✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
هر دلی تا بری از لذت عصیان نشود
منزل آخرتش روضه ی رضوان نشود
به حریم رضوی تا به ابد ره نبرد
آنکه سر گشته چو آهوی خراسان نشود
مدعی را تو بگو هیچ کسی مثل رضا
مالک ملک دل ملت ایران نشود
مهر تآیید ندارد ز رضا روز جزا
مثل رهبر چو کسی خادم قرآن نشود
آن غریب الغربایی که به غربت می گفت
ماه هم همسفر شام غریبان نشود
جز به زهری که به اعماق جگر شعله زند
درد غربت زدگان آه که درمان نشود
با لب تشنه زنم پرپر و جان می بازم
بعد از این محتضری کاش که عطشان نشود
#شهادت_علی_بن_موسی_الرضا_ع
#سيدمحمد_ميرهاشمي
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
هر چند ناتوان شدی اما ز پا نیفت
ای هشتمین عزیز، عزیز خدا نیفت
می ترسم آن که در بریزد به پهلویت
باشد ز پا بیفت ولی بی هوا نیفت
کوچه به آل فاطمه خیری نداشته
دیوار را بگیر و در این کوچه ها نیفت
مردم میان شهر تماشات می کنند
این بار را به خاطر زهرا بیا نیفت
دامان هیچ کس به سرت سر نمی زند
حالا که نیست خواهر تو پس ز پا نیفت
تکه حصیر خویش از این حجره جمع کن
اما به یاد نیمه شب بوریا نیفت
ای وای اگر به کرببلا بوریا نبود
راهی برای دفن شه کربلا نبود
#شهادت_علی_بن_موسی_الرضا_ع
#علی_اکبر_لطیفیان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
آخر صفر
فصل عزا و اشک دمادم تمام شد
باز این چه شورش استُ چه ماتم تمام شد
پیراهن سیاه دلم گریه می کند
من زنده ام به گریه بر او، غم تمام شد
در این دو ماه چشم من از باده خیس بود
فصل عزای عالم و آدم تمام شد
امسال هم بهار دل ما دو ماه بود
دیگر بهار بیرق و پرچم تمام شد
دیشب دلم گرفت، غرورم شکسته شد
پرچم که رفت بارش نم نم تمام شد
یادش بخیر روز دهم ناله ها زدیم
دیشب به بعد خاطره هایم تمام شد
یادم نمی رود دل خون سه ساله را
سیلی که خورد گفت: سه سالم تمام شد
وقتی کتیبه های دلم جمع می شوند
یعنی زمان عفو گناهم تمام شد
در پستوی دلم همه راجمع می کنم
مشکی در آورید صفر هم تمام شد
#پایان_محرم_صفر
#مهدی_نظری
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
آخر صفر
ماه صفر تمام شد اما عزا بپاست
این هفته هفته ی غم اولاد مصطفاست
جایِ غدیر را سخن دشمنان گرفت
این بدعتی که شد خودش آغاز ماجراست
راه سخیفِ اهل سقیفه شروع شد
پایانِ کار، خانه نشینیِ مرتضاست
با مهرِ حیدر است که عالم بنا شده
دنیای بی ولای علی پوچ و بی بهاست
بیعت نکرد بیتِ علی با خلیفه ای
راه غدیر و راه سقیفه ز هم جداست
دشمن سه بار حمله بر این خانه کرده است
بیتی که داغدار غم ختم الانبیاست
یا صاحب الزمان نظری کن به پشت در
این مادر شماست که در بین شعله هاست
محسن به پشت در به چه جرمی شهید شد؟!
قلب امام عصر بر این غصه مبتلاست
ای وای از غلاف... مرا می کشد همین...
...ردی که روی بازوی ریحانه ی خداست
کوچه مقدّم است به گودال قتلگاه
زیرا مدینه نقطه ی آغاز کربلا است
#پایان_محرم_صفر
#محمدجواد_شیرازی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
آخر صفر
اندازه دو ماه عزا غم گرفته ام
چشمم گواه این دل ماتم گرفته ام
پیراهن سیاه تنم را شب فراق
بر سینه ام نهاده و محکم گرفته ام
صاحب عزا بیا که سراغ تو را دو ماه
با قطره های جاری اشکم گرفته ام
یک روز مثل چشم تو خون گریه می کند
این دیده های ابری شبنم گرفته ام
هر روز پا به پای تو در بین روضه ها
با نوحه خوان هیئتمان دم گرفته ام
تا فاطمیه دست دلم را رها مکن
من با غم تو انس دمادم گرفته ام
امشب بیا و کرب و بلای مرا بده
دست دخیل بر نخ پرچم گرفته ام
این عطر کربلاست که از مشهد الرضاست
امشب دوباره شور محرم گرفته ام
#پایان_محرم_صفر
#محمد_بیابانی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
چون سرو که بر زمین فتاد افتادی
دلتنگ شدی یاد جواد افتادی
مانند علی که سمت زهرا میرفت
بر روی زمین تو هم زیاد افتادی
مامون چه نمود و تو چه دیدی ای وای
کاین گونه به حجرهات رسیدی ای وای
فهمید اباصلت چه آمد به سرت
تا دید عبا به سر کشیدی ای وای
از بس که به حجره تو غریب آمدهای
گردید بدل حجره به ماتمکدهای
تا جان بدهی به خاک مانند حسین
فرش کف حجره را کناری زدهای
#شهادت_علی_بن_موسی_الرضا_ع
#مهدی_مقیمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مدح امام رضا (ع)
خدای مهربانیهاست سلطانی که من دارم
فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم
کنارش ذرهی ناچیز چون خورشید میتابد
ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم
نمک پروردهی دریای جودش بودهام عمری
پر است از شور احسانش نمکدانی که من دارم
همیشه رو به گنبد با خدای خود سخن گفتم
همیشه در حرم محکم شد ایمانی که من دارم
نسیم رحمتش، بار گناه از دوش بردارد
به آهی کاه گردد کوه عصیانی که من دارم
به لطف گندمی که دادهام دست کبوترها
دگر خالی نماند سفرهی نانی که من دارم
چه فرقی میکند آهو، کبوتر یا که سگ باشم
که او بیاعتنا باشد به عنوانی که من دارم
به وقت مرگ میآید به بالینم یقین دارم
شروع وعدههای اوست پایانی که من دارم
#شهادت_علی_بن_موسی_الرضا_ع
#علی_ذوالقدر
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
از دل کفر تا که بیرون زد
همه دیدند عبا به سر دارد
گاه بر خاک کوچه میافتد
زیر لب ناله از جگر دارد
کوچهها را یکییکی طی کرد
عرق سرد از جبین میریخت
عطر زهرا به کوچه میپیچید
گل اشکش که بر زمین میریخت
راه خانه نداشت فاصلهای
راه کوتاه، شد چه طولانی
خسته بود و نفسنفس میزد
رفت تا خانه با پریشانی
با چه زحمت به خانهاش آمد
همگی آمدند استقبال
خم به ابرو نداشت با اینکه...
در دل کوچه رفته بود از حال
خادمی گفت با پریشانی
زردی چهرهی شما از چیست؟
با نگاهی به خادمش فرمود
نگرانم نباش چیزی نیست
از درون سوخت و صبوری کرد
تا غلامان همه غذا خوردند
تا طعام همه تمام شود
منتظر ماند و سفره را بردند
همهی عمر این چنین زهری
دل تاریخ هم ندارد یاد
تا که از حجرهاش همه رفتند
ناله کرد و بر زمین افتاد
نتوانست بهر آتش دل
از زمین ظرف آب بردارد
هیچ کس درد او نمیفهمد
از دلش مجتبی خبر دارد
بسکه در حجرهاش به خود پیچید
کمرش مثل مادرش تا شد
نالهای زد کجایی ای پسرم
چشم بر هم زد و دری وا شد
آمد از راه کودکی گریان
سر او را گرفت بر دامن
گفت بابا منم جواد شما
جان مادر سخن بگو با من
پسرم! هست آرزوی پدر
که بیاید پسر به بالینش
گریه کن بر غم علی اکبر
که نشسته پدر به بالینش
جد ما را میان کرب و بلا
دشمن بیحیا مکرر کشت
در دل علقمه شهیدش کرد
در کنار علی اکبر کشت
#شهادت_علی_بن_موسی_الرضا_ع
#مجتبی_شکریان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام رضا (ع)
زِ درد بال و پری زد ولی پرش اُفتاد
میان کوچه عبایِ مطهرش اُفتاد
دوباره کوچهی باریک و سنگهایِ زمین
مواظب است نیافتد که آخرش اُفتاد
نهاده است به دیوار شانههایش را
اگر چه تکیه زده باز پیکرش اُفتاد
بلند شد به سرِ زانویَش، زمین نخورَد
چه کرده زَهر که اینبار با سرش اُفتاد
نشد صدا بزند یک نَفَس جوادش را
که کارِ او به نَفَسهایِ آخرش اُفتاد
رسید یک طرفِ حجره و زمین غلطید
دُرست مادرِ او سمتِ دیگرش اُفتاد
نبود طَشت به پیشش ولی یقین دارم
که تِکههایِ جگر در برابرش اُفتاد
گِریست دامنش از پارهی جگر پُر شد
که یادِ خاطرهی گریهآورش اُفتاد
تمامِ حجره پُر از روضههای محسن بود
همینکه خانه پُر از شعله شد دَرَش اُفتاد
شکسته شد در و یک ضربه میخ را هول داد
همینکه محسنش اُفتاد مادرش اُفتاد
**
رسید کاسهیِ آبی حسین گفت حسین
دوباره لرزه به لبهای مضطرش اُفتاد
حرامزادهای آمد به سینهاش پا زد
در آن طرف سرِ گودال خواهرش اُفتاد
چه سخت شد، اثر بوسه از گلو نگذاشت
که شمر از نَفَس افتاد، خنجرش اُفتاد
یکی دو تا... نه خدایا دوازده ضربه
میان پنجه سری ماند و حنجرش اُفتاد
#شهادت_علی_بن_موسی_الرضا_ع
#حسن_لطفی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام حسن عسگری(ع)
باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد
وقتی که با تو اینچنین نامهربان باشد
ای کاش که من نیز امشب زائرت بودم
جایی که فرزندت در آنجا روضه خوان باشد
دريايي از درد و غريبي موج خواهد زد
پای حسن هرگاه جایی درمیان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
سقف مزارت هم زمانی آسمان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
وضعت میان خانه چون زندانیان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
خون دلت از کنج لب هایت روان باشد
آری حسن بودی ولی هرگز ندیدی که
گلبرگ روی مادرت چون ارغوان باشد
سخت است تشنه باشی و لب های لرزانت
حتی برای آب خوردن ناتوان باشد
هنگام برخورد لبت با کاسه ی آب است
وقت گریز روضه های خیزران باشد
#شهادت_امام_حسن_عسگری_ع
#محمدعلی_بیابانی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام حسن عسگری(ع)
آن کعبه ای که صاحب کعبه دچارش شد
قسمت نشد حاجی شود، حق بی قرارش شد
یک روز بین شیرها الله اکبر گفت
شیر درنده محو او گشت و دچارش شد
اسب چموشی را لگام انداخت...نازش کرد...
آن اسب رامش شد، سپس آقا سوارش شد
وقتی سه سال آقای ما در بین زندان بود
یعنی سه سالِ سخت، غربت... یارِ غارش شد
در روزها، در کنج زندان روزه داری کرد
شب ها مناجات و نماز و گریه کارش شد
گرچه دل تاریک و سنگی داشت زندان بان
آقا دعایش کرد تا تقوا نثارش شد
تا معتمد فهمید با زندان حریفش نیست
با جام زهری سویش آمد... سفره دارش شد
مسموم شد آقا، میان حجره اش افتاد
بر خاک چنگی می زد و دلتنگ یارش شد
از تشنگی آبی طلب کرد از غلام اما
مانع ز نوشیدن دو دست رعشه دارش شد
شکر خدا فرزندش آمد این دم آخر
دیدار رویش روزی چشمان تارش شد
این جا امام عسگری در بین این حجره...
...جان کندنش بر روی پایِ یادگارش شد
در کربلا اما همین که جد او افتاد
قاتل به روی سینه، یارِ احتضارش شد
رحمی به کهنه جامه اش حتی نکردند و...
...دست کسی غارتگر آن یادگارش شد
سالار زینب را میان خون رها کردند
گرمای سوزانِ بیابان سایه سارش شد
زینب اسیری رفت و جای یک کفن آخر...
...تکه حصیری بر تن شاه و نگارش شد
#شهادت_امام_حسن_عسگری_ع
#محمدجواد_شیرازی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه امام حسن عسگری(ع)
آقای سامرا چقدر ناتوان شدی
خیلی شبیه مادر خود قدکمان شدی
عمری اسیر طعنه و زخم زبان شدی
تبعیدی مجاور یک پادگان شدی
آه ای بهار زرد و خزانی تو میروی
چون مادرت زمان جوانی تو میروی
دور از مدینه حضرت جانان چه میکنی؟
یوسف،جدا ز خیمه کنعان چه میکنی
تنها غریب گوشه زندان چه میکنی
ابن الرضا به حلقه شیران چه میکنی
حتی درندگان به تو تعظیم میکنند
اینجا تو را نیامده تکریم میکنند
دور از مدینه ای سفرت سخت میگذشت
ای آسمان به بال و پرت سخت میگذشت
باگریه ها به چشم ترت سخت میگذشت
آقا چقدر بر جگرت سخت میگذشت
بغصی شکسته داری و فریاد کوچه ای
هی میخوری زمین و ولی یاد کوچه ای
گرچه غریب بودی و کس سوی تو نرفت
شکرخدا که میخ به پهلوی تو نرفت
شعله سراغ پیچش گیسوی تو نرفت
اینجا غلاف بر روی بازوی تو نرفت
آتش کسی به خرمن نیلوفرت نزد
اینجا کشیده کس به روی همسرت نزد
تو ضعف میکنی پسرت گریه میکند
مهدی رسیده و به برت گریه میکنند
خاکی شده است موی سرت گریه میکند
این ظرف آب بر جگرت گریه میکند
برروی دامن پسرت دست و پا مزن
اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن
آقا سلام بر تو و دریای تشنه ات
این کاسه میخورد روی لبهای تشنه ات
یاد حسین می دمد از نای تشنه ات
دادی سلام بر لب بابای تشنه ات
خونابه گرچه از دهنت ریخته شده
آلاله روی پیرهنت ریخته شده
شکرخدا که لعل لبت خیزران نخورد
شکرخدا که روی گلویت سنان نخورد
چکمه به روی پیکرتو بی امان نخورد
سرنیزه ای نیامد و روی دهان نخورد
شکرخدا که تو کفنی داشتی حسن
بر جسم خویش پیرهنی داشتی حسن
بی تو وقار خواهر تو مستدام ماند
با احترام آمد و با احترام ماند
پوشیده از نگاه خواص و عوام ماند
وای از زنی که در وسط ازدحام ماند...
احساس های خواهری اش لطمه خورده بود
حتی غرور روسری اش لطمه خورده بود
#شهادت_امام_حسن_عسگری_ع
#محمدجواد_پرچمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir