eitaa logo
کانال لبخند بزن بسیجی رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون
122 دنبال‌کننده
404 عکس
341 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️🤲 دعای روز اول ماه مبارک رمضان🌙 🤲 🌹 😍 🌺🌙حلول ماه رمضان المبارک به همه مسلمانان بویژه رهبر عزیزمان مبارک باد✌️🎉🎊 💠📢کانال حی علی الصلاة رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام ، ایتا ، سروش ، روبیکا ، توییتر و اینستاگرام 💞 🚼🤲 @jebhefatemiyon02_HAYYEALASALAT
✴️🥗 ای شهدا دم افطار ما را هم دعا کنید 🤲❤️ 🌹 😍 🌺🌙حلول ماه رمضان المبارک به همه مسلمانان بویژه رهبر عزیزمان مبارک باد✌️🎉🎊 💠📢کانال حی علی الصلاة رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام ، ایتا ، سروش ، روبیکا ، توییتر و اینستاگرام 💞 🚼🤲 @jebhefatemiyon02_HAYYEALASALAT
✴️😜‏توریست ژاپنی: یک ایرانی را دیدم که از روزنامه بعنوان سفره استفاده میکند! پرسیدم علت چیست؟ ‏وی گفت : ما موقع غذا خوردن هم مطالعه میکنیم! ‏ ‏(لقمه در گلوی ابلیس گیر میکند و ایستاده تشویق میکند)😂😂😂 💖 🆔😊کانال لبخند بزن بسیجی رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام ، ایتا ، سروش ، روبیکا ، توییتر و اینستاگرام ♥️ 🎭✌️ @jebhefatemiyon09_LABKHAND
✴️😜افطار دعوت ﺑﻮﺩﯾﻢ😊 ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﭘﺎﺭﭺ ﺁﺏ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﯼ؟😌 ﺯﺩ ﭘﺲ ﮐﻠﻪ ﺍﻡ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻮﺩ ﺳﺮﻡ ﺑﺮﻩ ﺗﻮ ﺑﺸﻘﺎﺏ !! 🤕 ﻣﯿﮕﻢ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ؟ 😖 ﻣﯿﮕﻪ: ﺧﺎﮎ ﺑﺮ ﺳﺮِت ﮐﻨﻦ ! 😑✋️ ﺁﺏ تو ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮﻧﻢ ﻫﺴﺖ ... 😶 ﺟﻮﺟﻪ ﺑﺨﻮﺭ بدبخت!!!! 😂😂 💖 🆔😊کانال لبخند بزن بسیجی رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام ، ایتا ، سروش ، روبیکا ، توییتر و اینستاگرام ♥️ 🎭✌️ @jebhefatemiyon09_LABKHAND
✴️😜شلمچه‌ بودیم. شیخ مهدی می خواست آموزش نارنجک پرتاب کردن بده. گفت: بچه ها خوب نیگاه کنید تا خوب یاد بگیرید.😎 خوب یاد بگیرید که یه وقت خودتون یا یه زبون بسته ای رو نفله نکنید!🙄 من توی پادگان بهترین نارنجک زن بودم. اول دستتون رو میذارین اینجا، بعد شیخ مهدی ضامن رو کشید و گفت: حالا اگه ضامن رو رها کنم در عرض چند ثانیه منفجر میشه.💥 داشت حرف می زد و از خودش و نارنجک پرانیش تعریف می کرد، که فرمانده از دور داد زد: آهای شیخ مهدی چیکار می کنی؟! شیخ مهدی یه دفعه ترسید و نارنجک رو پرت کرد!😬 نارنجک رفت افتاد رو سر خاکریز، بچه ها صاف ایستاده بودن! و هاج و واج نارنجک رو نگاه می کردند. که حاجی داد زد: بخواب رو زمین برادر، بخواب!انگار همه رو برق بگیره. هیچ کس از جاش تکون نخورد، چندثانیه گذشت. همه زل زده بودن به سر خاکریز که نارنجک قل خورد و رفت اونور خاکریز و منفجر شد.😨 شیخ مهدی رو کرد به بچه ها و گفت: هان!😑 یاد گرفتین؟!😁دیدید چه راحت بود؟!😎 فرمانده خواست داد بزنه سرش، که یک دفعه صدایی از پشت خاکریز میومد که میگفت: الله اکبر! الموت الصدام!😳 بچه ها دویدن بالای خاکریز ببینن صدای کیه؟! دیدن یه عراقی زخمی شده به خودش میپیچه.😉😂 شیخ مهدی عراقی رو که دید داد زد: حالا بگید شیخ مهدی کار بلد نیست!😐😂 ببینید چیکارکردم!😌 @ebrahimhadii99 : منبع 💖 🆔😊کانال لبخند بزن بسیجی رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام ، ایتا ، سروش ، روبیکا ، توییتر و اینستاگرام ♥️ 🎭✌️ @jebhefatemiyon09_LABKHAND
1.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✴️😱واقعا چرا؟ :/😐😐 😍 🤲 🆔😊کانال لبخند بزن بسیجی رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام ، ایتا ، سروش ، روبیکا ، توییتر و اینستاگرام ♥️ 🎭✌️ @jebhefatemiyon09_LABKHAND
1.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✴️🚨 اجتناب ناپذیر در جنگ اوکراین _داداش بیا یه عکس خفن بگیریم +عه مردیم که... :/ 🌹 🤲 🅰🔞 اخبار محرمانه کانال خبری جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام ، ایتا ، روبیکا ، سروش ، توییتر و اینستاگرام⛔️ ✌️🇮🇷 @jebhefatemiyon
935.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✴️😜مخصوص اونایی که عاشق تاب بازین 😁😁😄 😍 🤲 🆔😊کانال لبخند بزن بسیجی رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام ، ایتا ، سروش ، روبیکا ، توییتر و اینستاگرام ♥️ 🎭✌️ @jebhefatemiyon09_LABKHAND
✴️😜سوتی های داغ از انفجار اسلحه تا چپ کردن دوشکا :)) دانستنی های نظامی 🌹 🤲 🆔😊کانال لبخند بزن بسیجی رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام ، ایتا ، سروش ، روبیکا ، توییتر و اینستاگرام ♥️ 🎭✌️ @jebhefatemiyon09_LABKHAND
✴️📣 اطلاعیه اردویی 😍 🌴اردویی راهیان پیشرفت ✨ رصد ستارگان در آسمان اصفهان✨ در ماه مبارک رمضان 🌙 ✅ تاریخ اعزام : 🚇 حرکت : پنجشنبه ۱۶ اسفندماه ⏰ ساعت ۱۸:۳۰ 🌴مکان حرکت : گلستان شهدای اصفهان  روبروی خیمه جدید گلستان شهدا 🚨🚨 ثبت نام از طریق تماس با بیسیم جبهه : 📲 09138273238 ✍ مهلت ثبت نام تا ساعت ۱۷ تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ ✌️🌹 🌙 ❤️ 😍 🌺🌙حلول ماه رمضان المبارک به همه مسلمانان بویژه رهبر عزیزمان مبارک باد✌️🎉 🅾🌴کانال اردوئی ستادزیارتی فتح المبین رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در ایتا ، سروش ، روبیکا ، تلگرام و توییتر👇 🚸 🚇 @jebhefatemiyon03_ORDOIE
*😂زنم تو ماشین جاموند!😂* ✴️😜یکی از دوستان لبنانیم که با شهید عماد مغنیه همرزم و دوست قدیمی بوده، خاطره جالبی از عماد تعریف کرد که خیلی برام قشنگ اومد. می گفت:سال 1364 بود که با عماد در تهران زندگی می کردیم.* _خانه ای در زیر پل حافظ داشتیم. محل کارمان هم پادگان امام حسین (ع) (بالای فلکه چهارم تهرانپارس – دانشگاه امام حسین (ع) فعلی) بود که تعدادی نیروهای لبنانی را آموزش می دادیم.عصر یکی از روزها، سوار بر ماشین پیکانم داشتم از در پادگان خارج می شدم که عماد را دیدم. قدم زنان داشت به طرف بیرون پادگان می رفت._ *✨🍃 ایستادم و با او سلام و احوال پرسی کردم. پرسید که به خانه می روم؟ وقتی جواب مثبت دادم، سوار شد تا با هم برویم.* 🍃✨در راه درباره وضعیت آموزش نیروها حرف می زدیم. نزدیکی میدان امام حسین (ع) بودیم و صحبتمون گل انداخته بود. یک دفعه عماد مکثی کرد و با تعجب گفت: *- ای وای ... من صبح با ماشین رفتم پادگان.* *زدم زیر خنده😂😂. صبح با ماشین رفته پادگان و یادش رفته بود. ناگهان داد زد:* - نگه دار ... نگه دار ... ✨🍃گفتم: *"خب مسئله ای نیست که. ماشینت توی پارکینگ پادگانه. فردا صبح هم با هم میریم اون جا."* که گفت: *"نه. نه. زود وایسا ... باید سریع برگردم پادگان."🤦🏻‍♂️* با تعجب پرسیدم: *"مگه چیز توی ماشین جا گذاشتی که باید بری بیاری؟* 😂😂😂خنده ای کرد و گفت: _*آره. من صبح با زنم رفتم پادگان.به اون گفتم توی ماشین بمون، من الان برمی گردم. توی پادگان که رفتم، اون قدر سرم شلوغ شد که اصلا یادم رفت زنم دم در منتظرمه."*_🤣🤣 بدجور خنده ام گرفت.😂😂😂 زنش از صبح تا غروب توی ماشین مونده بود. @ebrahimhadii99 :منبع 💖 🆔😊کانال لبخند بزن بسیجی رزمندگان جبهه فرهنگی فاطمیون در تلگرام ، ایتا ، سروش ، روبیکا ، توییتر و اینستاگرام ♥️ 🎭✌️ @jebhefatemiyon09_LABKHAND