هدایت شده از خبرگزاری صداوسیما
🔰 #معرفی_کتاب «رهنمای طریق»؛ نوشته آیتالله جاودان
👈 کتاب «رهنمای طریق» مشتمل بر ۵۸۰ سؤال پرسیدهشده در موضوعات گوناگون از آیتالله جاودان و پاسخهای ایشان به این سؤالات است. سؤالات این مجموعه، همان سؤالاتی است که مردم و بهخصوص جوانان از طریق پایگاه اینترنتی آیتالله جاودان از ایشان پرسیدهاند و ایشان به آنها پاسخ داده است. جمعی از محققین و شاگردان استاد، از میان انبوه سؤالات پرسیدهشده طی پنج سال، سؤالاتی را انتخاب، تصحیح و تحقیق نموده و پس از دستهبندی در قالب این کتاب عرضه نمودهاند.
📚 کتاب دارای ویژگیهای فراوانی است، از جمله:
🔸پاسخگویی به پرسشهای جوانان دربارهی خلأهای موجود در دنیای امروز
🔸تأمین محتوای فرهنگی متناسب با فضای امروز جامعه و نیازهای جوانان
🔸ارائهی سبک زندگی متناسب با نیازهای اجتماعی...
@iribnews
هدایت شده از مجاهد شهید علی عسگری
در محضر #حاج_اسماعیل_دولابی:
سواری که از دور می آید،
پیش از آنکه خودش برسد و دیده شود،
گردو غباری که از زیر پای اسبش برمی خیزد، دیده می شود.
گرد و غبار آشوب ها و ناآرامی های جهان در روزگار ما، خبر از
نزدیک شدن #فارسُ_الحِجاز یعنی
امام زمان عجل الله فرجه می دهد.
"مصباح الهدی 323"
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کانال_مجاهد_شهید_علی_عسگری
👇👇👇
▶️ https://eitaa.com/shahid_ali_asgari
هدایت شده از جهان نیوز
🔴آیت الله حیدری نماینده مردم خوزستان در خبرگان رهبری و امام جمعه موقت اهواز :
🔺 نیشکر هفتتپه تا پیش از واگذاری به بخش خصوصی از شرکتهای موفق خوزستان بود
🔺 همه این افراد حق اعتراض دارند تا فریاد خود را به مسئولان برسانند و مسئولان باید هرچه سریعتر به اوضاع آنها رسیدگی کنند.
@jahaannews
📱ایتا eitaa.com/jahaannews
📱سروش sapp.ir/jahaannews
📱بله ble.im/Jahaannews1
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
💠 حدیث روز 💠
🔻امام حسن عسکری علیه السلام:
🔹مَن رَكِبَ ظَهَر الباطِلِ نَزَلَ بِهِ دارَ النَّدامَةِ؛
⭕️ هركه بر مركب باطل نشيند، در سراى پشيمانى فرودش آورد.
📚بحارالأنوار، ج ۷۸، ص۳۷۹
@HawzahNews
انسان بسیجی کسی است که
۱) به غیب عالم اعتقاد دارد و میداند اراده خدای عالم الغیب و الشهادت برتر از همه اراده هاست.
۲) حوادث را جهت می دهد٬ تابع بلا اراده حوادث نیست. گرد باد های تند و عواصف او را جهت نمیدهد و از جا نمی جنباند.
۳) زمان شناس است و تشخیص به موقع و اقدام به موقع ویژگی اوست.
۴) بن بستی ندارد چون در برابر بن بست ها یا راهی می یابد یا راهی می سازد.
۵) در مشکلات دست و پای خود را گم نمیکند و از کوره در نمی رود. وقور عندالهزاهز
حسین شریعتمداری
گر زلف پريشانت در دست صبا افتد
فردا سالروز میلاد رسول خدا(ص) است، سالروز اهدای بزرگترین و برترین هدیه خدا به همه انسانها. این هدیه الهی اگرچه برای همیشه تاریخ ماندگار و از گزند ایام در امان است، اما بعد از رحلت رسول خدا(ص)، جماعتی که با ظهور اسلام حاکمیت اشرافی خود را از دست رفته میدیدند، پنبههایی را که در دوران سلطه بیچون و چرای خویش در دهان ملتهای مظلوم فرو میکردند تا فریاد حقطلبانه آنان را در گلو خفه کنند برای بازگشت به دوران قبل از بعثت رسول خدا(ص) راه و روش دیگری را برگزیدند.
این بار اشراف زخمخورده پنبههایی که به برکت اسلام از دهانها خارج شده بود را با بهرهگیری از ترفندهای شیطانی در گوشها فرو کردند تا ندای حقطلبانه اسلام شنیده نشود! این ترفند، اگرچه نه در همه جا و نه برای همگان، ولی در بستر زمان کارگر افتاد و اسلام نابمحمدی(ص) به تدریج و در گذر ایام، از میدان عمل به انزوا کشیده شد.
دشمنان دیروز که به روی اسلام و مسلمانان شمشیر کشیده و در پی ناکامی از مقابله رو در رو به پستوها خزیده بودند به میدان آمدند و کار به آنجا کشید که بنیامیهها و بنیعباسها میداندار اسلام شدند و این چرخه همچنان چرخید تا به دورانی رسید که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان «عصر خمینی» یاد کردهاند.
امام راحل ما غبار غلیظ قرنها بدعت و انحراف و تحریف و کجاندیشی را که بر چهره اسلام نشانده بودند، زدود و اسلام ناب را همانگونه که در صدر بود به جهانیان عرضه فرمود. بار دیگر بعثت بود که آغاز شده بود، این بار از ایران... اما نه آن که دین جدید و یا دعوتی بیرون از حلقه بعثت رسول خدا(ص) به میان آمده باشد. این، همان بود که به فراموشی سپرده شده بود و بار دیگر بازگشتی بود به هزاروچهارصد و چند سال پیش.
گویی باز هم رسول خداست که امیر کاروان است و مردم را از «جاهلیت مدرن» به راه فراموش شده خدا میخواند. به گفته استاد شهید، آیتالله مطهری «وقتی خمینی کبیر ندا به انقلاب بلند کرد، مردم این ندا را در دل خود آشنا یافتند و با پای جان به سوی آن شتافتند».
این، همان گمشده قرنهای متمادی آنان بود که حالا از زبان امام خمینی مژده پیدا شدنش را میشنیدند. مژدهای که امیرمؤمنانعلیهالسلام، بعد از برشمردن پلشتیهایی که در پیش است، از آمدن آن خبر میداد و مردمان را به آماده بودن برای آن روز - بخوانید امروز- توصیه میفرمود:
«... کالبدهایی میبینم بیجان و جانهایی بیکالبد، عبادتکنندگانی راه صلاح ناپیموده، بازرگانانی از تجارت سود نبرده، بیدارانی که در خوابند، حاضرانی که غایبند، نگاهکنندگانی که نمیبینند، شنوندگانی که ناشنوایند، گویندگانی ناگویا... پرچم گمراهی را میبینم چون درختی تناور برپای مانده و شاخ و برگ به هر سو دوانده...» و پس از وصف آن دوران که در پیش است به هشدار مینشیند که «هر رفته را بازآمدنی است، پس حق را از عالم ربانی و خداشناس خود بشنوید و دلهاتان را آماده کنید، هنگامی که شما را فرا میخواند آماده شوید و...»
روزنامه تایمز در اینباره نوشت؛ «خبر انقلاب اسلامی در ایران، به سرعت سراسر جهان را درنوردید و در پاییز 1978 بود که دنیای غرب بار دیگر اسلام را کشف کرد. اسلامی که پس از دهها قرن دوباره در اوج استقبال مردمی به میدان آمده بود.»
میشل جانسون استراتژیست برجسته آمریکایی در نشریه ژئوپولیتیک آورده بود که «انقلاب اسلامی در ایران، تجدید حیات دوباره اسلام است. در این انقلاب هیچیک از ایسمهای متداول نظیر ناسیونالیسم، کاپیتالیسم، کمونیسم و سوسیالیسم کمترین نقشی نداشته است، دنیای غرب با اسلامی روبروست که قرنها در میان مسلمانان فراموش شده بود... الله اکبر یعنی خدا بزرگ است... این همان شعار مسلمانان در آغاز ظهور پیامبر اسلام است، خمینی تکرار اوست » و...
هنری کسینجر ، مشاور رئیسجمهوری آمریکا در دهه 70 اعتراف میکند: «آیتالله خمینی غرب را با بحران جدی برنامهریزی مواجه کرد، تصمیمات او آنچنان رعدآسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامهریزی را از سیاستمداران و نظریهپردازان سیاسی میگرفت. هیچ کس نمیتوانست تصمیمات او را از پیش حدس بزند، او با معیارهای دیگری غیر از معیارهای شناخته شده دردنیا سخن میگفت و عمل میکرد، گویی از جای دیگر الهام میگرفت، دشمنی آیتالله خمینی با غرب بر گرفته از تعالیم الهی او بود او در دشمنی خود نیز خلوص نیت داشت.»
بار دیگر رخدادهای صدر اسلام به تکرار نشست، جنگ احزاب، تحریمهای اقتصادی، ترفندهای روانی، به میدان آمدن منافقین، تهدیدهای پی در پی دشمنان بیرونی و نقزدنهای دنبالههای داخلی آنها و... اما دیگر قرار نبود مانند اُحد از «تنگه غنیمت»! آسیب ببینیم، یا مثل صفین از «نیزه فریب»! زخم برداریم، قرار نبود مالک که آن روز به خیمه سیاه معاویه رسیده بود، امروز هم مانند آن روز، به سبکمغزی خوارج و حیله عمروعاص از نیمه راه باز گردد. ق
ادامه (گر زلف پريشانت در دست صبا افتد)
رار نبود علی(ع) را تنها بگذاریم تا مظلومانه سر در چاه بگذارد و دغدغههای فرو خورده خود را با چاه در میان بگذارد! عاشورا به تکرار آمده بود و کربلا در میان بود، اما این بار نوبت یزیدیان و حرامیان داعش بود که قلع و قمع شوند. راستی چه غمزده بود آن روز، اولین اربعین حسینی(ع) که تربت پاک مولای شهیدمان حضرت ابا عبدالله(ع) فقط دو زائر داشت، جابر بن عبدالله انصاری و شاگرد با وفایش «عطیه عرفی»؟!... امروز اما، اربعین که از راه میرسد، آن تربت پاک، ۲۵ میلیون زائر پاکباخته دارد که بیسودای سود و فارغ از بود و نبود به زیارتش میشتابند و به نوشته هافینگتن پست؛ این سپاه عظیم به هر سو که برود، توان فتح دارد و هیچ ارتشی نمیتواند در مقابلش ایستادگی کند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در وصف رسول خدا(ص) میفرمود: «طبیبی است که با طب خود به این سوی و آن سوی میرود، داروی او بیماران را بهترین درمان است و داغ او سوزان، آن را به هنگام نیاز بر دلهایی مینهد که حق را نمیبینند، گوشهایی که ناشنوایند و زبانهایی که ناگویا... با داروی خود دلهایی را میجوید که در غفلت افتادهاند و یا از هجوم شبههها در حیرت...»
امروز انقلاب اسلامی نسخه آن طبیب را به این سوی و آن سوی دنیا میبرد و به هر نقطهای که میرود، حماسه بازگشت به اسلام ناب محمدی(ص) میآفریند. به قول خواجه شیراز؛
گر زلف پریشانت در دست صبا افتد
هر جا که دلی باشد در دام بلا افتد
ما کشتی صبر خود در بحر غم افکندیم
تا آخر از این طوفان هر تخته کجا افتد؟
حسین شریعتمداری ، مدیرمسؤول روزنامه کیهان در آستانه سالروز میلاد رسول خدا(ص) در یادداشتی با عنوان « گر زلف پریشانت در دست صبا افتد» نوشت :
یکی از برادران به خاطرهای که چند سال قبل در صدر یکی از یادداشتهای کیهان آورده بودم اشاره داشت و در سالروز میلاد رسول خدا(ص) تکرار آن را بیمناسبت نمیدانست. از این روی یادداشت پیشروی را با بیان دوباره آن خاطره آغاز میکنیم. خاطره یاد شده به اولین روز بمباران تهران در جریان جنگ تحمیلی مربوط میشود. بخوانید؛
« این پرسش را به هنگام نوجوانی از استاد شهید مرتضی مطهری پرسیده بودم، از مرحوم علامه جعفری و دیگران نیز، پاسخها دقیق بود و مستدل اما، آن شب پاسخی از نوع دیگر یافتم که دلنشین بود و مصداق عینی آنچه بزرگان یاد شده با دلایل نظری گفته بودند. آن شب اولین شب موشکباران تهران بود.
اولین موشک ساعتی به غروب مانده در خیابان شیخ هادی فرود آمده و بیمارستانی را ویران کرده بود. مردم هنوز نمیدانستند که آن غرشها و انفجارهای مهیب و پیدرپی ناشی از موشکپرانی صدام است.
تصور میکردند بمباران هوایی است، مثل دفعات قبل و در تعجب بودند که چرا مثل همیشه قبل از بمباران آژیر قرمز کشیده نمیشود. ما در سپاه میدانستیم که موشکهای عراقی- بخوانید تولید مشترک شوروی سابق، آمریکا و انگلیس- است که با افزایش برد به تهران رسیده است.
خیابانهای تهران خلوت بود و موشکها هر از چندگاه با غرشی بلند به آسمان تهران میرسید و چند ثانیه بعد، صدای انفجاری مهیب در فضا میپیچید... آخر شب بود که موشک دیگری از راه رسید، خط آتش آن نشان میداد که به سمت کوههای شمال تهران میرود و بعد... انفجاری مهیب در همان حوالی... دوستی که در کنارم بود با رنگ پریده پرسید؛ جماران؟!... هر دو به دلشوره افتادیم... با برادران سپاه در جماران تماس گرفتیم.... خبری نبود.
راستی اگر آن شب یکی از موشکها به جماران و خانه محقر و بدون پناهگاه امام اصابت میکرد چه میشد؟ تصور فاجعه نیز هولناک بود... اگر امام میرفت؟... آن شب این سؤال در ذهن نگارنده با نگرانی چرخید و چرخید تا به اینجا رسید که اگر موهبتی به نام خمینی نبود چه میشد؟... ما میماندیم و دنیای پر از پلشتیها و آدمها و مکتبهای بدرد نخوری که بودند و هستند، ریگان و آمریکا با لیبرال دموکراسی خفن و سردمداران بیشخصیت و عفن، شوروی و مارکسیسم انسانیتسوز، انگلیس و نوادگان دزدان دریایی که در آن به حکومت رسیده بودند... دنیایی با این رنگو بو و مکتبهایی با این سمت و سو به چه دردی میخورد؟... کمکم به پاسخ آن سؤال نزدیک شده بودم... اگر رسول خدا(ص) نبود و محمد مصطفی(ص) به پیامبری مبعوث نشده بود، بودن در دنیا با کدام بهانهای توجیهپذیر بود؟... و خلقت مردمان و آفرینش زمین و آسمان را چه سود؟!... و این پاسخ و توضیح خالی از ابهامی بود برای آن کلام نورانی که خدا خطاب به رسول گرامی اسلام فرموده بود... «لولاک لما خلقت الافلاک... اگر تو نبودی، جهان را نمیآفریدم...».
محمد ایمانی
عمق اصلاح طلبی و اصلاح طلبان !
مجید محمدی از اعضای حلقه کیان (یکی از چند حلقه اصلی سازمان دهنده آشوبهای نیابتی 78 و 88 که طیفی از سران حزب مشارکت، گروهک ملی-مذهبی و... در آن گرد هم آمده بودند)، مهر 88 نوشت:
اعضای جنبش سبز میخواهند با شورت کوتاه وتاپ بیرون بیایند. سینه بزنند و هوس کردند،شراب بنوشند. علنا روزه خواری کنند و نصرمن الله وفتح قریب سردهند. درنماز جمعه با کفش و به صورتی مختلط پشت سر هاشمی نماز بخوانند و جای صلوات، سوت و کف بزنند"! بعدها شادی صدر از اصلاح طلبان فراری، جام شراب در دست، به کتیبه های عزای امام حسین (ع) بی حرمتی کرد.
مجید محمدی 19 دی 88 به دنبال اعلام عدم صلاحیت صانعی برای مرجعیت از سوی جامعه مدرسین، در سایت رادیو فردا مدعی شد
«با این موضع جامعه مدرسین، تنها نامی از مرجعیت مانده و نهاد مرجعیت شیعه تخریب شده است». همان ایام، فتنه گران شعار میدادند «مجتهد واقعی/ منتظری، صانعی». همین مهره سازمان سیا پس از افول فتنه سبز، 4آبان 88 در رادیو فردا اذعان کرد
"اسلامگرایی جدیترین مانع و مخاطره برانگیزترین مشکل در برابر جنبش سبز است. ریشههای فرهنگی و اجتماعی که به تأسیس و تداوم جمهوری اسلامی منجر شدند، هنوز در جامعه ایران زندهاند".
وی ادامه می دهد
"آنچه خطر جدی در برابر جنبش سبز است، نام جمهوری اسلامی نیست ،بلکه اسلامگرایی است که در ایران قوی است. در ضرورت جدی گرفتن اسلامگرایی و اهمیت آن همین بس که بیش از سه دهه، حکومت را سر پا نگه داشته است. این ایدئولوژی از نفس نیفتاده و بر زمین زدن و ضربه فنی کردن آن کاری است بس دشوار. نقطه حساس و بنیادین جمهوری اسلامی نه مقام ولی فقیه یا شخص [آیتالله] خامنه ای، بلکه اسلامگرایی است".
محمد ایمانی
دست و پا زدن منافقین لیبرال(اباحی مسلک) و اعتبار مرجعیت
دست و پا زدن امروز منافقین لیبرال (اباحی مسلک)، برای دفاع از آقای شبیری نیست. آنها در طول همین چند سال اخیر درباره برجام و FATF و سند 2030 و... با هشدارهای مراجع عظام بی اعتنایی کردند. آنها دنبال بهانه برای جنجال و سرگرمی مردم می گردند تا بی کفایتی و خیانت های خود را پنهان دارند و پاسخگو نباشند. چه کسی باور می کند هم سفره های مفاسد امثال شهرام جزایری که خبرنگاران معاند بی بی سی و رادیو فردا و صدای آمریکا را در نشریات خود پروراندند، دغدغه دفاع از مرجعیت ذاشته باشند؟
اعتبار مرجعیت، به اسلام و اهل بیت (ع) است. آنها که در غربت سقیفه با امیر مومنان ماندند، به تعبیر استاد مطهری "اصولی بودند و اصول شناس. گفتند "صحابه شما محترمید اما حق محترم تر است". خوارج بودند که فرموده امیر مومنان (ع) را نفهمیدند؛"افراد را با اصول و حق بسنج، نه اصول را با افراد".
اعتبار مرجعیت به حرمت اسلام و امام حسن (ع) است؛ منافقانی که تظاهر به حمایت از آقای شبیری زنجانی می کنند، در عاشورای سال 88، مساجد، موکب ها و پرچم های عزای سالار شهیدان را آتش زدند. روی اسلام در عبارت جمهوری اسلامی خط کشیدند و صراحتا گفتند "انتخابات بهانه است/ اصل نظام نشانه است".
متظاهرین به حمایت از آقای شبیری زنجانی اگر در فتنه 88 موفق می شدند، امروز نامی از اسلام -مگر اسلام اموی و اسلام آمریکایی- باقی نمانده بود تا نیاز به مرجعیت داشته باشد. آنها سال 79، تقلید از مرجعیت را کار میمون خواندند؛ مگر کسی که خدای ناکرده دنباله روشان باشد و عملا به جای مقلَّد بودن، مقلِّد شو! همین ها که عاشورای 88 علیه امام حسین (ع) شوریدند و در میانشان اعضای باند صهیونیستی بهائیت و سازمان تروریستی منافقین و برخی نفوذی های مدعی اصلاح طلبی بود، در بحیوحه فتنه شعار می دادند "مجتهد (روحانی) واقعی/ منتظری، صانعی"!
هدایت شده از جارچی 🇮🇷
11.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید| ماجرای رفتار پیامبر با یک فرد عصبانی
➕ توصیه به اطرافیان خود درباره جذب مردم
❣ #هفته_وحدت؛ بخشی از بیانات رهبرانقلاب درباره سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
@jaarchi