✡ اطلاع یهود از ترور خلیفه دوم (١)
🔸 #عمر در پایان دهمین سال حکومت به همان نقطهای رسیده بود که #ابوبکر پس از ٢سال به آن رسید. جامعه دیگر او را برنمیتافت و باید از میان میرفت. برخی، ازجمله #ابی_بن_کعب ٣روز پیش از ترور عمر، از مرگ او آگاه بودند! او ادعا میکرد که این اطلاعات را از #تورات گرفته است!!
🔸 بحث #ترور_عمر از پیچیدهترین و مخفیترین مسائل تاریخی است. اطلاعات انحرافی نیز در تاریخ بسیار آمده است. شخصیت ترورکننده شناختهشده نیست و به آنچه که بهعنوان انگیزهٔ ترور نقل شده، اعتماد نمیتوان کرد.
⚔ این #ترور بنابر دلایل زیر، انگیزهای سیاسی داشته است:
1⃣ #ابولؤلؤ بسیار مشکوک است. او ایرانیای است که در نبرد ایران و روم به اسارت رومیان درآمده، سپس در نبرد مسلمین و رومیان بهدست مسلمانان اسیر شده و بهرغم منع عمر از انتقال غلامان ایرانی به داخل مدینه، در مدینه زندگی میکند! او عبدی گمنام است و بهتنهایی نمیتوانسته خلیفهٔ حفاظتشده را ترور کند. پس حتماً باید دارای تشکّلی قوی باشد و یا بتواند کسی را در سیستم نفوذ دهد. اینکه پس از ترور، ردّی از او نمییابیم، خود شاهد بر این ادعاست.
2⃣ فرجام ابولؤلؤ مورد اختلاف است، بعضی گفتهاند او پس از ترور به خودکشی دست زد. اگر ابولؤلؤ دست به انتحار زده باشد، باید محل دفنش در تاریخ روشن باشد و اگر توانسته از این مهلکه بگریزد، چگونه از گارد حفاظتی عمر عبور کرده است؟! فرار غلامی که ایرانی بودنش مشخصهٔ او برای شناسایی است، از میان کوچههای مدینه، آنهم در حالی که مأموران از پشت سر در حال تعقیب اویند، امری ناممکن است.
3⃣ عمر در این ترور بهسرعت کشته نمیشود. در حقیقت ضربهٔ ابولؤلو بهگونهای نیست که عمر در اثر آن بلافاصله کشته شود. ابولؤلؤ فرصت زدن ۶ضربه به عمر را یافت، همچنین او توانست ١٢نفر دیگر را زخمی نماید که ۶تن از آنها کشته شدند. ضربات او کاملاً فنّی و حساب شده بود تا فرصت وصیّت و روشن ساختن تکلیف پس از خود را داشته باشد. اگر عمر در همان لحظه کشته میشد و شورای ۶نفره را تشکیل نمیداد، حکومت به #عثمان منتقل نمیشد.
4⃣ #کعبالاحبار در چندین نوبت به عمر، خبرِ مرگش را میدهد. آیا او واقعاً این مطلب را از تورات نقل میکرد یا از یک #توطئه مطلع بود؟!!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ دستگاه خلافت و داستانسرایان اسرائیلی (١)
1⃣ یکی از ریشههای اصلی نشر و گسترش #اسرائیلیات و #احادیث_جعلی در میان مردم، شیوع قصهخوانی و آزادی عمل داستانسرایان در پناه دستگاه #خلافت و دولت اموی بود. آزادی عمل قصهخوانان در شرایطی بود که نگارش و نقل احادیث و سنّت پیامبر (ص) از سوی خلفا، بهویژه با فرمان رسمی خلیفهٔ دوم، منع میشد!!
2⃣ در دورهٔ صحابه و تابعین و پس از آن، کسانی که در حوادث گذشته و تاریخ انبیا و خلقت و امثال آن سخن میگفتند، و سخنانشان نوعی شباهت ظاهری با داستانهای قرآن داشت، به «قَصّاص» مشهور شدند. منبع اصلی اینان را #تورات و نقلهای شفاهی رایج در میان #علمای_یهود تشکیل میداد.
3⃣ گفته شده قصهخوانی در زمان پیامبر (ص) و ابوبکر وجود نداشته و از زمان خلیفهٔ دوم و با اجازهٔ او آغاز شده است. قصهخوانان داستانهای #یهودیان را بهنام #تفسیر قرآن و بهقصد تخریب و تحریف مبانی اعتقادی، در لابهلای تعالیم اسلامی و تفاسیر قرآنی جای دادند. زمامداران نیز آنان را برای اهداف سیاسی خود به کار گرفتند.
4⃣ #عمر به #تمیم_داری اجازه داد تا پیش از خطبههای نماز جمعه به ایراد موعظه و قصه بپردازد و پس از وی، #عثمان اجازه داد تا او هفتهای دوبار به این کار ادامه دهد. عُبَید بن عُمَیر نیز در زمان عمر اجازهٔ قصهخوانی یافت. نخستین کسی که در مصر به داستانسرایی پرداخت، سلیمان بن عِتْر تُجِیبی بود. او از سوی #معاویه، عهدهدار امر قضاوت و قصهگویی شد، اما بعدها معاویه او را از قضاوت عزل، و تنها موظف به داستانسرایی نمود!
5⃣ #عبدالله_بن_سلام، #کعبالأحبار و #وهب_بن_منبه سهم فراوانی در نقل افسانهها داشته، و ردّ پای آنان را در روایات تفسیری مشاهده میکنیم. ابنکثیر دربارهٔ کعبالأحبار میگوید:
✍ کعبالأحبار در زمان خلافت عمر اسلام آورد. وی از کتابهای کهن برای عمر نقلِ سخن میکرد. عمر به سخنان وی گوش فرا میداد و مردم را نیز در شنیدن سخنان وی آزاد میگذارد و مردم نیز گفتههای او را نقل میکردند...
6⃣ چنانکه دیدیم، در میان حاکمان، عمر و معاویه بیش از دیگران به دانشمندان #اهل_کتاب تمایل داشته، آنان را در نقل داستانهای تاریخیِ تورات و افسانههای خرافی آزاد گذاردهاند؛ بلکه در زمان معاویه بیشترین #جعل_حدیث در فضیلتسازی برای حکّام و جلوگیری از نشر فضایل اهلبیت (ع) صورت گرفت.
🎯 برای روشن شدن این حقیقت تلخ، در ادامه به ٣ مطلب مهم اشاره میکنیم:
✍ نویسنده: محمدتقی دیاری
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter