🌓 پیام رهبر انقلاب درپی درگذشت حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدرضا رضوانطلب
⚫️ درگذشت روحانی فاضل و خدوم جناب آقای حاج شیخ محمدرضا رضوانطلب رحمةاللهعلیه را به خاندان و بازماندگان گرامی و به دوستان و همکاران ایشان تسلیت عرض میکنم. خدمات با ارزش در عرصههای گوناگون حوزوی و دانشگاهی ذخیره معنوی گرانقدری برای ایشان است انشاءالله. رحمت و مغفرت الهی نصیب وی باد. سید علی خامنه ای
⚫️ مراسم وداع و تشییع پیکر دکتر رضوانطلب دانشکده الهیات دانشگاه تهران،دوشنبه ۱۰ مهرماه ساعت ۹ صبح
مراسم تشییع و تدفین: حرم مطهر رضوی، صحن کوثر، رواق حضرت زهرا س، سه شنبه ۱۱ مهرماه بعد از نماز ظهر و عصر
🔺 این دوست عزیز را خداوند مورد لطف و رحمت خویش قرار دهد؛ اولین بار سال ۱۳۸۳ زمانی که مدیر گروه معارف اسلامی دانشگاه تهران بودند با ایشان آشنا شدم و در زمان مسئولیت جذب اساتید وزارت علوم نیز دلسوزانه و با برنامه کارها را جلو می برد. رحمت الله علیه و حشره الله مع اولیائه 🌹
@jtabiin
@jtabiin
پایگاه نقد و تبیین
🌓 مردم ایران و کمکهای رایگان دولت 👈 خدمات دولت به ملت از زاویه ای متفاوت 🔹یادداشت روز 🔸علی المو
سلام علیکم
استاد گرامی جناب آقای محمدی
ضمن تشکر از زحمات جنابعالی، و تبریک برای شرح صدرتان، از اینکه اینجانب را برای مشارکت نظری قابل دانسته اید ، سپاسگزارم .
اما در زمینه خدمات ارایه شده رایگان از سوی دولت به مردم ...
خدماتی که دولت در قالب و اشکال مختلف از دهکهای پایین جامعه بطور خاص پوشش داده است و خدماتی مانند هزینه برق و مخابرات و اینترنت و ... که بطور عام به همه مردم تعلق گرفته است با این حال با پدیدهی عجیبی روبرو هستیم، و آن هم
نادیده انگاری این خدمات از سوی همین مردم است ،
در حالی که حجم کمی از خدمات مشابه در بسیاری از کشورها با هزینههایی ارائه میشود که پوشش آنها از عهده درآمد بسیاری از خانوادههای همان کشورها خارج است. اما بازهم آنچه در دو سطح کلی قابل رویت است همان ناچیز و نادیدهانگاری این خدمات در بین مردم است
سطحی از افراد تحصیلکرده و بعضا مرفه و سطحی از عوام مردم که اغلب فاصله خط معیشت خود را با دیگران مقایسه میکنند .
از قدیم گفته اند "مرغ همسایه غازه"
اندکی این جمله را از زوایای مختلف بررسی کنیم ، احساسهای مختلفی مشاهده می شود ، همچون :
*خود تحقیری
*خودباختگی
*حسرتهای ناتمام
*نا امیدی
*بی انگیزهگی
*حس تلاش نافرجام
*باور ناتوانی
*دلزدگی از داشتهها
*حس باخت دائمی
*تحقیر و خفتخواهی درونی
*مبلّغ رایگان غیر بودن
*ایجادکننده آنتروپی(عدم قطعیت)
*تولید سونامی همافزایی منفی
*ضد تبلیغ بودن توفیقات و تواناییها
*عدم پویایی
*حس روزمرهگی
*حس درجا زدگی
*رویاهای بیپایان
و ...
همه اینها به همراه عدم روشنگری و تبیین دولتمردان و آگاهان جامعه و همچنین تشدید فشارهای اقتصادی در عدم تطابق درآمدها با انتظارات حداقلی در سایر زمینه هایی که دولت در آن زمینهها یا ورود نکرده و یا هنوز نتایج عملکرد آنها در سفره معیشت مردم محسوس نیست ، باعث شده است حجم افسردگی جامعه ونادیده گرفتن آن خدماتِ وسیع مضاعف شود.(که هریک جداگانه قابل بحث و بررسی است.)
شاید بسیاری از این خدمات مطلوبی که برای مردم خیلی از کشورها آرزو محسوب می شود را همهی مردم استفاده نکنند ولی به واسطه از آنها بهرهمند هستند .
شاید یکی از خلاءهایی که باعث شده است تفاوت خدمات موجود با خدمات رویایی در سایر کشورها برای مردم آزاردهنده باشد و خدمات فعلی دیده نشود همان احساس های مذکور است.
با این همه شخصا بر این باورم که کشور عزیزمان ایران اسلامی، بطور قطع و یقین استعداد و امکانات نامحدودی دارد که توان پاسخگویی به نیاز مردمش در سطحی عالی را دارد که رویای همه کشورها باشد .
و این جز با وحدت و همدلی بین مردم و مسئولین و از آن مهمتر و به طور اخص همت مضاعف مسئولین میسر نمیشود.
البته که این موضوع زوایای بسیاری برای بررسی بیشتر دارد .
از جمله می توان به تبلیغات و رسانه بیگانه. نفوذ . قدرت طلبی. ناکارآمدی. رسانه ضعیف. تحریمها. جناح سیاسی رقیب. ناهمگونی بدنهی دولت و... اشاره کرد.
از اطالهی کلام عذرخواهم.
ومناللهالتوفیق
ارادتمند. سیدسعید/ ۹مهر۱۴۰۲
🌓 ارشاد مفید و شیخ شهید
👈ماجرای خواندنی شهید مطهری و راننده تاکسی: آخوند سوار کنم ماشینم چپ میکند!
🔹حاج حسن مطهری برادر استاد مطهری میگوید: تابستان سال ۱۳۳۹ بود. شهید مطهری یک هفته در فریمان بودند و می خواستند به مشهد بروند. من با یکی دیگر از اقوام رفتیم ببینیم ماشین هست یا نه. یک تاکسی برای مشهد ایستاده بود که راننده اش یک پایش میلنگید و به «محمد لنگ» معروف بود. گفتم یک نفر جا دارید؟ گفت: بله. زود بیایید میخواهیم حرکت کنیم. دو زن و یک مرد هم عقب نشسته بودند.
🔹من آمدم منزل و با شهید مطهری به آنجا رفتیم. به آقای مطهری اشاره کردم و به راننده گفتم: مسافر مشهد ایشان است. تا این جمله را گفتم، با لهجه غلیظ فریمانی و با تعجب گفت: «اوه! آخوند برای ما آوردی؟! آخوند آمد و نیامد دارد! اگر آخوند سوار کنم یا ماشینم چپ میکند یا موتورش میسوزد!». بلافاصله پشت ماشین نشست و رفت.
🔹من و فرد همراهم که خیلی عصبانی شده بودیم، سریع سوار جیپمان شدیم و تعقیبش کردیم. وقتی به پمپ بنزین رسید، تا از ماشین پیاده شد من از پشت سر او را گرفتم و فرد همراه من به او ضربهای زد. راننده بنزین نزد و از همانجا به شهربانی رفت تا از ما شکایت کند.
🔹ما هم برگشتیم و رفتیم جای اول که آقای مطهری در آنجا منتظرمان مانده بود. ایشان تا ما را دید گفت: کجا رفتید؟ دعوا کردید؟ گفتیم: دیدید که چه گفت. آقای مطهری گفت: ما اینقدر در تهران از این حرفها میشنویم ولی هیچ اعتنایی نمیکنیم.
🔹ما درباره اتفاقاتی که افتاده بود چیزی به ایشان نگفتیم. بعد که به منزل رفتیم از شهربانی دنبال ما آمدند. یک افسر آنجا بود که از شانس ما فردی مذهبی بود. با عصبانیت به ما گفت: چرا او را زدید؟ جریان را گفتیم. افسر شهربانی به راننده گفت: این حرفها چیست که ماشینم با سوار کردن آخوند چپ میکند؟ تو باید هر مسافری را با هر تیپ و مرامی سوار کنی. آخوند باشد یا ارمنی! چرا این حرف را زدی؟
🔹در این بین مرحوم مطهری که از جریان باخبر شده بود، آمد و از راننده عذرخواهی کرد. افسر نگهبان به راننده گفت: برو صورتت را بشوی و رضایت بده. افسر نگهبان از ما هم پرسید: شما هم شکایت دارید؟ گفتیم: بله. وقتی راننده دید که مأمور شهربانی خیلی طرف او را نمیگیرد، از شکایت منصرف شد. مرحوم مطهری صورتش را بوسید و عذرخواهی کرد و بعد راننده رضایت داد. ما هم رضایت دادیم.
🔹بعد افسر شهربانی به راننده گفت: برو و این آقا را به مشهد ببر. گفت: نه، نمیبرم. اینها این بلا را سر من آوردهاند حالا من این آقا را سوار ماشینم کنم؟! افسر گفت: نمیبری؟ گفت: نه. گفت: پس دیگر حق نداری در این خط کار کنی. راننده وقتی این را شنید مجبور شد که آقای مطهری را سوار ماشینش کند و به مشهد ببرد.
🔹ما به برادرمان گفتیم حالا که این جریانات پیش آمده شما با این ماشین نرو. ممکن است اتفاقی بیفتد یا دوباره اهانتی به شما بشود که ایشان قبول نکرد و گفت: نه، میروم. مشکلی پیش نمیآید.
🔹ده، پانزده روز بعد میخواستم به مشهد بروم. دیدم همان راننده آنجا نشسته است. تا چشمش به من افتاد من را صدا زد و گفت: بیا کارَت دارم. با خودم گفتم: حتما میخواهد تلافی کند. راننده گفت: آن آقایی که آن روز آوردی و سوار ماشین ما کردی، که بود؟ گفتم: برادرم بود. گفت: باز هم به فریمان میآید؟ گفتم: تابستانها میآید.
🔹گفت: میخواهم دهانش را ببوسم، پایش را ببوسم. من بچه مسلمان هستم ولی از مسلمانی هیچ سرم نمیشود. ۴۵ سال از عمرم گذشته، نه نماز خواندهام، نه روزه گرفتهام و همه نوع عیاشی هم کردهام. ولی نمیدانم این آقا در راه مشهد با من چه کار کرد که مرا از این رو به آن رو کرد. گفتم: چطور؟ گفت: تا مشهد برای من صحبت کرد و مرا از این رو به آن رو کرد.
🔹بعد از چند روز زنگ زدم به برادرم و جریان را پرسیدم. شهید مطهری گفتند: ما که سوار تاکسی شدیم سر صحبت را با راننده باز کردم. اول که رویش را آن طرف کرده بود و اعتنا نمیکرد. کمکم که صحبت میکردم به حرفهایم توجه میکرد و نرمتر شد و به من نگاه میکرد. مدتی که گذشت به حرفهایم گوش میکرد.
🔹به مشهد که رسیدیم، میخواستم با بقیه مسافرها پیاده شوم ولی او نگذاشت و گفت: حاج آقا بشین با شما کار دارم. نمیدانم چه اتفاقی افتاده، من حالت دیگری پیدا کردهام. صحبتهای شما اینقدر در من اثر کرده که نمیدانم چه کار کنم. حالا میخواهم بروم حرم امام رضا ع توبه کنم اما بلد نیستم. چه کار کنم؟ به او گفتم: برو به امام رضاع بگو از این تاریخ من همه گناهانم را کنار گذاشتم و میخواهم روزه بگیرم و نماز بخوانم.
🔺بعد آقای مطهری پشت تلفن گفتند: شرش را شما به پا کردید، خیرش برای این بنده خدا بود/
✍ پی نوشت: این سبک از رفتار و تاثیر کارکرد اصلی ما حوزویان است که متاسفانه کمی تا قسمتی رنگ باخته بخصوص در میان روحانیون شاغل در سیستم اجرایی و دولتی!
@jtabiin
@jtabiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌓 آیا ما در انقلاب بانوی اول و دوم داریم؟!
⛔️ متاسفانه همسر رئیس جمهور بعد از چند درخشش خوب در مصاحبه با خبرگزاري های دنیا، با اظهارنظری بی پایه و اساس، حاشیه هایی ایجاد کردند!
✍ پی نوشت: خانم علم الهدی میشه بفرمایید در کجای ساختار جمهوری اسلامی، حرف از بانوی اول و دوم زده شده که شما در یک همایش بین المللی آن را مطرح میکنید؟! اتفاقا جمهوری اسلامی آمد که این بساط تبعیض ها و القاب درباری را جمع کند خواهر من!!!
🔺 اون که امام خمینی شخص اول و موسس این نظام بود می گفت به من خادم بگویید بهتر از این است که رهبر بگویید!
🔺خلاصه سليقه هم چیز خوبی است؛ مواظب باشید جوگیر نشید!
@jtabiin
@jtabiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌓 مرام فردی و اجتماعی پيامبر اکرم ص از زبان خاورشناسان
🔺به بهانه شب طلوع آن رسول مهر و دوستی
✳️ ار. اف. بودلي: محمد با اين صفت ممتاز است كه تمام كارهايش از روي وحي بوده است. او نه قديس و نه ملك بود و هيچ صفتي كه او را به غيربشر منتسب كند، نداشت.هيچ گونه امتياز مادي و رفاهي بر مسلمانان عادي نداشت. نه نام خاصي و نه مال زيادي و نه زندگاني مخصوصي داشت. فقط شخصيت والايش بود كه او را ممتاز مي ساخت.[۱]
✳️اورينگ (تاريخ نگار امريكايي):[۲]آخرين پيامبر، محمد[ صلي الله عليه و آله] داراي اخلاق شايسته و زندگي ساده و آراي عالي و تفكر عميقي بود. سخنان كوتاه و زيباي او داراي معناهاي بزرگ و عميقي است. پس واقعا او مقدسي است با كرامت.[۳]
✳️اميال برنامكارم (خاورشناس فرانسوي):[۴]
من خواستم شخصيت محمد را به صورت واقعي تا آنجا كه قدرت دارم، مجسم كنم... او با كمال اعتماد به خود نشو و نمو كرد. بزرگ و كوچك در كارهاي خود جهت مشورت به او مراجعه مي كردند. او زندگي خود را با زحمت از دست مزد خود مي گذراند. او ثروتي نداشت و به دست مزد خود اكتفا مي كرد. سرمايه او در جواني راست گويي و امانت داري و پاك دامني و اخلاص بود. به خدا سوگند، همين صفات كمال، بهترين و پرارزش ترين ثروت هاست. آري، چنين بود اوصاف شايسته محمد در ميان اجتماعي كه نه اخلاق داشت و نه كمال را درك مي كرد.[۵]
✳️توماس كارلايل:ما در تاريخ ديده ايم كه اين مرد در طول حيات و در مدت زندگاني خود، هميشه استوار و در راه هدفش پابرجا، داراي عزمي قوي، همتي عالي، مهربان، دل سوز، نيكوكار، پرهيزكار و در كارهاي خود بسيار جدّي بود و پشتكار عجيبي داشت و بااخلاص، دل پذير و معمولاً متبسم بود.[۶]
✳️جان بروا:اخلاق محمد بي نظير بود. او علاقه شديدي به فقيران و كودكان داشت و با آنها انس مي گرفت و وسايل آسايش آنان را فراهم مي ساخت. به هر قلبي نزديك بود. هميشه متبسم بود؛ بر لب داشت. شيرين سخن مي گفت. چيزي را ذخيره نمي كرد. هرچه به دستش مي رسيد، به ديگران مي داد. كم حرف مي زد. باوفا بود و كسي نمي تواند چون او وفادار باشد.[۷]
✳️گوستاو لوبون:[حضرت محمد صلي الله عليه و آله] فوق العاده بر نفس خويش مسلط بود. كم سخن مي گفت، ولي زياد فكر مي كرد. داراي عزم و اراده بي نهايت قوي بود. اگرچه وارستگي و سادگي وي حيرت انگيز بود، با اين حال فوق العاده مقيد بود كه هميشه خود را تميز و پاكيزه نگاه دارد. در تمام عمر حتي اوقاتي كه ثروتمند بود، هيچ وقت كارهاي شخصي خود را به ديگري واگذار نمي كرد. قوت و توانايي او در تحمل مشقت و رنج كار فوق العاده بوده است. يكي از غلاماني كه مدت هيجده سال در خدمت وي به سر برده است، مي گويد: «در تمام اين مدت، يك حركت يا سخن ملامت آوري از پيامبر مشاهده نكردم». در جنگ، بي نهايت دلير بود و از هيچ خطري فرار نمي كرد. با اين وصف، هيچ وقت هم بدون جهت خود را به مخاطره نمي انداخت و آن بي باكي و تهوري كه عموما در عرب ديده مي شد، در او نبود.[۸]
✳️دو ميلي:محمد داراي روحي بردبار و همواره متوجه خدا بود. او عاطفه قوي و ديانت عميقي داشت كه وي را وا مي داشت مردم را به سوي دين جديد دعوت كند... آن نيروي بسيار قوي محمد كه بر ملت ها سيطره داشت، چنان نيرويي به اشخاص مي داد تا تأثير بسزايي بر انسانيت بگذارند.[۹]
✳️واشنگتن ايروينگ:تمام رفتار پيامبر كاشف از رحمت عظيمي در كيان وجود اوست. او بسيار كم خوراك بود و زياد روزه مي گرفت. ميلي به خوشي و خوش گذراني نداشت. نسبت به دنيا زاهد بود. در پوشاك به سادگي تمايل داشت. در عين حال، زيبايي منظر را بسيار مراعات مي كرد. لباس هايش از پشم يا پنبه يمني بود. او در همه چيز به پاكيزگي و تميزي ممتاز بود. عادل بود. رفتار او با ثروتمندان و نيازمندان و فقيران و دوستان و ناآشنايان و قوي دستان و بيچارگان يكسان و مساوي بود. مردم، او را به اين جهت كه از آنها استقبال شاياني مي كرد و به شكايات آنان گوش مي داد، دوست مي داشتند. پيامبر، خوش طبع، رحيم و بردبار بود.
اَنَس مي گويد: «از هشت سالگي در خدمت پيامبر بودم و با اينكه بسياري از چيزها را تلف و ضايع مي كردم، در اين مدت طولاني، كوچك ترين اهانتي از پيامبر نديدم».[۱۰]
✳️ديسون:او [حضرت محمد صلي الله عليه و آله] خيلي پاكيزه بود. خيلي باحيا و باعفت بود. بيش از يك دختر جوان حيا داشت. هنگامي كه از چيزي خوشش نمي آمد، اصحابش از سيماي مباركش مي فهميدند. خنده رو و گيرا بود. از روي حيا و بزرگي، چيزي را كه كسي دوست نداشت، به رُخش نمي كشيد. هميشه بشّاش و ملايم بود. سنگدل و بدخوي، عيب جو يا چاپلوس نبود.[۱۱]
✳️توماس كارلايل: او مردي بود داراي طبعي آرام، مزاجي گرم و آتشين و در عين حال، معتدل. طينتي صاف و صادق داشت. خوش فهم و پر از نور بود. فطرتا مردي عظيم بود.[۱۲]
👇👇👇
👆👆👆
✳️جرجيس سول (دانشمند انگليسي): محمد، بهترين و نيكوترين اخلاق را داشت. او منزّه از هر بدي و پليدي بود. كسي بود كه براي اصلاح اخلاق بشر قيام كرد.[۱۳]
✳️راماكريشنا رائو: سوابق تاريخي نشان مي دهد كه هم دشمنان و هم دوستان معاصر محمد؛ خصوصيات متعالي، صداقت بي نقص، فضايل، صميميت و قابل اعتماد بودن پيامبر اسلام را در تمام زمينه هاي فعاليت بشري به رسميت شناخته اند. حتي يهوديان و افرادي كه به او ايمان نياوردند، حكميت او را براي حل مناقشات فردي خود مي پذيرفتند.[۱۴]
🔻پی نوشت:
[۱] اسلام از ديدگاه دانشمندان جهان، ص ۲۰۶، به نقل از: حيات محمد، ص ۴۰۷
[۲] . Ouring.
[۳] . اسلام از ديدگاه دانشمندان جهان، ص ۶۰۱ ، به نقل از: محمد و علماء الغرب، ص ۱۲۶
[۴] . Emyal Berna Macarem.
[۵] اسلام از ديدگاه دانشمندان جهان، ص ۶۰۲، به نقل از: محمد و علماء الغرب، ص ۹۲.
[۶] همان، ص ۱۸۸.
[۷] . همان، ص ۲۴۰، به نقل از: محمد؛ نابلئون السماء، ص ۲۴.
[۸] تمدن اسلام و عرب، ص ۱۱۹.
[۹] اسلام از ديدگاه دانشمندان جهان، ص ۵۱۴، به نقل از: العلم عند العرب، ص ۷۵.
[۱۰] . اسلام از ديدگاه دانشمندان جهان، ص ۲۶۶، به نقل از: حيات محمد، صص ۲۹۰ و ۲۹۲.
[۱۱] . نظريه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد، ص ۱۰۴.
[۱۲] . محمد صلى الله عليه و آله در اروپا، ص ۳۵۲.
[۱۳] نظريه دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد، ص ۷۵.
[۱۴] پيامبر اعظم در بيان غير مسلمانان، ص ۱۰.
@jtabiin
@jtabiin
🌓 برخورد عجیب پیامبر ص با یک زنِ خواننده مشرک
👈به بهانه ۱۷ ربیع الاول
🔹یادداشت روز
🔸ﺳﺎﺭه، ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺭﻓﺖ. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ از ﺍﻭ پرسید:
– ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪهﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
- ﺑﺮﺍﯼ پذیرش ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
– ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
–ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﻦ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎنی ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺷﺪهﺍﻡ، ﺁﻣﺪهﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ؛ نه جامهای دارم، نه مرکبی و نه پولی که زندگی ام را بگذرانم.
– ﺗﻮ ﮐﻪ در مکه روزگاری ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻥِ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ، ﭼﻄﻮﺭ شد که ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺷﺪﯼ؟
– ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻧﯽ سراغ من نمیآید، فراموش خاص و عام شدهام، به سختی زندگی میکنم.
🔸ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻣﺮﮐﺐ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻧﺪ.
📚 رجوع شود به ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻟﺤﯿﺎﺓ ﺟﻠﺪ ۹، ﺹ ۲۳۲،ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﺣﮑﯿﻤﯽ؛ ﻧﺸﺮ ﺍﻟﺤﯿﺎﺓ، به نقل از ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺒﯿﺎﻥ طبرسی، تفسیر آیه اول سوره ممتحنه.
🚫عجب ﺭﻭﺍیت غریبی است در دوران ما:🔻
1⃣ﺍﯾﻦ ﺯﻥ با اینکه ﺧﻮﺍﻧﻨﺪه مشرکین ﺑﻮﺩه اما ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ را ﭘﻨﺎه خودمیدانست؛ و به لطف او امید داشت.
2⃣پیامبر نیز به او ﻧﻔﺮﻣﻮﺩ ﻗﻮﻝ ﺑﺪه ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻧﮑﻨﯽ ﺗﺎ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ، ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ با جوانمردی تمام او را یاری ﮐﻨﻨﺪ.
3⃣ او ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺸﺮﮎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ، اما ﺁﻣﺪ ﮐﻤﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ!
4⃣و آخر اینکه در تاریخ آمده که در نهایت هم وسوسه شد و برای مشرکین مکه جاسوسی کرد که پیامبر در اینجا هم با مروت و جوانمردی با او برخورد نمود.
♨️ حالا آیا واقعا راه و رسم ما ﺷﺒﯿﻪ راه و رسم آن ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ رحمانی و آسمانی اﺳﺖ؟! چه اندازه برای کرامت انسان ها حرمت و شرافت قائلیم؟! آيا می توانیم بدون درجه بندی، انسان ها را در جایگاه انسانی خودشون ببینیم؟!
🔺و آخر اینکه از این روست که می گوییم اخلاق معجزه اول نبوی است و اسلام را دین اخلاق و محبت می دانیم.
✍مسلم محمدی
@jtabiin
@jtabiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌓تشرف ۱۰۰ بانوی خبرنگار از ۴۱ ملیت به حرم امام رضا ع و حس زیبای آن ها
✳️ نخستین جشنواره بینالمللی «رسانه خورشید» با حضور بیش از ۱۰۰ خبرنگار از ۴۱ ملیت و با شعار «زنان روشنگری میکنند» در مشهد برگزار شد و شب گذشته جمعی از مهمانان این رویداد رسانهای به حرم مطهر رضوی مشرف شدند.
✍ پی نوشت: این ها که خبرنگارند و دست به قلم و غالبا هم سفر اولشان هست که به ایران می آیند، می توانند در بازگشت معرفان خوبی برای کشورمان در این فضای سیاه نمایی علیه ما باشند.
@jtabiin
@jtabiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از امیدانه 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلاوت_قرآن_کریم
سبحان الله به این همه زیبایی
✅ لاحول ولا قوه الا بلله العلی العظیم
🎤صدای ملکوتی استاد عبدالباسط
✳️ کانال امیدانه🔻
https://eitaa.com/joinchat/3128557605Cb4a6594f1d
🌓 میرزا عبدالعلی تهرانی، چله ترک گوشت حیوانی و حرمت مادر
آیتالله حاجآقا مرتضی تهرانی نقل می کند: مرحوم پدرم، به من گفت: من به امامزاده ابوالحسن میرفتم و از شب تا به صبح ذکر میگفتم و مناجات میکردم و گریه میکردم. مادرم هم خبر نداشت. من چهل روز ترک حیوانی کردم. نان و سیبزمینی میخوردم. نان و سرکهشیره میخوردم. نگذاشتم مادرم متوجه شود.
ما در منزل خدمتکاری که به ما کمک کند نداشتیم و من خودم از مادرم پذیرایی میکردم.
در آن چهل روز، شبها هم تا به صبح ریاضت و دعا و تضرع و التماس و مناجات داشتم و از خدا فهم میخواستم.
چهل روز من تمام شد. متوجه شدم که رنگ مادرم پریده است. به بازار رفتم و یک مقداری گوشت خریدم. گوشت را شُستم و سیخ کردم و روی ذغال، کباب کردم و آن کباب چنجه را جلوی مادرم گذاشتم. به مادر گفتم که من متوجه ضعف شما شدم. این کباب را بخورید تا ضعف شما برطرف شود.
مادر نگاه کرد و گفت خودت هم بخور. حالا روز چهلم است و من تا غروب باید صبر کنم تا از ترک حیوانی، با آن همه کارهایی که در طی چهل شب تا صبح کردهام نتیجه بگیرم.
باطنم یک تکانی خورد که خدایا چه کنم؟ تمام زحماتم از بین میرود. ابتدا سعی کردم مادر را قانع کنم که من بعداً میخورم. پیش خودم گفتم که مثلاً من هم شب کباب درست میکنم و برای شام یا افطار میخورم. ماه رمضان هم نبود که روزهٔ واجب باشد.
مادر قبول نکرد و لقمهای از گوشت برداشت و گفت: تا تو این را نخوری من هم نمیخورم.
یک لحظه خدا نهیبی به دل من زد که عبدالعلی، تو نورانیت و عبودیت و سعادت را از غیرخدا میخواهی یا از خدا؟ از اربعینیات میخواهی یا از خدای اربعینیات؟ اگر خدا نخواهد، صدتا اربعین هم که بگیری به تو نورانیت نمیدهند. اگر از خدا اطاعت کنی، او بدون اربعینیات به تو نورانیت میدهد..
ایشان گفت: همین که گوشت را در دهان گذاشتم، چشم دلم باز شد. همه چیز را میبینم؛ همه چیز را میگویم؛ نه فقط حرفهای مردم را، بلکه روایات و آیات و فرمایشات معصومین صلواتاللهعلیهماجمعین را بیان میکنم.
این قدرت، نتیجه همان است که خدا با شکستن اربعین و خوردن گوشت در روز آخر به او داده است. چرا؟ چون اطاعت از مادر کرده است. «اَلْجَنَّهُ تَحْتَ اَقْدامِ الْاُمَّهات».
📘 برگرفته از کتاب سفر چهارم، اثر آیت الله مرتضی تهرانی، صص ۱۹۹ تا ۲۰۳.
@jtabiin
@jtabiin
🌓 برخورد تند امام صادق ع؛ بخاطر نسبت ناروا به یک غلام!
👈 به بهانه ایام میلاد آن حضرت
🔹یادداشت روز
عمرو بن نعمان جعفى گويد: امام صادق (ع) دوستى داشت که از او جدا نمی شد به هر جا كه میرفت.
روزى در بازار كفش دوزان به همراه آن حضرت بود و پشت سرِ خود يك غلام سندى به همراه داشت، تا سه بار رو به دنبالِ خود كرد و غلام خود را مىخواست، و او را نديد و در بار چهارم كه او را ديد، گفت: اى زنا زاده! كجا بودى؟
امام سر برداشت و دست به پيشانى خود گرفت و فرمود: سبحان اللَّه، مادرش را به زنا متّهم كنى؟ من پنداشتم تو پرهیزگار و پارسائى و اكنون پديدار است كه با ورع و پارسا نيستى،
عرض كرد: قربانت، مادرش زنى سنديّه و مشركه است.
فرمود: مگر نمی دانى كه هر ملّتى قانون ازدواج خود را دارند؛از من دور شو. گويد: من ديگر نديدم آن مرد به همراه امام راه برود تا آنكه مرگ ميان آنها جدائى انداخت!
📙کلینی؛ الكافي جلد 2 كتاب الإيمان و الكفر بَابُ الْبَذَاء، چاپ با ترجمه کمره ای جلد 5؛صفحه ۲۵۳.
✍ حال داستان فوق می تواند به عنوان یک اصل و معیار سنجش گذارانه باشد؛ آیا زبان و زمان پیروان امام صادق ع در دوران ما چه اندازه با رویه آن امام سازگار است؟! چه اندازه حرمت هم کیشان خود را دارند و به حفظ عزت و آبروی آن ها حساس هستند؟! تا چه رسد به همنوعان و پیروان دیگر ادیان ومذاهب!!
@jtabiin
@jtabiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پایگاه نقد و تبیین
🌓 خدا رحمت کنه فردوس کاویانی را 🔺او در دهه ۶۰ و ۷۰ چه خاطرات خوشی را در فیلم هایی چون اجاره نشین
با سلام
شایسته نیست نقد ناهموار مهاجرانی که هنوز از بابت تشکیل اتاق فکر جنبش سبز در خارج از کشور در فتنه سال ۸۸ با نفراتی چون «سروش، عبدالعلی بازرگان، کدیور و اکبر گنجی» به راه انداخت و هنوز بابت راهاندازی کمیته براندازی نظام اسلامی توبه نکرده است را در پاسخ به برنامه پاورقی شهبازی به عنوان تأییدی بر او و تکذیبی بر شهبازی در کانال تان کار کنید.
شما اگر روحانی هستید یا اطلاعات اسلامی دارید حتما می دانید که قرآن مجید اهل کتاب را تایید نمی کند بلکه اصالت دینشان که الهی بوده است را تایید میکند و در زمان اسلام، تدین به ادیان آسمانی دیگر که علاوه بر ناقص بودن نسبت به مکتب اسلام دستخوش تحریف و نقصان شده اند کفایت نمی کند و بنابراین عنوان کردن یک «اما» برای اهل کتاب، حداقلی است که می توان گفت.
مطلب دیگر اینکه اصلا چرا باید وارد حواشی موضوع فوت یک هنرپیشه که خاطرات خوبی از خودش نزد بینندگان گذاشته است شد که مثلا آیا کارش درست بوده یا عاقبت به خیر است یا خیر؟
مهاجرانی لندن نشین که بدون توبه بابت فتنه انگیزی و براندازی نظام بوده است و هنوز از خطای خود توبه نکرده و تبری نجسته است و بنابراین هنوز «برانداز» محسوب می شود را در مقابل اهالی خدمتگزار این مملکت، طلبکار و ناقد آنها نکنید که باعث شود چراغ خاموش توسط ما منافقانه جایی برای خود باز کند. او هر نقدی و هر تأییدی که دارد را در رسانه ی خود آزادانه عنوان می کند و رسانه های اصلاح طلب هم از او نقل قول می کنند. بنابراین لزومی به مطرح کردن او توسط نیروهای مخلص نیست مگر در مواردی که از امثال او شاهد مثال آورده شود که: «مثلا کار ... به جایی رسیده است که مهاجرانی هم چنین می گوید»
جا دارد برای نقد هرگونه خطای احتمالی نیروهایی که به هر حال داخل این مملکت و نظام در حال خدمت رسانی هستند از افراد خوشنام و دلسوز این مملکت و «غیربرانداز» بهره گرفته شود.
باتشکر و احترام