eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
897 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان والا علی اکبر زیبا علی,غوغا علی,رعنا علی اکبر باد موافق را با گیسویش انداخته از پا علی اکبر اصلاً به جای زُلف پیچیده دور سر,شب احیا علی اکبر با تیغ ابرویش جمعِ عدو را میکند مِنها علی اکبر یا مظهر الوالی یا مصطفی,یا مرتضی و یا علی اکبر تکثیر شد حیدر اینجا علی,آنجا علی,هرجا علی اکبر اعلان ختم جنگ؛ می شد اگر می تاخت با سقا علی اکبر پس خَلقاً و خُلقاً پیغمبری گویاست پس گو…یا علی اکبر الدَّهرُ یومان است؛ امروز علیِ اصغر و فردا علی اکبر بابا ز دنیا و می بُرد هرلحظه دل از بابا علی اکبر بعد از تو بابا گفت ای خاک عالم بر سر دنیا علی اکبر این آخر روضه ست مثل علی اصغر شده حالا علی اکبر 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان در خلوت دل نغمه دلدار شنیدم عطری ز وجود و نفس یار شنیدم صوتش نه چو داود که بل بهتر از آن بود رویش نه چو یوسف که صد جان جهان بود گل در طلب روی خوشش ناله بپا کرد شبنم به عذار رخ گل اشک ادا کرد در منظر هستی همگان مست جمالش عشق است گرفتار خط و هیبت و خالش مهری که ز پندار رخ یار بپا گشت شمسی شد و عالم همه در نور خدا گشت از نور خدا شد اثر جلوهٔ احمد اشبه به پیمبر شده اکبر چو محمد این مولد دیگر ز پیمبر شده یا رب یا آنکه حسین را پسری آمده امشب از عمق نهاد است بپا گشته مقدر صوت صلوات است نثار رخ اکبر آن مشرق زیبایی و پاکی و ثنایی آن صورت صنع و هنر ناب خدایی آن زینت دامان حسین و گل لیلا شیراوژن حیدر صفت عرصه هیجا آن هالهٔ دور قمر و در وسطش ماه هاله بود عالم مه آن اکبر دلخواه هم اختر والای حسین بن علی گشت هم نام علی حیدر کرار ولی گشت در معرفت و علم چو بابش شه خوبان زهرا صفت است حجب و حیای مه تابان در مرتبت عشق بشد اکبر دوران نوشیده می از جام الست شه عرفان اندر حرمی که حرم خاص خدایی است صوت نبوی روی نبی بحر عطایی است ای جان به فدای تو علی اکبر لیلا خوش آنکه نظر کرده به روی تو دلارا هنگام ولادت همه جا ذکر و ثنا بود هم زمزمه از خلق رسول دو سرا بود روزی به سر دوش نبی جای حسین است یا احمد دیگر به تمنای حسین است بوسید دهان پسرش حجت یزدان یاد آمدش از معرکه و وقعهٔ میدان شد شبنم مولا به گل صورت اکبر خواندش به اذان سنت نیکوی پیمبر چارم قمر ماه نبی اکبر زیباست شعبان خدا کنگره عرش معلاست خورشید بپوشید چو دیبای زر اندود از برکت پیدایش اولاد علی بود به به چه علی حجت و سلطان ولایت از عشق پدر نام پسر کرده حکایت تا نام گرامیش علی گشت و مؤید در صورت و خصلت شده مانند محمد هر دیده به قدر اثر نور ببیند تا شاخه ای از گلشن احباب بچیند یا رب تو به تشریف علی اکبر لیلا چشمان شریفت بنما بر رخ مولا 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان عرش از نورِ خدا غرقِ طَلاطُم شُده بود بَسکه می‌ریخت گُل از عرش زمین گُم شده بود باز هنگامه‌یِ یک جلوه تَبَسُم شده بود وقتِ رقصیدنِ دل وقتِ ترنُم شده بود شب از آن شب همه شب مثلِ شقایق شده است مثلِ مجنون شده یعنی که شب عاشق شده است چه شکوهی که خدا نیز تماشا میکرد بال در بالِ فرشته پَرِ خود وا میکرد جلوه بر چشمِ علی اُمِ اَبیها میکرد یا حسین ابنِ علی بود که غوغا میکرد مثل خورشید دل از آنهمه کوکب می بُرد زینبی آمده بود و دِلِ زینب می بُرد لاله شوریده‌یِ هر لحظه‌ی دیدارش بود ماه آواره و شب گرد و گرفتارش بود مِهر همسایه‌یِ دیوار به دیوارش بود خوشبحالِ دلش عباس علمدارش بود چشم وا کرد و خدا گفت چه رویی دارد چه ظهوری چه شکوهی چه عمویی دارد موج برخاست و با زمزمه از دریا گفت باد پیچیده و از آن شبِ نا پیدا گفت آنشبی که مَلَک از آمدنِ لیلا گفت خبرِ آمدنِ لیلیِ لیلا را گفت اولین آینه‌یِ جاریِ کوثر آمد دومین فاطمه‌یِ خانه‌ی حیدر آمد آسمان از قدمش تا که شکوفا می‌شد عشق شیرازه‌ی هر واژه‌ی دنیا می‌شد هر سحرگاه که گلبرگ گُلَش وا می‌شد عالم از یاس‌ترین عطر مسیحا می‌شد باغبان با همه آغوش پذیرایَش بود لحظه‌ی آمدنِ اُمِ اَبیهایش بود کیست این جلوه مگر عصمتِ کبریٰ دارد کیست این یاس که صد باغِ تماشا دارد کیست این چشمه که در دامنه دریا دارد به سرِ سینه یِ اَربابِ همه جا دارد تا که یکبار به چشمانِ پدر بابا گفت تا نَفَس داشت حسین ابن علی زهرا گفت نظری کُن که سَری زیرِ قدمها داری بینِ منظومه‌ی خورشیدیِ دل جا داری زیرِ پا وسعتِ شش گوشه‌ی دنیا داری که سرِ دوشِ علمدارِ علی جا داری مثل فطرس شده آنکس که گدایَت شده است دلِ ما در به درِ کرب و بلایت شده است حیف از آن یاس که یک روزه بَرو بارَش سوخت دامنش دور زِ چشمانِ علمدارش سوخت پایِ پُر آبله‌اش با تنِ تبدارش سوخت از سرِ ناقه زمین خورد و دلِ زارش سوخت چشم وا کرد و به نیزه سرِ بابا را دید از همان فاصله‌یِ دور لبش را بوسید 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان پیش از اینها روزگاری روزگاری داشتم با دلِ خود روزگاری کار و باری داشتم تا که روزی کوچه‌ی میخانه کاری داشتم بعد از آن دیدم که چشمانِ خماری داشتم بعد از آن آواره‌ام بِینِ نجف تا کربلا لا حرم الا نجف لا عشق الا کربلا جز خدا حرفی نگفتند از فراسویِ علی جز پیمبر کس ندیده طاقِ اَبروی علی وانکرده غیر زهرا سِرّی از مویِ علی آمدم دنیا برایِ دیدنِ رویِ علی آمدم با حضرتِ قنبر قراری داشتم ورنه من با مردمِ دنیا چه کاری داشتم این جوان این جان ، جهان‌گیر است تعبیرش علی‌است اَبروانش آسمان‌گیر است تفسیرش علی‌است تیغ‌دار است و کمان‌گیر است تا میرش علی‌است بر طنین او اذان‌گیر است تکبیرش علی است می‌کشد قد قامت و محراب حیرت می‌کند یک تبسم می‌کند ارباب حیرت می‌کند او علی شد فاطمه نورُ علی نور آوَرَد او علی شد تا که موسی پیش او طور آوَرَد او علی شد تا حسین آفاق در شور آوَرَد او اگر خواهد ستون هم بارِ انگور آوَرَد باید او را خُلقا و خَلقا کشید و عشق کرد مدحِ او را باید از دشمن شنید و عشق کرد* او که از الله اکبر اکبرش را بُرده است از خصائل از شمایل بهترش را بُرده است یعنی از این سلسله ، پیغمبرش را بُرده است باز در آغوشِ زهرا مادرش را بُرده است آتشی که روی بامش هست مست اکبر است پرده‌ها‌ی محملِ زینب به دستِ اکبر است ریخته پیشش سپرها این که چیزی نیست نیست بشکند کوه از کمرها این که چیزی نیست نیست میدرد نامش جگرها این که چیزی نیست نیست میزند سر رویِ سرها این که چیزی نیست نیست سر ، سپاهی یکسره در پیش او خم می‌کنند میمنه یا میسره می‌آید و رَم می‌کنند حمله‌ی دو شیر را در بینِ لشکر دیده‌ای شیر مردی را کنار یک دلاور دیده‌ای رفتنِ عباس را همراه اکبر دیده‌ای الفرارِ عَمروعاصان را ز حیدر دیده‌ای گر به عباس از برادر تیغ حیدر می‌رسد دستمالِ زرد مولا هم به اکبر می‌رسد اینکه ممسوس است در ذات خدا ذاتِ خودش می‌رود در هر سحر سمتِ ملاقات خودش از خدا پُر می‌شود وقتِ مناجاتِ خودش سجده‌اش قُرب است می‌آید به میقاتِ خودش پشتِ این خانه دلم دنبال لیلازاده است پیشِ بابا باز کارم دستِ آقا زاده است “آبها آئینه‌‌ی سَروِ خرامانش شدند بادها مشاطه‌ی زلف پریشانش شدند اَبرها چتر پریزادِ سلیمانش شدند”** یک مدینه یک نجف یک مکه حیرانش شدند گرچه ما را عاقبت کرببلا می‌آورند ما گدایان را فقط پایین پا می‌آورند کُنجِ شش گوشه نوشته وای از لیلا علی در شبِ جمعه حرم بودیم ما اما علی فاطمه بود و نمی‌شد گفت واویلا علی میروم مشهد بخوانم روضه‌هایت را علی “خیز از جا آبرویم را بخر” بعدش برو “عمه را از بین نامحرم ببر” بعدش برو *اشاره به مدح معاویه لعنت‌ا…علیه **تضمینی از صائب تبریزی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان عشق در سینه ى کبوترهاست عاشقى از نگاهشان پیداست عشق پرواز شاپرک ها و برکه ى آب و ساحل و دریاست عشق باد است و پرچم سرخى که به روى گنبدى زیباست عشق در مرام ما یک حرف: حرم شخص سیدالشهداست- اهل عشقیم و عشق آبادیم پائین پاى عشق جان دادیم- اى معمم شده به دست على عالمى مست تو،تو مست على اولین حیدر از تبار حسین همه ى هست توست هست على پشت سر داشتى دعاى حسین همرهت هم که بود دست على وسط معرکه همه گفتند خوش بنازیم ناز شصت على اى تو شاگرد مکتب عباس بر جبینت رد لب عباس طرح ابروى تو معما شد یوسف عاشق شد و زلیخا شد خوش بحالت که بر جمال حسین اولین بار چشم تو وا شد تا نگاه تو بر حسین افتاد چشم هایش شبیه دریا شد فطرس آورد این خبر را که گل بریزید..حسین بابا شد کعبه اینبار در طواف آمد حضرت عین و شین و قاف آمد نذر تو جان ما جوان حسین که به جان تو بسته جان حسین پادشاه زمینى ارباب همچنان ماه آسمان حسین نام تو بر لبش چنان قند است عشق تو هست آب و نان حسین کربلا گر دو آستان دارد تو جدایى در آستان حسین پاى جام تو باده اى داریم وه چه ارباب زاده اى داریم هیبت مرتضى جلال تو بود جلوه ى مصطفى جمال تو بود جاى تو بر زمین نه در عرش است در حقیقت زمین وبال تو بود حرف از عشق تا که مى آمد همه جا در مثل مثال تو بود جانشینِ به حقِ ثارالله این جهان کوزه ى سفال تو بود مى نابى و عالمى مستت زده ارباب بوسه بر دستت از تو گفتیم و از فضائل تو از کمالات و از خصائل تو و خدا خود قرار داده على از گل بوتراب در گل تو چند بیتى روضه مى خوانم در رثاى تو و مسائل تو از کجاى حکایتت گویم؟ ماجراییست در مقاتل تو تا على اکبر ارباً اربا شد از غمش قامت پدر تا شد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان ای خوش قد و بالای بابا ماه لیلا چشم امید و روشنی راه لیلا از تو که مولودی منزه تر نباشد طفل عزیز و نوگل دلخواه لیلا با اولین لبخندهای دلنشین ات مهرت نشسته در دل آگاه لیلا وقتی که هستی در کنارش غم ندارد ای هم زبان و همدل و همراه لیلا در شهر با تو مادرت را می شناسند ای بانی عز و جلال و جاه لیلا بس که پیمبرگونه تو رفتار کردی باید بخوانیمت رسول الله لیلا از خاک پای تو تبرک جسته مادر باشد قدمگاهت زیارتگاه لیلا مداح تو ما نه خداوند جلیل است دستان ما کوتاه و خرما بر نخیل است حس تغزل را نگاهت باب کرده از تو نوشتن شعر ما را ناب کرده شب تا سحر را گرم توصیف تو هستیم هر شاعری را عشق تو بی خواب کرده شیرین زبانی های تو از روز اول قند دل آقای مان را آب کرده در رفت و آمدها به پای تو می افتند عطرت تمام شهر را بی تاب کرده روح اذانی و نگاه حاکم تو لحن مؤذن زاده را جذاب کرده گیرایی هر طاق ابرویت دوباره ابلیس را هم راهی محراب کرده صدها سعید و مسلم و عابس فدایت وقتی تو را حق سرور اصحاب کرده جدت علی با قلعه ی خیبر نکرده کاری که چشمت با دل ارباب کرده هم شاهزاده عین نور و نور عینی هم یاعلی ابن الحسن ابن الحسینی با دوستان آرزومندی که داری مستیم از ذکر خداوندی که داری ماه سحرهای مدینه ! پایدار است با سجده و سجاده پیوندی که داری تو در جلال و مرتبت خیلی بزرگی عالم فدای نام و پسوندی که داری عشقی که تو باشی همه با سر می آیند عاشق کش است آن طرز لبخندی که داری همراه با حاتم , سلیمان هم نشسته در جمع سائل های خرسندی که داری هم منتهی الحلمی علی هم کاشف الکرب مثل عموهای خردمندی که داری بوی امیر المومنین از تو می آید با ذوالفقار و نقش سربندی که داری تو فتح خیبر میکنی و ورد لبهاست اعجاز بازوی تنومندی که داری دشمن توان جنگ رو در رو ندارد با ضربه های بی همانندی که داری خرج تو قطعا می شود ای شیرمیدان تکبیر خواهرهای دلبندی که داری تنها رجز خواندی و دشمن زهره ترکاند در حیرتم از لحن سوگندی که داری ( اَنا عَلِیُّ بنُ الحُسینُ بنُ عَلِیٍّ نَحنُ و بیتُ اللهِ اَولی بالنَّبِیِّ مِن شَبَثٍ و شَمَرٍ ذاکَ الدَّنِیّ اَضرِبُکُم بِالسَّیفِ حَتّی یَنثَنی ضَربُ غُلامٍ هاشِمیٍّ عَلَوِیٍّ و لا اَزالُ الـیومَ اَحـمی اَبی تااللهِ لا یَحکُمُ فینا اِبنُ الدَّعِیّ ) در معرکه همواره سر می ریزد آقا از هر سر انگشت هنرمندی که داری پیش تو اصلا قد علم کردن حرام است هرکس که بدخواه تو شد کارش تمام است در جان تو صورت و سیرت می درخشد در دست هایت ابر رحمت می درخشد آیینه ی پیغمبری خُلقاً و خَلقاً از چهره ات نور نبوت می درخشد مانند خورشیدی فروزان بر سر تو عمامه ی سبز سیادت می درخشد زیبایی و بخشندگی و حسن خلق ات در چشم دشمن بی نهایت می درخشد از تو می آموزیم سبک زندگی را از هر کلام تو صداقت می درخشد انگور تازه حاصل اعجاز باباست عشق به تو در این حکایت می درخشد طوق غلامی تو و ایل و تبارت بر گردنم روز قیامت می درخشد با ختم “عاشورا” به این نکته رسیدم نام تو در متن زیارت می درخشد بانی شش گوشه شدی بیش از همه جا در کربلا پایین پایت می درخشد در تک تک آموزه های مکتب تو امر اطاعت از ولایت می درخشد کوری چشم ابن منقذها همیشه نام علی در بین عترت می درخشد هر تکه های نامساوی تن تو در جامه ی سرخ شهادت می درخشد از نیزه گفتم بی هوا ؛ لیلا ببخشد امیدوارم حضرت زهرا ببخشد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان جلوه ی سیمای احمد گر که در تمثالِ اوست یعنی اینکه مثلِ جدش هر دو عالم مالِ اوست در سحر گاهان خدا داده گلی بر احمدش عالمی مشتاقِ روی نقشِ خط و خالِ اوست هم از اول در سرش شوقِ پَرِ پرواز داشت چون عمو تا بینهایت آسمان در بالِ اوست در نبردِ ظهرِ عاشورا به آغوشِ بلا ماه رفت و ناله ی خورشید در دنبالِ اوست معجزه می آفریند در صفِ کرببلا ماشاءالله چه غرورِ حیدری در حالِ اوست دل به امواجِ بلا زد تا کرانه پَر کشید ذوب گشتن در ولایت راهِ اتصالِ اوست در مقامِ حضرتش این بس که با لطفِ خدا جمله اوصافِ نبی در طالع وُ اقبالِ اوست عاشقا گر بهره میجویی برای عافیت بهره ی دنیا وُ عقبا مصطفی وُ آلِ اوست! 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان حیدری تو یا حسینی یا که نه پیغمبری مرتضایی مصطفایی یا که نوری دیگری جلوه ی عباس داری از همه دل می بری بر قد و بالای تو الله اکبر ؛ اکبری نور زهرا در نگاه مهربانت منجلی ست جشن میلاد علی بن حسین بن علی ست مست گشتم با نوای دلنشین یا علی غصه و غم را زدودی تو ز سینه یاعلی با تو هستم فارغ از هرگونه کینه یاعلی اشبه النّاسی به آقای مدینه یاعلی خُلق و خویی که تو داری روشنای هر شبی ست خَلقاً و خُلقاً وَ حتی منطقاً مثل نبی ست این دل دیوانه ام مست کلامت می شود این سر شوریده ام مات مقامت می شود هر که بی تو سر کند قطعا ملامت می شود عاشق دلخسته مشتاق سلامت می شود تا سلامت می کنم پاسخ نشانم می دهی مطمئن هستم که روزی رخ نشانم می دهی زندگی سامان بگیرد در نهایت با شما التماسی بی جوابم پس کرامت با شما اشتیاقش با من و اذن زیارت با شما چون روا می گردد امشب هر چه حاجت با شما حضرت بخشنده ای مثل عموجانِ خودت زنده کردی مرده را با لطف چشمانِ خودت نام تو می آید و در هر نفس تب می کنم روز خود را در هوای عشق تو شب می کنم ذکر زیبای تو را ختم مجرّب می کنم اقتدا بر تو یل سالار زینب می کنم نور حق؛ ای مرز بین کفر و ایمانِ جهان یاعلی ای اسوه ی نیک جوانانِ جهان آینه در آینه تکثیر هر احساس؛ تو در نماز عاشقی تکبیر با اخلاص ؛ تو نوح تو یعقوب تو داوود تو الیاس تو دانش آموز کلاس غیرت عباس ؛ تو در شب ظلمتکده مهتاب ما هستی علی قوّت قلب حسین ؛ ارباب ما هستی علی علت سرمستی تبدار هر چه خوشه ای راز و رمز روشن امضای هر چه پوشه ای بینوایان را همیشه بانی رهتوشه ای صاحب پایین پای مرقد شش گوشه ای ما اسیر کربلاییم و هواخواه نجف کربلایی می شویم اینبار از راه نجف کشته مارا ماجرای تلخ تنها بودنت پیش چشمان حرم وقت مهیّا بودنت خسته و لب تشنه روی خاک صحرا بودنت می کشد مارا عزای ارباً اربا بودنت ای عصای پیری بابا زمین خوردی چرا رفتی و با رفتنت صبر مرا بردی چرا آه بابا را ببین با قامتی خم آمده در کنار پیکری پامال و درهم آمده چشم وا کن تا ببینی عمه ات هم آمده بسکه پاشیده شدی حتی عبا کم آمده جعفر و عبدالله و قاسم بیایید از حرم ای جوانان بنی هاشم بیایید از حرم قاتل تو پیش چشم خنجرش را تیز کرد با شکیبایی تنت را ریزِ ریزِ ریز کرد به دوچشمان تر من خنده هایی نیز کرد غارت جسم تو را به دیگری تفویض کرد هر کجا را دیده ام زخم تنت را دیده ام روی خاک کربلا پاشیدنت را دیده ام 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان دِلبری آمده ای دل بِبَری با نَظَـری نوه یِ فاطمه ای نورِ دو چشمِ پدری دشمن وُ دوست همه مُتَّفِقُ القول شدند که تو شایسته تری از همگان خوب تری مثلِ جَدَّت علیِ عالی اعلایی وُ…. نَتَوان گفت خدایی تو علی یا بَشَری رَجَزَت مثلِ علمدارِ حرم طوفانی فصلِ یادآوریِ قصّه یِ شَقَّ القَمَری با اذانَت دلِ اربابِ وفـا را بُـردی هر نَفس ریخته از لَعلِ تو دُرُّ و گوهری قَسَمی می خورم وُ می شکنم قافیه را به خاییِ خدا آمده احمد دنیا خُلق وُ خویِ نَبی وُ بویِ علی یعنی این صاحبِ قدرتِ بازویِ علی یعنی این پسرِ اَرشدِ اربابِ کَرَم در معـنا مالکِ تیغِ دو اَبرویِ علی یعنی این حسنی صورت وُ سیرت علوی آوازه وَ هُوَ الحقُّ و هُوَ الهُویِ علی یعنی این اوّلین برگه یِ معراجِ بنی هاشمیون اوّلین زائرِ بانویِ علی یعنی این چه کسی مدّعی عاشقی شیرِ خداست گِرِه خورده به سرِ مویِ علی یعنی این جُز علیّاً ولی الله تمامیِ علیست علی اکبر نوه یِ اَرشد وُ نامی علیست به تنِ خود زِرِه وُ خوُودِ پیمبر دارد نَفَسَش عطر وُ بویِ سوره یِ کوثر دارد این رسول است که از خیمه می آید بیرون رویِ لب ذکرِ مدد حیدرِ صَفدر دارد همه یِ عرشِ خدا دور وُ بَرِ شهزاده چِقَدَر این نوه یِ فاطمه نوکر دارد یک تنه ریخت بِه هَم کاخِ یهودی ها را خیبَر از جا بِکَنَد دستی اگر بَردارد خوش به حالِ پدر وُ مادرِ من چون پسری… نذریِ روضه یِ شاه وُ علی اکبر دارد از همان روزِ اَزَل حیدری اَم وَاللّههِ تا نَفَس دارم علی اکبری اَم وَاللّههِ پیشِ پاهایِ ضریحِ تو نشستم ارباب سائلم سائلِ تو سائلِ خود را دریاب بی تو هر روز شود زندگی اَم تیره وُ تار با تو شَبهایِ من وُ خانه یِ قلبَم مهتاب نَکُنَد یک نَفس از صحنِ شما دور شوم تشنه اَم تشنه یِ روضه نَکُنیدَم سیراب می رسد نیمه یِ شعبان وُ دلم می گیرد طاقِ نصرت زَده اَم رفته دلم تا سرداب بهترین ذکرِ شبِ نیمه یِ ماهم این است اَلسَّلام اِی لبِ خشکیده یِ ارباب وُ رباب باز هم ذکرِ حسین ابنِ علی وُ ندبه تکیه کُن منتَقمِ شاهِ کَرَم بر کعبه 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان واژه ها در هیجان اند علی گفتن را صرف کن بر لب من خواهش فهمیدن را ای که واداشته مدحت به سخن دشمن را بنویسید غلام علی اکبر من را از هیاهوی جهان نوکری ات ما رابس قحط عشق است,ولی دلبری ات ما را بس مثل یک شیشه ی عطری که درش وا میشد از لبت شهد بهارانه شکوفا میشد چشم یک شهر به تو گرم تماشا میشد در تو صد یوسف گم گشته هویدا میشد امدی سهم پدر شادی بی اندازه ست با تو لبخند مسیحای پیمبر تازه ست چشم عالم مگر از روی تو بهتر دیده ست؟ در تو دیده ست هرانچه به پیمبر دیده ست یا که در چشم تو پیغمبر دیگر دیده ست اینه مانده علی,یا علی اکبر دیده ست تاب گهواره ی تو روزی جبراییل است شعر لالایی تو قسمت میکاییل است از دو سر سلسله توفیق سیادت داری حسنی هستی و معیار کرامت داری چون ابالفضل هر ایینه شهامت داری بر سر گم شدگان دست عنایت داری از مزامیر جهان لحن اذانت بوده پدرت بند دلش بند به جانت بوده اتش بام تو فانوس بیابان ها بود ۱ خانه ات در قرقِ خنده ی مهمان ها بود دست بخشنده ی تو مصدر احسان ها بود گرمْ اغوش تو مأوای پریشان ها بود شعر بخشندگی ات ورد زبان ها شده بود چشمهایت غزلی فوق بیان ها شده بود امده مرد مسیحی به تماشای نبی خواب دیده است مسلمان شده در پای نبی هست در او عطش دیدن سیمای نبی ناگهان شهر نشان داد تو را جای نبی مستِ مبهوتِ علی اکبری ات را عشق است اشهدُ انکَ پیغمبری ات را عشق است هم جوار پدرت مقصد میقات شدی چون ابالفضل تو هم قبله ی حاجات شدی نفس طاهایی و بی معجزه اثبات شدی بر لب خواهش ما ذکر مناجات شدی در بنی هاشمیان مظهر احساسی تو کاشف الکرب مسیحایی عباسی تو سر تعظیم تو در پیش پدر دیدنی است طرز جنگ اوری ات وقت خطر دیدنی است چرخش تیغ به دستت چقدر دیدنی است بر لب دشمن تو اَینَ مَفر دیدنی است ایه های رجزت داغ تر از شمشیر است در کمان خم ابروت هزاران تیر است گرد باد است چنین پا به رکابت باشد دشت در سیطره ی چنگ عقابت باشد صولت مصطفوی پشت نقابت باشد لشکر سنگ دلان خانه خرابت باشد کوه با چرخش تیغت ز کمر می شکند چقدر گردش چشمان تو سر می شکند گره خورده ست نگاهت به نگاه پدرت سایه ات مثل ابالفضل پناه پدرت تیغ ابروی کجت بود سپاه پدرت رفتی و رفت به دنبال تو اه پدرت نا امیدانه نگاهی ز پی ات می دوزد دست بر اشک محاسن زده و می سوزد ای که ممسوس خدایی کمی اهسته برو پیری ام را تو عصایی کمی اهسته برو بر دلم عقده گشایی کمی اهسته برو دلبر کرب و بلایی کمی اهسته برو می روی و پدر پیر زمین خواهد خورد زخم از خنده ی این قوم لعین خواهد خورد از نسیم تن تو دشت گلستان شده است جای جای بدنت فرش بیابان شده است پدرت زائر این پیکر بی جان شده است اربن اربایی تو سهم جوانان شده است اولین داغ حرم اینه ی یاس شده ملتهب تر ز همه غیرت عباس شده 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان قدری مِیِ طهور ز ته مانده سبو بر لب زدم به نیت تر کردن گلو تا آتش و شراره آن بر دلم نشست بابى ز عشق وا شد از این دل به سوى او دیدم صداى هاتفى از غیب مى رسد أُدخل الی الحرم که شده وقت گفتگو بالا بزن به عزم تقرب تو آستین با اشک دیده وقت سحر ساز یک وضو صورت بمال بر حرم و خاکِ پاى یار تا از غبار مقدم او یابى آبرو بر مِنبرى ز تور نشین , وصفِ عشق کن بی خود ز خویش گشته فقط از على بگو امشب فقط به سوى حرم سجده جایز است مستانه رو به روى حرم سجده جایز است با یک سلامْ دل به هوایت روانه شد تسبیح اشک پاره شد و دانه دانه شد بر روى آب عکسِ ضریحى کشیده ام دریاى گریه هام عجب بى کرانه شد گشتم دخیل گوشه اى از کَشتى نجات دیدم که صاحبش پسرى ناز دانه شد از جانب بهشت نسیمى وزید و بعد با عطر سیب موى کمندِ تو شانه شد بر بوسه هاى ممتد مولا ز صورتت این روزها نبودنِ زهرا بهانه شد آهسته گفت گریه کنان اَیْنَ فاطمه؟ دردِ نبودنت به دلم جاودانه شد تو آمدى و دوباره پیمبر ظهور کرد قنداقه تو کعبه سیّارِ خانه شد نازم به این جمال و کمال و خصالِ تو عاشق کُشَ است یک سحرى شرح حالِ تو مرآتِ کبریاست جمالِ خدائى ات بَدرُ المُنیرِ عشقْ رُخِ مصطفائى ات چشم تمام اهل حرم خیره مى شود بر شکل راه رفتنِ خیر النسائى ات کردى حقوق حضرت استاد را ادا نازم به بخشش و کرمِ مجتبائى ات گم کرده راه بودم و تا خانه کریم من را کشانده جلوه نارُ القرائى ات صاحب دعا حسین , مُریدانه تا سحر دل داده پاى زمزمه ربنائى ات الگوى هر چه عابد لله مى شود با این وجود غرق به نور و خدائى ات بِیْنِ خطوط روی جبینت پُر از خداست اِبْنُ الحسینْ لیلى لیلاى کربلاست گیسو به باد مى دهى و دلبرى على پا در رکاب مى کنى و حیدرى على ابرو نهان کن از نظر خیره حسود آئینه دارِ صورت پیغمبرى على قامت نگو قیامت زهراست قامتت از بس که قد کشیده اى و محشرى على گرم طوافِ روى تو آلِ بوتراب غرق عبادتى و خدا منظرى على وصف تو این بس است که وقت تجلى ات شه زاده حرم على اکبرى على در کربلا تجلّى فتاح خیبرى همنام شهریارِ عرب حیدرى على برقِ عرق به روى تو الماسْ اکبرا ای هم نشین حضرتِ عباسْ اکبرا از باده تو مستى دلها فراهم است کارِ دلم چو زلفِ تو پیچیده دَرهَم است لشگر کشیده ام به هوا خواهى ات على این قطره اشکها چو سپاهی منظم است تو وارث تمام اولوالعزم ها شدى وصف تو امتداد رسولِ معظم است ترکیبى از حسن و حسین است رُوى تو ریحانه بهشت بگویم به تو کم است من نذر کرده ام که بمیرم براى تو خونین شدن به پاى تو سِرِّ مُحرّم است هر جا که حرفِ پیرِ جوان مُرده مى شود تصویر دست و پا زدنِ تو مجسم است بالای نعشِ تو پدرت پیر شد على دنبال تکه هاى تنت با قدى خم است دیدند همچنان بدن پاره پاره ات فریادهاى یا ولدی , نا منظم است امروز قدرتى به صدا جمع مى کند فردا تو را میانِ عبا جمع مى کند 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان ملائکه همه از خاک سر درآوردند زمینیان ز شعف , بال و پر درآوردند ز نور حیدر و زهرا , پسر درآوردند ز دشمنان و حسودان پدر درآوردند دوباره اسم علی گشته ورد هر دهنی رسیده بر دل یعقوب , بوی پیرهنی خبر دهید به عالم : حسین , بابا شد ببین چه فیض عظیمی نصیب لیلا شد جمال روی پیمبر دوباره پیدا شد و با قدوم علی خوش به حال دنیا شد به چشم های حسود مدینه لعنت باد به مردهای یهود مدینه لعنت باد جوانی ام همه نذر جوانی اش باشد نگاه من به دل آسمانی اش باشد امید من به همین میزبانی اش باشد دلم که خوش به دل و دلستانی اش باشد مدینه مشعل اکرام , میشود روشن علی اکبر و ارثی که میبرد ز حَسَن کریم بن کریم است , سفره دار است او جهان چو برکه ی ناچیز و آبشار است او نبی , علی و حسن , فاطمی تبار است او به فصل زرد خزان دلم بهار است او علی به خاک زمین , مثل آفتاب جلی است علی شبیه پیمبر , علی شبیه علی است علی به وقت نبردش شبیه عباس است به وقتِ جود , لطیف است , مثل الماس است ز نسل فاطمیون است , غنچه ی یاس است علی به حضرت زهرا عجیب حساس است علی علی به لبم مزه ی شکر دارد چقدر نام علی بر دلم اثر دارد رشادت از سر مژگان او سرازیر است به معرکه بزند , غرّشش چنان شیر است برای دشمن حیدر چو تیغ شمشیر است دلم به زلفِ علی اکبر , از ازل گیر است بکش به روی دلم تیغ را , تباهم کن بیا خودت ببَر و خوب سر به راهم کن گره فتاده به کارم , ببین گرفتارم جوانم و دو سه تا آرزو به دل دارم یکی وصال حرم , بارگاه دلدارم یکی سپردن جانم به ساحت یارم همیشه یار قدیمی ما تویی آقا رفیق خوب و صمیمی ما تویی آقا 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌