eitaa logo
ثقلین و دیگر هیچ...
327 دنبال‌کننده
46 عکس
43 ویدیو
0 فایل
احادیث حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، همراه با متن عربی و ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: ✅ أصلُ الغِيبَةِ تَتَنوَّعُ بعَشرَةِ أنواعٍ: شِفاءُ غَيظٍ، و مَساءَةُ قَومٍ، و تُهمَةٌ، و تَصديقُ خَبرٍ بلا كَشفِهِ، و سُوءُ ظَنٍّ، و حَسَدٌ، و سُخريَةٌ، و تَعجُّبٌ، و تَبَرُّمٌ، و تَزيِينٌ، فإن أرَدتَ السلامَةَ فاذكُرِ الخالِقَ لا المَخلوقَ، فَيَصِيرَ لكَ مَكانَ الغِيبَةِ عِبرَةً، و مَكانَ الإثمِ ثوابا. ⬅️ منشأ غيبت ده چیز متنوّع و متفاوت است: فرو نشاندنِ خشم؛ همراهى نشان دادن با عدّه‌اى؛ متّهم و بد نام کردن؛ تصديق كردن يك خبر، بى آن كه حقيقت آن بر وى معلوم باشد؛ بدگمانى؛ حسادت؛ مسخره کردن؛ متعجّب و شگفت‌زده شدن؛ به جهت دلخور و منزجر شدن؛ خود را خوب جلوه دادن (خودشیرینی کردن). پس گر خواهان سلامت [دين و دنياى خود] هستى، تنها به ياد آفريدگار باش و آفريدگان را فراموش كن، تا به جاى غيبت، عبرت نصيبت شود و به جاى گناه، ثواب. 📚 بحار الأنوار (علامه مجلسی): ج۷۲، ص۲۵۷ @justhadis110
(قسمت سیزدهم) ای کاش در کنار پذیرش ولایت پیامبر، ولایت دیگری را نیز قبول می‌کردم... وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً * يا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً[1] روزى كه ستمكار دستان خود را [از شدّت حسرت] به دندان مى‌گزد و مى‌گويد: «اى كاش با رسول [خدا] راهى برگزيده بودم *‌ [و] اى واى بر من، كاش فلان [شخص گمراه] را به دوستى انتخاب نكرده بودم! این دو آیه از آیات بسیار تأمّل‌برانگیز قرآن کریم است! در آیه نخست شخص ظالم در روز قیامت با حسرت می‌گوید: «يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً» ای کاش به همراه رسول خدا راهی برمی‌گزیدم در آیه بعد و در ادامه باز با حسرت می‌گوید: «يا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً» ای وای بر من، ای کاش فلانی را به عنوان دوست بر‌نمی‌گزیدم! به حسب ظاهر، منطق حاکم بر این آیات نشان می‌دهد که بایست، یک ارتباطی از جنس تضاد وجود داشته باشد، میان «مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً» و «فُلاناً خَلِيلاً»؛ یعنی همچنانی که شخص می‌گوید: ای‌کاش فلانی را به عنوان دوست برنمی‌گزیدم و از مهمترین عوامل شقاوت خود را دوست انتخاب کردن یک شخص خاصی می‌داند؛ همچنان باید این سبیلی که باید اتخاذ می‌شده در کنار پیغمبر اکرم نیز، شخص خاصی باشد که عدم اتخاذ ولایت و دوستی او در کنار پذیرش ولایت و دوستی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌آله نیز مایه شقاوت شخص شده باشد. اهمیت خاص این دو آیه از این جهت است که به حسب ظاهر آیه و با توجّه به روایات تفسیری ذیل آن، این آیه نیز از آیاتی است که نشان می‌دهد، پذیرش ولایت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به تنهایی نجات‌بخش نیست و شرط لازم است اما کافی نیست،‌ در کنار پذیرش ولایت رسول الله طبق این آیه و آیاتی دیگر (نظیر آیه ۸۲ از سوره‌ی طه که قبلاً‌ توضیحش تقدیم شد) بایست چیز دیگری نیز از جنس پذیرش ولایت و دوستی شخص (و یا اشخاصی) از یک‌سو و برائت و دشمنی با دشمنان این شخص (یا اشخاص) از سوی دیگر محقّق شود تا نجات واقع گردد. اما روایات تفسیری ذیل این آیات شریفه: در روایات متعدد بیان شده است که در هنگام مرگ (که پرده‌ها کنار می‌رود و حقایق مشخّص می‌شود)، ملائکه برای منافقان و کافران به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب، هم جایگاهشان در دوزخ را نشان می‌دهند و هم نشان می‌دهند که در صورت پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام جایگاهشان در بهشت چگونه می‌بود. در این هنگام است که با حسرت فراوان می‌گویند: «ای کاش به همراه رسول خدا راهی برمی‌گزیدم (فرقان:۲۷)، اى كاش دستور پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در خصوص ولايت علی عليه‌السّلام را مى‌پذيرفتم...[2] همچنین در روایتی از امام محمد باقر علیه‌السلام نقل شده است که در تفسیر دو آیه‌ی فوق فرمودند: مقصود از «يَا لَيْتَنِي اِتَّخَذْتُ مَعَ اَلرَّسُولِ – ای کاش همراه با پیامبر راهی را بر می‌گزیدم» پذیرش ولایت علی علیه‌السلام است و مقصود از فلانی در «يا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً – ای کاش فلانی را به عنوان خلیل برنمی‌گزیدم» دشمن علی علیه‌السلام است که حق او را غصب و حرمت او را هتک کرد.[3] و در خلال روایتی طولانی و بسیار تأمّل‌برانگیز و پرنکته و زیبا، رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله در پاسخ به پرسش جمعی از اهالی یمن که به خدمت ایشان رسیده بودند، در خصوص اینکه جانشین ایشان چه کسی است فرمودند: كسى است كه ...خداى تعالى در بارۀ او اين آيه را فرو فرستاده: «يَوْمَ‌ يَعَضُّ‌ اَلظّالِمُ‌ عَلى‌ يَدَيْهِ‌ يَقُولُ‌ يا لَيْتَنِي اِتَّخَذْتُ‌ مَعَ‌ اَلرَّسُولِ‌ سَبِيلاً * روزى كه ستمكار دست‌هاى خود به دندان گزيده گويد اى كاش همراه با پيامبر راهى را برمی‌گزیدم» او همان وصی من است و پس از من راه رسيدن به من است. و در نهایت نیز، رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله، امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام را به عنوان جانشینشان به آن‌ها معرفی فرمودند.[4] پانوشت: [1] فرقان:۲۷و۲۸ [2] رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله: ...فعند ذلک یقول: ...فقبلت ما أمرنی و التزمت من موالاة علی علیه‌السلام ما ألزمنی. (تفسير امام حسن عسکری علیه‌السلام): ج۱، ص۱۳۱) [3] امام باقر علیه‌السلام: یقول یا لیتنی اتخذت مع الرسول علیا ولیا... (تفسير قمی: ج۲، ص۱۱۳) [4] فقالوا یا رسول الله من وصیک فقال... هو الذی یقول الله فیه «و یوم یعضّ الظّالم علی یدیه یقول یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا» هو وصیی و السّبیل إلیّ من بعدی... (الغيبة (نعمانی): ج۱، ص۳۹) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(6) (بخش هفتم) آیه‌ی مباهله، بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنين علیه‌السلام در قرآن، به گواه شیعه و سنی! و دلیل اصلی افضلیت امیر مؤمنان علیه‌السلام بر همه‌ی انبیا علیهم‌السلام (جز رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله) فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ الله عَلَی الْکاذِبِینَ [1] هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آن‌گاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. همان‌طور که در خلال مباحث گذشته عرض شد، در احادیث متعددی منقول از حضرت امیر صلوات‌الله‌علیه و دیگر حضرات معصومین علیهم‌السلام، که در تفسیر «نبأ عظیمِ» مورد نظر قرآن بیان شده، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را عظیم‌ترین خبر و بزرگ‌ترین نشانه‌ی الهی معرفی کرده‌اند[2]. و بر طبق روایات این مطلبی بوده است که حضرت علی علیه‌السلام مکرّر آن را بیان می‌فرمودند و بر آن تأکید ویژه داشتند[3]! حال ممکن است این سؤال پیش آید، با توجه به این که پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله یقیناً افضل از امیرالمؤمنین علیه‌السلام هستند، چرا حضرت امیر علیه‌السلام چنین بیان کرده‌اند که عظیم‌ترین خبر و بزرگ‌ترین نشانه‌ی الهی هستند! جواب در آیه‌ی مباهله[4] نفهفته که بنابر فرمایش امامان علیهم‌السلام، بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در همین آیه بیان شده[5]، چرا که بر طبق آن (به اتفاق روایات منقول در منابع شیعه[6] و سنی[7]) امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حکم نفس و حقیقت باطنی وجود رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله معرفی شده‌اند. بر این اساس،‌ وقتی حضرت امیر صلوات‌الله‌‌علیه می‌فرمایند من عظیم‌ترین خبر خدا و بزرگ‌ترین آیت الهی هستم، یعنی حقیقت باطنی وجود پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله عظیم‌ترین خبر و بزرگ‌ترین آیت الهی است. پانوشت‌ها: [1] آل عمران:۶۱ [2] تفسير قمی، ج۲، ص۴۰۱. [3] الکافی، ثقة الاسلام کلینی،‌ ج۱، ص۲۰۷ [4] ...فقل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءكم ونساءنا ونساءكم وأنفسنا وأنفسكم ثم نبتهل...(آل‌عمران:۶۱) ...بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما نيز فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما نيز زنان خود را؛ ما از نفوس خود [و كسى كه همچون جان ماست] دعوت كنيم، شما نيز از نفوس خود؛ آن‌گاه مباهله [و نفرين] كنيم... [5] روزی مأمون به امام رضا (علیه‌السلام) گفت: «مرا از بزرگ‌ترین امتیاز امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) که در قرآن آمده باخبر کن». امام رضا (علیه‌السلام) فرمود: «امتیاز مباهله که خداوند در قرآن می‌فرماید:... (الفصول المختارهْ، شیخ مفید، ص۳۸.) [6] به گفته قاضی نورالله شوشتری متکلم شیعه، مفسران اتفاق‌نظر دارند که... «اَنفُسَنا» (خودمان) به امام علی(علیه‌السلام) اشاره دارد. (احقاق الحق، قاضی نورالله شوشتری، ج۳، ص۴۶) [7] در کتاب اِحقاق‌الحق (ج۳، ص۴۶-۷۲)، حدود شصت منبع از اهل‌سنت ذکر شده‏ است که تصریح کرده‌اند آیه مباهله درباره امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین (صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین) نازل شده است؛ از جمله: الکَشّاف (ج۱، ص۳۷۰) اثر زَمَخشَری، التفسیر الکبیر (ج۸، ص۲۴۸) اثر فخر رازی، اَنوارُ التَّنزیل و اَسرارُ التَّأویل (ج۲، ص۲۱) اثر عبدالله بن عمر بیضاوی و... ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110 🌀 (پاتوق گفتمانی جوانان انقلابی) https://eitaa.com/joinchat/2094203265C1a91802f6c
(24) (قسمت چهاردهم) هادی امت، علی علیه‌السلام و زمینی که از حجت خداوند خالی نمی‌گردد... إِنَّمَا أَنْتَ مُنذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ[1] به راستی که تو فقط بیم‌دهنده‌اى؛ و براى هر قومی هدایت‌کننده‌اى است. در بسیاری از معتبرترین منابع اهل سنت، از راویان متعدد، احادیث معتبر فراوانی نقل شده است که مقصود از هادی در این آیه، علی بن ابی‌طالب علیهما‌السلام است. به عنوان نمونه: فخر رازی در تفسیر خود از ابن عباس چنین نقل کرده: هنگامی که این آیه نازل شد، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دست مبارکش را بر سینه خود گذارد و فرمود: من بیم‌دهنده هستم»، سپس اشاره به على علیه‌السلام کرد و فرمود: تو هدایت کننده‌اى یا على! و به وسیله‌ی تو بعد از من هدایت‌شوندگان هدایت مى‌شوند.»[2] همچنین سیوطی از بزرگترین مفسران اهل سنت، در تفسیر خود (الدّر المنثور) این روایت را به نقل از بزرگان اهل سنت نظیر: ابن جرير و ابن مردويه و ابونعيم و ديلمى و ابن عساكر و ابن نجار نقل کرده است.[3] برخی دیگر از علمای بزرگ اهل سنت که در منابعشان این حدیث را ذکر کرده و آن را صحیح دانسته‌اند: شهاب الدین آلوسی (در تفسیر روح المعانی): ج۷، ص۱۰۳ شوکانی (در فتح القدير): ج۳، ص۸۴ ابن عساکر (در تاریخ دمشق): ج۴۲، ص۳۵۹ ابن کثیر (در تفسیر القرآن العظیم): ج۴، ص۳۷۲ حاکم نیشابوری (در مستدرک علی الصحیحین): ج۳، ص۱۴۰ ثعلبی (در تفسیر خود): ج۵، ص۲۷۲ متقی هندی (در کنز العمّال): ج۱۱، ص۶۲۰ و این‌ها تنها بخش کوچکی از علمای اهل سنت هستند که در منابع خود این حدیث را نقل کرده‌اند! شدّت اهمیت این آیه، از این حیث است که مؤید این حقیقت معقول در معارف بلند شیعی است که زمین از حجت خداوند که خلق را به سوی خداوند هدایت کند (بی هیچ‌ شک و شبهه و اعواجی) خالی نمی‌ماند! حتی ابن تیمه‌، مؤسس فرقه‌ی وهابیت، وقتی سعی کرده است که در صحت حدیث فوق خدشه وارد کند، به این حقیقت مستتر در آیه تمسّک جسته، که اگر بخواهد علی مصداق هدایت‌گر در آیه‌ی فوق باشد، دیگر در اقوام پس از زمان حیات خودش چه کسی هادی است؟ بعد نتیجه گرفته است که چون علی علیه‌السلام نمی‌تواند برای اقوام بعد از خودش هادی باشد، پس حدیث فوق نمی‌تواند صحیح باشد![4] حال آن‌که توجّه نداشته است که با این اقرار، همان عقیده‌ی حقّه‌ی معقول و منبعث از آیات قرآن و روایات نبوی را تأیید کرده است که زمین از حجت خالی نمی‌ماند! چنانچه امام باقر علیه‌السلام به نقل از رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله در تفسیر این آیه‌ چنین بیان می‌دارند: «من آن منذر و بیم‌دهنده هستم»، در حالی که در هر عصری، امامی از ما اهل بیت، مردم را به آنچه پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آورده است، هدایت می‌کند. هدایتگران الهی پس از ایشان، علی (علیه‌السلام) و سپس اوصیای بعد از او، یکی پس از دیگری هستند. به خدا سوگند، هدایت امّت وظیفه ماست و تا روز قیامت ادامه دارد. رسول خدا همان منذر است و آنان که خواستار هدایت‌اند، به وسیله علی (علیه‌السلام) هدایت می‌شوند.[5] و در حدیثی بسیار تأمّل‌برانگیز از امام صادق علیه‌السلام که در حقیقت پاسخ به ادعای ابن تیمیه نیز محسوب می‌شود، در خصوص پرسش ابابصیر درباره‌ی تفسیر این آیه، نقل شده‌ است: اى ابا بصیر، رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله (منذر و)‌ بيم‌دهنده است و على عليه‌السّلام هادی بود، بگو بدانم امروز هم (به نظر تو) هدایت‌گری هست‌؟ ابابصیر می‌گوید، گفتم: آرى فدایت گردم، هميشه از شما خانواده هدایت‌گری پس از هدایت‌گری دیگر بوده، تا نوبت به شما رسيده است. فرمود: اى ابا بصیر، خدايت رحمت كند، اگر چنان بود كه آيه‌اى (تنها فقط و فقط) دربارۀ شخصی نازل مى‌شد و چون آن شخص می‌مُرد، آيه هم مى‌مُرد (و دیگر مصداقى نداشت) در نتیجه قرآن مرده بود، ولى قرآن، هميشه زنده است و همان‌طور كه بر گذشتگان منطبق مى‌شد، بر بازماندگان هم منطبق مى‌شود.[6] پانوشت: [1] رعد:۷ [2] ابن عباس قال: لما نـزلت (إنما أنت منذر ولكل قوم هاد) ، وضع صلى الله عليه وسلم يده على صدره فقال: أنا المنذر (ولكل قوم هاد)، وأومأ بيده إلى منكب عليّ، فقال: أنت الهادي يا عليّ، بك يهتدي المهتدون بَعْدي. (تفسیر فخر رازی: ج۱۹، ص۱۴) [3] الدر المنثور (سيوطی): ج۴، ص۶۰۸ [4] منهاج السنة النبویة (ابن تیمیه): ج۷، ص۱۴۲ [5] "أنا المنذر" و فی کلّ زمان إمام منّا يهديهم إلی... (تفسیر العیّاشی: ج۲، ص۲۰۴) [6] رسول الله صلی الله علیه و آله المنذر و علیّ الهادی یا أبا محمد هل من هاد الیوم؟... (الکافی (ثقة السلام کلینی): ج۱، ص۱۹۱) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
(قسمت پانزدهم) با علی باشید...! يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ‌ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقينَ[1] اى كسانى ‌كه ايمان آورده‌ايد! از تقوای الهی پیشه کنید و با صادقان باشيد. این آیه از مبنایی‌ترین آیاتی است که مؤید شاکله‌ی اعتقادات تشیع است. بر طبق این آیه شریفه، خداوند پس از دستور به رعایت تقوا خطاب به اهل ایمان، دستور می‌دهد بی‌قید و شرط و در همه‌ی شرایط و زمان‌ها مؤمنان در معیت و همراهی با صادقان باشند! اینکه آیه نفرموده (کونوا من الصادقین - یعنی از صادقان باشید) بلکه فرموده: (كُونُوا مَعَ الصَّادِقينَ - یعنی همراه با صادقانه باشید) یعنی این صادقان در مرتبه‌ای از صدق قرار دارند که باقی مؤمنان، هر قدر هم که تقوا پیشه کنند، باز از زمره‌ی ایشان نمی‌توانند قرار بگیرند، چرا که اگر امکان نائل شدن به آن مرتبه از صدق وجود داشت، آیه می‌فرمود (کونوا من الصادقین - از صادقین باشید) همچنین بی‌قید و شرط بودن امر به معیت و همراهی با این صادقان نیز گواه معصوم بودن این صادقان است، چرا که امر مطلق و بی‌قید خداوند به معیت و همراهی با کسی که معصوم نیست محال است‌‌. همچنین مطلق بودن امر به معیت با این صادقان از حیث زمان نیز مؤید این حقیقت است که در هر زمان، حداقل یکی از این صادقان باید باشد که مؤمنین ضمن رعایت تقوا، مأمور هستند به همراهی مطلق و بی‌چون و چرا با این صادقان! اما روایات تفسیری ذیل این آیه‌ی شریفه: قندوزی عالم حنفی مذهب اهل سنت در ینابیع المودة، حدیث ذیل را به نقل از امیر مؤمنان در خصوص تفسیر این آیه ذکر کرده که حضرت فرمود: آیا شما نمی‌دانید که هنگامی که این آیه نازل گشت: سلمان از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید: ای رسول خدا! این آیه عام است یا خاص؟ و حضرت در پاسخ فرمود: به عموم مؤمنان امر شده که با صادقان منظور نظر آیه باشند و از این حیث آیه مصداق عام دارد. اما در خصوص صادقین، پس خاص هست و مصداقش مختص برادرم علی که اوصیای بعد از او از فرزندانش است، تا روز قیامت و از این حیث آیه مصداق خاص دارد.[2] در روایت دیگری نیز منقول از رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در خصوص شأن نزول این آیه چنین آمده است: حسین سعید با سندی از ابوسعید روایت کرده که گفت: هنگامی‌که آیه: اتَّقُوا اللهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ، نازل شد، رسول خدا (صلی‌الله علیه‌و‌آله) رو به صحابه کرده و فرمود: «آیا می‌دانید این آیه درباره‌ی چه کسی نازل شد»؟ ...ابودجانه گفت: «ای رسول خدا (صلی‌الله علیه‌و‌آله) ما همه از صادقین هستیم که به تو ایمان آورده و تصدیقتان کردیم». حضرت فرمود: «ای ابودجانه! چنین نیست؛ این آیه اختصاصاً در شأن پسر عموی من علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) نازل شده است، و او از راستگویان است».[3] و در کتاب کافی شریف نیز چندین روایت در خصوص این آیه ذکر شده از جمله حدیث ذیل منقول از امام رضا علیه‌السلام: مقصود از صادقان در این آیه، همان امامان علیهم‌السلام هستند که در طاعتشان صدّیق هستند.[4] پانوشت: [1] توبه:۱۱۹ [2] ثم قال علي عليه السّلام: أنشدكم اللّه أ تعلمون أن اللّه أنزل: يََا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللََّهَ وَ كُونُوا مَعَ اَلصََّادِقِينَ (توبه:۱۱۹) فقال سلمان: يا رسول اللّه عامّة هذا أم خاصّة؟قال: أمّا المؤمنون فعامّة المؤمنين أمروا بذلك، و أمّا الصادقون فخاصّة لأخي علي و أوصيائي من بعده إلى يوم القيامة. (ینابیع المودة (قندوزی): ج۱، ص۳۴۴) [3] ...فَقَالَ أَبُودُجَانَهًَْ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کُلُّنَا مِنَ الصَّادِقِینَ قَدْ آمَنَّا بِکَ وَ صَدَّقْنَاکَ قَالَ لَا یَا أَبَادُجَانَهًَْ هَذِهِ نَزَلَتْ فِی ابْنِ‌عَمِّی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ... (تفسیر فرات الکوفی: ص۱۷۴) [4] الصَّادِقُونَ هُمُ الْأَئِمَّهًُْ علیهم‌السلام وَ الصِّدِّیقُونَ بِطَاعَتِهِمْ. (الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۱، ص۲۰۸) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
(قسمت شانزدهم) ایمان، یکی از نام‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام در قرآن وَ مَنْ يَكْفُرْ بِالْإيمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ[1] و كسى ‌كه به ایمان کافر شود، اعمال او تباه مى‌گردد؛ و در سراى ديگر، از زيانكاران خواهد بود. این آیه‌ی شریفه، تعبیر عجیبی را به کار برده است! در قرآن کریم در چندین مورد از عبارت "مَن یَکفُر" استفاده شده است و در تمامی این موارد اشاره شده است به: ۱- کفر ورزیدن به خداوند.[2] ۲- کفر ورزیدن به خداوند، ملائکه، کتب آسمانی و روز قیامت.[3] ۳- کفر ورزیدن به کتب آسمانی.[4] ۴- کفر ورزیدن به آیات خداوند.[5] اما آیه‌ی فوق‌، تنها آیه‌ای است که از آن از عبارت کفر به ایمان استفاده شده است؛ و به حسب ظاهر، عبارتِ کفر به ایمان، عبارتی مبهم است، ایمان لوازمی دارد و کسی که مؤمن به آن لوازم باشد، ایمان در او محقق می‌شود و کسی که به آن لوازم کافر باشد، کفرش محقق می‌شود، همان‌گونه که در آیات دیگر قرآن کریم هم، کفر به خدا، روز قیامت، کتب آسمانی و آیات الهی که همگی لوازم ایمان هستند را، نشانه‌های تحقق کفر معرفی کرده است. حال باید دید مقصود از کفر به ایمان چیست! در روایات تفسیری، مصادیقی برای این لازمه‌ی ایمانی که اگر به آن کفر ورزیده شود، همه اعمال حبط می‌شود، بر شمرده شده که بنابر فرمایش حضرات معصومین علیهم‌السلام، مهمترین این مصادیق که بیش از دیگر موارد بر آن تکرار و تأکید شده، عبارتست از: پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیهما‌السلام به عنوان نمونه‌، حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام در خصوص مقصود ایمان در این آیه می‌فرماید: مقصود از ایمان در بطن قرآن، علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام است و هر کس به ولایت ایشان کفر بورزد به تحقیق که عملش نابود است.[6] در تبیین این‌که بر چه اساسی، مقصود ایمان در این آیه، وجود مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیهما‌السلام است، به حدیثی از رسول خدا صلوات‌الله‌علیه‌‌و‌آله استناد می‌شود که علاوه بر بسیاری از منابع شیعی، در منابع اهل سنت نیز نقل شده است؛ و آن حدیثی است که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در روز جنگ احزاب (خندق) هنگامی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به نبرد با عمر بن عبدود رفت بیان فرمود: برزَ الإیمانُ کلُّه إلی الشِّرکِ کلِّه[7] همه‌ی ایمان در برابر همه شرک آشکار شد. اگر به این حدیث نبوی و حدیث مذکور از امام علیه‌السلام دقت شود، تطابق ظریف و دقیق آن عیان می‌شود! امام باقر علیه‌السلام فرمودند، بطن ایمان در قرآن ولایت امیرالمؤمنین است. بطن یعنی چیزی که ظاهر نیست؛ و در روز خندق هم، رسول خدا در بیان خود از فعل بَرَز به معنای آشکار شد، استفاده فرمود. چیزی باید مخفی باشد که آشکار شود، آن چه که مخفی بوده چه بوده است؟ بلی، این‌که حقیقت ایمان، وجود مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیهما‌السلام است. بنابر این، ایمان یکی از نام‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام در قرآن است! علامه طباطبایی نیز در المیزان، بعد از بیان مباحث فوق مجدد تأکید می‌کنند که: اين را هم بگوئيم كه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در روز جنگ خندق که على (علیه‌السلام) را به جنگ با عمرو بن عبدود روانه مى‌كرد، آن جناب را ايمان خواند، چون در آن روز فرمود: برز الايمان كله الى الكفر كله، و در اين معنا روايات ديگرى نيز هست.[8] از جمله آیات دیگر قرآن کریم که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را با عنوان ایمان یاد کرده است، آیه‌ی ۷ از سوره‌ی حجرات است که می‌فرماید: حَبَّبَ إِلَیکُمُ الْإِیمانَ[9] خداوند ایمان را در نزد خدا شما محبوب گرداند. در کتاب شریف کافی، از امام صادق علیه السلام روایت شده است که مقصود از ایمان در این آیه، که در نزد مؤمنین محبوب شده است، وجود مبارک امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام است.[10] پانوشت: [1] مائده:۵ [2] (بقره:۲۵۶) - (زخرف:۳۳) [3] نساء:۱۳۶ [4] (بقره:۱۲۱) - (هود:۱۷) [5] (آل عمران:۱۹) - (مائده:۱۱۵) [6] الإیمان فی بطن القرآن علی بن أبی‌ طالب علیه السلام... (تفسیر فرات کوفی: ص۱۲۱) - با همین مضمون: بصائر الدرجات (صفار قمی): ص۹۷ - مناقب (ابن شهر آشوب): ص۹۴ و... [7] در منابع شیعی: ارشاد القلوب (دیلمی): ج۲، ص۶۴ - الطرائف: (سید بن طاووس): ج۱، ص۶۰ و... در منابع اهل سنت: ینابیع المودة (القندوزی): ج۱، ص۲۸۱ - حیاة الحیوان الکبری (دمیری): ج۲، ص۲۴۹ و... [8] المیزان فی التفسیر القرآن (علامه طباطبایی): ج۵، ص۲۱۷و۲۱۸ [9] حجرات:۷ [10] امام صادق علیه‌السلام: فی قوله تعالى: "حبب إلیکم الایمان و زینه فی قلوبکم (یعنی أمیر المؤمنین) و کره إلیکم الکفر و الفسوق و و العصیان" الأول و الثانی و الثالث. (الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۱، ص۴۲۶) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: ✅ اگر خداوند سبحان اراده کرده بود، به هنگام بعثت انبیاء، درهاى گنج‌هاى طلا و معادن زرِ ناب و باغ‌هاى خرّم و سرسبز را به روى آن‌ها می‌گشود. و اگر اراده مى‌کرد که پرندگان آسمان و وحوش زمین را همراه آن‌ها گسیل می‌داشت، ولى اگر این کار را مى‌کرد دیگر آزمایشی در کار نبود و پاداش و جزاى نیکوکاران بى‌اثر مى‌شد و وعده‌هاى الهى بى‌فایده مى‌گشت؛ مطیعان، مستحقّ اجر و پاداشِ امتحان‌دهندگان نمى‌شدند و مؤمنان استحقاق ثواب نیکوکاران را نمى‌یافتند و نام‌ها (نظیر: مسلم، مؤمن، مخلص و...) با معانى خود همراه مطابقت نمی‌کرد. اما خداوند سبحان، پیامبران خود را از نظر عزم و اراده، قوى، و از نظر ظاهر، فقیر و تهیدست در چشم مردم قرار داد؛ ولى فقرى توأم با قناعتى که قلب‌ها و چشم‌ها را پر از غنا مى‌کرد، همراه با ضعف ظاهرى که چشم‌ها و گوش‌ها(ى دنیاپرستان) را آزار مى‌داد (در جهات معنوى، قوى و نیرومند و در جهات مادّى، ساده و به ظاهر نادار بودند). اگر پیامبران داراى قدرتى بودند که کسى را یاراى مخالفت با آنان نبود، و توانایى و عزتى داشتند که هیچ‌گاه مغلوب نمى‌شدند، و سلطنت و شوکتى که گردن‌ها به سوى آن کشیده مى‌شد و از راه‌هاى دور بار سفر به سوى آنان مى‌بستند - اگر چنین بودند - پذیرش دعوت آنان براى مردم آسان‌تر و سرکشى در برابر آنان مشکل‌تر بود و مردم به جهت ترسى که بر آن ها مستولى مى‌شد، یا طمع و یا رغبتی که آنان را متمایل به پیامبران مى‌ساخت به آن‌ها ایمان مى‌آوردند. در این حال دیگر نیّات و انگیزه‌ها خالص نمی‌بود. ✅ لَوْ أَرَادَ اللّهُ سُبْحَانَهُ لِاَنْبِیَائِهِ حَیْثُ بَعَثَهُمْ، أَنْ یَفْتَحَ لَهُمْ کُنُوزَ الذُّهْبَانِ، وَ مَعَادِنَ الْعِقْیَانِ، وَ مَغَارِسَ الْجِنَانِ وَ أَنْ یَحْشُرَ مَعَهُمْ طُیُورَ السَّماءِ وَ وُحُوشَ الْاَرَضِینَ لَفَعَلَ، وَ لَوْ فَعَلَ لَسَقَطَ الْبَلَاءُ، وَ بَطَلَ الْجَزَاءُ، وَ اضْمَحَلَّتِ الْاَنْبَاءُ، وَ لَمَا وَجَبَ لِلْقَابِلِینَ أُجُورُ الْمُبْتَلِینَ، وَ لا اسْتَحَقَّ الْمُؤْمِنُونَ ثَوَابَ الْمُحْسِنِینَ، وَ لا لَزِمَتِ الْاَسْمَاءُ مَعَانِیَهَا. وَ لکِنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ رُسُلَهُ أُولِی قُوَّةٍ فِی عَزَائِمِهِمْ، وَضَعَفَةً فِیَما تَرَى الْاَعْیُنُ مِنْ حَالاَتِهِمْ، مَعَ قَنَاعَةٍ تَمْلَأُ الْقُلُوبَ وَ الْعُیُونَ غِنىً، وَ خَصَاصَةٍ تَمْلَأُ الْاَبْصَارَ وَ الْاَسْمَاعَ أَذىً. وَ لَوْکَانَتِ الْاَنْبِیَاءُ أَهْلَ قُوَّةٍ لا تُرَامُ، وَ عِزَّةٍ لاَتُضَامُ، وَ مُلْکٍ تُمَدُّ نَحْوَهُ أَعْنَاقُ الرِّجَالِ، وَ تُشَدُّ إِلَیْهِ عُقَدُ الرِّحَالِ؛ لَکَانَ ذَلِکَ أَهْوَنَ عَلَى الْخَلْقِ فِی الإِعْتِبَارِ، وَ أَبْعَدَ لَهُمْ فِی الإِسْتِکْبَارِ، وَ لآمَنُوا عَنْ رَهْبَةٍ قَاهِرَةٍ لَهُمْ، أَوْ رَغْبَةٍ مَائِلَةٍ بِهِمْ، فَکَانَتِ النِّیَّاتُ مُشْتَرَکَةً. 📚 نهج البلاغه (سید رضی): فرازی از خطبه ۱۹۲ (خطبه قاصعه) @justhadis110
(قسمت هفدهم) یکی دیگر از دلایل قرآنیِ افضلیت امیر مؤمنان علی علیه‌السلام بر همه انبیای الهی علیهم‌السلام (جز رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله) وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[1] آن‌ها كه كافر شدند مى‌گويند: «تو پيامبر نيستى»! بگو: «كافى است كه خداوند، و كسى‌ كه علم كتاب نزد اوست، ميان من و شما گواه باشند». در منابع شیعه[2] و بسیاری از منابع اهل سنت[3] ذکر شده که مقصود از کسی که علم کتاب نزد اوست، علی بن ابی‌طالب علیهما‌السلام است. از طرف دیگر در منابع حدیثی شیعه و سنی بیان شده است که مقصود از «الذی عنده علم من الکتاب[4] - کسی که علمی از کتاب نزد اوست» آصف بن برخیا (وصیِ حضرت سلیمان) است که به واسطه‌ی همان علمی که از کتاب داشت، تخت ملکه‌ی سبا را در کمتر از چشم بر هم زدنی نزد سلیمان علیه‌السلام حاضر ساخت. با توجه به اینکه خداوند، قرآن را مهیمن بر کتب آسمانی دیگر معرفی کرده است، یعنی علاوه بر معارف و حقایق فراوان دیگری که تنها در قرآن کریم ذکر شده است، هر آنچه از حقایق که در کتب آسمانی گذشته بوده را نیز در خود دارد.[5] همچنین تبیان هر چیز نیز در قرآن بیان شده[6] (که چنین وصفی برای کتب آسمانی پیش نیست و باز مؤیدی است بر همان مهیمن بودن قرآن کریم بر کتب آسمانی پیشین) بر این اساس امیر مؤمنان علی علیه‌السلام که حامل کل علم کتاب است (آن هم کتابی که تبیان همه چیز در آن است)، بر تمام انبیای گذشته که بخشی از این علم را در اختیار داشته‌اند، افضل هستند. در ذیل از بین انبوه روایات تفسیری مرتبط با این آیات، دو نمونه تقدیم می‌شود: امام باقر علیه‌السلام: خداوند هیچ پیامبری را بر نیانگیخت؛ مگر اینکه بخشی از علم را به او داد، به جز پیامبر ما (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، که به او تمام علم را داد و در قرآن فرمود: تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ. (نحل:۸۹) تبیین همه‌چیز در آن است»[7] عبدالله‌بن‌ولید گوید: امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: «ای عبداللَّه! درباره‌ی علی و موسی و عیسی علیهم‌السلام چه می‌گویی»؟ گفتم: «درباره‌ی آنان چه می‌توانم بگویم»؟ فرمود: «او به خدا سوگند! از آن دو اعلم بود». سپس فرمود: «مگر شما نمی‌گویید آنچه را که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) دارد علی (علیه السلام) هم دارد»؟ گفتم: «آری، ولی مردم انکار می‌کنند». فرمود: «با این فرمایش خداوند به موسی (علیه‌السلام) با آنان استدلال کن که می‌فرماید: «و برای او در الواح اندرزی از هر موضوعی نوشتیم (اعراف:۱۴۵)» در این آیه خداوند به ما فهمانده است که همه چیز را برای او ننوشته است. و به عیسی (علیه‌السلام) فرموده است: «تا برخی از آنچه را که در آن اختلاف دارید روشن کنم (زخرف:۶۳)» و اینجا هم به ما فهمانده که تمام چیزها را برای عیسی (علیه‌السلام) بیان نکرده است. و به محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرموده است: «تو را گواه بر آنان قرار می‌دهیم! و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز (نحل:۸۹)» و فرمود: درباره‌ی آیه: «بگو که خداوند و کسی که علم کتاب نزد اوست برای من کافی هستند که شاهد (حقانیت نبوت) من باشند (رعد:۴۳)» سپس فرمود: «به خدا سوگند! منظور (از کسی که علم کتاب نزد اوست در این) آیه ما (اهل بیت) هستیم و علی (علیه‌السلام)، نخستین ما و افضل ما و بهترین ما بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌باشد».[8] پانوشت: [1] رعد:۴۳ [2] امالی (شیخ صدوق): ص۵۵۶ [3] از جمله منابع اهل سنت که احادیث مربوط به این مطلب در آن‌ها ذکر شده عبارتند از: البحر المحيط في التفسير (أبو حيّان اندلسی): ج۶، ص۴۰۲ - تفسير قرطبی: ج۹، ص۳۳۶ - زاد المسير في علم التفسير (ابن جوزی): ج۲، ص۵۰۲ - تفسیر ثعلبی: ج۵، ص۳۰۳ - مناقب علي (ابن مغازلی): ج۱، ص۳۸۰ - ينابيع المودة (قندوزی): ج۱، ص۳۰۷ - شواهد التنزیل (حاکم حسکانی): ج۱، ص۳۰۷ [4] نمل:۴۰ [5] در آیه ۴۸ از سوره‌ی مائده درباره‌ی این ویژگی‌ قرآن کریم آمده است: «و أنزلنا إلیک الکتاب بالحقّ مصدّقا لما بین یدیه و من الکتاب مهیمنا علیه و این کتاب (قرآن) را به حقّ بر تو نازل کردیم، درحالی‌که کتب پیشین را تصدیق می‌کند و با آن‌ها هماهنگ است، و نگاهبان و حاکم بر آنهاست.» [6] «و نزّلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء (نحل:۸۹) و این کتاب را که بیانگر همه چیز بر تو نازل کردیم» [7] تفسیر فرات کوفی: ص۱۴۵ [8] الخرایج و الجرایح (قطب راوندی): ج۲، ص۷۹۸ - بصائر الدرجات (صفار قمی): ص۲۱۴ - المناقب (ابن شهر آشوب): ج۴، ص۴۰۰ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
هدایت شده از سید اردستانی
🌺 نمازی که باعث می‌شود سال را با خیر به پایان برسانیم 🔸برای آخرین روز ماه ذی‌الحجه که روز آخر سال قمرى نیز است، سیّدبن طاووس نقل کرده است که دو رکعت نماز مى‌خوانى و در هر رکعت، یک مرتبه سوره «حمد» و ده مرتبه سوره «قل هو اللّه» و ده مرتبه «آیة الکرسى» را مى‌خوانى و پس از نماز مى‌گویى: 🔹اللّهُمَّ ما عَمِلْتُ فى هذِهِ السَّنَةِ مِنْ عَمَل نَهَیْتَنى عَنْهُ وَلَمْ تَرْضَهُ، ▫️خدایا آنچه انجام دادم در این سال از اعمالى که مرا از آن نهى فرمودى و راضى بدان نبودى 🔹ونَسیتُهُ وَلَمْ تَنْسَهُ، ▫️و من آن را فراموش کردم ولى تو فراموشش نکردى 🔹ودَعَوْتَنى اِلَى التَّوْبَةِ بَعْدَ اجْتِرائى عَلَیْکَ، ▫️و مرا به بازگشت بسویت خواندى بعد از دلیرى کردنم بر تو، 🔹اللّهُمَّ فَاِنّى اَسْتَغْفِرُکَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لى، ▫️خدایا من از آن اعمال آمرزش مى طلبم پس بیامرز آنها را 🔹وما عَمِلْتُ مِنْ عَمَل یُقَرِّبُنى اِلَیْکَ فَاقْبَلْهُ مِنّى، ▫️و هر عملى که انجام دادم از اعمالى که مرا به تو نزدیک گرداند پس آن را از من قبول کن 🔹ولا تَقْطَعْ رَجآئى مِنْکَ یاکَریمُ. ▫️و قطع مکن امیدم را از خودت اى بزرگوار. 🔸وقتى چنین کردى شیطان مى‌گوید: واى بر من! هرچه در مدّت این سال زحمت کشیدم (و او را وسوسه کردم) با این عمل، همه را از بین برد و سالش را به خیر پایان داد! 📚 اقبال الاعمال، ج٢، ص٥١٧
هدایت شده از سید اردستانی
هدایت شده از سید اردستانی
هدایت شده از Ali Mesbahi
(28) (قسمت هفدهم) آیه‌ای در فضیلت امیرالمؤمنین علیه‌السلام که شیعه و سنی درباره‌‌اش هیچ اختلافی ندارند!!! یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیتُمُ الرَّ‌سُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْوَاکمْ صَدَقَةً ۚ ذَٰلِک خَیرٌ‌ لَّکمْ وَ أَطْهَرُ‌ ۚ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِیمٌ[1] ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هرگاه با پیامبر گفتگوی محرمانه می‌کنید، پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقه‌ای تقدیم بدارید. این برای شما بهتر و پاکیزه‌تر است؛ و اگر چیزی نیافتید بدانید که خدا آمرزنده مهربان است. خیلی نادر است که آیه‌ای در شأن و فضل امیر مؤمنان علی علیه‌السلام در قرآن کریم باشد و میان علمای شیعه و سنی در آن هیچ اختلافی وجود نداشته باشد! اما از میان آیات قرآن آیه‌ی فوق‌الذکر، به گواه همه‌ی منابع روایی و تفسیری شیعه و به اقرار تمام منابع تفسیری و روایی اهل سنت، تنها، فقط و فقط در شأن و فضل امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام نازل گشته و احدی جز ایشان به آن عمل نکرده و عمل نخواهد کرد! در شأن نزول این آیه در منابع شیعه و سنی متفقاً چنین آمده است: گروهی از ثروتمندان مسلمان، زیاد نزد پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌آمدند و با او نجوا (گفتگوی سری) می‌کردند و نوبت فقیران را می‌گرفتند که این کار باعث ناراحتی فقرا می‌شد. پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز از پرگویی و زیاد نشستن‌شان ناراحت می‌شد. به همین دلیل خداوند، آیه نجوا را که به آیه مناجات نیز معروف است، در امر به صدقه دادن پیش از نجوا کردن با پیامبر، نازل کرد. هنگام نزول آیه تنها علی علیه‌السلام به این آیه عمل کرد (و باقی ثروتمندان از این کار امتناع ورزیدند!) علی علیه‌السلام یک دینار داشت که آن را ده درهم کرد و هر روز یک درهمش را صدقه می‌داد و به زیارت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌رسید و پس از آن آیه‌ی بعدی سوره‌ی مجادله نازل گشت و این حکم را نسخ کرد؛ حکمی که امتحانی بود و در این امتحان جز علی بن ابی‌طالب علیهما‌السلام احدی سربلند بیرون نیامد! از جمله‌ی انبوه منابع اهل سنت که به این فضیلت غیرقابل انکار مولی علی اقرار کرده‌اند و آن را بیان داشته‌اند به منابع ذیل می‌شود اشاره کرد: تفسير مجاهد: ج2، ص660 (قرن اول) تفسير القرآن (عبد الرزاق صنعانی): ج3، ص280 (قرن دوم) تفسير طبری: ج23، ص248 (قرن سوم) تفسير البسيط (واحدی): ج21، ص352 (قرن پنجم) معالم التنزیل (بغوی): ج5، ص47 (قرن پنجم) کشاف (زمخشری): ج4، ص494 (قرن ششم) محرر الوجيز (ابن عطية): ج5، ص280 (قرن ششم) زاد المسير (ابن جوزی): ج4، ص249 (قرن ششم) مفاتيح الغيب (فخر رازی): ج29، ص495 (قرن ششم) تفسير قرطبی: ج17، ص302 (قرن هفتم) أنوار التنزيل (بیضاوی): ج5، ص195 (قرن هفتم) مدارك التنزيل (النسفی): ج3، ص450 (قرن هشتم) التسهيل لعلوم التنزيل (ابن جزي): ج2، ص355 (قرن هشتم) البحر المحيط (أبو حيّان أندلسی): ج10، ص129 (قرن هشتم) نظم الدرر (بقاعي): ج19، ص382 (قرن نهم) جامع البيان (إيجي): ج4، ص279 (قرن نهم) الدر المنثور (سيوطی): ج8، ص84 (قرن نهم) إرشاد العقل السليم (أبو السعود): ج8، ص221 (قرن دهم) روح المعاني (آلوسی): ج14،‌ ص225 (قرن سیزدهم) فتح البيان (صديق حسن خان): ج14، ص28 (قرن سیزدهم) در بین انبوه منابع اهل سنت که در خصوص این آیه و فضیلت امیر مؤمنان علی علیه‌السلام احادیثی نقل کرده‌اند به ذکر یک حدیث از قول عمر بن خطاب در این خصوص بسنده می‌شود (که در خانه اگر کسی باشد، حقیقتاً همین یک حرف بس است...): فرزند عمر بن خطاب می‌گوید، پدرم می‌گفت: برای علی سه فضیلت است، که اگر یکى از آنها براى من حاصل مى‌شد، بهتر بود از شتران سرخ موى[2]: نخست اینکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فاطمه (علیها‌السلام) را به ازدواج با او در آورد. دوم اینکه در روز خیبر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پرچم را به دست او داد (و او فاتح گشت) و سوم آیه نجوا (که تنها او به آن عمل کرد).[3] دفتر روزهای ماه پر برکت ذی الحجه به پایان آمد؛ ماهی که در آن وعده کرده بودیم شما را با نَمی از یَمِ بی‌کرانِ فضائلِ امیر مؤمنان علی علیه‌السلام در قرآن آشنا کنیم؛ اما حکایت این بحر طویلِ فضایل علوی در قرآن، همچنان باقیست... یا علی مدد ✋ پانوشت: [1] مجادله:۱۲ [2] این تعبیر در میان عرب براى اشاره به گران‌بهاترین اموال، به کار برده مى شد، و آن را به صورت ضرب‌المثل به هنگام بیان بسیار نفیس بودن چیزى، ذکر مى‌کردند. [3] علاوه بر زمخشری در کشاف (ج4، ص494) این حدیث شریف در بسیاری از دیگر منابع مهم اهل سنت نیز نقل شده، منابعی نظیر: تفسير قرطبی: ج17، ص302 - روح البيان (إسماعيل حقي): ج9، ص406 - تفسير ثعلبی: ج9، ص262 - کنز العمّال (متقی هندی): ج13، ص116 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
فضیلت روزه‌ی اول محرم 💠 حضرت امام رضا علیه‌السلام: ✅ عَنِ الرَّیَّانِ‌بْنِ‌شَبِیبٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا (علیه السلام) فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ فَقَالَ: یَا ابْنَ‌شَبِیبٍ أَ صَائِمٌ أَنْتَ؟ فَقُلْتُ: لَا. فَقَالَ: إِنَّ هَذَا الْیَوْمَ، هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی دَعَا فِیهِ زَکَرِیَّا (علیه السلام) رَبَّهُ فَقَالَ: «رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ(آل عمران:۳۸)» فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِکَهًَْ «فَنَادَتْ زَکَرِیَّا وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیی(آل عمران:۳۹)» فَمَنْ صَامَ هَذَا الْیَوْمَ، ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ، اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ کَمَا اسْتَجَابَ لِزَکَرِیَّا (علیه السلام). ⬅ ریّان‌بن‌شبیب گوید: روز اوّل ماه محرّم خدمت امام رضا علیه‌السلام رسیدم، به من فرمود: ای پسر شبیب آیا روزه هستی؟ گفتم: نه. فرمود: این روز، روزی است که زکریّا علیه‌السلام به درگاه پروردگارش دعا کرد و گفت: «پروردگارا به من ببخش از پیش خود فرزندانِ پاکی را، زیرا تو شنوای دعایی (آل عمران:۳۸)» خدا برایش اجابت کرد و به فرشتگان دستور داد «ندا کردند زکریّا را که در محراب ایستاده بود که: خدا تو را به یحیی بشارت می‌دهد (آل عمران:۳۹)» هر که این روز را روزه بدارد و سپس دعا به درگاه خدا کند، خدا دعایش را مستجاب می‌کند چنان‌که برای زکریّا مستجاب کرد. 📚 عیون اخبار الرضا (شیخ صدوق):‌ ج۱، ص۲۹۹ 🔸 استاد میرباقری در خصوص این حدیث شریف می‌گوید: تلقی من اين است که اگر کسی از اين جنس خواسته‌ها دارد و می‌خواهد نسلش آباد و در خدمت سيدالشهدا باشد و می‌خواهد امکاناتش در خدمت سيدالشهدا باشد و توفيق خدمت‌گزاری به ساحت مقدس حضرت و تأسي به حضرت را در برنامه‌هايش داشته باشد، راهش اين است که روز اول محرم روزه بگيرد و دعا کند که ان‌شاء‌الله اين دعا در روز اول محرم مستجاب می‌شود. هر دعايی وقتی دارد و بهار اين دعا در روز اول محرم است. اگر کسی شهادت می‌خواهد يا نسل پاک و آبادی می‌خواهد که در مسير سيدالشهدا باشد و امکانات و مالش می‌خواهد در مسير سيدالشهدا باشد از بيانات وجود مقدس امام رضا ارواحنا فداه اين‌طور می‌فهمم که حضرت می‌فرمايند روز اول محرم را روزه بگيريد و دعا کنيد دعای شما هم مستجاب می‌شود. اين يعنی اول محرم فرصت اين‌طور درخواست‌ها و اجابت اين‌طور دعاهاست؛ فرصت اول محرم يک باب خاصی به شهادت سيدالشهدا باز می‌شود که از اين باب می‌شود وارد شد. ☑️ @mirbaqeri_ir @justhadis110
❇ قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ (زمر:۵۳) بگو: «اى بندگان من كه (در انجام معصیت) برخود اسراف و ستم كرده‌ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه‌ی گناهان را مى‌آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است. ❇ ❇ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ (انبیاء:۸۷) [خداوندا] جز تو معبودى نيست، منزّهى تو! به راستی که من از ستمکاران بودم. ❇ 💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: ✅ عَرَفْتُ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ اَلْعَزَائِمِ وَ حَلِّ اَلْعُقُودِ وَ نَقْضِ اَلْهِمَمِ. ⬅ خداوند سبحان را به شکسته‌شدن تصمیم‌ها و باز شدن گره‌ها و بر هم‌زدن نیت‌ها شناختم. 📚 نهج البلاغة (سید رضی): ص۵۱۱ - حکمت۲۵۰ 💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: ✅ كُنْ لِمَا لاَ تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو. ⬅️ به آنچه امید نداری، امیدوارتر باش تا به آنچه امید داری. 📚 الکافی (ثقة السلام کلینی): ج۵، ص۸۳ ای خدای حسین بن علی بن ابی‌طالب علیهم‌السلام... لطف خدا بیشتر از جرم ماست... @justhadis110
هدایت شده از جهانشاه حبیبی
💠 نماز آخرین روز ماه ذی‌الحجه ✅ نمازی که باعث می‌شود سال را با خیر به پایان ببریم 🔸برای آخرین روز ماه ذی‌الحجه که روز آخر سال قمرى نیز است، مرحوم «سیّدبن طاووس» نقل کرده است که در این روز، دو رکعت نماز مى خوانى و در هر رکعت، یک مرتبه سوره «حمد» و ده مرتبه سوره «قل هو اللّه» و ده مرتبه «آیة الکرسى» را مى خوانى و پس از نماز مى گویى: 🔹اللّهُمَّ ما عَمِلْتُ فى هذِهِ السَّنَةِ مِنْ عَمَل نَهَیْتَنى عَنْهُ وَلَمْ تَرْضَهُ، ونَسیتُهُ وَلَمْ تَنْسَهُ،ودَعَوْتَنى اِلَى التَّوْبَةِ بَعْدَ اجْتِرائى عَلَیْکَ، اللّهُمَّ فَاِنّى اَسْتَغْفِرُکَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لى، وما عَمِلْتُ مِنْ عَمَل یُقَرِّبُنى اِلَیْکَ فَاقْبَلْهُ مِنّى، ولا تَقْطَعْ رَجآئى مِنْکَ یاکَریمُ 🔸وقتى چنین کردى شیطان مى گوید: واى بر من! هرچه در مدّت این سال زحمت کشیدم (و او را وسوسه کردم) با این عمل، همه را از بین برد و سالش را به خیر پایان داد! 📚 اقبال الاعمال، ج٢، ص٥١٧
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: ✅ اُذْكُرْ قَبْرَكَ. ⬅ به یاد قبرت باش! 📚 نهج البلاغه (سید رضی): ص۵۴۶ - حکمت۳۹۸ @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
💠 حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام: ⬅ خداوند برای هریک از مخلوقات خود خانهای در بهشت و خانهای را در جهنّم بنا کرده است. هنگامیکه بهشتیان به بهشت و جهنّمیان به جهنّم درمیآیند، منادی ندا میدهد: «ای اهالی بهشت! پیش بیایید و بنگرید». آن‌ها میآیند و به دوزخ مینگرند. جایگاه‌هایشان به آنان نشان داده میشود و بعد به ایشان گفته میشود: «این‌ها منازلی است که اگر نافرمانی خدا را میکردید، به آن منازل میرفتید». حضرت فرمود: «اگر قرار باشد کسی از خوشحالی بمیرد، اهل بهشت در آن روز به خاطر عذابی که از آن‌ها برطرف شده، از خوشحالی میمیرند». سپس منادی ندا می‌دهد: «ای اهل آتش! سرهای خود را بالا بگیرید». آن‌ها سر خود را بالا میگیرند و به جایگاه خود در بهشت و نعمتهای آن مینگرند. به آن‌ها میگویند: «این منازلی است که اگر خدا را اطاعت میکردید، به آن وارد میشدید». حضرت فرمود: «اگر قرار باشد که کسی به‌واسطه‌ی اندوه بمیرد، جهنّمیان باید از حزن بمیرند. این‌گونه می‌شود که هر کدام از دو گروه بهشتیان و جهنّمیان منازل گروه مقابل را [که از آن محروم شده‌اند] به ارث می‌برند [و مالک می‌شوند] جای میگیرند و این است معنای سخن خداوند که فرمود: أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ، الَّذینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فیها خالِدُون (مؤمنون:۱۰و۱۱) آن‌ها وارثان حقیقی هستند؛ [وارثانى] كه بهشت برين را ارث مى‌برند، و جاودانه در آن خواهند ماند.» ✅ مَا خَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً إِلَّا جَعَلَ لَهُ فِی الْجَنَّهًِْ مَنْزِلًا وَ فِی النَّارِ مَنْزِلًا فَإِذَا سَکَنَ أَهْلُ الْجَنَّهًِْ الْجَنَّهًَْ وَ أَهْلُ النَّارِ النَّارَ نَادَی مُنَادٍ یَا أَهْلَ الْجَنَّهًِْ أَشْرِفُوا فَیُشْرِفُونَ عَلَی النَّارِ وَ تُرْفَعُ لَهُمْ مَنَازِلُهُمْ فِیهَا ثُمَّ یُقَالُ لَهُمْ هَذِهِ مَنَازِلُکُمُ الَّتِی لَوْ عَصَیْتُمُ اللَّهَ دَخَلْتُمُوهَا قَالَ فَلَوْ أَنَّ أَحَداً مَاتَ فَرَحاً لَمَاتَ أَهْلُ الْجَنَّهًِْ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ فَرَحاً لِمَا صُرِفَ عَنْهُمْ مِنَ الْعَذَابِ ثُمَّ یُنَادِی مُنَادٍ یَا أَهْلَ النَّارِ ارْفَعُوا رُءُوسَکُمْ فَیَرْفَعُونَ رُءُوسَهُمْ فَیَنْظُرُونَ إِلَی مَنَازِلِهِمْ فِی الْجَنَّهًِْ وَ مَا فِیهَا مِنَ النَّعِیمِ فَیُقَالُ لَهُمْ هَذِهِ مَنَازِلُکُمُ الَّتِی لَوْ أَطَعْتُمْ رَبَّکُمْ دَخَلْتُمُوهَا قَالَ فَلَوْ أَنَّ أَحَداً مَاتَ حُزْناً لَمَاتَ أَهْلُ النَّارِ حُزْناً فَیُورِثُ هَؤُلَاءِ مَنَازِلَ هَؤُلَاءِ وَ یُورِثُ هَؤُلَاءِ مَنَازِلَ هَؤُلَاءِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ* الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ. 📚 ثواب الأعمال (شیخ صدوق): ص۲۵۸ @justhadis110
💠 حضرت امام‌ جعفر صادق علیه السلام: ✅ مَنْ أَحَبَ لِلَّهِ، وَ أَبْغَضَ لِلَّهِ، وَ أَعْطَی لِلَّهِ، وَ مَنَعَ لِلَّهِ فَهُوَ مِمَّنْ کَمُلَ إِیمَانُه. ⬅️ هر کس برای خدا دوستی کند (و نزدیک شود) و برای او دشمنی نماید (و دوری کند)، برای رضای خدا عطا کند و برای رضای او منع نماید، او از کسانی است که ایمانش کامل است. 📚 الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۲، ص۱۲۴ پ.ن۱: یکی از اولیای الهی تبعید شده بود؛ تبعیدی در تبعیدگاهش باید هر روز برود و حضور خود را به افسر مربوطه اعلام نماید و اصطلاحاً حاضری بزند. ایشان نقل می‌کردند که در یکی از این دفعاتی که رفته بودند برای اعلام حضور؛ سلامی که به آن افسر مربوطه کرده بودند، فقط سلام نبوده! و در آن سلام، اندکی نیتِ جز سلام هم بوده. می‌گفتند: ۳۰ سال برای این سلام استغفار کردم تا فهماندند که بخشیدیم. حالا تمام عمر ما مشحون است از این سلام‌ و خداحافظی‌ها و دور و نزدیک‌شدن‌ها و اخم و لبخندهایی که... پ.ن۲: علماء أمتي أفضل من أنبياء بني إسرائيل» (أوائل المقالات (شیخ مفید): ص۱۷۸ [[وَ قَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ* ﴿ یوسف :۴۲﴾]] @justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: ✅ اِحذَر كُلَّ الحَذَرِ أن يَخدَعَكَ الشَّيطانُ فَيُمَثِّلَ لَكَ التَّوانِيَ في صورَةِ التَّوَكُّلِ ويورِثَكَ الهُوَينى بِالإِحالَةِ عَلَى القَدَرِ، فَإِنَّ اللّهَ أمَرَ باِلتَّوَكُّلِ عِندَ انقِطاعِ الحِيَلِ و بِالتَّسليمِ لِلقَضاءِ بَعدَ الإعذارِ. ⬅ به تمام معنا بپرهيز از اين كه شيطان تو را بفريبد و سستى را در چهره توكّل، برايت نمايان سازد و تنبلى را به وسيله احاله به تقدير، برايت به ارمغان آورد؛ همانا خداوند متعال هنگام فقدان چاره به توكّل فرمان داده و هنگام معذور بودن به تسليم بر قضا. 📚 شرح نهج البلاغة (ابن ابى الحديد): ج۲۰، ص۳۰۶ @justhadis110
💠 امام حسین عليه‌السلام در عصر عاشورا رو به سوى آن قوم كرده به راست و چپ نگريستند و هيچ‌يك از اصحاب و ياران خود را نديدند، مگر آن بر خاك افتادگانى را كه پيشانى به خاك ساييده و مرگ صدايشان را بريده بود. پس صدا زدند: ⬅️ اى مسلم بن عقيل! اى هانى بن عروه! اى حبيب بن مظاهر! اى زهير بن قين! ...اى مسلم بن عوسجه! اى داود بن طرمّاح! اى حرّ رياحى! اى على بن الحسين! شما اى دلاور مردان پايدار و اى سواران عرصه پيكار! چرا شما را صدا مى‏‌كنم و پاسخم نمى‏‌دهيد و فرا مى‏‌خوانم و از من نمى‏‌شنويد؟! آيا شما خوابيد كه به بيدارى‏‌تان اميدوار باشم يا محبّتتان از امام خود برگشته كه به يارى‏‌اش نمى‏‌شتابيد؟! اينك اين (كودكان و) بانوان پيامبرند كه از فقدان شما (در هراس افتاده) ناتوان گشته‏‌اند. اى بزرگواران غيور! از خواب خود برخيزيد و اين سركشان پست را از حرم پيامبر صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله برانيد! ولى (افسوس!) به خدا سوگند مرگ شما را به خاك افكنده و روزگار دغل‏ با شما بى‏‌وفايى كرده است وگرنه شما از پاسخ دعوت من كوتاهى نمى‏‌كرديد و از يارى من ناپيدا نمى‏‌شديد. هان! اينك ما از فقدان شما داغداريم و به شما مى‏‌پيونديم كه ما از آن خداييم و به سوى او بازمی‌گردیم. و در روايت ديگرى آمده است كه: (در روز عاشورا) چون كار بر حسين عليه السّلام سخت شد و تنهاى تنها ماند، به خيمه‏‌هاى برادرانش نگريست و آنها را خالى ديد، به خيمه‏‌هاى فرزندان عقيل نگاه كرد و آنها را خالى ديد، به خيمه‏‌هاى اصحاب نگاه كرد و كسى را نديد و فراوان مى‏‌فرمود: لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلىّ العظيم. سپس به خيمه‏‌هاى بانوان رفت و پس از آن به خيمه‌ی فرزندش زين العابدين عليه‌السّلام آمده او را ديد كه بر روى پوست خشنى افتاده و زينب عليها‌السّلام از او پرستارى مى‏‌كند. زين العابدين عليه‌السّلام چون امام عليه‌السّلام را ديد خواست برخيزد، نتوانست. به عمّه خود گفت: [عمّه‌جان] مرا به خود تكيه ده، اين فرزند رسول خدا است كه آمده! زينب عليها‌السّلام پشت او نشسته او را به خود تكيه داد. امام عليه‌السّلام از حال او جويا شد و او خدا را سپاس گفت. سپس عرض كرد: پدر جان! امروز با اين منافقان چه كردى؟ فرمود: فرزندم! شيطان بر ايشان چيره گشته و خدا را از يادشان برده است. جنگ ميان ما و آنان چنان شعله‏‌ور شد كه زمين از خون ما و ايشان به جوش آمد» زين العابدين عليه السّلام عرض كرد: پدر جان! عمويم عبّاس كجاست؟ ديده‏‌هاى زينب عليها‌السّلام اشكبار شد و به برادرش نگريست تا چه پاسخ مى‏‌دهد، زيرا او زين العابدين عليه‌السلام را از شهادت عمويش عباس سلام‌الله‌علیه آگاه نكرده بود تا مبادا بيمارى‏‌اش سخت‏‌تر شود. امام فرمود: فرزندم! عمويت كشته شد و كنار فرات دستانش را بريدند. علىّ بن الحسين عليهماالسلام چنان گريست كه بيهوش شد‌. چون به هوش آمد از يكايك عموها و عموزادگانش مى‏‌پرسيد و امام عليه السّلام مى‏‌فرمود: شهيد شد پرسيد: برادرم على، حبيب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه و زهير بن قين چه شدند؟ فرمود: فرزندم! بدان كه در خيمه‏‌ها مرد زنده‏‌اى جز من و تو نمانده است. همه آنان كه مى‏‌پرسى اينك كشته بر روى خاك‏‌اند. امام سجّاد عليه السّلام سخت گريست. سپس به عمّه خود زينب عليها السّلام فرمود: شمشير و عصايى به من ده. امام عليه السّلام فرمود: «براى چه مى‏‌خواهى»؟! عرض كرد: تا بر عصا تكيه كنم و با شمشير از حريم فرزند رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله، پاسداری کنم، كه ديگر خيرى در زندگى دنيا نيست. امام عليه‌السلام او را بازداشته به سينه چسبانيد و فرمود: فرزندم! تو پاك‏ترين ذريّه و برترين عترت منى، تو جانشين من بر اين كودكان و بانوانى، ايشان غريب و تنهايند كه خوارى و يتيمى و شماتت دشمنان و حوادث تلخ روزگار آنان را فرا گرفته است، هرگاه فريادشان بلند شد آرامشان كن، هرگاه به هراس افتادند مونسشان باش و با (مهربانى و) سخنان نرم خود خاطرشان را آسوده ساز، زيرا آنان غير از تو مرد ديگرى ندارند تا به او انس گيرند و غم و غصه‏‌هايشان را به او گويند. بگذار ايشان تو را ببويند و تو آنان را ببويى و آنان بر تو بگريند و تو بر آنان بگريى. سپس دست او را گرفته و با صداى بلند فرمود: «اى زينب! امّ كلثوم! سكينه! رقيّه! فاطمه! سخنم را بشنويد و بدانيد كه فرزندم على جانشين من بر شماست و او امام مفترض‌الطّاعه است. سپس به دخترش سکینه خاتون فرمود: فرزندم! از من به شيعيانم سلام برسان و بگو: پدرم غريبانه به شهادت رسيد، بر او سوگوارى و گريه كنيد. ✅ ...يا بنيّ اعلم انّه ليس في الخيام رجل حيّ إلّا أنا و أنت، و أمّا هؤلاء الّذين تسأل عنهم فكلّهم صرعى على وجه الثّرى... 📚 فرهنگ جامع سخنان امام حسين علیه‌السلام (نشر پژوهشگاه باقرالعلوم): ص۵۳۹تا۵۴۲ @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
💠 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: ✅ لاَ يَنْجُو اَلْمُجْتَرِئُ عَلَى اَلذُّنُوبِ اَلْوَاثِقُ بِرَحْمَةِ اَللَّهِ. ⬅ کسی كه با تكيه به رحمت (و بخشش) الهى گستاخانه و بی‌باکانه معصیت کند، نجات پیدا نمی‌کند. 📚 تحف العقول (ابن شعبه حرّانی): ص۳۰۱ 🔷 توضیح عالم ربّانی، عارف بالله، آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رضوان‌الله‌علیه مرتبط با حدیث شریف فوق: ⬅ ای برادر من! بدان که آنچه روایات به آن دلالت می‌کند این است که کسی به خداوند گمان نیکو و حسن نمی‌برد، مگر اینکه خداوند با او بنا به آنچه گمان برده، معامله می‌کند. ولی بسیاری از مردم مغرور گشته، چنین پنداشته‌اند که: عدم مبالات در دین، «حسن ظن» داشتن به غفران و رحمت خداوند است. بی‌شک از او دلیل خواسته شده و گفته خواهد شد: اگر چنین است، پس چرا در امر رزقت به خداوند حسن‌ظن نداری؟ حال آن‌که خداوند در قرآن آن را ضمانت نموده و آن را با «سوگند مؤکد» یاد نموده است. و اگر چنین است که حسن‌ظنّت به لطف و کرم و رحمت و عنایت خداوندی است، این صفت‌ها تنها به امور اخروی اختصاص ندارد. و اگر در امر دنیایت به کَرَمش اعتقاد داری، پس چرا به هنگام فقدان اسباب رزق دچار اضطراب شده، به کَرَمش اتکاء نمی‌کنی؟ و این همه اندوه و هم و غم به خاطر حاجت‌ها چه دلیلی دارد؟ اگر پدری توانا داری و عنایت داشته باشی که روزی‌ات را عهده‌دار شده باشد، آیا به ضمانتش رضایت داده و اطمینان حاصل می‌کنی؟ آیا تو به‌راستی عنایت خداوندی را از عنایت پدرت کمتر می‌دانی، یا از ناتوانی‌اش می‌ترسی، یا اینکه احتمال می‌دهی درباره‌ات بخل روا دارد؟ آیا هنوز اعتقاد نیافته‌ای که اوست ارحم الراحمین و اقدر القادرین و اجود الاجودین؟ ☑ اعلم یا اخی ان الذی یدل علیه الاخبار انه ما ظن احد بالله ظنا حسنا الا عامله بما ظن، و لکن قد یغتر الاکثرون، و یحسبون عدم المبالاة فی الدین حسن الظن بالله، و العاقل لا یغتر، فاذا قال له الشیطان: ان معصیتک من حسن الظن بمغفرة الله، یطالبه بالدلیل، و یقول لنفسه: لو کان الامر کما تقول فکیف لا تحسن الظن فی امر رزقک... 📚 المراقبات (میرزا جواد آقا ملکی تبریزی): ص۱۸۹ - فصل نه (مراقبت‌های ماه مبارک رمضان)؛ عنوان حسن ظن به خداوند و شرایط قبولی دعا @justhadis110
💠 حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام: ✅ لاَ إِيمَانَ لِمَنْ لاَ حَيَاءَ لَهُ. ⬅️ کسی که حیا ندارد، ایمان ندارد. 📚 الکافي (ثقة الاسلام کلینی): ج۲، ص۱۰۶ @justhadis110
💠 حضرت امام سجاد علیه‌السلام: ✅ ...اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِي التَّحَفُّظَ مِنَ الْخَطَايَا، وَ الِاحْتِرَاسَ مِنَ الزَّلَلِ فِي الدُّنْيَا وَ الآْخِرَةِ فِي حَالِ الرِّضَا وَ الْغَضَبِ، حَتَّى أَكُونَ بِمَا يَرِدُ عَلَيَّ مِنْهُمَا بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ، عَامِلًا بِطَاعَتِكَ، مُؤْثِراً لِرِضَاكَ عَلَى مَا سِوَاهُمَا فِي الْأَوْلِيَاءِ وَ الْأَعْدَاءِ، حَتَّى يَأْمَنَ عَدُوِّي مِنْ ظُلْمِي وَ جَوْرِي، *وَ يَاْيَسَ وَلِيِّي مِنْ مَيْلِي وَ انْحِطَاطِ هَوَايَ...* ⬅ خداوندا! بر محمد و آل محمد درود فرست و پرهیز از خطاها و خویشتن‌داری از لغزش‌ها را در این جهان و جهان واپسین، در خشنودی و خشم، روزی‌ام کن، چنان که در هر دو حال، یکسان در کارِ فرمانبرداری از تو باشم. و در مورد دوستان و دشمنانم، فرمانبرداری از تو و خشنودی تو را بر غیر آن ترجیح دهم تا دشمنم از ستم و بیداد من در امان باشد و دوستم از اینکه به سود او و به هواخواهی از او، از حق منحرف شوم و به پَستی گِرایم، ناامید گردد. 📚 صحیفه سجادیه: فقره۱۳ از دعای۲۲ ⚫ شهادت حضرت امام سجاد، زین العابدین، علی بن الحسین علیهما‌السلام تسلیت باد... @justhadis110
💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله: ✅ مَن أكثَرَ ذِكرَ المَوتِ سَلا عَنِ الشَّهَواتِ و مَن سَلا عَنِ الشَّهَواتِ، هانَت عَلَيهِ المُصيباتُ و مَن هانَت عَلَيهِ المُصيباتُ، سارَعَ فِي الخَيراتِ. ⬅ كسى كه زياد به ياد مرگ باشد، از شهوت‌ها جدا مى‌شود و كسى كه از شهوت‌ها جدا شود، مصيبت‌ها بر او آسان مى‌گردد و كسى كه مصيبت‌ها بر او آسان شد، در خيرات شتاب مى‌گيرد. 📚 مسند زيد: ص۳۸۶ @justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: ✅ إِنَّا وَجَدْنَا اَلصَّبْرَ عَلَى طَاعَةِ اَللَّهِ أَيْسَرَ مِنَ اَلصَّبْرِ عَلَى عَذَابِهِ. اِصْبِرُوا عَلَى عَمَلٍ لاَ غِنَى لَكُمْ عَنْ ثَوَابِهِ وَ اِصْبِرُوا عَلَى عَمَلٍ لاَ طَاقَةَ لَكُمْ عَلَى عِقَابِهِ. ⬅️ به‌راستی که ما صبر بر سختی بندگی خدا را آسان‌تر از صبر بر عذابش یافتیم. بر آن کاری که از مزد و پاداشش بی‌نیاز نیستید شکیبایی ورزید و بر آن کرداری که توان تحمل مجازاتش را ندارید نیز صبر پیشه کنید. 📚 ارشاد القلوب (دیلمی): ج۱، ص۱۲۶ @justhadis110