دیگران را ببخش
حتی وقتی متاسف نیستند
‹🤍🌼@jomlatzibaa
تو که نازنده بالا دلربایی
تو که بی سرمه چشمون سرمه سایی
تو که مشکین دو گیسو در قفایی
به مو گویی که سرگردون چرایی
باباطاهر
🌻 💐 💞 ♥🍃
@jomlatzibaa
گرچه امشب اشتباهی رو به ما آورده ای
راه و رســم ِ مهــــربانی را بجـا آورده ای
پا بنه بـر تار و پودِ فـرش چشمانم که تو
باخودت یک آسمان عشق وصفا آورده ای
آنچه ازسر تاکمر میریزد از ابریشم است
روی دوشت موجی از زلف رهـا آورده ای
در میـان کوچـه هـا از عطــرِ شیـرازِ تنت
حــافظ ِ شـــوریـده را تا دلگـشا آورده ای
آخـر ای گلچهــره یِ خنـدان لـب ِ بالا بـلا
ایـن همـه افسونگری را از کجـا آورده ای
دربرم بنشین که عمری تشنه ی مهر توام
کــــز دیــارِ همـــــــدلی آبِ بقــا آورده ای
کلبــه ی ما را عسل بانـو معطـر کرده ای
لا بــه لای دامنــت گلپـونـه هـا آورده ای
@jomlatzibaa
به همهی کارهای خود روح دهید :
به دست دادنِ خود روح دهید. وقتی با کسی دست میدهید با همهی وجودِ خود دست بدهید. سعی کنید با فشار دستتان بگویید : "از آشنایی با شما خوشحالم" یک دست دادن زورکی و بیرمق از دست ندادن بدتر است.
به خندههایتان روح دهید. با چشمهایتان بخندید. هیچکس خندههای تصنعی، خشک و مصلحتی را دوست ندارد. وقتی میخندید، به راستی بخندید.
به متشکرمهای خود روح دهید. یکی متشکرمِ ماشینی و از سر عادت، تقریبا فقط یک صدا است. هیچ مفهومی ندارد. بیثمر است.
هروقت به حرفهای خود شور و حال میدهید،خودتان هم بهطور ناخودآگاه از این شور و شوق بهرهمند میشوید. این مسئله را همین الان امتحان کنید.
‹🤍🌼›@jomlatzibaa
🌱در یک شب سرد زمستانی، تاجر ثروتمندی به زیارت امام رضا (ع) مشرف شد. هر روز به حرم می آمد؛ اما دریغ از یک قطره اشک؛ دل سنگین بود و هیچ حالی نداشت. با خودش فکر کرد که دیگر فایده ای ندارد؛ برای همین، برای برگشت بلیط هواپیما گرفت. هنوز تا پرواز، چند ساعتی وقت داشت. در کوچه ای راه می رفت که دید پیرمردی بار سنگینی روی چرخ دستی اش گذاشته و آن را به سختی می برد. تاجر کمکش کرد و همزمان به او گفت: «مگر مجبوری این بار سنگین را حرکت بدهی؟» پیرمرد گفت: «ای آقا! دست روی دلم نگذار دختر دم بختی دارم که برای جهیزیه اش مانده ام. همسرم گفته است تا پول جهیزیه را تهیه نکرده ام به خانه برنگردم. من مجبورم بارهای سنگین را جابه جا کنم تا پول بیشتری در بیارم.»
🌱تاجر ثروتمند، همراه پیرمرد رفت و بارش را در مقصد خالی کرد و بعد هم به خانه او رفت. وقتی در خانه پیرمرد رسید، فهمید که زندگی سختی دارند. یک چک به اندازه تمام پول جهیزیه و مقداری هم برای سرمایه به پیرمرد داد. وقتی از آن خانه بیرون می آمد خانواده پیرمرد با گریه او را بدرقه می کردند. پیرمرد گفت: من چیزی ندارم که برای تشکر به تو بدهم؛ فقط دعا می کنم که عاقبت به خیر شوید و از امام رضا (ع) هدیه ای دریافت کنی.
🌱تاجر برای زیارت وداع به حرم مطهر برگشت تا بعد از آخرین سلام، به فرودگاه برود. وقتی به حرم وارد شد، چشم هایش مثل چشمه جوشید و طعم زیارت با حال خوش و با معرفت را چشید.
‹🤍🌼›@jomlatzibaa
پیرمردی میگفت:
پیر شی ولی نوبتی نشی!
گفتم: یعنی چی؟
گفت: یعنی وقتی دیگه
قادر به انجام
کارهات نیستی،
بچه هات برا نگهداری
ازت نوبت تعیین نکنند
و باهم دعوا کنند...
پیر نوبتی نشین الهی ...!
‹🌱›@jomlatzibaa
ـ🌱🌱🌱
ـ🌱🤍
ـ🌱
وقتی تو لیوان بیش از حد آب بریزی که سرریز بشه
اونی که مقصره،
لیوان نیست
مقصر تویی!!!
که بیش از ظرفیتش بهش آب دادی
پس مراقب ظرفیت طرف های مقابلت باش
تا لبریزش نکنی...!
🌱
🌱🌼
🌱🌱🌱
@jomlatzibaa
برای تو کسی هست که
ندیده و نگفته بفهمه چقدر غمگینی
.‹🤍🌼@jomlatzibaa
تروما ( ضربه شدید روانی )
نوعی زخم عمیق در روان انسان است که بر اثر تجربه اتفاقات ناخوشایند زندگی ایجاد میشود.
این آسیب روانی خصوصاً اگر در دوران کودکی شکل گرفته باشد میتواند زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد.
ترومای درمان نشده، بعدها به این شکل بروز می کند
سازگاری بیش از حد
احساس ارزشمندی پایین
نادیده گرفتن نیازها و خاطر دیگران
نیاز به تأیید بیرونی
تحمل رفتارهای آسیب زننده دیگران
مقاومت نسبت به تغییرات مثبت
ترس از رها شدگی
احساس شرم درونی
وابستگی در روابط
🤍🌼@jomlatzibaa