عکس رنگی از مری!

واقعا مردم ما مثل حاکمیت فکر می‌کنند!؟ برای خیلی‌ها واضح است! برای خیلی‌هایمان سخت است که بپذیریم فاصله‌ی میان مردم و حاکمیت را. من باور نمی‌کنم و باور هم ندارم که همه‌ی مردم از تفکر انقلابی برگشته باشند، ولی مطمئنم این‌هایی که در شهر می‌بینم، آن هم در مشهدِ متفاوت، به ظواهر احکام اسلامی هم اعتقادی ندارند و این کشف جاذبه نیست و روشن تر از خورشید! اما اینکه فارغ از پیوستگی اقتصاد و فرهنگ، بدون نگاه به دغدغه های اقتصادی و بی‌پولی و حسادت اقتصادی مردم نسبت به خارج‌نشین ها، چه کسی بناست بفهمد و بیان کند که بنیان های فکری مردم چیزی دیگر است؟ مردمی که من ازیشان سخن می‌گویم،می‌رقصند، نماز نمی‌خوانند، قرآن هم، محرم نامحرمی ندارند، ولی اسمهایشان اسلامی‌ست! به مادرشان احترام می‌گذارند، برای تربیت بچه‌شان انرژی می‌گذارند، با ادب حرف میزنند، ماهواره دارند ولی پورن نمی‌بینند! رگه های اخلاقی دارند ولی متفاوت از اسلام، قطعا با حاکمیت زاویه دارند، میدانند که کاری نمیتوانند با حکومت بکنند ولی برایشان فرقی هم نمی‌کند چه کسی حاکم باشد! به اندازه ای که برای جریمه حجاب لج میکنند برای جریمه سرعت غیر مجاز لج نمی‌کنند. من نمیدانم وقتی گزینش ازشان سوال احکام میپرسد چطور جواب می‌دهند ولی قطعا سینه ‌شان ازین فشار تنگ می‌شود! و خیلی ویژگیهای دیگر که دوست دارم بگویمشان دارند! این‌ها مردم اند، لااقل آن هایی که خاطرم جمع است دیگر از اسم اسلام منزجر شده‌اند، قطعا و قطعا و قطعا وقتی بخواهی از کلیشه های لفظی اسلامی در مقابلشان استفاده کنی رو برمی‌گردانند! ای هادیان ای مربیان ای مسلمانان دلسوز ای خون به دل شده ها ای خواهران ای برادران به داد اسلام برسید به داد این مردم غرق در طوفان مدرنیته و اینستاگرام و بی هدفی و بی خدایی و سلبریتی-خدایی برسید! ولی فقط با اخلاق خوش، حرف نزنید، امر به معروف و نهی از منکر نکنید، به حجابشان کار نگیرید، کلا فکر کنید طرف مسلمان نیست، یهودی است چه میدانم فکر کنید الان صدر اسلام است و از دینتان حرف بزنید به چارمیختان می‌کشند کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم لسان اسلامی در این زمانه غیر السنتکم است والعاقبة للمتقین

خلاصه ۴ جلسه گفتگوی مفصل پیرامون سوریه در یک جمله: از جنبشی که پشتش عربستان و امارات و قطر و اردن هستند[بودند]، دموکراسی خارج نمی‌شود! #هادی_معصومی_زارع #علی_علیزاده #جدال

اندک اندک که هضم کنم و برایم جابیافتد بیشتر خواهم نوشت که از این ۹ ساعت گفتگوی تخصصی و صادقانه درباره سوریه و منطقه و محور مقاومت چه چیزهایی آموختم. عجالتا به دوستان اهل تحقیق و تدقیق توصیه می‌کنم که این گفتگو را بشنوید، در وقت های آزادتان، برای من چند روز طول کشید، برای شما حتی اگر یک ماه هم طول بکشد، باز می ارزد که یک دوره کوتاه و البته متنوع علوم سیاسی و تاریخ معاصر را در ۹ساعت بشنوید و بعد ببینید چه حالی پیدا کنید!

۱.معنای مدافع حرم در ذهن من فراتر رفت! مساله فقط دفاع از ساختمان و قبور و اماکن مقدسه دمشق نبوده، مساله واقعا به اسارت رفتن و کنیزی و قتل عام و تکرار عصر عاشورا بوده است! تاریخ چند سده اخیر و کاری که با علوی‌ها در سوره کرده اند، شاهد این مدعاست...

۲. تا کنون هیچ سوالی درباره مساله سوریه و حواشی اطراف آن برایم مطرح نشده بود، که این موضوع سرچشمه گرفته از اعتماد بی حد سالهای نوجوانی ام به سیستم بود. حالا که نگاهم انتقادی شده است، بیشتر با موضوعات مختلف کلنجار می‌روم و گاهی هم چنین موضوعاتی مثل همین سوریه از دستم در می‌رود. در تحلیل اتفاقات، کتابی که اخیرا خوانده و در اینجا هم معرفی‌‌اش کرده‌ام و همچنین مصاحبه دکتر معصومی به من آموخت که باید جریان شناسی کرد! شاید خیلی بدیهی باشد ولی من واقعا درک نمی‌کردم ضرورت جریان شناسی را یا خوشبینانه دسترسی نداشتم تا معنای آن را بفهمم. شناخت جریان های اثرگذار در منطقه غرب آسیا از بنیانی ترین کارها برای شناخت منطقه و تحلیل اتفاقات است! و در جای جای سخنان دکتر زارع به اثر فلان جریان و فعالیت بهمان جریان در سوریه اشاره می‌شود. مردم سوریه، حزب بعث(حافظ اسد و اطرافیان او و حرس القدیم)، سعودی و امارات، اخوان المسلمین و ترکیه، محور مقاومت، امریکا و اسرائیل شاید ساده ترین تقسیم بندی نیروهای متضاد اثرگذار در سوریه بوده و هستند.

چند روز پیش با یک‌پزشک تاجیک تبار افغانستانی گپ می‌زدم؛ او به تازگی گشتی در افغانستان زده است. من از حرف‌های دکتر رضایی فهمیدم که مردم افغانستان از سیطره طالبان ناراضی نیستند، گرچه شرایط افغانستان آتش زیرخاکستر است ولی این وضعیت خاکستری به علت پایان یافتن هرج و مرج حکومت قبلی قابل قبول است. بعلاوه او از شکاف فرهنگی عظیمی بین شهر و روستا گفت، به طوریکه اگر سروصدایی به علت مثلا مدرسه نرفتن دختران در رسانه ها و کابل و هرات شنیده می‌شود، در روستاها ازین اتفاق راضی هم هستند! این یعنی زمینه پذیرش طالبان در مردم هست و بنابراین طالبانی که اکنون دیپلماسی می‌فهمد و مردمدار شده، ماندگار تر هم شده است! در ادارات دولتی افغانستان با تاجیک ها و غیرپتشون ها برخورد متفاوتی می‌شود، جمشید رضایی می‌گوید که کار ما را زودتر راه می‌اندازند و این برخورد متفاوت علتی جز غیرافغانستانی پنداشتن ما ندارد!‌

شیخ فتح الله خیلی نا آروم بود و گریه می‌کرد، براش میو میو کردم دیگه گریه نکرد...

بعله من از جمیع امت اسلامی عاجزانه تقاضا دارم اگر همچین اسمی رو بچتون میذارید لااقل ناخوناشو لاک قرمز نزنید😊☺️

السلام علی من جعل الله الشفاء فی تربته... سلام بر او که خدا، شفا را در خاکش نهاده است مُهرش توی جیبش جا مانده بود، برای من🙂

دی‌شب یه بیمار آوردن با ۹ نفر همراهی! در این‌جور موارد بیمار احساس غریبی نمیکنه درست! ولی حقیقتا کادر درمان احساس خفگی میکنن🤷‍♂

خداحافظ✋ به امید دیدار در سالهای بعد😔 ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم