eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
899 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امام حسین (ع) من از گدایی این خانه سود میخواهم فقیر آمدم و از تو جود میخواهم من از خدا که برای تو تا دم آخر به خاک پات بیفتم سعود میخواهم و تا میان دلت باز جا کنم خود را از اسم مادرت اذن ورود میخواهم نخواستم بخدا غیرتو کسی ، که تورا از عمق جان و تمام وجود میخواهم برای اینکه به دریای لطف تو برسم شبیه ماهی گمگشته رود میخواهم تو لحظه لحظه مرا حاصلی تورا به خدا که در قیام و قعود و سجود میخواهم رقابتیست در این روضه بین گریه کنان برای گریه رفیق حسود میخواهم میان روضه خودش نعمتی ست اما من دوباره گریه به پای عمود میخواهم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مصائب شام سر حسین که در طشتی از شراب افتاد گمان کنم که به جانِ جهان عذاب افتاد سری که از روی نیزه زِ کربلا تا شام هزار مرتبه بر خاک، با شتاب افتاد سری که دامنِ زهرا همیشه مَهدش بود به زیر نعلِ سوارانِ بَد رکاب افتاد تنور و دِیر و سرِ نیزه و کُنون هم طشت چه رنگ ها که به رخسارِ آفتاب افتاد به بوسه گاهِ نبی چوبِ خیزران می خورد به سرزنان به زمین دختِ بوتراب افتاد توان نداشت که گوید مرا بلند کنید دگر برای همیشه زِ پا رُباب افتاد مُخدّرات زِ بس چنگ می زدند به رخ کسی ندید! ولی از همه نقاب افتاد رقیّه دید که صَد رشته شد لبِ بابا که نیمه شب به خرابه دگر زِ تاب افتاد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مصائب شام چنان به جای تو در هر کجا سخن گویم که خلق جزتو نبیند تجلی از سویم به جنگ آمده ام با کلام چون تیغم حمایلم شده این ریسمانِ بازویم به جز تو کس نتواند مرا اسیر کند اگر اسیر شدم راه عشق می پویم اگر چه شیرم و در بند کس نمی مانم به دام شیر نگاهت شبیه آهویم چنان حجاب گرفتم کسی مرا نشناخت که گرد پیری از غم نشسته بر رویم سیه ز بارش سنگ است هر کجا درشام (هلال عیددر آن ابر تیره می جویم ) توسنگ خوردی و با سنگ من زمین خوردم مگر ز لاله سنگی دمی تو را بویم اگر ز بزم جفا تا خرابه میگریم مسیر آمدنت را به گریه می شویم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امام حسین (ع) کِی می‌شود که از ما تنها خدا بماند این غیرها بریزند از ما خدا بماند من هرچه میکشم از دست همین من است و ای کاش من نماند اما خدا بماند آنجا که بی رفیقی آنجا که نااُمیدی وقتی کسی نماند آنجا خدا بماند او را اگر بیابی جز او مگر بیابی باید که دل بِروبی تا با خدا بماند از “باخدا” خداجو ، از “بی‌خدا” بپرهیز جان در تلاطمِ غَم با ناخدا بماند چیزی به غیر دریا این موجها نباشند نه موج ماند و نه دریا ، خدا بماند اینسو نوشته برگِ جنگل خدا فقط هست آنسو نوشته ریگِ صحرا خدا بماند این وحدت است با او این کثرت است یا او یا هو بگو هوالهو گو تا خدا بماند در کربلا چنین گفت در جمعِ پاکبازان چیزی نماند از ما الا خدا بماند “این راه را نهایت صورت کجا توان بست” جایی که ما نباشیم تنها خدا بماند 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح و مناجات امام زمان (عج) بار دیگر آمدم آیا قبولم میکنی؟ من همانم, بنده ی رسوا, قبولم میکنی؟ بی حیایی کرده ام شرمنده ام حالا بگو روی می گردانی از من یا قبولم میکنی؟ بد گره افتاده بر کارم که دورم از شما خسته هستم مانده ام تنها قبولم میکنی؟ چون که شد تیره دل من با خطا پشت خطا آمدم پاکش کنی دل را قبولم میکنی؟ ای که پیش نوکران خود نکردی هیچ وقت معصیتهای مرا افشا قبولم میکنی؟ میدهم از امشب آقا قول مردانه به تو تا شوم یک عبد با تقوا قبولم میکنی؟ زندگی سخت است بی تو التماست میکنم جان بی بی حضرت زهرا قبولم میکنی؟ من برای حفظ دین و پرچم این روضه ها جان خود را میکنم اهدا قبولم میکنی؟ ازتو میخواهم شب جمعه برات کربلا تا بیایم باز پایینْ پا قبولم میکنی؟ 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح و مناجات امام زمان (عج) آن درد می اَرزد که درمانش تو باشی آن هجر می چَسبد که پایانش تو باشی دل آرزو دارد در این تاریکیِ محض یک شب بیایی ماهِ تابانش تو باشی روحی که در سردرگُمی ها در عذاب است آرامش حالِ پریشانش تو باشی یک عُمر مانده مُنتظر، پیرِ محلّه یک دَم ببیند پیشِ چشمانش تو باشی دل می خورَد حسرت به حالِ آن جُذامی وقتی فقط هم لُقمه ی نانش تو باشی حالا برایت روضه ای می خوانم آقا آن روضه که عُمریست گریانش تو باشی دختر به بابا گفت؛ “بابای عزیزم بد نیست ویرانه، چو مهمانش تو باشی بد نیست، حتّی شام هم خوب است بی شام! اما به شرطی که پدرجانش تو باشی تو چوب خوردی، دخترت زخم زبان خورد من غصّه خوردم، عمّه هم سنگ از سنان خورد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مصائب شام خدا بخیر کند باز ازدحام شده زمان روضه جانسوز شهر شام شده تمام شهر برای نظاره جمع شدند عذاب حضرت زینب نگاه عام شده یهودیان به تلافی خیبر آمده اند زمان سنگ زدن وقت انتقام شده تمام صورت آقا بروی نی خون است سرش شکسته ز بس هتک احترام شده خدا کند که نباشد درست این روضه عقلیه وارد بر مجلس حرام شده چه شد امام به گریه سه بار گفت الشام؟! تمام روضه خلاصه دراین کلام شده 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مصائب شام به روی نیزه دلواپس؛ میایی پا به پایِ من فدایِ چشم های تو! نکن گریه برایِ من برای اولین بار است بی تو میروم جایی اگر منزل به منزل میشود غم آشنایِ من نشسته بر دلم داغت، شده از آهِ پی در پی؛ شبیه خیمه های سوخته، حال و هوایِ من به دستِ ساربان هر لحظه می بینم عقیقت را همان که بارها با آن اجابت شد دعایِ من نمی گوید کسی در قافله پیش ِ رباب از آب ولیکن حرمله(لع) لاجرعه می نوشد! خدایِ من… دلم خون است امّا خنجرش را شمر(لع) آورده تمام ِ راه را با خنده، پیش چشم هایِ من سپر بودم برای او، زمین خوردم! به جبرانش… رقیه(س) آمد و با گریه فوراً شد عصایِ من بیا دورم کن از اینجا، میان خیلِ نامحرم؛ سرِ بازار، در أنظار، هرگز نیست جایِ من دعایم کن! بلایای جدیدی پیش ِ رو دارم دعایم کن که این «شام» است؛ اصلِ کربلایِ من! 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مصائب شام دم دروازه ساعات خدا رحم کند به دلِ عمه سادات خدا رحم کند محملم پرده ندارد مددی یا ستّار حاجتم وقت مناجات خدا رحم کند چشم من تار شده ، یا تو به هم ریخته ای گریه دار است ملاقات خدا رحم کند کو علمدار حرم ؟ آبرویم در خطر است وسط این همه الوات خدا رحم کند سَرِ بازار به انگشتْ نشانم دادند رد شدم با چه مکافات خدا رحم کند به همان خنجر کُنْدی که تو را زَجْرَت داد می کند شِمْر مُباهات خدا رحم کند سرت از نیزه زمین خورد دلم ریخت حسین زیر پا رفتی ؟ به لبهات ْ خدا رحم کند نیزه نیزه شده از بس گلویِ پاره تو گُم شدی بین جراحات خدا رحم کند به حرم چون لبِ تو چوبِ حراجی زده اند تا نمیرم ز بلیّات خدا رحم کند چشم یک شهر به دنبال کنیز است حسین تا کنم حفظ امانات خدا رحم کند چانه می زد سَرِ گهواره یکی پیش رباب بهر تسکین مصیبات خدا رحم کند 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مصائب شام سرت از روی نی با هر تکانی ساده می افتد بدون سنگ بازی هم گهی بر جاده می افتد تمام قافله را بهت خواهد برد وقتی که نگاه دخترت بر این سر افتاده می افتد نسیم از بین گیسوی تو رد شد قلب من لرزید نگاهت کی عزیزم بر من دلداده می افتد؟ صدایت را مفسر با سکوتی تلخ پنهان کن اگر نه کار لبهایت به طشت و باده می افتد حواس چشم هایت را به من ده سایه ی چشمم اگر نه چشم تو بر نیزه ی شهزاده می افتد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مصائب شام به وقت خطبه خوانی مثل حیدر می شود زینب به هفده معجزه بر نی پیمبر می شود زینب من از نامش که زینت بر علی گشته ست فهمیدم زمانی زینت الله اکبر می شود زینب زمین باید بگردد تا ابد دور چنین بیتی که درآن مادرش زهرا و دختر می شود زینب سه تا آیه سه دفعه مادری پیش سه تا حُجت به علم جَفْر، اینجا شرح کوثر می شود زینب حُباب دور مصباح الهدی چون می شود عباس؛ به کشتی نجات خَلق لَنگَر می‌ شود زینب خودش یک لشکر است از کربلا تا شام، دروقتش؛ دل آور، جنگ آور، آب آور می شود زینب به این نکته توجه کن اگر که در وفاداری؛ برادر می شود عباس، خواهر می شود زینب پس از حیدر اگر بابا، پس از زهرا اگر مادر پس از عباس هم قطعا برادر می شود زینب همانگونه که از اول به یادش مانده از کوچه دم آخر میان خیمه مادر می شود زینب دوتا روح است دریک جسم وقت بوسه از حنجر که یک آن فاطمه یک آن دیگر می شود زینب 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مصائب شام بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را بیا و گرم کُن از چهره‌ات شبِ ما را “من و جُدا شدن از کویِ تو خدا نکند” که بی حرم چه کُنَم غصه‌های فردا را خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را به موجِ سینه زنانت قسم به نامِ توام که بُرده گریه‌یِ ما آبرویِ دریا را گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم به یک نگاهِ کریمانه‌ات دو دنیا را مرا بِبَر بِچِشَم زیرِ پا مغیلان را مرا بِبَر که ببینم به نیزه سرها را خدا کند که بیایی شبی به روضه‌یِ ما شنیده‌ام که به سَر سَرزَدی کلیسا را خوشا به پنجه‌ی راهب که شانه‌ات میزد به آنکه بُرد دلِ راهبانِ ترسا را به پیر‌مردِ غریبی که شُست گیسویت گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را خوشا به بزم عزاخانه‌اش که تا دَمِ صبح شنید پیشِ سرَت روضه‌هایِ زهرا را چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من چرا نشاند به خون این دو چشمِ زیبا را چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت؟ چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را؟ به رویِ نیزه سَرَت بود و خیمه‌ها میسوخت رسید شعله و زلفِ تو در هوا میسوخت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌