#ویژگی_نبی_اعظم_سه
«وکان رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم إذا أحمرّ البأس وأحجم النّاس قدّم أهل بیته فوقی بهم أصحابه حرّ السّیوف والأسنّة، فقتل عبیدة الحارث یوم بدر وقُتل حمزة یوم أحد وقُتل جعفر یوم موتة… »
(نهج البلاغه نامه ۹)
؛ و چون کارزار سخت میشد که مردم از بیم و ترس باز میایستادند، رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم اهل بیت خود را جلو میانداخت و به وسیله آنان یاران و لشگریانش را از گرمی و حرارت شمشیر و نیزهها حفظ میکرد؛ چنان که «عبیدة بن حارث» ]پسر عموی آن حضرت] در جنگ بدر، و حمزه ]عموی آن بزرگوار] در پیکار احد کشته شدند و جعفر بن ابی طالب ]برادر حضرت علی(علیهالسلام)] در جنگ «موته» به درجه شهادت نایل شدند
https://eitaa.com/jorenab
#ویژگی_نبی_اعظم_چهار
لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ (توبه۱۲۸)
۱-من انفسکم یعنی از شماست پس خوب شمارا می شناسد و به خصوصیات و گرفتاری شما آگاه است
۲-مشکلات و گرفتاری شما اورا به رنج می افکند پس نسبت به شما بی تفاوت نیست و دلسوزانه زندگی تان را رصد می کند تا به رنج ها و مشکلات شمارا رفع یا کم کند
۳-نسبت به مومنین رئوف و رحیم است و این واژه رحیم خداوند فقط به خودش و رسول اکرم صلی الله علیه واله و سلم نسبت داد
یعنی مهربانی و عطوفت حضرت دائمی است چون رحیم صفت مشبهه دلالت بر استمرار دارد
https://eitaa.com/jorenab
#کفش_آفتابی
شنبه اول فروردین هزار وسیصد ونود چهار برای زیارت استاد گرانقدرجناب ایت الله فاضل (رحمه الله ) به فیضیه مازندران رفتم استاد راحل رضوان الله تعالی علیه مسجد تشریف داشتند عد ه ای محضرشان بودند با دیدنم محبت کرد و اظهار خوشحالی از دیدن حقیر،دوستانی هم که بودند محبت کردند وقتی رفتند تنها شدیم( که وسط حرفها یک اقای دیگری آمد) عرض کردم آمده ام بشنوم
سرش را پایین انداخت بعد از مدتی فرمود: من یک کفش آفتابی دارم اگر گفتی چیست؟
گفتم نمیدانم چون می دانستم منظورش دمپائی یا صندل نیست
فرمود یک کفش دارم که سوراخه فقط تو آفتابی می پوشم چون تو بارانی آب توش میره یک روز که پوشیده بودم با خودم گفتم اگر کسی یک ماشین بتو بدهد آنرا عوض می کنی دیدم واقعا عوض نمی کنم اون ماشین برای من به اندازه این کفش ارزش ندارد
https://eitaa.com/jorenab
#حقیقت_زُهد
۱-الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ: قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ
«لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ، وَ لَاتَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ» (حدید:۲۳)
وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي، وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ.
(حکمت ۴۳۹)
۲- تمام زهد و پارسائى بين دو كلمه از قرآن است: تا هرگز بر آنچه از دستتان رفته اندوه مخوريد، و بر آنچه بشما داد شادى نكنيد و كسيكه بر گذشته افسوس نخورد و به آينده شاد نگشت پس زهد را از دوطرفش گرفته است
۳-از منظر دینی انسان زمانی به پارسایی می رسد که در دنیا زاهدانه زندگی کند
و زاهد بودن به معنای بی اعتنایی به زخارف و تجملات دنیوی و رهایی از وابستگی هاست و رهایی از وابستگی ها زمانی محقق می شود که انسان نه چیزی از دست داد نگران باشد نه چیزی به دست اورد شاد باشد زیرا هرنعمتی که خداوند به انسان عطا کند امتیاز محسوب می شود و خداوند هیچ امتیازی نمی دهد مگر در قبال آن مسولیت می خواهد پس اگر نعمتی داد مسولیتی بر انسان نهاده شد و اگر از دست داد مسولیتی برداشته شد
۴-علاوه بر انکه ممکن است آنچه از انسان گرفته می شود و انسان را متاثر می کند خیر او در آن باشد لذا فرمود چه بسا نسبت به چیزی اکراه دارید در حالی که به نفع شماست
وَعَسَی أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ (بقره :۲۱۶)
۵-از طرف دیگر ممکن است خداوند چیزی را از انسان سلب کند و یا به تاخیر بیاندازد برای آنکه می خواهد مانند آن یا بهتر از آن به انسان ارزانی کند
مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا
(بقره:۱۰۶)
۶-پس از دست دادن چیزی نباید انسان را نگران کند چرا که ممکن است اصرار بر چیزی نه تنها برای انسان مفید نباشد بلکه همراه با دردسر و گرفتاری باشد
۷-ازینرو باید به خداوند قادر متعال اعتماد کند چرا که او بر همه چیز تواناست
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
(بقره:۱۰۶)
https://eitaa.com/jorenab
#دفاع_امام_رضا_از_سارق
در بحارالانوار، ج ۴۹ ص ۲۸۹ داستانی از مناظره امام رضا (ع) و مأمون درباره سارقی را ذکر میکند که خلاصهاش چنین است؛
کسی را پیش مأمون آوردند و گفتند: دزدی کرده است.
مأمون سؤال کرد: چرا دزدی کردهای؟
گفت: چون حقم را ندادی، ناچار شدم دزدی کنم.
مأمون پرسید: چه حقی؟
گفت: من ابن سبیل هستم و خداوند هم در خمس و هم در فی برای من حقی قرار داده است.
مأمون خواست بر او حدّ جاری کند.
گفت: باید بر تو حدّ جاری شود که سزاوارتری.
مأمون رو کرد به امام رضا (ع) و گفت: چه میگوید؟
حضرت فرمود: حجت دارد. حرفش منطقی و از روی دلیل است.
مأمون، ناراحت شد، بهطوریکه مجلس را ترک کرد.
روای میگوید: «این موضعگیری امام، سبب گردید که مأمون، آن حضرت را به قتل برساند
@jorenab
چهارشنبه ۹۲/۳/۱به سمت شمال حرکت کردم از نظر مادی در فشار بودم مدتی بود فرجی حاصل نمی شد در بین راه به خدا گله کردم وقتی به روستا رسیدم مردد بودم آیا به اعتکاف بروم یا خیر تا حدود دو و بیست دقیقه شب تردید ادامه داشت و چهره های مختلف استاد راحل آیت الله فاضل رضوان الله علیه به ذهنم می آمد تا بالاخره خودم را قانع کردم و به فیضیه مازندران رفتم زمانی که رسیدم مشغول خوردن سحر بودند بعد از نماز صبح مختصر احوال پرسی شد
فردا به محضر حضرت استاد رضوان الله علیه رفتم بعداز سلام و احوال پرسی فرمود فرق توکل و تفویض چیست ؟روحانی اگر در زندگی سختی نبیند عالم هست روحانی نیست (خدا گواه هست هیچ چیزی از فشار مادی نگفتم هرچند قبل از رفتن به محضرشان با خدا گله کردم اما به حضرت استاد چیزی نگفتم )
بعد فرمود به امام سجاد گفته شد بارها گران شد حضرت فرمود
روزی مارا خدا بر عهده گرفت اگر گران شد بر عهده خداست اگر ارزان شد بر عهده اوست
ذُکِرَ عِنْدَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ غَلَاءُ السِّعْرِ فَقَالَ وَ مَا عَلَیَّ مِنْ غَلَائِهِ إِنْ غَلَا فَهُوَ عَلَیْهِ وَ إِنْ رَخُصَ فَهُوَ عَلَیْهِ
(بحار ج۴۶ص۵۵)
نه اینکه مبلغی بدهد بگوید خودت زندگی ات را مدیریت کن
خداوندبه حضرت نبی صلی الله علیه وآله وسلم فرمود به تو دنیا می دهم بدون آنکه مقامت کم شود فرمود نمی خواهم زیرا می خواهم روزی سیر باشم ترا حمد کنم روزی گرسنه باشم ترا شکر بگویم
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَتَانِی مَلَکٌ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ إِنْ شِئْتَ جَعَلْتُ لَکَ بَطْحَاءَ مَکَّةَ ذَهَباً قَالَ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَی السَّمَاءِ وَ قَالَ یَا رَبِّ أَشْبَعُ یَوْماً فَأَحْمَدُکَ وَ أَجُوعُ یَوْماً فَأَسْأَلُکَ
(بحار ج۱۶ص۲۱۹)
خداوند حضرت استاد را با اولیا ی خودش مخصوصا مولا امیرالمومنین علیه السلام محشور فرماید
گاهی که دفتر خاطرات را ورق می زنم و به یادداشتهایم رجوع می کنم می بینم چقدر به وجودش نیازمندم و چقدر نبودش را احساس می کنم رحمت الله علیه
https://eitaa.com/jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ
وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء
وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَوُودُهُ حِفْظُهُمَاوَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
https://eitaa.com/jorenab
#تلنگر
طبق معمول داشتم تو مزار بین قبرهای کهنه و قدیمی قدم می زدم صدای سلام بلندی شنیدم برگشتم دیدم یک جوانی از دور در حالی داره خودش با سرعت به من می رسونه دست تکون می ده ایستادم نزدیک شد دوباره سلام کرد دیدم جوانیه که قبلا دیده بودم
بعداز احوال پرسی گفت می ببینم وسط این قبرها خراب شدند علف روشون گرفته قدم می زنی میشه بپرسم چرا؟؟
گفتم خودت چرا میایی
گفت من الان چهار پنج بار اومدم برای اینکه از همه چی خسته شدم از مردم از زندگی از دوستان نارفیق
گفتم من میام تا از زندگی لذت ببرم تا از کسی خسته نشم
گفت مسخره ام می کنی ؟؟
گفتم نه جدی می گم
گفتم فرض کن با دوستت سوار قایق شدی رفتی دریا و دریا طوفانی شد و افتادی تو آب چکار می کنی؟
گفت خوب سعی می کنم هرجور شده قایق رو بگیرم خودم بکشم بالا
گفتم اگر به جای اینکه تلاش کنی قایق رو بگیری خودت بسپاری به موج چه میشه
گفت خوب غرق میشم
گفتم اون لحظه به کینه ای که داری دلخوری که داری کمبودی که در زندگی داری فکر می کنی ؟
گفت نه فقط میخوام خودم نجات بدم
گفتم دنیا مثل دریا می مونه وقتی میام اینجا می فهمم هرکه باشی به هرجا برسی آخرین منزل هستی این است
ما مال خدا هستیم به سمت خدا می ریم
تمام تلاش باید بکنم دستم به دست خدا بدم چیزی بین مون فاصله نندازه
چون اگر از خدا فاصله گرفتم غرق میشم نابود میشم
من وقتی میام اینجا به این فکر می کنم چکار کنم دستم تو دست خدا باشه
دیگه نه به کمبود در زندگی فکر می کنم نه به دلخوری
باخودم فکر می کنم آماده ام یا نه
وقتی به این چیزها فکر می کنم دیگر نه کینه ای به دلم می مونه نه دلخوری نه نگران کمبود زندگی
چون اینها مثل موج دریاست خودت بهش بسپاری غرق میشی نابود میشی
وقتی اینهارو از زندگی ات پاک کردی زندگی لذت بخش میشه
جوان خیلی ساکت و با دقت به حرفام گوش می کرد و سرش تکون میدادگفت
میشه بپرسم شغلت چیه؟
در حالی که حرکت کردم داشتم می رفتم خندیدم وگفتم
حرف راست از دیوانه باید شنید
https://eitaa.com/jorenab
💚 صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚
🌷 اللهم 🌷
🌷 صل علیٰ 🌷
🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷
🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ
🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷
🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷
🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷
🌷 الصِّديقِ 🌷
🌷الشهید🌷
🌷صَلاةً 🌷
🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷
🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷
🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷
🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷
🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷
🌷صلوات الله علیک🌷
🌷و علی آبائك🌷
🌷وأوﻻدك🌷
https://eitaa.com/jorenab