بی اجازه دوستت دارم
چشم از تو
اشک از من
دل از تو
درد از من
قلب از تو
طپش از من
نفس از تو
مرگ اگر باشد آن هم از من.
🍃🌺🍃
اشک با چشمانم از غم ، الفتی دیرینه دارد
انس و خلوت هایی آتش ، با دل بی کینه دارد
دوستی های عمیقی ، عشق با این سینه دارد
دست های سینه از کِشتِ بلاها پینه دارد
کم بزن بر تاج سروم ، سنگ های طعنه ای جان
راستی گفتم؟! نگفتم ؟! سینه ام آیینه دارد
کشته شد سهرابِ جانم ، با هجوم سخت رستم
رستم غم چه جوابی درخورٍ تهمینه دارد ؟!
هر شب آتش میفشانم با زبان شعری از دل
کوه عشق تو به جانم ، جان من گنجینه دارد
روی هر کوهی به قدمت ، نقش های فتح جنگی
نقش فتح دل به کوه عاشقی پیشینه دارد
نیمه شب ها می نشینم ، با هزاران حرف در هم
این هذیان گفتن من ، قدمتی دیرینه دارد
آسمان جمعه غمگین ، زآتش عشقست رنگین
این دلم حال غروب سرخ یک آدینه دارد
وعده ی سرخرمنی را داده ای بر عاشقانت
وعده های نسیه وانِه ، عاشقت نقدینه دارد
#مهیناسدیآسترکی_
╔═.🍃.══════════════════╗
🌹🌹
﷽
━━━💠🌸💠━━━
❣||•دوستتت دارم،نمی دانم،چرایش را نپرس
اتفاقی دل سپردم ماجرایش را نپرس..•||❣
گفتی چه خبر؟ گفتم و هرگز نشنیدی
جُز دوریَت ای عشق بقرآن خبری نیست..
#امید_صباغ_نو
در پیچ و تاب لحظه های باران خورده رو به سوی آسمان می کنم ودلم از اینهمه دلتنگی مثل ابرهای در هم فشرده که میل بارانش است میشود .
سینه ام تنگ می شود بغض گلویم را می فشارد و قطره اشکی بر گونه هایم می لغزد .و قطره های دیگر نیز .گویی چشمانم بارانی شده و میبارد و میبارد .
ببار تا آرام شوی ،ببار و آرامم کن ،بشور دلتنگی هایم را و آنها را همچون جویباری با خود ببر .
میان همهمه شهر دلم در جستجوی قاصدکی است که ازبهار خبر می آورد پریشان حال و غم زده همچون مرغکی در قفس مانده میل پرواز دارد رو به سوی کوهستان تا بشنود صدای جویباری که از لابه لای بوته های آلاله های زرد فرو میریزد بر تن خسته جنگل .
# سمیه عباسی
بازیچه شدم بازی تو...
بازی جان بود
در قلب تو یک توطئه گویی
که نهان بود
بر عشق زدی تیشه و
از ریشه بریدی
چشمان من از روز نخستین
نگران بود...
🌷در خاطرم روانه شد و شب بخیر گفت
گفتم که در نبود تو شبها بخیر نیست 🌷🍃
فرامرز عرب عامری