#معرفی_کتاب
کتاب رفیق مثل رسول
💥تصمیم گرفتم برای خداحافظی, برای بچه های تخریب هم یک شعر بنویسم.
پای وایت برد رفتم و با ماژیک قرمز نوشتم :"کز سنگ ناله خیزد ,روز وداع یاران " .
یک جای خالی بین برنامه ها و نقشه های کاری پیدا کردم و نوشتم :
🖊
🌱ما زبالاییم و بالا می رویم
🍃ما زدریاییم و دریا می رویم
💫ما ز اینجا و ز آنجا نیستیم
🍃ما ز بی جاییم و بی جا می رویم
#رفیق_مثل_رسول
#شهید_رسول_خلیلی
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
📘کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی📘
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
@jihadmughniyah 🕊
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
•• 🌿🌸
#دلآرام
دِلَم کِه اَز عالَم و آدَم میگیرَد ؛ دِلَم کِه تَنگ میشَوَد ؛ اَزشِدَّتِ گِریه کِه بِه هِق هِق می اُفتَم ؛ آرامِ جانی جُز تُ نَدارَم حُسِین؛ دِل آرامِ من دِلِ مَرا آرام کُن ؛ دَستی بَر دِلِ تَنگَم بِکِش؛اَشکهایم را پاک کُن آرام ِجان♡ :)
🌹 #عاشقانه_شهدا
عاشق 💞خدا بود...
کسی نبود كه در قبال انجام كاری توقع قدردانی و تشکر داشته باشه...🤗
یاد گرفته بودم که...
به جای تشكر بهش میگفتم...
"الهی شهید شی و همنشین سیدالشهدا(ع)...❤"
تو جوابم میگفت...
"دعات قبول....☺️
ولی آخه من خود خدا رو میخوام...❤"
همسرم ارادت خاصی به اهل بیت (ع) داشت...
اینو به خوبی میتونستم...
از اولین و آخرین شرطش واسه ازدواج درک كنم...
بهم گفت میخواد دوماد حضرت زهرا(س)بشه...
خیلی شوخطبع بود...😄
بعضاً اصرار میکردم كه...
"صادقم...❤
یكم جدی باش..."
ولی اون میگفت...
"زندگی مگه غیر از شوخیه...؟"😉
زندگی واسش تنها یه بازی بود...
تنها حرف جدی ما مربوط میشد به شهادتش...❣
همون جلسه خواستگاری...
كارشو برام توضیح داد و گفت...
ممكنه چندین ماه تو مأموریت باشه...
وقتی هم اتفاقات سوریه شروع شد...
بیتابیش😥 شروع شد...
تموم این مدت تلاش میکرد رضایتمو واسه این سفر بگیره...
پا به پاش تو جریان كاراش بودم و...
به نحوی قضیه سوریه رفتنش واسم عادی شده بود...
ولی این اواخر...
هر لحظه بودن با صادق واسم ارزشمند بود...💕
چون مطمئن بودم كه همسرم به خواسته قلبیش میرسه...
صادقم داوطلبانه پیگیر كاراش بود...
اوج احساسات و وابستگیهای دیوانهوارمون به هم...💕
واسه هر دومون عذابآور بود...
وقتی فهمیدم واسه رفتن در تلاشه...
حالم دگرگون شد...😣
گریه كردم...😭
از علت ناراحتی و اشکام سؤال كرد و...
این پلی شد واسه صادقم تا برام از رفتن و وصیتایش بگه...
از اون به بعد واسه مون عادی شده بود...
صادق از نبودناش میگفت و من از دلتنگیهای بعد رفتنش...💔
گریه میکردم و خودش آرومم میکرد...😭
قبل رفتنش...
مدت سه سالی كه با هم زیر یه سقف بودیم...💕
كلی واسش مراسم عزا گرفته بودم...
مراسمی كه جز خدا و من و صادق...
هیچ شركت كنندهای نداشت...😔
سال آخر زندگیمون مدام دلهره رفتنشو داشتم...
(#همسر_شهید_صادق_عدالت_اکبری)
🌷یادش با ذکر #صلوات
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
📘کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی📘
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
@jihadmughniyah 🕊
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
انتهای "نگاه خدا" یعنی
🕊 "شهادت" 🕊
💢اللّهمّ ارْزُقْنا مَنازِلَ الشُّهداء💢
#التماس_دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹دوشنبه ۲۲ مهرمـاهتون بخیر🌹
🌼هــــر روز آغـــــاز
🌸یک تغییر و شروع
🌺یک هیجـان اسـت
🌼خــدایا دریـچـه ی
🌸شــادی بـی پـایـان
🌺خوشبختی ، سلامتی
🌼و روزی پر برکت را
🌸به روی همه باز کن
🌺الهی آمین❣
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
📘کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی📘
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
@jihadmughniyah 🕊
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🍃🌹| #دلنوشته
عشق زیباست اما...
من مےگویم عشق با شین #شروع مےشود
چون شهادت، آغازش با #ش است
و تنها کسانی #شهد_شیرین_شهادت را مےنوشند
که #عاشق باشند
#شهید_جهاد_عماد_مغنیه_
#فرمانده_حزب_الله
#شهدا_قنیطریه
#دوست_شهیدم
#یادش_باصلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
📘کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی📘
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
@jihadmughniyah 🕊
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
May 11
🕊🌹🕊🌹
🕊🌹🕊
🌹🕊
#دلنوشته
☄میان روزمرگی های بودنمان،
☄میان این همه شلوغی و صدا با نور های خیره کننده و چشمک زن با آدمهای مچاله شده در روزنامه های کنار کیوسک،
💫شما را تنها شما را صدا میزنم
شمایی که بودنتان با تمام بودنها فرق میکند
💫بودن شما از جنس اعتماد است
از جنس باران،
آه باران، باران، باران
💫 همان که هر بار دلم برایتان تنگ می شود، میان پاییز های سرد و زرد روزگار از شیشه های غبار آلود قلبم چکه می کند و ناودان خاطرات مبهم مرا از شما لبریز!
☄کلاغ ها باغ را پر کرده اند پدر!
و من سرگردان این پاییز بی پایان برای آمدنتان چشم به راه بهارانم .
🙏به امید آنروز....
✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
🌹🕊
🕊🌹🕊
🕊🌹🕊🌹