چهارم علی بود جفت بتول
که او را به خوبی ستاید رسول
که من شهر علمم علیم در است
درست این سخن قول پیغمبر است
گواهی دهم کاین سخنها ز اوست
تو گویی دو گوشم پر آواز اوست
علی را چنین گفت و دیگر همین
کز ایشان قوی شد به هر گونه دین
نبی آفتاب و صحابان چو ماه
به هم بستهٔ یکدگر راست راه
منم بندهٔ اهل بیت نبی
ستایندهٔ خاک پای وصی
حکیم این جهان را چو دریا نهاد
بر انگیخته موج از او تندباد
چو هفتاد کشتی بر او ساخته
همه بادبانها بر افراخته
یکی پهن کشتی به سان عروس
بیاراسته همچو چشم خروس
محّمد بدو اندرون با علی
همان اهل بیت نبی و ولی
خردمند کز دور دریا بدید
کرانه نه پیدا و بن ناپدید
بدانست کو موج خواهد زدن
کس از غرق بیرون نخواهد شدن
به دل گفت اگر با نبی و وصی
شوم غرقه دارم دو یار وفی
همانا که باشد مرا دستگیر
خداوند تاج و لوا و سریر
خداوند جوی می و انگبین
همان چشمهٔ شیر و ماء معین
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه من است
چنین است و این دین و راه من است
بر این زادم و هم بر این بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
#فردوسی
@jorenab
#سلسله_بحث_امامت_بیست_و_سه
#درس_دهم_بخش_اول
امام حسین علیه السلام
در سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه به دنیا آمد پدر بزرگوارشان حضرت علی علیه السلام و مادر گرامیشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است و در دهم محرم سال ۶۱ هجری در کربلا در سن ۵۷ سالگی به شهادت رسید و محل قبر شریفش کربلا می باشد
مهمترین نکته در زندگی امام حسین علیه السلام قیام در برابر یزید بن معاویه است، بعد از مرگ معاویه در۲۸ رجب ۶0 هجری یزید حکومت را به دست گرفت حدود سه سال حکومتش طول کشید و در سال اول حکومتش، امام حسین علیه السلام را به شهادت رساند. درسال دوم جان و مال و ناموس مردم مدینه را بر لشکریانش مباح نمود وعلتش ظاهرا آن بود عده ای از بزرگان مدینه به دیداریزید رفتند و او طبق معمول علنا شرب خمر کرد و آنها این موضوع را به مردم مدینه گفتند و نارضایتی عمومی شروع شد یزید ۱۲ هزار لشکر به فرماندهی مسلم بن عقبه فرستاده و بعد از شکست دادن مردم مدینه مدت سه روز جان و مال و ناموس مردم را بر لشکر حلال ساخت که این در واقع در ۲۶ یا ۲۷ ذیالحجه سال۶۳ اتفاق افتاد. ودر سومین سال حکومت خود کعبه را به منجنیق بست واین در سال ۶۴ هجری بود.
دلیل عدم بیعت امام حسین علیه السلام با یزید:.
الف: تفاوت کیفی:
یزید در نامهای به اندازه گوش موش به فرماندار مدینه می نویسد از حسین بن علی، عبدالله بن عمر، عبدالله ابن زبیر به زور بیعت بگیر و اگر بیعت نکردن سر آنها را برایم بفرست.لذا گرفتن بیعت به زور و تهدید بود در حالی که در مورد کسی دیگر چنین چیزی نبود.
@jorenab
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:
به خدا سوگند هیچ گاه فاطمه را به خشم نیاوردم و او را بر کاری که میل نداشت وادار نکردم تا روزی که از دنیا رفت و او نیز هیچگاه مرا به خشم نیاورد و از فرمان من سرپیچی نکرد و هر گاه که به او می نگریستم غصه ها و غمها از من زدوده می شد.
« فَوَ اَللَّهِ مَا أَغْضَبْتُهَا وَ لاَ أَكْرَهْتُهَا عَلَى أَمْرٍ حَتَّى قَبَضَهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لاَ أَغْضَبَتْنِي وَ لاَ عَصَتْ لِي أَمْراً وَ لَقَدْ كُنْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهَا فَتَنْكَشِفُ عَنِّي اَلْهُمُومُ وَ اَلْأَحْزَانُ»
( بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۲۴)
@jorenab
#نامیده_شدن_حضرت_زهرا_فاطمه
✅ عبدالله بن حسن نقل میکند که گفت:
حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام به من فرمود:
چرا فاطمه سلام الله علیها را فاطمه گفتند:
گفتم:
برای اینکه با نامهای دیگران فرق داشته باشد.
فرمود:
کلمهی فاطمه هم از نامها محسوب میشد، ولی علّت اینکه زهرای اطهر سلام الله علیها فاطمه نامیده شد این بود که چون خدای حکیم وضع هر چیزی را قبل از اینکه به وجود بیاید، میداند و میدانست که وقتی پیامبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم با قبائلی ازدواج نماید آنان به امر خلافت طمع خواهند کرد، لذا موقعی که فاطمه سلام الله علیها متولّد شد خدای سبحان او را فاطمه نامید و امر خلافت و امامت را برای فرزندان وی قرار داد و بدین وسیله دست آن افرادی را که خواهان امر خلافت بودند قطع نمود. بدین جهت بود که حضرت فاطمه سلام الله علیها، فاطمه نامیده شد، زیرا طمع آنان را قطع کرد.
🔶مرحوم علامهی مجلسی رحمة الله علیه میفرماید:
(از این سؤال و جواب که در روایت آمده معلوم میشود که) شاید راوی گمان کرده که نام «فاطمه» از نامهاییست که قبل از حضرت زهرا سلام الله علیها برای دختران دیگر گذاشته نمیشده، امّا حضرت فرمودند:
دختران دیگری هم قبل از آن حضرت به این نام، نامگذاری شدهاند ولی خداوند این فضائل و قدرتها را فقط در اختیار این بانوی معظّمه قرار دادهست.
🔹عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ حَسَنٍ قَالَ: قَالَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ قُلْتُ فَرْقاً بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْأَسْمَاءِ قَالَ إِنَّ ذَلِکَ لَمِنَ الْأَسْمَاءِ وَ لَکِنَّ الِاسْمَ الَّذِی سُمِّیَتْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلِمَ مَا کَانَ قَبْلَ کَوْنِهِ فَعَلِمَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَتَزَوَّجُ فِی الْأَحْیَاءِ وَ أَنَّهُمْ یَطْمَعُونَ فِی وِرَاثَةِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ قِبَلِهِ فَلَمَّا وُلِدَتْ فَاطِمَةُ سَمَّاهَا اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَاطِمَةَ لِمَا أَخْرَجَ مِنْهَا وَ جَعَلَ فِی وُلْدِهَا فَفَطَمَهُمْ عَمَّا طَمِعُوا فَبِهَذَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ طَمَعَهُمْ وَ مَعْنَی فَطَمَتْ قَطَعَتْ.
📗(بحارالانوار ج ۴۳ص۱۳)
🆔@jorenab
طبق وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها حضرت امیرالمومنین علیه السلام شبانه بدن آن حضرت را غسل داد. وقتی می خواست صورت حضرت را با کفن بپوشاند، صدا زدند: «هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکمْ بیایید با مادر تان وداع کنید.»
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «إِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ یدَیهَا وَ ضمَّتْهُمَا إِلَی صدْرِهَا ملِیاً
خدا را شاهد می گیرم که حضرت زهراعلیه السلام دست هارا بلند کرد و بچه ها را در آغوش گرفت
بحارالانوار ج۴۳ص۱۷۹
يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، يَا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ إِلَى اللَّهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِي لَنا عِنْدَ اللَّهِ.
@jorenab
#افتخار_صاحب_بهشت_به_حضرت_زهرا
۱-درجزیره العرب وجود زن یک ننگ و عار محسوب میشد بگونه ای که اگر به کسی خبر میدادند صاحب دختر شده است چنان عصبانی میشد که چهره اش بشدت بر افروخته میشد
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثَیٰ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ
یَتَوَارَیٰ مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ ۚ أَیُمْسِکُهُ عَلَیٰ هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ ۗ أَلَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ
نحل(۵۸-۵۹)
و هنگامی که به یکی از آنها بشارت دهند دختر نصیب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتی) سیاه می شود. و بشدّت خشمگین می گردد.
بخاطر بشارت بدی که به او داده شده، از قوم و قبیله خود پنهان می شود. (و نمی داند) آیا آن (دختر) را با قبول ننگ نگهدارد، یا (زنده) در خاک پنهانش کند؟! آگاه باشید که بد حکم می کنند!
۲-امیرالمومنین علیه السلام کسی است که بهشت با او شناخته میشود و حتی ندای بهشت یا علی است
عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ: إِنَّ حَلْقَةَ بَابِ الْجَنَّةِ مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ عَلَی صَفَائِحِ الذَّهَبِ فَإِذَا دُقَّتِ الْحَلْقَةُ عَلَی الصَّفْحَةِ طَنَّتْ وَ قَالَتْ یَا عَلِیُ
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم فرمود
حلقه در بهشت از یاقوت قرمز است که صفحه آن از طلاست
وقتی کوبه به صفحه طلا می خورد ندا میدهد یاعلی
بحارالانوار ج ۳۹ص۲۳
۳-در چنین شرایط خفقان جزیره العرب یک زن چنان رشد میکند که صاحب بهشت به او افتخار میکند
حضرت در روز شورافرمود
هل فيكم أحدٌ له زوجةٌ مثلُ زوجتي فاطمةَ بنت محمد سيّدة نساء أهل الجنّة، غيري؟ قالوا: اللّهمّ لا. الغدير ج1 ص328
حضرت که خود صاحب بهشت است وقتی با مهاجر و انصار مواجه میشود و برتری و فضیلت خودش را بیان میکند می فرماید
آیا کسی دربین شما هست که همسرش فاطمه دختر گرامی پیامبر و سرور زنان اهل بهشت باشد
گفتند خدا شاهد است نه
یعنی حضرت زهرا آنقدر عظمت دارد که امیرالمومنین جزافتخارات خویش. داشتن همسری مثل حضرت را بیان می کند
@jorenab
زيارت امام سجاد و باقر و صادق (ع) در روز سهشنبه
يَا مَوَالِيَّ هَذَا يَوْمُكُمْ وَ هُوَ يَوْمُ الثُّلاَثَاءِ وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفٌ لَكُمْ
ای پیشوایان من این روز سه شنبه متعلّق به شماست و من در این روز مهمان شما هستم
وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ فَأَضِيفُونِي وَ أَجِيرُونِي بِمَنْزِلَةِ اللَّهِ عِنْدَكُمْ وَ آلِ بَيْتِكُمْ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ
و پناهندۀ به شما پس از من مهمان نوازی کنید و مرا پناه دهید به مقام و منزلتی که خدا را نزد شماست و اهل بیت شما که خوبان و پاکان عالمند.
@jorenab
#حمله_به_خانه_حضرت_زهرا_در_منابع_اهل_سنت
۱-آتش زده شدن خانه حضرت فاطمه (س) چنان معروف و مشهور بوده که وقتی عبدالله بن زبیر بر شهر مکه مسلط گردید اعلام کرد هرکس با من بیعت ننماید خانه او را آتش می زنم آنگونه که خانه فاطمه را آتش زدند و سپس حسن بن محمد بن حنفیه که بیعت ننموده بود را دستگیر و زندانی کرد و خانه او را آتش زد، و بنی هاشم را در شعب جمع کرده و می خواست آنها را زنده زنده در آتش بسوزاند.
(مروج الذهب، ج ۳، ص ۷۷)
۲-ان ابابکر بعد ما اخذ البیعه لنفسه من الناس بالارعاب والسیف و القوه ارسل عمر ، و قنفذا و جماعه الی دار علی و فاطمه علیها السلام و جمع عمر الحطب علی دار فاطمه علیها السلام و احرق باب الدار .
مقاتل بن عطیه می گوید: ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت گرفت عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهرا (علیهما السلام) فرستاد، عمر هیزم را درب خانه ی فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید. هنگامی که فاطمه ی زهرا (علیهما السلام) که پشت درب آمد عمر و اصحاب او جمع شدند و عمر آن چنان حضرت فاطمه را پشت درب فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ درب به سینه ی حضرت فرو رفت و بر اثر آن صدمات حضرت به بستر بیماری افتاد تا آن که از دنیا رفت.
(الامامه و الخلافه، مقاتل بن عطیّه ص ۱۶۰-۱۶۱)
۳-«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوابابَهُ وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا؛پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده وهجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛چنان که محسن را سقط نمود.»( اثبات الوصیة، مسعودی، (چاپ بیروت) ص۱۵۳)
۴-غلامی به نام قُنفُذ با غلاف شمیر به دست یا پهلوی مبارک حضرت زده است که بعداز آن جریان حضرت همیشه در ناراحتی واندوه بود تا به جوار حق شتافت وحتی آمده است عمر گفته بود اگر از خانه خارج نشوید خانه را به آتش می کشم گفته شد هرچند حضرت زهرا داخل خانه باشد گفت حتی اگر زهرا باشد (تاریخ الطبری ج۳ ص۱۹۸ )
۵-احمد شهرستانی در الملل و النحل درباره نظام می نویسد: از جمله عقائد نظام آن بود که می گفت: عمر به خانه فاطمه حمله ور شده و فریاد می زد: خانه را با اهلش به آتش بکشید، در حالی که در خانه نبود مگر علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام. او در ادامه می نویسد: همانا عمر چنان ضربه ای به شکم فاطمه در روز بیعت زد که فاطمه جنین خود (محسن) را از شکم انداخت.( الملل و النحل، ج ۱، ص ۵۷، چاپ دارالمعرفه بیروت
@jorenab