#راز_تقدم_و_تاخر_سلام_در_احوال_پرسی
وقتی انسان مسلمانی به فرد مسلمانی می رسد مستحب است سلام کند و معمولا کسی که ابتدا می کند می گوید سلام علیک و دیگری در پاسخ می گوید علیک السلام
سوال این است چرا در ابتداکلمه ( سلام) اول آمده است و در پاسخ در آخر قرار می گیرد
مرحوم فیض کاشانی ( رحمه الله) در کتاب
خلاصه الاذکار و اطمئنان القلوب می فرماید:
از آنجاکه سلام اسم خداوند متعال است هم افتتاح به اسم خداوند می شود و هم اختتام به نام خداوند و این مطابق قول الهی است که می فرماید « هو الاول و الاخر»
(فیض کاشانی خلاصه الاذکار و اطمئنان القلوب ص۵۷)
@jorenab
سیوطی در کتاب تاریخ الخلفا از بیهقی و ابن عساکر نقل می کند معاویه حق امام حسن مجتبی علیه السلام راغصب کرده و نمی داد لذا حضرت از نظر مالی در تنگنا قرار گرفت شبی رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم را در خواب دید و از تنگی معیشت گله کرد پیامبر اکرم به او فرمود این دعا را بخوان
اَللَّهُمَّ اقْذِفْ في قَلْبِي رَجَاءَكَ وَاقْطَعْ رَجَائِي عَمَّنْ سِوَاكَ حَتى لا أَرْجُو أَحَدًا غَيْرَكَ اَللَّهُمَّ وَمَا ضَعُفَتْ عَنْهُ قُوَّتِي وَقَصُرَ عَنْهُ عَمَلِي ولَمْ تَنْتَهِ إِلَيْهِ رَغْبَتِي وَلَمْ تَبْلُغْهُ مَسْأَلَتِي وَلَمْ يَجْرِ عَلَى لِسَانِي مِمَّا أَعْطَيْتَ أَحَدًا مِنَ الأَوَّلِينَ وَالآخِرِينَ مِنَ الْيَقِينِ فَخُصَّنِي بِهِ يا رَبَّ الْعَالَمِين
یک هفته نشد معاویه حق حضرت را که غصب کرده بود به او برگرداند
(تاریخ الخلفا ج1 ص 148)
@jorenab
۱-پرده می پوشی بر کسی که اگر می خواستی رسوایش می کردی.
۲'جود و کرم می کنی بر کسی که اگر می خواستی منعش می فرمودی،
۳- در حالی که هر دوی اینها از جانب تو سزاوار رسوایی و منعند؛
۴- امّا چنین نمی کنی، چون تمام کارهایت را بر پایه احسان و تفضّل بنا نهادی، و قدرتت را بر آیین گذشت به جریان انداختی
تَسْتُرُ عَلَى مَنْ لَوْ شِئْتَ فَضَحْتَهُ، وَ تَجُودُ عَلَى مَنْ لَوْ شِئْتَ مَنَعْتَهُ، وَ كِلَاهُمَا أَهْلٌ مِنْكَ لِلْفَضِيحَةِ وَ الْمَنْعِ غَيْرَ أَنَّكَ بَنَيْتَ أَفْعَالَكَ عَلَى التَّفَضُّلِ، وَ أَجْرَيْتَ قُدْرَتَكَ عَلَى التَّجَاوُزِ.
فراز ۸ دعای ۴۵صحیفه سجادیه
@jorenab
افسوس که ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
افسوس که سی پاره این ماه مبارک
از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت...
شد زیروزبرچون صف مژگان، صف طاعت
شیرازه جمعیت بیداردلان رفت
بیقدری ما چون نشود فاش به عالم؟
ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت...
تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت
از نامه اعمال، سیاهی چو دخان رفت
با قامت چون تیر در این معرکه آمد
از بار گنه با قد مانند کمان رفت
برداشت ز دوش همه کس بار گنه را
چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت
چون اشک غیوران به سراپرده مژگان
دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت
از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب
آنها که به «صائب» ز وداع رمضان رفت
#صائب_تبریزی
@jorenab
نور باشد سائلی در ظل دیوار شما
کور بینا میشود با یاد دیدار شما
با کلاف جان به بازار محبت بسته صف
گشته صدها یوسف مصری خریدار شما
میفروشد ناز دوزخ بر گلستان بهشت
گر نسیمی آیدش از طرف گلزار شما
از چه بنشستید با ما فرشیان تیره روز
ای چراغ عرشیان خورشید رخسار شما
چند روزی داشت هر کس نوبت جولان
ولی تا خدائی خدا، گرم است بازار شما
سر خط آزادی خلق است در دست کسی
کز دو عالم پا کشید و شد گرفتار شما
نی عجب گر با همه خواری عزیزم کرده اید
بوده از آغاز بنده پروری کار شما
آسمان بر کف گرفته کاسه از خورشید و ماه
گشته سرگردان گدای پشت دیوار شما
بر شما آل محمّد (ص) تا صف محشر درود
از همه خلق جهان و زحی دادار شما
این کرامت بس که شسته دست از دار جهان
گشته «میثم» خاک پای میثم دار شما
@jorenab