد خدا شد گفتم علی و سینه ام مست نجف شد تیر غمش را سینه ی عاشق هدف شد وقتی علی و فاطمه دریای نورند اکبر دُر و ارباب نوکرها صدف شد جنگاوری را از عموها ارث برده لرزید خاک دشت وقتی که به طف شد در صحنه های تن به تن خونش زمین ریخت هر کس که در این عرصه با اکبر طرف شد لشکر به هم پاشید وقتی رفت میدان تا گفت نام من علی ... نیزه به صف شد دارد تلاطم می کند باران نیزه وسعت گرفته تا کجا، میدان نیزه دور علی حلقه زده ابر سیاهی حالا گرفته دشت را طوفان نیزه حالا دل غم دیده ی بابای پیرش مثل تن اکبر شده مهمان نیزه صدها که نه بلکه هزاران بار پیکر بالا و پائین رفته بر دستان نیزه پس لااقل پیراهنش را پس بیارید حالا که گشته یوسف قرآن نیزه ... 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان از کوی صفا بوی وصال آمده امشب زیبا صنمی ماه جمال آمده امشب پیچیده به شهر نبوی عطر محمد(ص) بر چشمه ی جان آب زلال آمده امشب میلاد همایون علی بن حسین است جانانه ببین با چه جلال آمده امشب بر اهل ادب میرسد از غیب بشارت خوش باش شب دفع ملال آمده امشب از پرده برون گشته به شعبان مه لیلا به به چه درخشنده هلال آمده امشب ای سایه نشینان لوای علی اکبر بر مجلستان حسن و کمال آمده امشب مرغ دل یاران همه در جشن ولادت چون طبع «کلامی» به مقال آمده امشب 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان دریا شُدی حسین گُوهَر در بیاوَرَد طوبیٰ شدی که عشق ثَمَر در بیاوَرَد یا آسمان که شمس و قمر در بیاوَرَد از رازِ چشمهای تو سر در بیاوَرَد امشب زِ خنده های تو پَر در بیاوَرَد سر تا به پا حسن شده ، پا تا به سر حُسین از هر طرف پیمبری از هر نظر حسُین با برگ و بار و رویِ تو شد باروَر حُسین شیرین تر از عسل شده ای تا مگر حُسین با بوسه از لبِ تو شکر در بیاوَرَد جبریل آمده به سلام ِشما رِسَد شاید به فیضِ حَضِ کلامِ شما رِسَد جایی نداشت تا سرِ بامِ شما رِسَد خواهد اگر به پایِ غلامِ شما رِسَد باید که چند بالِ دگر در بیاوَرَد محرابِ اَبروانِ تو شد قتلگاهِ ما شد مُشتَبه زِ قبله به میخانه راهِ ما ای بهتر از هزار یقین اشتباهِ ما در دستِ چشمِ توست تمامِ صَلاحِ ما تا جانِ ما به نیم نظر در بیاوَرَد پیغمبرانه خَلقاً و خُلقاً فقط تویی اعجازِ بیت های مُطَنطَن فقط تویی طوفانِ تند بادِ تَهَمتَن فقط تویی کابوسِ سختِ زَهره یِ دشمن فقط تویی تیغت کجاست تا که جگر در بیاوَرَد تفریح میکنی به همین تار و مار ها بگذار تا کمی بنشیند غُبار ها تا بنگرم که پُر شده خاک از مزارها پیچیده است ناله ی شان اَلفَرار ها حیدر رسیده است پدر در بیاوَرَد ای در سُرادِقاتِ الٰهی مَحافِلَت سجّاده یِ حسین شکوهِ نوافِلَت ای جلوه یِ جمالی اش اخلاقِ کامِلَت ای جذبه یِ جلالِ خدا در حَمایِلَت از ما نگاه توست که زَر در بیاوَرَد از پُشتِ در ببین که گدا سر به شانه است از پُشتِ در ببین که بهانه اِعانه است از پشتِ در ببین که گدایی بهانه است در غیبتِ پدر پسر آقایِ خانه است ارباب دستِ معجزه گر در بیاوَرَد عرشی شدیم با نفسِ جاودانه ات با بویِ سیبِ زمزمه هایِ شبانه ات از اشک هایِ نیمه شبِ عاشقانه ات تو در دعا و دامنِ تو بینِ خانه ات صدها شکوفه وقتِ سحر در بیاوَرَد ما را که کُشته کربُبَلایت هنوز هم ما را به خون نشانده صدایَت هنوز هم پایینِ پا فقط شده جایَت هنوز هم ارباب زاده ای و گدایَت هنوز هم سر را گرفته است که بر در بیاوَرَد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان سحر آمد كبوتريم همه اكثراً ناز ميخريم همه عاشقي دردسر كشيدن داشت غالباً ما گِران سَريم همه به گريبانِ ما نگاه مكن جامه از شوق ميدريم همه به پدر مادرِ تو مديونيم رعيت هستيم ، نوكريم همه كُنهِ الله اكبريد شما ما گدايان اكبريم همه بردن نام تو طَرَب دارد گر نميرد كسي عجب دارد سَلَّم الله لطف دستانت كَثَّر الله لقمه نانت عَوَضم کرد گوشه ى چشمت طَيِّب الله بر دو چشمانت من و غير از شما مَعاذَ الله قَدَّسَ الله عشقِ سوزانت هرچه ميخواستم دو چندان داد نَوَّرَ الله بِيت احسانت بَسكه مَمْسوسِ ذات، جلوه شدي قُل هو الله شد غزل خوانت حضرت مرتبط بذاتُ الله اَشهد اَنّك صِراطُ الله وَ فَدَيْناه جُرعه نوشِ دَمت و اِذا الشّمس ميدهد قَسَمَت ما به إِنَّ اصْطَفا گرفتاريم مصطفي هم به اَبروانِ خَمَت بي جهت نيست جلوه يِ حَسَنيت مجتباييست سفرهِ ى كَرَمت خوش اذان حسين ، والِه شد مأذنه زيرِ سايه ى علمت ما عَرَفناكَ حَقَّ مَعرِفَتِك هرچه گوييم باز هست كَمت اى وَرا از سخن علي اكبر همه ى پنج تن علي اكبر در نگاهت شراب ريخته اند جَذبۀ مستجاب ريخته اند دورِ ميخانه ى لَبت چِقَدَر مستِ خانه خراب ريخته اند خون ما را به پاي خوب كسي بي سوال و جواب ريخته اند زير سجّاده ى نمازِ شبِ ... تو زِبَرجدّ ناب ريخته اند كیست غير تو اين همه حیدر در رَگت بوتراب ريخته اند اي جلالت تمام قد زهرا خنده هاي تو مى شود زهرا كوثر آوارۀ تو، زمزم هم عِيش بيچارۀ تو شد، غم هم همه دورِ سرِ تو مي گردند نوح و هود و خليل ، آدم هم بي تو يك دَم نميتوانم ، نه نه ، اضافيست بي تو يك دَم ، هم لیلة القدرِ ما ولادت توست روضه ى هشتمِ محرّم هم مستِ تو، هم حسين، هم زينب عاشق تو، خودِ خدا هم، هم كربلا نام توست سرتاسر مست پايينِ پاست، بالا سر نَفحِۀ نابِ نوبهارى تو ما كويريم، تا بِبارى تو يك بنى هاشمند در طلبت كُشته مُردۀ زياد دارى تو اسدُ الله زاده اى حتماً يِكّه تازى و تكسوارى تو ابرويت ،گيسويت، لبت، چشمت صاحب چند ذوالفقاري تو اَوَلَسْنا عَلَي الْحَقَت ميگفت صاحب منبر ِقصاري تو نوكرىِ تو شد نشانىِ ما اى به قربانِ تو جوانى ما از لبت آبشار، بوسه گرفت پدرى بي قرار، بوسه گرفت عمه ات با نواىِ لالايي از تو در گاهوار، بوسه گرفت عطشِ كامِ تو بهانه شد و لبت از كامِ يار بوسه گرفت دیدی آخر سَرَت نظر خوردی از تنت نيزه دار بوسه گرفت ارباً اربا شدن بدين معناست نيزه اش چندبار بوسه گرفت دست و پايى زدي دلي خون شد عمه از خيمه گاه بيرون شد مرغِ بِسْمِل بدونِ پر سخت است گريه ى دیدگانِ تر سخت است ديدن دست و پا زدن هايت وسط اينهمه نظر سخت است ديدنِ شاه بر روى زانو به تو سوگند، بيشتر سخت است بين اين خنده ها و هلهله ها ولدي گفتنِ پدر سخت است پیش چشمِ پدر به روي زمين تنِ پاشيده ى پسر سخت است از بني هاشم او عبا ميخواست پیرمردي غمين، عصا ميخواست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌