eitaa logo
جور دیگر ببینیم
232 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
13.1هزار ویدیو
212 فایل
هدف ؛ اطلاع رسانی ، روشنگری و تشخیص حق از باطل ممنون که همراهی میکنید🌹🙏 (اگه مطلب قابل استفاده دارین، برامون بفرستین) @Mahyarfaraji تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از وحید یامین پور
این توییت مهم رو یک مهندس ساکن ونکوور کانادا منتشر کرده. سوال مهمی است. همه ما با این پرسش مهم مواجهیم که اون مرحله‌ی نهایی و روزهای طلایی که ما جوانی و عمر خودمون رو براش هزینه و مصرف می‌کنیم، کی فرا میرسه؟ همه منتظر آغاز مرحله‌ای از زندگی هستیم که کل وقت و جوانی‌مون رو در انتظارش سوزوندیم. ولی این مرحله هیچ وقت فرا نمیرسه. چون زندگی مجموعه‌ی همین لحظاتی است که آرزو می‌کنیم هرچه زودتر بگذره تا اون روزهای طلاییِ فرا برسه‌. حالا به جای این اتاقک که گویی پس از رنج‌های بسیار کار و تحصیل و مهاجرت و... بگذارید صندلی ریاست جمهوری یا پادشاهی یا هر چیز دیگر... چیزی که زندگی رو از این انتظار پوچ خارج میکنه، معنای رستگاری و کشف راز هستی است. خدا خوشی رو در این زندگی جاساز نکرده تا بگردیم و پیداش کنیم؛ معلم‌های بشر قبلا گوشزد کردند که دنبال خوشی نگردید که اینجا نیست. وعجیبه که خداوند عذاب بزرگ کسانی رو که راز هستی رو فراموش میکنن این قرارداده که تا آخر عمر در عین اینکه احساس تنگی و رنج میکنند، دنبال چیزی بگردند که اساسا اینجا نیست! این پیام هول‌انگیز قرآن: و من اعرض عن ذکری فانّ له معيشة ضنكا 🆔️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
✒️ تکنولوژى جدید حاصل چیست؟ به تعبیر هایدگر تکنولوژی حاصل انکشافی خاص برای انسان است؛ حاصل نگاه به طبیعت به عنوان منبع تامین کننده انرژى. این نگاه خاص بشر جدید، از رابطه‌ای تازه میان بین انسان و طبیعت حکایت می‌کند. هایدگر این رابطه را "تعرض" و "تصرفِ بى‌امان" می‌داند. نوعی در افتادن با همه‌ی اشیاء به عنوان "منبع" به قصد مصرف آن. "علم جدید" الهام گرفته از این نگاه تکنولوژیک به جهان است. طبیعت از نیروهاى محاسبه‏پذیری تشکیل شده که به ما امکان کشف و سپس تسخیر و تصرف را می‌دهد. زمین دیگر مکان زندگی ما نیست؛ بلکه مجموعه‌ای از "چیزهای به درد بخور" است که بناست روزی مصرف شود. کوهستان و رودخانه و جنگل، همه منبع تسخیر و تصرف انسان جدید اند نه اقامتگاه انسان روی زمین. انسان جدید، بی‌خانمان و آواره است. هایدگر در پیامی به مردم زادگاهش می‌نویسد: "بیاندیشید که آیا در روزگار تمدن یکسان ساز تکنیکی، هنوز خانه‌ای برای زیستن وجود دارد؟" این عجیب‌ترین بلایی است که بشر جدید را گرفتار کرده؛ مواجهه با هر چیزی به عنوان ابژه‌ی تسخیر و مصرف. وقتی انبوه زائران را در مماس‌ترین حالت به نقطه‌ی قدسی اعتاب مقدس می‌بینم که موبایل به دست در تقلا برای گرفتن سلفی با ضریحِ یک قدّیس هستند، می‌پرسم حتی زیارت، حتی باطنی‌ترین دقایق در ملکوتی‌ترین جغرافیا هم "مصرف" می‌شود. آن لحظه را ثبت می‌کنند تا در نمایشگاهی مثل شبکه‌های اجتماعی یا در یک مهمانی مجازی آنرا مصرف کنند. 🆔️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
لحظه تولد، لحظه قرار گرفتن ما در قایقی است که در رودخانه‌ای به سوی حفره‌ی سیاه مرگ در حرکت است. ما در این قایق قد می‌کشیم و پیر می‌شویم، بدون اینکه حتی لحظه ای بتوانیم آنرا متوقف کنیم یا به سرنوشت دیگری، جایی جز حفره‌ی مرگ، منحرفش کنیم. تمام قایق‌های پیش از ما، بدون استثنا به این حفره افتاده‌اند. کل زندگی، بودن ما در این قایق، لحظه‌ی پیشامرگ است. همه‌ی آنها که به سوی مرگ‌اند، به کاری جز آگاهی نسبت به حفره‌ی مرگ مشغولند. فقط آنها که به یاد حفره‌اند، متوجه "بودن" خود پیش از آن حفره‌اند. به تعبیر هایدگر، در مرگ، خفای بزرگ "بودن" آشکار می‌شود. لحظه‌ی این آشکارگی، که محصول انس با یاد مرگ است، امکان قیام حقیقی انسان در عالم(اگزیستانس حقیقی) فراهم می‌شود و او به وادی "حیرت" قدم می‌گذارد. حیرت، سرآغاز هنر و تفکر حقیقی است. 🆔️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
ما گاهی در جایی "هستیم" ولی آنجا "قرار" نداریم. بودن در جایی -یا جایگاهی- همیشه مساوق قرار گرفتن در آنجا نیست. "قرار" داشتن در گوشه‌ای از این جهان، چیز کمیابی است‌. وقتی جایی هستیم که آن‌جا قرار نداریم، دست‌مان به یک کار حقیقی نمی‌رود، دست‌مان دچار پریشانی می‌شود. نشانه قرار داشتن همین است که کارها با صرافت طبع انجام می‌گیرد. @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
منازعات سیاسی اغلب به پایان نمیرسد، فقط ممکن است بازیگران به خاطر مصالحی برای مقطعی منازعه را رها کنند. مهم نیست طرفین دعوا مدعی دینداری باشند یا نه، در زبان استیلا، هر سخنی به کین‌توزی بدل می‌شود حتی زمانی‌که درباره مهر سخن می‌گوید. مبنای سیاست دینی وَلایت است نه استیلا. حتی همین چند جمله کوتاه را برخی با گوش کین می‌شنوند. در جهان استیلاطلبی، همه در نسبت تخاصم با یکدیگرند و هر حرف و سخنی را به مثابه دشنه و درفش می‌بینند و می‌شنوند. تا اراده‌ی به استیلا هست، ما دشمن یکدیگریم. ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
💠 ✔️گاهی داریم حق‌طلبانه نقد می‌کنیم؛ ولی در واقع حسادت می‌ورزیم. ✔️گاهی داریم متواضعانه تمجید می‌کنیم، ولی در واقع داریم چاپلوسی می‌کنیم. ✔️گاهی داریم بزرگوارانه از کنار یک موضوع عبور می‌کنیم؛ ولی در واقع ترس و ضعف خود را پشت ادای بزرگواری پنهان کرده‌ایم. ✔️گاهی غیرتی می‌شویم و در مقام دفاع از یک ارزش برمی‌آشوبیم؛ ولى در واقع برای حفظ منافع و جایگاه در خطر افتاده‌مان برآشفته‌ شده‌ایم. 🔸️خیلی وقتها خودمان هم نمی‌دانیم منشأ رفتار ظاهرا خوب ما چیست. چون ما اهل "صدق" نیستیم. باطن نیّات و انگیزه‌های ما با ظاهر اعمال ما تطابق ندارد. قلب ما مسقیم نیست. صدق، مرتبه‌ی والایی است. کاش دستمان به آن برسد. فرمود: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ‌ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقينَ [توبه/ ۱۱۹] ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
شماتت و گلایه دوستان در این لحظه و انگشت اتهام و اهانت به سوی هم گرفتن، زمین‌زدن و شکستن سبویی است که تَرَک برداشته... جهان را جان‌ها می‌سازند. اگر در جان خود کینه و کدورتی از برادرت داری، راه گرفتن جهان هم مسدود خواهد شد؛ گفت: آری به "اتفاق" جهان می‌توان گرفت. ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
برخی از سر ناراحتی می‌گویند رای قومیتی بود که فلانی را رئیس جمهور کرد. اما مگر آراء حزبی و جناحی همه نوعی رای قبیلگی نیست؟ بسیاری از همان‌ها که رای قوم و قبیله را نقد می‌کنند خود ملاک صلاحیت را قبیلگی می‌فهمند و گرفتار حب و بغض و رفاقت‌اند. طرفداری از سیاست و قدرت اغلب متعلَّق عالم خیال است و تمایل و تنفرش را از سلطه تصاویر وهمی می‌گیرد. از قضا آن‌که به جهت هم‌زبانی به هم‌شهری‌اش رای داده چه بسا با صرافت طبع به آنچه اعتمادش را برانگیخته رای داده است. در نظام درک او، هویت قومی و زبانی منشاء اعتبار و اعتماد است و نه هویت حزبی و قبیله‌ی سیاسی. آری رای قومی و قبیلگی قابل انتقاد است اما این نقد، برای کسانیکه خود به گونه‌‌ی مدرن نیست‌انگارانه‌‌ای از تعلق به قبیله گرفتارند، شاید مجاز نباشد و حتی متضمن نوعی تحقیر باشد. رشد، در پرتو عقل قدسی میسور و میسر است نه وهم و تعلق به قوم و قبیله یا تعلقات نیست‌انگارانه‌ی حزبی. کار سیاسی برای نظام اسلامی از نقطه‌ی رشد عقل قدسی جامعه آغاز می‌شود. ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
انسانی که به اندازه‌گیری و انباشت اطلاعات رو می‌آورد، به اندیشیدن پشت میکند. علم جدید، انسان بی‌اندیشه می‌سازد. اولین تاثیر بیگانگی با اندیشه، آوارگی است. اندیشیدن با "ریشه داشتن" همراه است. انسان بیگانه با اندیشه، روی زمین جایی برای سُکنی گزیدن و ریشه دوانیدن پیدا نمی‌کند. ما اغلب مسکن داریم ولی سُکنی، نه. به همین جهت انسانِ آواره، به توریسم و سپس به مهاجرت رو میاورد. ولی هیچ مقصدی برای توریست یا مهاجر، محلی برای سکنی نیست. انسان بدون انس با اندیشه، همه جا آواره است. او با زمینی که ریشه‌هایش را بپروراند، بیگانه است. ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
تنها آن‌گاه که تسلیم می‌شویم و خود را از دست ذهن فعال‌مان رها می‌کنیم، امکان کنار رفتن حجابِ فهم و "دیده‌ور" شدن فراهم می‌شود. به ما از کودکی آموخته‌اند که چنگالهای تحلیل ذهن را در بدن چیزها فرو کنیم و آنرا از جایی که هستند به عرصه مفهوم پایین بکشیم، تا آنها را بفهمیم... این چه بسا تلاشی برای نفهمیدن باشد. استاد گفت: حتی آنگاه که دلهره‌ی درک معنای الله الصمد را داری، ذهن را به اشتقاق لغوی صمد یا ترجمه و تفسیر آن مشغول نکن. ذهن را خاموش کن و لفظ را تکرار کن؛ پیش لفظ باش، نه جای دیگر، نه پیش خودت، نه پیش ذهنت؛ در محضر باش؛ در موقعیت حضور نه ادراک ذهنی. ➕️ @yaminpour
هدایت شده از وحید یامین پور
تنها آن‌گاه که تسلیم می‌شویم و خود را از دست ذهن فعال‌مان رها می‌کنیم، امکان کنار رفتن حجابِ فهم و "دیده‌ور" شدن فراهم می‌شود. به ما از کودکی آموخته‌اند که چنگالهای تحلیل ذهن را در بدن چیزها فرو کنیم و آنرا از جایی که هستند به عرصه مفهوم پایین بکشیم، تا آنها را بفهمیم... این چه بسا تلاشی برای نفهمیدن باشد. استاد گفت: حتی آنگاه که دلهره‌ی درک معنای الله الصمد را داری، ذهن را به اشتقاق لغوی صمد یا ترجمه و تفسیر آن مشغول نکن. ذهن را خاموش کن و لفظ را تکرار کن؛ پیش لفظ باش، نه جای دیگر، نه پیش خودت، نه پیش ذهنت؛ در محضر باش؛ در موقعیت حضور نه ادراک ذهنی. ➕️ @yaminpour