eitaa logo
جرعه ناب
650 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
205 ویدیو
25 فایل
علی گلایری سطح چهار(دکتری),استاد حوزه و دانشگاه. نویسنده @Aligelayeri #جرعه_ناب ؛جرعه ای از چشمه جوشان نهج‌البلاغه و معارف اهل بیت علیهم السلام #کانال_جرعه_ناب توسط ادمین اداره می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
بحث یقظه و بیداری یکی از مباحث بسیار مهم و حیاتی در مساله سیر و سلوک است مراد از یقظه در اینجا بیداری در مقابل غفلت است نه در مقابل خواب یعنی انسان باید متوجه باشد این راه رفتنی است و تمام تلاش خویش را بکند برای رسیدن به مقصدی که خداوند برای انسان در نظر گرفته است حضرت علی علیه السلام در نامه سی و یکم نهج البلاغه این مطلب مهم و اساسی را با بیانی روان و قابل فهم ترسیم میکند اینکه آنچه در اختیار انسان است اعم از آنچه مریوط به شخص باشد یا امور مرتبط به انسان ماندنی نیست لذا باید زیرک بود تا هنگامی که این امور در اختیار انسان است از آنها به بهترین شکل استفاده نمود 1.«مِنَ‏ الْوَالِدِ الْفَانِ‏» از پدری که فناپذیر است. از منظر قرآن کریم همه¬ی انسان¬ها مرحله¬ی نشاط وشادابی جوانی را پشت سر گذاشته وازاین عالم رخت برمی‌بندند؛«إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَیّتُون.‏» ویاد¬آوری این مطلب از یک طرف به فرزندتوجّه می‌دهد پدری که به¬سوی فنا ونیستی می‌رود، راه بازگشت ندارد واین راه یک¬سویه است واز سوی دیگر اورا گوشزد می¬کند، او نیز همین راه را خواهد پیمود، راهی که به تعبیر قرآن کریم حتّی پیامبران الهی آنرا پیمودند. 2.«الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ» همان¬طورکه یک مبارز وقتی از حریف خویش شکست می¬خوردبه شکست خویش وقدرت حریف اعتراف می‌کند. کسی که بر اثر گردش شب وروز دچار پیری وفرتوتی شده است به قدرت آن اعتراف می‌کند؛ زیرا بر اثر مرور زمان اعضاء وجوارح، مضمحل شده و رو به ضعف می‌رود وجسم نحیف، خود بالاترین فریاد بر شکست دربرابر هجوم زمان است. 3.الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ» عمر- به ضمّ عین و سکون میم- و عمر- به ضمّ عین و میم- به یک معنی است. همان¬گونه که در قرآن کریم از عمر- به سکون میم- به عمر- به ضم میم- تعبیر شده است؛«مِنْکمْ مَنْ یرَدُّإِلی‏ أَرْذَلِ الْعُمُر» مُدْبِر به معنای پشت¬کننده است؛ یعنی، ازآنجا که عمرشریف آن حضرت از شصت گذشت؛ پس به دنیا وزندگی این دنیایی پشت کرده ورو به آخرت نهاده است. 4.«الْمُسْتَسْلِمِ لِلدَّهْرِ» کسی که تسلیم گرفتاری¬ها وضعف¬ها وپیری و مریضی روزگار گردید گرچه «الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ» به همین معنی اشاره دارد، امّا تسلیم شدن در برابر روزگار از آن بلیغ‌تر است؛ زیرا به معنای عدم امکان فرار انسان از گرفتاری¬ها ومشقات دنیاست. 5.«الذَّامِّ لِلدُّنْیا» کسی که نسبت به دنیا بدبین است وآنرا مذمّت می‌کند،دنیا گاهی بر آنچه در این عالم است ومخلوق الهی است اطلاق می‌شود، در این صورت به عنوان نعمت الهی امری ارزشمند است و گاهی به معنای وابسته-شدن به آن و فریفته¬شدن به ظواهرآن است که مذموم است.مراد حضرت شاید به همین معنای اخیر برگردد و یا به¬خاطر کهولت سن، امکان بهره¬وری ازاین دنیا نیست؛گرچه حضرت پیوسته از دنیا گریزان بود. https://eitaa.com/jorenab
اللَّهُمَّ وَ أَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عِبَادِکَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِکَ کَانَتْ لَهُ قِبَلِی مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهُ بِهَا فِی مَالِهِ أَوْ سَمْعِهِ أَوْ بَصَرِهِ أَوْ قُوَّتِهِ وَ لَا أَسْتَطِیعُ رَدَّهَا عَلَیْهِ وَ لَا تَحِلَّتَهَا مِنْهُ فَأَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ أَنْ تُرْضِیَهُ عَنِّی بِمَا شِئْتَ ثُمَّ تَهَبَ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً یَا وَهَّابَ الْعَطَایَا وَ الْخَیْرِ اللَّهُمَّ وَ لَا تُخْرِجْنِی مِنَ الدُّنْیَا وَ لِأَحَدٍ فِی رَقَبَتِی تَبِعَةٌ وَ لَا ذَنْبٌ إِلَّا وَ قَدْ غَفَرْتَ ذَلِکَ لِی بِکَرَمِکَ وَ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین (بحارالانوارج۹۵ص۳۳۱) @jorenab
سَوَّدْتُ صحیفهَ أعمالى * و وکلتُ الأمر إلى حیدر نامه اعمالم را سیاه کردم اما کارم را به حید سپردم هو کهفى مِن نُوَبِ الدّنیا * و شفیِعى فى یوم المحشَر او در بلاهای دنیا پناه من و در اخرت شفاعت کننده من است قد تمّت لى بِولایتِهِ * نِعَمٌ جَمّت عن أن تُشکَر با ولایت او انقدر نعمت به من ارزانی شد که خارج از شکر من است لأُصیبُ بها الحظَّ الأوفى * و أُخَصَّصُ بالسَّهمِ الأوفر از نعمت‌های ولایی او به من سهمی فراوانی برسد بالحفظ من النّار الکبرى * و الأمنِ من الفزع الأکبر که مرا از آتش دوزخ حفظ خواهد کرد و همینطور در دوری از فَزَع اکبر هل یَمْنَعُنى و هو السّاقى * أن أشرب من حوض الکوثر؟ آیا مرا از نوشیدن آب کوثر منع می کند در حالی او او ساقی کوثر است أم یطرُدُنى عن مائدهٍ * وُضِعت للقانع و المُعْتَر؟ آیا مرا از سفره احسانش منع می کند در حالی که برای فقیر و غنی گسترده شده است https://eitaa.com/jorenab
هدایت شده از پنجره🇮🇷
پذیرش عذرخواهی ای ! اگر کسی  عذر خواهی عذر خواهی را نپذیرد به شفاعت  ما نمی رسد چه عذر خواهی صادقانه باشد یا نباشد يَا عَلِيُّ‌ مَنْ‌ لَمْ‌ يَقْبَلِ‌ الْعُذْرَ مِنْ‌ مُتَنَصِّلٍ‌ صَادِقاً كَانَ‌ أَوْ كَاذِباً لَمْ‌ يَنَلْ‌ شَفَاعَتِي طبرسی ، مکارم الاخلاق ، وصیت حضرت  نبي اکرم  ص به حضرت امير ع ص ۴۳۳ https://eitaa.com/MohammadGelayeri
منْ كان على بيِّنةٍ مِنْ ربِّهِ هانتْ عليْهِ مصائِبُ الدُّنْيا و لوْ قُرِّض و نُشِر. (تحف العقول کلمات قصار امام هادی علیه السلام ش۸) هر که بر طریق خداپرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک آید، گر چه تکه تکه شود @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت علی علیه السلام : آن كه در كَمْ سالى، خود را [براى تحصيل دانش و فضيلت ]به كوشش وادار نسازد، در بزرگ سالى به برترى(فضل) نمى رسد. قال الإمام عليّ عليه السلام: مَن لَم يُجهِد نَفسَهُ في صِغَرِهِ لَم يَنبُل في كِبَرِهِ غرر الحكم : ح ۸۲۷۲ https://eitaa.com/jorenab
دیدگاه شیعه درباره امامت   1- از دیدگاه شیعه امامت  منصبی است که از طرف خداوند متعال به عده‌ای از افراد خاص اعطا شده است که بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جانشین آن حضرت محسوب می‌شوند    2-وظیفه امام آن است که تطبیق شرع و احکام با مسائل و موضوعات را بیان کند   3- وظیفه دیگر امام آن است احکامی که از طرف شارع و لسان نبوی ذکر شد تفسیر نماید    4-وظیفه اجرای احکام نیز بر عهده امام و جانشین پیامبر صلی الله  علیه وآله وسلم است   5- امام از نظر علمی، اعلم و افقه زمان است و هیچ کس بر پایه علمی او نیست و به حقایق شرع اطلاع کامل دارد    6- با توجه به اعلم و افقه بودن امام در مسائل دینی با کمک قرآن کریم و سنت نبوی توان رهبری جامعه را در تمام  ابعاد، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... دارد    7-امام از تمام گناهان عصمت دارد گناه قبل از بلوغ و بعد از بلوغ گناه کبیره و صغیره   گناه عمدی یا سهوی   گناه قبل از امامت و بعد از امامت   8-هر آنچه  امام علیه السلام  می‌گوید بر مردم حجت است   9- هر آنچه در محضر او انجام می‌شود در صورتی که منع نکرده باشد و یا تقیه نکرده باشد بر مردم حجت است .   10- هر فعلی که امام انجام می دهد در صورتی که تقیه نباشد نشانه جواز است   11-اگرچه حکومت شأنی از شئون امامت است اما لازم نیست که امام همیشه حکومت را بر عهده داشته باشد   الف: گاهی ممکن است حکومت را برعهده بگیرد مانند حضرت علی علیه السلام، امام حسن مجتبی علیه السلام ب: گاهی ممکن است بین مردم باشد اما حکومت نکند مانند امام حسین ، امام زین العابدین و امام باقر و امام صادق علیهم السلام ج: گاهی ممکن است در انظار عمومی نباشد  1- برای آنکه در زندان به سر می‌برد مانند امام کاظم علیه السلام  2-  تحت نظارت شدید می باشد و در حقیقت در محاصره قرار می گیرد مانند امام جواد و امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام د. گاهی ممکن است برای تقیه با حکومت ظالم وقت همراهی نمایند مانند امام رضا علیه السلام ه. گاهی ممکن است غائب از همه باشد مانند امام زمان عجل الله تعالی  فرجه الشریف   12-وصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم   به جانشین بعد از خودش لذا اسامی اوصیا حضرت طبق نقل شیعه و سنی مشخص است که به آنها اشاره خواهد شد     13-اگر امام حکومت را برعهده نداشته باشد و یا در انظار عمومی نباشد رهبری جامعه را بر عهده دارد و آن ها را به سوی هدایت سوق می‌دهد از آنجا که امام از طرف خداوند متعال منصوب می شود بر دلها حکومت می کند و از درون انسانها آگاه است و دلها را به سوی حق سوق می دهد به دیگر سخن توان تصرف در قلوب را دارد https://eitaa.com/jorenab
مدرسه علمیه خواهران امام جعفر صادق(ع) با مشارکت مدارس علمیه خواهران شهرستان شاهرود برگزار می کند: جشن بزرگ غدیر همراه با برنامه های شاد و متنوع با سخنرانی حجت السلام و المسلمین دکتر علی گلایری زمان:روز یکشنبه،۲۶ تیرماه ۱۴۰۱ ساعت:۱۷:۳۰ بعدظهر مکان:مجتمع حوزوی امام جعفر صادق(ع) منتظر حضور گرمتان هستیم.
۶-«السَّاکنِ مَسَاکنَ الْمَوْتَی» ساکن در سرای مردگان. ازآنجا که زندگی درعالم مادی محدود است؛ هرچند معیّن نیست عده‌ای می¬آیندواز عالم ماده گذر کرده رهسپار عالم ملکوت می‌شوند وگروهی دیگر می‌آیند امانت آن¬هارا تحویل می‌گیرند و اینان نیز می‌بایست آنچه از گذشتگان تحویل گرفته رها کرده وبه آیندگان بسپارندوهمان¬گونه که گذشتگان در چنگال مرگ گرفتار شدند، اینان نیز به همین سرنوشت گرفتار خواهند شد. ۷-.الظَّاعِنِ عَنْهَا إِلَیهِمْ غَداً» کلمه «ظعن»؛ به معنای کوچ کردن است. و «ظَّاعِنِ» به کوچ¬کننده گفته می‌شودو کلمه¬ی«غَداً» گرچهبه معنای فردا است؛ ولی دراینجا به معنای به زودی است، یعنی، زندگی دراین عالم بسان امروز آمدن وفردا رفتن است، یعنی، عمر به¬زودی سپری می‌شود. بنابراین، حرکت از عالم ماده به عالم ملکوت: اولاً؛ دائمی است. ثانیاً؛ قطعی است. ثالثاً؛ نوعاً با نشانه همراه است، یعنی، ابتدا علامت می‌دهند وآن¬گاه می‌برند، مانند پیری و اضمحلال جسمی. رابعاً؛ مدّت عمر چنان سریع می‌گذرد، گویا به دوروز – روزی برای آمدن وروزی برای رفتن – پایان می‌پذیرد. بنابراین،غایت زندگی انسان به تسلیم در برابر امراض و فنا وضعف جسم ختم می‌شودوجوانی که پا به عرصه¬ی این عالم نهاده است باید بداند این عاقبت محتوم همه¬ی انسان¬هاست واو خارج ازاین امر محتوم نخواهد بود، پس قبل از رسیدن بهاین مرحله از زندگی، باید توشه¬ی سفر برگیرد. https://eitaa.com/jorenab
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 این شعر شهریار ناقص است @Farsna