eitaa logo
خاکریز
418 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
3.4هزار ویدیو
53 فایل
خاکریز، یک جبهه است جبهه‌ای برای کمک به تحلیل بچه‌های انقلاب، در حمله همه‌جانبه علیه دین، نظام و هیاهوهای رسانه‌ای ارتباط با مدیر : https://eitaa.com/Saeid2846
مشاهده در ایتا
دانلود
یک ‏ای چشم تو بیمار گرفتار گرفتار برخیز چه پیش آمده این بار علمدار گیریم که دست و علم و مشک بیفتد برخیز فدای سرت انگار نه انگار @jebhetarom
8.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت... @jebhetarom
⭕️ طوفان توئیتری بین المللی عاشورا ▪️امام مهدی (علیه السلام) هنگام ظهور خود را با جدشان حسین (علیه السلام) معرفی میکند و تلاش برای معرفی امام حسین علیه السلام، تلاش برای زمینه سازی ظهور است. 🗓 شنبه ٨شهریور ساعت ٢٢ الی یکشنبه ٩ شهریور ساعت ١۴ 👈 از همین الآن نوشته ها، کلیپ ها و عکس نوشته و توییت هایتان را به زبان‌های پر تکلم، با این هشتگ‌ ها آماده کنید: #️⃣ #️⃣ ‼️ به طرز نوشتن هشتگ ها دقت فرمایید و برای جلوگیری از خطا حتما هشتگ ها را کپی کنید. با محوریت : 1️⃣ عاشورا، معیار تشخیص اسلام حقیقی از اسلام منحرف (اسلام تکفیری و اسلام آمریکایی) 2️⃣ عاشورا تجلی گاه اخلاقیات (فداکاری ها، گذشت ها، رشادت ها، و تقابل نهایت خوبی ها و نهایت بدی ها با یکدیگر) ⭕️ یا حسین فاطمیون ◾️◾️◾️ @fatemiyunetarom @seshanbemahdavitarom @jebhetarom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مداحی ظهر تاسوعای محمود کریمی در کوره‌های آجرپزی اطراف تهران @jebhetarom
عاقبت منفورترین چهره‌های واقعه کربلا... @jebhetarom
💠داستان ازدواج نانوای جوان روستای چِهر فقط با ۱۰۰ تومان!💠 🔰بعید می‌دانم باور کنید، ولی من دیشب جوان ۲۷ساله‌ای را دیدم که هشت سال پیش و در حالی که ۱۰۰ تومان بیشتر نداشته، ازدواج کرده است. نمی‌دانم، شاید خودم هم اگر از نزدیک او و خانه و زندگی‌اش را نمی‌دیدم، باورم نمی‌شد. 🔰صادق، همان راننده آرام و مهربانی است که این شب‌ها مرا برای سخنرانی، از به می‌بَرَد. دیشب وقتی راه افتادیم از من پرسید "دوست دارم داستان ازدواجش را بشنوم" و وقتی پاسخ مثبت مرا شنید، شروع کرد. 🔰شروع قصه ازدواج صادق، با یک سؤال بود: "حاجاقا، به نظرت من وقتی تصمیم گرفتم برم خواستگاری، چقدر پول داشتم؟" من که حالت و لحن سؤال صادق را شنیدم، متوجه شدم رقم باید خیلی پایین باشد. با توجه به اینکه تاریخ ازدواجش هشت سال قبل بود، کمترین رقمی را که‌می‌شد، گفتم: ۵۰ هزار تومان! 🔰صادق خندید و گفت: "خیلی زیاد گفتی حاجاقا" و وقتی نگاه متعجب من را دید، ادامه داد: " فقط ۱۰۰ تومان داشتم". خندیدم و گفتم: "۱۰۰هزار تومان که بیشتره صادق!" این بار پوزخندی زد و گفت: "من روزی که تصمیم گرفتم ازدواج کنم، در حال تحصیل در پیش‌دانشگاهی بودم؛ تمام دارایی‌ام هم یک سکه ۱۰۰ تومانی ته جیبم بود". 🔰ادامه ماجرا را از زبان خود صادق بخوانید: مدتی بود که خیلی تحت فشار بودم و می‌ترسیدم به گناه بیفتم. بالأخره یک روز تصمیم خودم رو گرفتم. وقتی از مدرسه برگشتم، رفتم سراغ برادر بزرگم و گفتم من می‌خوام ازدواج کنم. برادرم که اوضاع خانواده و من رو می‌دونست، مخالفت کرد و گفت باید صبر کنی تا چند سال بعد شرایط فراهم بشه. ولی من براش توضیح دادم که من الآن در فشارم و چند سال دیگه که کار از کار بگذره و آلوده بشم، دیگه ازدواجم فایده نداره. برادرم چون مقید و مذهبیه، قبول کرد و قرار شد پدر و مادرم و بقیه رو راضی کنه. من رفتم توی حیاط که ناگهان در خانه به صدا درآمد؛ یک نیازمند بود. دست کردم توی جیبم و اون سکه ۱۰۰ تومنی رو دادم بهش. بعد هم رو به آسمان کردم و گفتم: خدایا، من همه دارایی مو دادم به بنده نیازمند تو؛ تو هم این بنده نیازمندت رو کمک کن. 🔰صادق قصه‌اش را کامل تعریف کرد، ولی برای من و شما همین قدر کافی است که بدانیم او دو ماه بعد از خواستگاری ازدواج کرد و حالا یک دختر پنج ساله دارد. همه زندگی‌اش دو اتاق در حیاط خانه پدرش است و یک پیکان سفید مدل ۸۱، ولی راضی است. نه اینکه برای بهتر شدن اوضاع مالی‌اش تلاش نکند، ولی به جای گلایه از خدا، به او توکل دارد؛ همان چیزی که از روز اول خواستگاری‌اش داشته است. سفرنامه ۱۴۴۲ بخش۱۷، روز تاسوعا 🆔️ @jalvat @jebhetarom
24.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت سکینه (س) روایت مى کند که چون پدرم کشته شد آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغما و بیهوشى برایم روى داد، در آن حال شنیدم پدرم مى فرمود: شیعَتی مَهْما شَرِبْتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذکُرونی (شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید) اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی (و یا هنگامی که ازغریبی یا شهیدی خبری شنیدید، برمن ندبه کنید) فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتَلُونی (من، نواده [پیامبر ص] هستم که مرا بی گناه کشتند) وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحَقُونی (و پس از آن از روی عمد، مرا پایمال سم اسبان کردند) لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاً تَنْظُرونی.... (ای کاش، همگی در روز عاشورا بودید و می‌دیدید....) کَیْفَ اَسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبَوْا اَنْ یَرْحَمُونی (که چگونه برای کودک خردسالم،آب خواستم و آنان رحم نکردند) ... الخصائص الحسینیه، مرحوم شوشتری، ص 99 المصباح‏ للکفعمی : ص741 @jebhetarom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر آیت‌ا.. مکارم درباره قمه‌زن: من دست قمه‌زن رو میبوسم و ... اگر در وقت مناسب، اسلام را درست نفهمیم قطعا نفهمیم... "عمار" @jebhetarom
💢 راه امام سجاد( ع ) 🔻یکی از کارهای ایشان که جزء عبادات علنی امام سجاد بود برسید الشهداء(ع) است. گاهی به نظر می رسد که اين چه مبارزه ای است؟ برخي از# انقلابی هاي قبل انقلاب اسلامي، می گفتند چرا از مردم می گیرید؛ اسلحه به دستشان بدهید. متوجه نبودند که اسلحه را هم می دهند. کشته دنیا كه به دردي نمي خورد. اگر بخواهید آدمی تربیت کنید که هستی اش را برای  امام و در راه ولایت بدهد بايد یک عمر برای امام حسین(ع) گریه کرده باشد، صاف شده باشد و و باطل را شناخته باشد، جهادش درست شده باشد. زیارت عاشورا همین است، انگیزه درگیری بین حق و باطل را بر محور عاشورا ایجاد می کند 🔻انقلابی گری، بدون معنویت به چه درد می خورد؟ گری بدون این که انسان حق و باطل تاريخي را خوب بشناسد و انگیزه درگیری با باطل تاریخي را پیدا کند به چه درد می خورد؟ انگیزه درگیری بین حق و باطل، از بکاء بر امام حسین(ع) شروع می شود «و لقد عظم مصابی بک فأسأل الله الذی اکرم مقامک و اکرمنی بک ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور» انسان اگر مصیبت سید الشهداء(ع) در قلبش عظمت پیدا نکند؛ خونخواه سید الشهداء(ع) نمی شود. نمی تواند در لشکر امام زمان باشد. اگر هم در لشکر امام زمان بیاید برای کس دیگری شمشیر می زند. برای دل خودش شمشیر می زند. 🔻حضرت امام خميني(ره)، همه نقاط حساس انقلاب اسلامي را روی عاشورا گذاشتند و با این انگیزه مردم را جلو آوردند. مارکسیست ها انقلابيون را تخطئه می کردند، می گفتند با گریه که نمی شود انگيزه انقلاب ایجاد کرد. ( ع) @jebhetarom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم دیگری از حادثه در جشنواره بادبادک تایوان و به هوا رفتن کودک ۳ ساله، این زاویه به شما نشون میده وضعیت چقدر جدی بوده! @jebhetarom
💠غصه ریزش را می‌خوریم و از درشتش غافلیم...💠 🔰سرش توی گوشی موبایل بود و داشت با دقت چیزی را بررسی می‌کرد. گاهی هم سری تکان می‌داد و نُچ نُچ می‌کرد؛ بدجوری توی خودش بود و حسرت می‌خورد. 🔰پرسیدم: چه شده؟ انگار که از صبح منتظر همین سؤال بوده باشد تا سفره دلش را باز کند و کمی نق بزند، شروع کرد: چند روزه که پشت سر هم داره منفی می‌خوره، تا الآن کلی ضرر کردم، کل پورتفوم قرمز شده! 🔰دردش را فهمیده بودم؛ او نگران ارزش سهامش بود و با بالا و پایین رفتن آن‌ها، خودش هم بالا و پایین می‌شد. دردش را فهمیده بودم، ولی شاید کار چندانی از دستم برنمی‌آمد. به خودم که نگاه کردم، دیدم درست است که بالا و پایین رفتن شاخص برایم مهم نیست، ولی من هم گرفتار محرک‌هایی هستم که چندان فرقی با بورس ندارند؛ من هم با چیزهایی بالا و پایین می‌شوم که حتماً خیلی‌ها که از من بزرگ‌ترند، به آن‌ها و به ریش من می‌خندند. 🔰راستی، من که از خود به هم می‌ریزم، ولی ریزش هر روز نیروهای انقلاب و ا را به چشم خود می‌بینم و هنوز به هم نریخته‌ام، چگونه می‌توان ادعای هدایت و تربیت داشته باشم؟ من که مدام برای خروج از ضرر در بازار سرمایه فکر و برنامه‌ریزی می‌کنم تا سهامم را از وضعیت ضرر به سودآوری برسانم، ولی طرحی برای به رویش رساندن سرمایه‌های راکد و هرز رفته خودم و دیگران ندارم، کجای طرح امام زمان هستم؟! 🔰ببخشید که این‌قدر راحت می‌گویم، ولی اگر بیش از آن‌که غصه نوجوان‌های اطرافت را بخوری، از اوضاع غصه‌دار می‌شوی، نمی‌توانی خلیفه رسول‌الله باشی و ادعای مربی بودن کنی؛ تو یک دلال بازار سرمایه‌ای در لباس طلبه. با تو هستم مرتضی، با خود تو؛ نه با هیچ کس دیگری. 🆔️ @jalvat @jebhetarom
‏رهبرانقلاب:مهد‌کودکها متأسفانه رها است.اولا بگومگوهای دستگاه‌های دولتی باید برطرف بشود؛وانگهی وقتی دستگاه را شما رها بگذارید،دیگران می‌آیند و به بچه‌های مردم تربیتهای غلط داده میشود.گزارشهای بسیاربدی دریافت کردم از بعضی مهد‌کودکها که واقعا نگران‌کننده است؛اداره کنید مهد‌کودکها را @jebhetarom