✨من خودم صبح جمعه فهمیدم! دُزدٖ مهمان جَهل ِمردم بود من خودم صبح جمعه فهمیدم کفر هم چند سال در قم بود خنده کردی به هرچه دلواپس گریه‌ات اولش تبسم بود هرکجا عقل رفت با مستی دل بیچاره در تلاطم بود وای اگر قوم فتنه برگردند صلحشان بدتر از تهاجم بود کاف‌شین 🟢💥🟣

یک نفر مانده بود نان گیرم رفتم از بخت نردبان گیرم نان سربازخانه را می بٌرد عمر را بایدم امان گیرم 😄 کاف شین

🎉🎊🌴✨ در غدیر خم خدای عشق غوغا می‌کند آسمان اسباب شادی را مهیا می‌کند چشم بد از عاشقان حیدر کرار دور هدیه های معنوی را مصطفی وا می‌کند می‌زند چه چه قناری باد میخواند اذان اشهد أنّ علی را رود نجوا می‌کند در سه روز عید خم تا میشود مهمان کنید باده‌ی نور و سرور و عشق نوش جان کنید درد دل ها را اگر درمان نشد دست طبیب در نجف با خاک پای زائران درمان کنید می رسد از راه کم کم بوی باران غدیر باد تقدیر شما خوش در گلستان غدیر میشود بابای خوبی‌ها امیرالمومنین عهد می‌بندند خدا با عهد و پیمان غدیر گرم و سوزان است صحرا حاجیان هم خسته اند لاجرم با امر پیغمبر همه صف بسته اند هر که در پس بود آمد پیشرو هم بازگشت آن دو مولا در وسط مثل گل برجسته اند ساخت از زین شترها منبری مانند کوه مصطفی و مرتضی مانند دو گلدسته اند گفت هر کس را که من مولای اویم این علی هست مولایش که از دست بدی ها رسته اند عمق شادی هایتان همسنگ اقیانوس باد از خم می جانتان ای دوستان همواره شاد ناامیدی حیله ی شیطان ملعون است پس آنچنان خوش باش تا روز ابد مانَد به یاد کاف‌شین 🎊 🎉

✨ آمد یکی احیا کند آزادگی را معنا کند با هستی اش دلدادگی را با هر غمی راحت کنار آمد ولی خواست روشن کند ابعاد تلخ سادگی را آری کنار رود دریا تشنه لب بود تدریس میکرد اشک دریازادگی را افتاد ساقی دور از آب وُ دست هایش ، در پای جانان شد مَثَل افتادگی را استاد دانشگاه عشق آری غلامش مجنون ندارد مدرک آمادگی را کاف‌شین 🌊

✨ کشیدی وقت غم سیگار، کشیدم آه اما من فقط حس کن کمی لطفا عذاب فهم یعنی چه همیشه خوش به حال تو، که مستی یا نمی‌فهمی سری افتاده زیر آسیاب فهم یعنی چه .... کاف شین

✨🥀 دیوان غزل سوخت که دیوانه نباشم می‌آید اجل کاش که در خانه نباشم این سفره‌ی توری که شود جمع من ای کاش در دام به دنبال کمی دانه نباشم از جان وُ جهان راه بیفتَم به کنارت من با تو چرا با همه بیـگانه نباشم از پیله‌ی این جسم زمینی به درآیم حیف است در این حادثه پروانه نباشم ای جان جهان قطب زمان مهدی موعود بازآی که مثل همه ویرانه نباشم کاف‌شین تابستان۱۴۰۳ ✨

🍃🌬️ باد با هو هو رسیده شهر را جارو زده ماه دریا را به شوق یار ما پارو زده تا سعادت یک قدم تا قله یک ساعت فقط؛ صبح در نزدیکی چشمان ما اردو زده کاف‌شین دو قدم مانده به صبح... ✨

✨ داستانش سوخت ما را بارها مثل اشکِ چشم دختردارها کاف‌شین 🥀

✨❌🕎✡️❌ چاره ی ِ حفـــظــ ِبشر در حذف صهیون است وُ بس فرصت دفع خطر در حذف صهیون است وُ بس در جهان صلح وُ صفا وُ مهربانی ممکن است راهکارش مختصر در حذف صهیون است وُ بس کاف شین 🌅

✨ کردیم فراموش اگر رفتن خود را از یاد نبردیم به غیر از تن خود را... یک عمر فراموشی وارونه گرفتیم از پشت دریدیم چو پیراهن خود را کاف‌شین 🌊

🗓️📆 باز شاید روزها را سر کنیم دفتر تقویم را پرپر کنیم چشم بسته می‌رود یک عمر تا تیر را مرداد ، مهر آذر کنیم چشم بگشائیم؛ تا کی بی دلیل هر دروغ خصم را باور کنیم تا حقیقت را بفهمیم از جهان گفت و گو با مومن وُ کافر کنیم خستگی نزدیک قله خودکشی‌ست صبر کن تا حال دل بهتر کنیم یک اتاقی آخر دنیاست تا خستگی ها را در آنجا در کنیم کاف‌شین 🥀✨

🩺🍎 سلامت لطف حق با عطر سیب است که با رنج طبیبانم نصیب است و کنج دفتر ِ وقت ِ حکیمان گرامی معنی ِ روز ِ طبیب است کاف‌شین ------ هرچند با تاخیر با این دو بیت مختصر خسته نباشید عرض میکنم خدمت همه پزشکان مخصوصا عزیزان و بزرگوارانی که پیج اشعارم رو فالو کردند 🩺🌹🍎