حضرت رضا(عليه السلام) هميشه به اصحاب خود میفرمود: بر شما باد به اسلحه پيامبران،
گفته شد: اسلحه پيامبران چيست؟
فرمود: دعا
عَنِ الرِّضا(عليه السلام) أَنَّهُ كانَ يَقُولُ لاَِصْحابِهِ: عَلَيْكُمْ بِسِلاحِ الاَْنْبِياءِ، فَقيلَ: وَ ما سِلاحُ الاَْنْبِياءِ؟ قالَ: أَلدُّعاءُ
(بحارالانوار ج۹۰ص۲۹۵)
@jorenab
#امام_رضا_وگروه_صوفیه
در خراسان عده ای صوفیه بر امام رضا(علیه السلا) رسیدند گفتند مأمون بدنبال کسی که بود تا اورا امیر مردم کند دید اهل بیت شما از همه برتر هست ودر میان اهل بیت ؛ شما از همه برتر هستید وتورا ولایت داد اما امت به کسی نیازدارد که غذای سخت بخورد ولباس خشن بپوشد وبر استر سوار شود ومریض را عیادت کند
حضرت تکیه داده بود نشست وفرمود یوسف پیامبر نبی بود دیبا ی طلابافت می پوشید وبر بالش های آل فرعون می نشست وحکم می کرد
آنچه از امام خواسته می شود عدل وداد است
۱-هرگاه سخن گوید صادق باشد
۲-وهرگاه حکم کرد عادلانه باشد
۳'-وهرگاه وعده داد پایبند باشد
وخداوند لباسی وخوردنی را حرام نکرد آنگاه این آیه شریفه را خواند :بگوچه کسی زینتی که خداوند آورده وروزی پاک را حرام کرده است
«دَخَلَ عَلَى الرِّضَا بِخُرَاسَانَ قَوْمٌ مِنَ الصُّوفِيَّةِ فَقَالُوا لَهُ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ الْمَأْمُونَ نَظَرَ فِيمَا وَلَّاهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنالْأَمْرِ فَرَآكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ أَوْلَى النَّاسِ بِأَنْ تَؤُمُّوا النَّاسَ وَ نَظَرَ فِيكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ فَرَآكَ أَوْلَى النَّاسِ بِالنَّاسِ فَرَأَى أَنْ يَرُدَّ هَذَا الْأَمْرَ إِلَيْكَ وَ الْأُمَّةُ تَحْتَاجُ إِلَى مَنْ يَأْكُلُ الْجَشِبَ وَ يَلْبَسُ الْخَشِنَ وَ يَرْكَبُ الْحِمَارَ وَ يَعُودُ الْمَرِيضَ قَالَ وَ كَانَ الرِّضَا ع مُتَّكِئاً فَاسْتَوَى جَالِساً ثُمَّ قَالَ كَانَ يُوسُفُ ع نَبِيّاً يَلْبَسُ أَقْبِيَةَ الدِّيبَاجِ الْمُزَوَّرَةِ بِالذَّهَبِ وَ يَجْلِسُ عَلَى مُتَّكَئَاتِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ يَحْكُمُ إِنَّمَا يُرَادُ مِنَ الْإِمَامِ قِسْطُهُ وَ عَدْلُهُ إِذَا قَالَ صَدَقَ وَ إِذَا حَكَمَ عَدَلَ وَ إِذَا وَعَدَ أَنْجَزَ إِنَّ اللَّهَ لَمْ يُحَرِّمْ لَبُوساً وَ لَا مَطْعَماً وَ تَلَا قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْق»([1])
-بحارالانوار ج 49 ص 275[1]
@jorenab
يـا صـاحبَ الـعصرِ أدرِكْـنا فليس لنا
وِرْدٌ هـنـيٌّ ولا عـيـشٌ لـنـا رَغَـدُ
طـالت عـلينا لـيالي الإنـتظارِ، فـهل
يـا ابـنَ الـزكيِّ لِـلَيلِ الإنتظارِ غَدُ ؟
فـاكْـحُلْ بـطـلعتِك الـغَرّا لـنا مُـقَلاً
يـكاد يـأتي عـلى إنـسانِها الـرَّمَدُ
ای صاحب زمان مارا دریاب که برای ما نه زندگی خوشی است ونه اب خوشی از گلوی ما پایین می رود
شبهای انتظار برما طولانی شد ای پسر امام حسن عسکری آیا انتظار پایان می پذیرد
چشمان دردمند مارا به جمال زیبای خود نورانی کن که مردمک چشم را بدون تو درد فرا گرفته است.
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
امام رضا عليه السلام :
به خداوند گمان نيك ببر ؛
زيرا خداى عزّ و جلّ مى فرمايد :
من نزد گمان بنده مؤمن خويشم ؛ اگر گمانِ او به من نيك باشد ، مطابق آن گمان با او رفتار كنم
و اگر بد باشد نيز مطابق همان گمانِ بد با او عمل كنم
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ بِی إِنْ خَیْراً فَخَیْراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّاً
(کافی ج۲ ص۷۲)
@jorenab
عبد اللَّه بن ابان زيّات گوید : به امام رضا عليه السلام گفتم : در پیشگاه خداوند براى من و خانواده ام دعا کنید
فرمود : «مگر نمىكنم؟! به خداسوگند كه اعمال شما در هر روز و شب ، به من عرضه مىشود» .
عبد اللَّه مىگويد : اين مطلب در نظرم سنگین آمد(اما چیزی نگفتم امام علیه السلام متوجه من شد)
فرمود : «مگر كتاب خدا را نمىخوانى كه مىفرمايد : «بگو: [هر كارى كه مىخواهيد] بكنيد، كه به زودى خدا و فرستاده او و مؤمنان ، كردار شما رامىبينند
أَبَانٍ الزَّیَّاتِ وَ کَانَ یُکَنَّی عَبْدَ الرِّضَا قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام ادْعُ اللَّهَ لِی وَ لِأَهْلِ بَیْتِی قَالَ أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَکُمْ لَتُعْرَضُ عَلَیَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ فَاسْتَعْظَمْتُ ذَلِکَ فَقَالَ أَ مَا تَقْرَأُ کِتَابَ اللَّهِ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ
(بحارالانوار ج۲۳ص۳۴۶)
@jorenab
وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ ائْذَنْ لِی وَ لا تَفْتِنِّی أَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکافِرِینَ (۴۹) إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْکَ مُصِیبَةٌ یَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ یَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ (۵۰) قُلْ لَنْ یُصِیبَنا إِلاَّ ما کَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (۵۱) قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاَّ إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَنْ یُصِیبَکُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَیْدِینا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ (۵۲)
ایه شریفه ناظر به جواب دوم به ایراد مشرکان است
قُلْ لَنْ یُصِیبَنا إِلَّا ما کَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ" حاصل این جواب این است که: ولایت و اختیار امور ما تنها و تنها بدست خداست- این انحصار از جمله" هُوَ مَوْلانا" استفاده میشود- و اختیار ما نه بدست خود ما است و نه بدست هیچ یک از این اسباب ظاهری، بلکه حقیقت ولایت تنها از آن خداست و خدای تعالی سرنوشتی حتمی از خیر و شر برای همه تعیین نموده، و با اینکه میدانیم قبل از ما سرنوشتمان معلوم و معین شده چرا اوامر او را امتثال ننموده در احیاء امر او و جهاد در راه او سعی نکنیم.
خدای تعالی هم مشیت خود را اجراء میکند و ما را پیروزی و یا شکست میدهد و این به عالم ما مربوط نیست، زیرا وظیفه بنده، بندگی و ترک تدبیر و امتثال امر است، که خلاصه، همه توکل است.
مقصود از (حسنیین) حسنه و مصیبت است به دلالت اینکه در آیه اول حکایت میکرد که منافقین از اینکه به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خیری برسد ناراحت میشدند، و از اینکه به آن جناب شر و مصیبت برسد خوشحال میگردیدند، و میگفتند خوب شد ما قبلا حواسمان را جمع کرده بودیم، و خود را دچار این ناملایمات نساختیم. چون از این کلام بر میآید که منافقین در حال انتظار بودند که ببینند بر سر مسلمانان چه میآید، آیا شکست میخورند و یا پیروز میشوند پس معلوم میشود" إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ" در آیه یکی از آن دو پیش آمد است که منافقان در انتظارش بودند.
خواهی گفت چطور قرآن کریم مصیبت را هم حسنه خوانده و آن را با حسنه" حسنیین" نامیده؟ در جواب میگوییم: از نظر دینی حسنه و مصیبت هر دو حسنه اند، چون اگر حسنه، حسنه است برای این است که پیروزی و غنیمت در دنیا و اجر عظیم در آخرت است و اگر مصیبت حسنه است آنهم برای این است که شکست خوردن و کشته شدن و هر رنج و محنت دیگری که به انسان برسد مورد رضای خدا و باعث اجری ابدی و سرمدی است، پس هر دو حسنه اند.
و معنای آیه این است که: ما و شما هر یک منتظر عذاب و گرفتاری طرف مقابل خود هستیم، با تفاوت اینکه آن عذاب و گرفتاری که شما برای ما آن را آرزو میکنید در حقیقت
خیر ماست، زیرا شما در باره ما انتظار یکی از دو احتمال را میکشید، یا غلبه بر دشمن و مراجعت با غنیمت و یا کشته شدن در راه خدا.
ولی ما برای شما انتظار عذاب خدا را میکشیم، و آرزو داریم که یا با عذابهای سماوی و یا بدست خود ما شما را نابود کند، مثلا به ما دستور دهد زمین را از لوث وجود شما پاک سازیم، پس ما در هر حال رستگار و شما در هر حال هالکید، پس انتظار بکشید که ما هم با شما در انتظاریم، این بود آن جواب دوم.
(المیزان ج۹ ص۴۰۸تا۴۰۱۲)
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
حضرت رسول (ص) هجرت فرمود از مكه معظمه بسوى مدينه و در آن شب در غار (ثور) پنهان شد و حضرت اميرالمومنين (ع) جان شريف خود را فداى جان مقدس برادر و پسر عم خود، حضرت رسول (ص)، نموده و در فراش آنحضرت خوابيده از شمشيرهاى قبايل مشركين پروا نكرد و فضل خود و مواسات و برادرى را بر جميع عالم ظاهر گردانيد و شرافت دنيا و آخرت را خريد و حق تعالى با ملائكه سموات بآنحضرت مباهات نمود و آيه كريمه:
( (و من الناس من يشرى نفسه ابتغاءمرضات الله)در شان او نازل شد.
(فیض الاعلام شیخ عباس قمی ص ۲۲)
@jorenab