eitaa logo
جملات طلایی علماء وشهدا
18هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
13.6هزار ویدیو
53 فایل
بزرگی می‌فرمود: 《اگر خواهی شوی با خبر بزن بر هوای نفس تبر》 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات جهت سلامتی امام زمان علیه السلام بلامانع استفاده از نام کانال اشکال داره کپی بنر و ریپ کانال ممنوع مدیر کانال جهت تبادل و تبلیغ @shahiid61
مشاهده در ایتا
دانلود
✨زندگی‌نامۀ شهید جواد عبدی شهید جواد عبدی فرزند حسین متولد چهارده فروردین ماه سال۱۳۶۰ در روستای «قزلجه کند» از توابع شهرستان قروه در استان کردستان به دنیا آمد ،پدر و مادر وی انسان‌هایی آزاده در مسیر ولایت و تبعیت از امامت و عامل و معتقد به اصول و فروع دین بودند.جواد دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدرسۀ شهید «محسن عبدی» روستای «قزلجه کند» گذراند و دبیرستان را در مدرسۀ نبی اکرم شهرستان قروه و موفق به کسب مدرک دیپلم در رشتۀ علوم انسانی با کسب نمرات بالا شد ،پس از خاتمۀ خدمت سربازی در سال ۱۳۸۹ با عنوان بسیج به نیّت خدمت به میهن اسلامی و کسب رضای حق‌تعالی وارد سپاه شد و در لشکر 22 بیت المقدس شهرستان سنندج به عنوان فرمانده تیم دوم تکاوری گروهان سوم مشغول به خدمت شد و در حفظِ آرامش شهر نقش برجسته‌ای داشت. جواد سال 1390 ازدواج کرد و از ثمرۀ‌ آن ازدواج مبارک یک فرزند دختر از او به یادگار مانده است. جواد بعد از ازدواج در سال 1392 تحصیلات خود را رشتۀ حقوق ادامه داد و در سال 1394 موفق به کسب مدرک کاردانی در دانشگاه علمی کاربردی شهرستان قروه شد. جواد با شناختی که از جریان‌های فکری و سیاسی داشت در مقابله با ضدانقلاب از هیچ کوششی فروگذاری نکرد و همراه با دیگر هم‌رزمانش مبارزات شبانه‌روزی خود را شروع کرد و لحظه‌ای از این هدف متعالی دور نشد. جواد در تاریخ بیست و دوم مردادماه سال 1398 در سن 38 سالگی همراه یار دیرنه اش محسن غلامی جرعۀ شهادت را نوشید و در گلزار شهدای روستای «قزلجه کند»آرام گرفت @jomalat_talaei_olama_shohada
🔷معرفی شهید شهید ابوالقاسم اسماعیل زاده ▫️تولد: 1341/04/12 (شهرستان گناباد) ▫️ شهادت: 1367/05/06 (اسلام‌آباد غرب) ▫️نحوه شهادت: اصابت تیر به شکم ▫️یگان خدمتی: لشکر ویژه شهدا ▫️سمت: فرمانده گردان امام صادق ع @jomalat_talaei_olama_shohada
🦋••• اۍشهید...♥️ اۍڪه‌ازبندِدنیارهاشدے🕊 نورِراهمان‌باش‌‌تاراه‌‌تقرب‌راگم‌نـڪنیم❣)) @jomalat_talaei_olama_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ 🍃 ✨ فَاذکرُونی‌أذکِر‌کُم‌وَاشکَروا‌لي‌ولا‌تکْفرون آنگاه‌ که‌ دوست‌ داری‌ همواره‌ کسی به‌ یادت‌ باشد، به‌ یاد‌ من‌ باش‌ که‌ من‌ همیشه‌ به‌ یاد‌ توام..💕 +به‌ همین‌ قشنگی‌ دیگه‌ چی‌ میخوایم؟ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ @jomalat_talaei_olama_shohada
استاد حسین انصاریان🌱 ◽️از دلایلی که از امام زمان(عجل الله) دور هستیم و ایشان را نمی‌بینیم، پول دوستی، زیاده خواهی و سرگردانی در شناخت حق است. 🌺ویژه ولادت امام زمان(عج)-نیمه شعبان🌺 @jomalat_talaei_olama_shohada
سلام فرمانده و جشن محله ها برروی دیوارنگاره میدان انقلاب 🔹در آستانه نیمه شعبان و همزمان با کمپین «جشن محله‌ها، به عشق مهدی» از جدیدترین طرح دیوارنگاره میدان انقلاب با تصویرسازی از برگزاری جشن نیمه شعبان در میدان انقلاب رونمایی شد @jomalat_talaei_olama_shohada
قال الحیدر ابوتراب: أصحابُ المَهدی شَبابٌ یاران مهدی جوان هستند @jomalat_talaei_olama_shohada
🌹 شهید نعمت الله شیری 🌹 وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ.(آل عمران/۱۶۹) شهید نعمت الله شیری نوجوان ترین شهید شهرستان دهلران فرزند حاج غلامعلی و حاجیه زینب آبسالان در اولین روز شهریور سال ۱۳۵۱ در منطقه تله نو(بیشه دراز) از توابع شهرستان دهلران دیده به جهان گشود وی تحصیلات خود را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد و چون فرمان مولایش حضرت امام خمینی ره برای جهاد از میهن اسلامی را شنید عازم جبهه حق علیه باطل گردید و در تیپ یازده امیر المؤمنین علیه السلام استان ایلام با عنوان رزمنده بسیجی و با سمت تک تیرانداز در جبهه حضور یافت تا اینکه در تاریخ ۱۳۶۶/٠۸/۱۶ در منطقه عملیاتی قلاویزان مهران در حالی که وضو گرفته بودند جهت ادای نماز ظهر توسط نیروی های عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سر به فیض شهادت نائل آمدند مزار ایشان در گلزار شهدای امامزاده سید اکبر علیه السلام دهلران می باشد. @jomalat_talaei_olama_shohada
❤️خاک پای پدر و مادر باشید❤️ 🔵 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): 🌸 مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند:"خدایا من از این فرزندم نمی گذرم" 🚫 یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید کاری کنی. 🌹 پدر حاج شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان، پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله می گفت. پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود. 🌹حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که "بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید؟ بیا و بنشین و بفهم!" حاج شیخ عباس قمی به پدرش گفت:"پدر جان! دعا کن بفهمم" نگفت این کتاب را من خودم نوشتم، 🌹نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت: "پدر جان! دعا کن بفهمم" @jomalat_talaei_olama_shohada