🍃🍃🍃
#باورها
#خودشناسی
#خودسازی
قانون باور:
هر چيزی را که عميقا باور داشته باشيد برايتان به واقعيت تبدیل میشود. شما آنچه را که میبينيد باور نمیکنيد، بلکه آن چيزی را میبينيد که قبلا به عنوان يک باور انتخاب کردهايد. پس بايد باورهای محدود کنندهای را که مانع موفقيت شما هستند را شناسايی کنيد و آنها را از بين ببريد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_فرحزاد
⁉️آیا میدانید بزرگترین گناه کبیره چیست؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ی_حس_خوب
قبول داری؟!
شاید تا حالا بهش فکر نکردی
ولی یه جایی توی بچگیامون
واسه آخرین بار رفتیم توکوچه و
با دوستامون بازی کردیم،
بدون اینکه بدونیم آخرین بار بوده...
🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه.
.
#دوشنبههایامامحسنی
خیلی حس خوبیه که یکی رو داشته باشی که
به موندنِ همیشگیش
کنارت اطمینان داشته باشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خیلی دوست دارم میدونی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌 زیارت عاشورا
🎙 با نوای کربلایی مجتبی رمضانی
۩۩ در جوار شهید حاج قاسم سلیمانی
@jomlatzibaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای خدای مهربانم...
خواندمت پاسخم گفتی...
از تو خواستم عطایم کردی...
به سویت آمدم آغوشت گشودی...
به تو تکیه کردم نجاتم دادی...
چقدر با تو بودن زیباست...
❤️خدا جونم عاااااااااااشقتممم ❤️
❤️خدایا شکرت که هستی و برایمان خدایی می کنی😊
🔘 داستان کوتاه
"چوپان طمّاعی که سگ گلهاش را سلاخی کرد"
این داستان بسیار آموزنده حکایتی واقعی از زمان اشغال ایران توسط نیروهای انگلیسی و برگرفته از ترجمهی این داستان توسط « رسانههای بینالمللی » است.
سالها قبل در زمان اشغال ایران توسط نیروهای انگلیسی، جنرال «سانی مود» که در یکی از مناطق کشور حرکت میکرد در میان راه نگاهش به چوپانی افتاد و ایستاد.
به مترجمی که همراه خود داشت گفت:
برو به این چوپان بگو که جنرال سانی میگوید که اگر این سگ گلهات را سر ببُری یک پوند انگلیس به تو میدهم...!
چوپان که با یک لیرهی استرلینگ انگلیسی میتوانست نصف گله گوسفند بخرد، بیدرنگ سگ را گرفت و آن را سر برید...!
آنگاه جنرال دوباره به چوپان گفت:
اگر این سگ را سلاخی کنی، یک پوند دیگر هم به تو میدهم و چوپان هم پوند دوم را گرفت و سگ را سلاخی کرد...!!
سپس جنرال برای بار سوم توسط مترجم خود به چوپان گفت:
این پوند سومی را هم بگیر و این سگ را تکه تکه کن...!!
و چوپان پوند سوم را گرفت و سگ گله را تکهتکه کرد...!
وقتی جنرال انگلیسی به راه افتاد، چوپان به دنبال او دوید و گفت:
اگر پوند چهارم را هم به من بدهی، من این سگ را طبخ میکنم...!
جنرال سانی مود گفت: نه...!!!
من خواستم که آداب و رفتارها را به سربازانم نشان دهم.!
تو بخاطر سه پوند حاضر شدی که این سگ گلهات را که "رفیق و حامی تو و گلهٔ گوسفندان توست سر ببری و سلاخی کنی و آن را تکهتکه کنی و اگر پوند چهارمی را به تو میدادم آنرا میپختی....!!
"معلوم نیست با پوند پنجم به بعد چه کارها که نخواهی کرد...!!"
آنگاه جنرال سانی رو به سوی نظامیان همراهش کرد و گفت:
« تا وقتی که از این نمونه مردم در این کشور وجود داشته باشند، شما نگران هیچ چیز نباشید...!!...»
* پول حتی علايق و احساسات انسانها را عوض میكند...!!!*
از نخل برهنه سایهداری مطلب
از مردم این زمانه یاری مطلب
عزت به قناعت است و خواری به طمع
با عزت خود بساز و خواری مطلب
تعریف من از عشق همان بود که گفتم
در بند کسی باش که در بند حسین است😍🌻
در این شب زیبـا دعـ🤲ــا میکنم
شبتون پرامید عشقتون خــدا
زندگیتـون پویـا
و لحظہ هاتون پراز آرامش باشہ
زنـدگیتون پـر از آدمهـای خـوب
و امضاء خـــدا
پـای تک تک آرزوهـاتـون
شبتون پـر از آرامــ🌸ــش
ﺁﺩﻣﻬﺎ می ﺁﻳﻨﺪ...
ﮔﺎهی ﺯﻧﺪگی ﺍﺕ می ﺷﻮﻧﺪ،
ﮔﺎهی ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﺖ
ﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺯﻧﺪگی ﺍﺕ ﻣﻴﺸﻮﻧﺪ،
ﭼﺸﻤﺎﻧﺸﺎﻥ
ﺩﺳﺘﺎﻧﺸﺎﻥ
ﮔﻮﺍﻩِ ﺑﻮﺩﻧﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ . . . !
ﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺫﻫﻨﺖ می ﻣﺎﻧﻨﺪ،
ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ
ﻛﻪ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ، ﮐﻪ ﻧﺒﻴﻨﻨﺪ'!
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ . . . (:
ﮔﺎﻫﻲ ﺑﺎ ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ، ﺍﺯ ﺳﺎﺩﮔﯿﺖ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ می ﺯنی ﺁﻥ ﻫﻢ ﺗﻠﺦ ﺍﺯ ﺯﻫﺮ . . !
ﮔﺎهی ﻫﻢ ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﺑﻐﻀﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﯿﺦ ﮔﻠﻮﯾﺖ ﺭﺍ
ﻗﻠﻘﻠﮏ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ . . .
ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻟﺒﺨﻨﺪﺕ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭ
ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺗﺎﺏِ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼِ ﺗﻮﺳﺖ . .'!
ﺑﯽ ﺗﺮﺩﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ
ﯾﮏ ﻧﻔﺮ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﮐﻪ ﮔﻮﯾﯽ
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻭ
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺩﺭ ﻗﻠﺐِ ﺗﻮ
ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ !! 😍🌻
#عادلدانتیسم✍🏻