eitaa logo
جلسات معرفتی امام زمان سلام الله علیه و عجّل الله تعالی (ماثور:روایی)
306 دنبال‌کننده
682 عکس
312 ویدیو
140 فایل
..ترویج معارف اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین ..قران کریم و روایت ..پخش زنده توسط اساتید برجسته در مناسبت های مذهبی و دوشنبه شب ها و جمعه بعدازظهرها به نیت تعجیل در فرج و خشنودی امام زمان سلام الله علیه کپی آزاد خادم‌کانال @Ya_mahde_adrekni
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام الله علیه 🔻امام صادق سلام الله علیه فرمود: وَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اَللَّهِ مُشْفِقُونَ يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اَللَّهِ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ اَلْحُسَيْنِ آن ها از ترس خدا بیمناکند؛ برای شهادت دعا می‌کنند و کشته شدن در راه خدا را تمنا می کنند. شعارشان است. 📚بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷ کانال "معارف" امام زمان سلام الله علیه @alhaghgholjadid
سلام الله علیه برای 🔻... يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنَّ اَلْمُحَرَّمَ هُوَ اَلشَّهْرُ اَلَّذِي كَانَ أَهْلُ اَلْجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُونَ فِيهِ اَلظُّلْمَ وَ اَلْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ اَلْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لاَ حُرْمَةَ نَبِيِّهَا لَقَدْ قَتَلُوا فِي هَذَا اَلشَّهْرِ ذُرِّيَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ اِنْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلاَ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ أَبَداً يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ اَلْكَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ رَجُلاً مَا لَهُمْ فِي اَلْأَرْضِ شَبِيهُونَ وَ لَقَدْ بَكَتِ اَلسَّمَاوَاتُ اَلسَّبْعُ وَ اَلْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى اَلْأَرْضِ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ أَرْبَعَةُ آلاَفٍ لِنَصْرِهِ فَلَمْ يُؤْذَنْ لَهُمْ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ يَقُومَ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَيَكُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا اِبْنَ شَبِيبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ جَدِّيَ اَلْحُسَيْنُ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ أَمْطَرَتِ اَلسَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى اَلْحُسَيْنِ حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اَللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلاً كَانَ أَوْ كَثِيراً يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَلْقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لاَ ذَنْبَ عَلَيْكَ فَزُرِ اَلْحُسَيْنَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَسْكُنَ اَلْغُرَفَ اَلْمَبْنِيَّةَ فِي اَلْجَنَّةِ مَعَ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَالْعَنْ قَتَلَةَ اَلْحُسَيْنِ يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ يَكُونَ لَكَ مِنَ اَلثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اُسْتُشْهِدَ مَعَ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقُلْ مَتَى ذَكَرْتَهُ يٰا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنَا فِي اَلدَّرَجَاتِ اَلْعُلَى مِنَ اَلْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ اِفْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَيْكَ بِوَلاَيَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلاً أَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ. ...اى پسر شبيب! همانا محرم ماهى است كه اهل جاهليت در آن ظلم و كشتار را حرام مى‌دانستند. لكن اين امت حرمت آن را نشناخت و حرمت پيامبرش را نگاه نداشت و در اين ماه ذريۀ پيامبرش را كشتند و زنانش را اسير و اموالش را غارت كردند. خداوند هرگز ايشان را نيامرزد. اى پسر شبيب! اگر اهل گريستن هستى، بر حسين بن على بن ابى طالب سلام الله علیهما گريه كن، همانا او ذبح شد، چون قوچى كه او را بكشند و همراه او هيجده نفر از مردانى كشته شدند كه در زمين شبيه نداشتند و همانا آسمان‌هاى هفتگانه و زمين‌ها براى قتل او گريستند. همانا چهار هزار فرشته براى يارى او آمدند، پس به ايشان اذن نداد و ايشان همواره نزد قبر او محزون و خاك‌آلود هستند تا هنگامى كه سلام الله علیه قيام فرمايد و از انصار او باشند و شعار ايشان است. اى پسر شبيب! همانا پدرم از پدرش از جدش روايت فرمود كه هنگامى كه جدم حسين سلام الله علیه كشته شد، آسمان خون باريد و خاك سرخ. اى پسر شبيب! اگر بر حسين گريستى تا جايى كه اشك بر گونه‌ات روان شد، خداوند ، كوچك و بزرگ، و كم و زياد. اى پسر شبيب! اگر خوشحال مى‌شوى كه خدا را ملاقات كنى در حالى‌كه ، حسين سلام الله علیه را زيارت كن. اى پسر شبيب! اگر خوشحال مى‌شوى كه در خانه بهشتى ، قاتلين حسين را لعنت كن. اى پسر شبيب! اگر خشنود مى‌شوى كه سلام الله علیه را داشته باشى، هرگاه ياد او كردى بگو: ”يٰا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً اى كاش با شما بودم، پس فوز فراوان مى‌بردم“ اى پسر شبيب! اگر تو را خوشحال مى‌كند، از حزن ما محزون باش و از خوشى ما خوشحال و بر تو باد ولايت ما، همانا اگر مردى سنگى را دوست داشته باشد، خدا او را در روز قيامت با آن سنگ محشور مى‌سازد. 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۱، ص ۲۹۹ کانال "معارف" امام زمان سلام الله علیه @alhaghgholjadid
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج اقا بزرگوار ۱۴۰۳/۴/۲۴ حضرت عباس علیه السلام https://eitaa.com/rozefraghemamzaman
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج اقا بزرگوار ۱۴۰۳/۴/۲۵ سیدالشهدا علیه السلام https://eitaa.com/rozefraghemamzaman
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج اقا بزرگوار ۱۴۰۳/۴/۲۶ حضرت زینب سلام الله علیها و اسارت... https://eitaa.com/rozefraghemamzaman
🩸مرا بر یک شتر بدون‌جهاز، سوار کردند … امام سجاد آقا علی بن الحسین علیهما‌السّلام نسبت به چگونگی اسیری خود و اهلبیت علیهم السلام فرمودند: 📋 حَمَلَنِی عَلَی بَعِیرٍ یَطْلُعُ بِغَیْرِ وِطَاءٍ وَ رَأْسُ الْحُسَیْنِ علیه السلام عَلَی عَلَمٍ ▪️مرا بر شتری که بدون جهاز بود سوار کردند و سر مبارک امام حسین علیه السّلام هم بر فراز نیزه بود. 📋 وَ نِسْوَتُنَا خَلْفِی عَلَی بِغَالٍ فأکف- [وَاکِفَةً] وَ الْفَارِطَةُ خَلْفَنَا وَ حَوْلَنَا بِالرِّمَاحِ إِنْ دَمَعَتْ مِنْ أَحَدِنَا عَیْنٌ قُرِعَ رَأْسُهُ بِالرُّمْحِ ▪️زنان ما به دنبال ما بر استرهای بدون زین سوار بودند. دشمنان با نیزه‌ها به دنبال و اطراف ما بودند! *هر گاه چشم یکی از ما گریان می‌شد، با نیزه بر سر او می‌زدند* ! 📋 حَتَّی إِذَا دَخَلْنَا دِمَشْقَ صَاحَ صَائِحٌ یَا أَهْلَ الشَّامِ هَؤُلَاءِ سَبَایَا أَهْلِ الْبَیْتِ الْمَلْعُونِ. وقتی که با این حال داخل دمشق شدیم، شخصی فریاد زد: ای اهل شام! اینان اسیران اهل بیت نفرین شده هستند. 📚الاقبال ص۵۸۳ ✍ پیرمرد ِ بلا کشیده منم پسرِ شاه سربریده منم روضه خوانی که هرچه می گوید با دوچشم کبود دیده منم آنکه از ناقه دید بانوئی پایِ یک بوسه شد خمیده منم آن امامی که با تنی تب دار عقبِ ناقه ها دویده منم آنکه وقت فرار از خیمه نالة دختران شنیده منم آنکه در بین بوریا دلِ شب پیکر یک امام چیده منم آنکه درگوشة خرابة شام دفن کرده گلی شهیده منم همة روضه ها کنار ولی آنکه بازار شام دیده منم روضه را باز میکنم امشب سخن آغاز میکنم امشب روضه در یک کلام وای از شام دردِ بی التیام وای از شام کاش مادر مرا نمی زائید ناله های مدام وای از شام ناسزاهای بد به ما گفتند همه جایِ سلام وای از شام آن دیاریِ که کرده بازی با آبروی امام وای از شام قافله تا غروب گیر افتاد کوچه ها ناتمام وای از شام دخترِ فاطمه اذیت شد از نگاهِ حرام وای از شام گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود آتشِ رویِ بام وای از شام جایِ حیدر ز دختر حیدر می گرفت انتقام وای از شام در میان ِ چهار هزار رقاص گریه در ازدحام وای از شام سر و تشت و پیاله های شراب چوبِ بی احترام وای از شام من چهل سال گریه میکردم با همین یک کلام وای از شام @Maghaatel
◼️ وقتی که حضرت سکینه علیهاالسلام از قافله جا می ماند... وقتی که اسرا و سر های مقدس شهدا را به سمت دمشق می بردند، از راه قصر بنی مقاتل رفتند. آن روز، روز بسیار گرمی بود و مشکی را که سپاهیان عمر سعد لعین به همراه داشتند سوراخ شد و آبش ریخت و تشنگی به آن ها فشار آورد تا اینکه عمر سعد لعین عده ای را برای پیدا کردن آب فرستاد و خیمه ای زد و خود همراه اصحابش زیر آن خیمه نشستند و رموا بالسّبايا و الأطفال على وجه الأرض تصهرهم الشّمس، فأتت زينب عليها السّلام إلى ظلّ جمل هناك، و في حضنها عليّ بن الحسين عليهما السّلام، و قد أشرف على الهلاك من شدّة العطش، و بيدها مروحة تروحه بها من الحرّ، و هي تقول: يعزّ عليّ أن أراك بهذا الحال يا ابن أخي. ▪️ و اسرا و اطفال را زیر آفتاب سوزان روی خاک ها نشاند، که حضرت زینب علیهاالسلام، امام سجاد علیه السلام را که از شدت بیماری و تشنگی، مشرف به جان شده بود به زیر سایه شتری آورد و با بادبزنی که در دست داشت، از امام سجاد علیه السلام پرستاری می‌کرد و می فرمود : ای پسر برادرم! بر من خیلی سخت است که تو را به این حال ببینم. سپس حضرت سکینه علیهاالسلام به بوته ای پناه برد و روی خاک ها از شدت خستگی خوابش برد و قافله بعد از مدتی حرکت کرد. حضرت رقيه عليهاالسلام که همراه با حضرت سکینه عليهاالسلام بر روی یک شتر سوار بودند، رو به شتربان کرد و فرمود :خواهرم سکینه کجاست؟!به خدا تا خواهرم را نیاوری من سوار ناقة نمی‌شوم. شتربان گفت :کجاست خواهرت؟ رقيه عليهاالسلام گفت :نمی دانم. شتربان با صدای بلند فریاد زد :ای سکینه؟ بیا همراه زن ها سوار مرکب شو. پس از شدت خستگی از خواب بیدار نشد و وقتی که گرما شدت گرفت از خواب بیدار شد و دنبال قافله دوید و فریاد می‌زد :ای خواهرم مگر من همراه تو بر روی یک شتر سوار نبودم؟! حضرت رقیه علیهاالسلام توجهی به خواهرش کرد و رو به شتربان کرد و فرمود :به خدا اگر خواهرم را نیاوری خودم را از روی شتر زمین می اندازم و خونم را روز قیامت نزد جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله از تو مطالبه می کنم. شتربان گفت :خواهرت کیست؟ رقيه عليهاالسلام فرمود :سکینه! که پدرم او را خیلی دوست داشت. قال: الّتي كان يقول فيها:لعمرك إنّني لأحبّ دارا_تحلّ بها سكينة و الرّباب ▪️شتربان گفت :همان دختری را که پدرت درباره اش همیشه میگفت : من آن خانه ای را که رباب و سکینه (عليهماالسلام) در آن باشند، خیلی دوست دارم. حضرت رقيه علیهاالسلام فرمود :آری او همان دختر است. پس شتربان شتر را نگه داشت و او سوار مرکب شد. 📚الدمعة الساکبه ج۵ ص ۷۵ 📚معالي السّبطين ج۲ ص ۱۳۵ @Maghaatel
◼️ یکی دیگر از کرامات رأس مطهر سیدالشهدا علیه السلام... همینکه شمر و لشکریانش(در مسیر به شام) خواستند به شهر موصل وارد شوند، نزد حاكم شهر نامه فرستادند كه توشه و آذوقه براى آن‌ها فراهم كند و شهر را آزين بندند. اهل موصل متحد شدند كه هرچه خواهند، براى آن‌ها فراهم كنند؛ ولى از آن‌ها درخواست كنند كه به شهر نيايند و بيرون شهر منزل كنند و از هم آن جا بروند و وارد شهر نشوند.آن‌ها در يك فرسخى شهر منزل كردند و سر شريف را روى سنگى نهادند و از آن سر قطره خونى بر آن سنگ چكيد و مانند چشمه اى از آن خون مى جوشيد و مردم از اطراف آن جا جمع مى شدند و مراسم عزا و ماتم برپا مى كردند و اين شيوه تا دوران عبد الملك بن مروان به جا بود و او دستور داد آن سنگ را از آن جابه جاى ديگر بردند و اثر آن محو شد، ولى در آن جا گنبدى ساختند و آن را "مشهد النقطه" ناميدند. 📚نفس المهموم ص۴۲۵ 📚معالي السّبطين ج۲ ص۱۲۹ @Maghaatel
◼️ اهمیت دعا برای ظهور امام زمان علیه السلام در بعد از مجالس روضه... آیت الله سید محمدتقی موسوی اصفهانی(قدس سره)[صاحب کتاب شریف مکیال المکارم]میفرماید: یکی از دوستان صالحم برایم نقل کرد که مولایمان حضرت حجت (علیه السلام) را در خواب دیدار کرده بود. و حضرتش سخنی فرموده بود که مضمونش این است: « انی لادعوا لمؤمن یذکر مصیبة جدی الشهید، ثم یدعو لی بتعجیل الفرج و التایید» ▪️همانا من برای هر شیعه ای که مصیبت جد شهیدم را یاد کند و سپس برای تعجیل فرج و تایید [امر من] دعا کند، من نیز برای او دعا خواهم کرد» 📚مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم(عج)،ج۲ ،ص۴۶ @Maghaatel
◼️ ألٰا که تا سر نِی بال و پر درآوردی بگو چگونه شد از دِیْر، سر درآوردی به میهمانی خون خدا بیا راهب! بیا که از دل صندوق، زر درآوردی... نقل کرده‌اند: در مسیر شام، هنگامی که سر امام حسین علیه‌السّلام را وارد «قِنَّسرین» کردند، راهبی از صومعه خود متوجه سر مقدس آن حضرت شد و دید نوری از دهان مبارک امام حسین علیه‌السلام خارج می‌شد و به طرف آسمان صعود می‌کرد. 🩸آن راهب مبلغ ده هزار درهم آورد و سر امام حسین علیه‌السّلام را از آنان گرفت و داخل صومعه خویش نمود. راهب صدایی شنید، ولی صاحب آن صدا را ندید. آن گوینده به راهب می‌گفت: خوشا به حال تو! و خوشا به حال آن کسی که از حرمت حسین علیه السّلام آگاه شد. 🩸راهب سر خود را بلند کرد و گفت: پروردگارا! تو را به حق عیسی قسم می‌دهم که این سر را مأمور کنی با من تکلم نماید. آن سر تکلم کرد و گفت: ای راهب! چه منظوری داری؟ راهب گفت: تو کیستی؟ فرمود: أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی وَ أَنَا ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا الْمَقْتُولُ بِکَرْبَلَاءَ أَنَا الْمَظْلُومُ أَنَا الْعَطْشَانُ وَ سَکَتَ ▪️ من پسر محمّد مصطفی هستم؛ من پسر علی مرتضی هستم؛ من پسر فاطمة الزهراء هستم؛ من مقتول در کربلایم؛ من مظلوم و عطشانم! بعد آن سر مقدس ساکت شد. فَوَضَعَ الرَّاهِبُ وَجْهَهُ عَلَی وَجْهِهِ فَقَالَ لَا أَرْفَعُ وَجْهِی عَنْ وَجْهِکَ حَتَّی تَقُولَ أَنَا شَفِیعُکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَتَکَلَّمَ الرَّأْسُ ▪️راهب صورت به صورت امام حسین علیه السّلام نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نخواهم داشت تا این که بگویی که من روز قیامت شفیع تو خواهم بود. 🩸 آن سر مقدس به سخن آمد و فرمود: به دین جدم محمّد مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله بازگرد. راهب گفت: «اشهدُ ان لا اله الا اللَّه و اشهدُ انّ محمدا رسول اللَّه. » امام حسین علیه السّلام قبول کرد که شفیع وی شود. هنگامی که صبح شد، موکلین آن سر مبارک را با درهم‌ها از آن راهب گرفتند. وقتی به وادی رسیدند، دیدند آن درهم‌ها به سنگ تبدیل شده‌اند! 📚المناقب ج۴ ص۶۰ 📚بحارالانوار ج ۴۵ ص۳۰۳ @Maghaatel
◼️ زینب کبری علیها السلام مدت ها می نشست و به یک نقطه خیره میشد... نوشته اند : حضرت زینب سلام الله علیها بعد از واقعه کربلا مدتها می نشست و به یک نقطه ای خیره می شد. گوییا از بس در عزای برادرش گریه کرده بود، اشک چشمانش تمام شده بود. 📚طوفان بلا در کربلا ص ۲۷ @Maghaatel
◼️ ویژه شب جمعه، شب زیارتی امام حسین علیه السلام ◼️ هزار هزار فرشته، هوادار زائران سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام هستند... در روایتی امام باقر علیه السلام چنين فرمودند : مَنْ خَرَجَ إِلَی قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام عَارِفاً بِحَقِّهِ غَیْرَ مُسْتَکْبِرٍ صَحِبَهُ أَلْفُ مَلَکٍ عَنْ یَمِینِهِ وَ أَلْفُ مَلَکٍ عَنْ شِمَالِهِ وَ کُتِبَ لَهُ أَلْفُ حِجَّةٍ وَ أَلْفُ عُمْرَةٍ مَعَ نَبِیٍّ أَوْ وَصِیِّ نَبِیٍ ▪️ هر کس حق امام حسین علیه السلام را بشناسد و از روی شناخت نسبت به حق او و بدون انکار آن، روانه مزار آن حضرت شود، هزار فرشته از راست و هزار فرشته از سمت چپش وی را همراهی کرده و هزار حج و هزار عمره با پیامبری یا جانشین پیامبری برایش نوشته می‌شود. 📚مصباح الطوسی: ۴۹۸ 📚مصباح الکفعمی: ۵۰۱ - @maghaatel