eitaa logo
اشعار کاف شین
593 دنبال‌کننده
112 عکس
21 ویدیو
1 فایل
🍃🍂✨⚡️ دفترچه اشعار کریم شاهزاده رحیمی «کاف شین» آی‌دی من : @Karimrahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌳🐊🌲زیباست این جنگل ولی زیباست از دور تنها زبـان زنـده ی دنیا «فقط زور» یک مرد باهوش از جهان تعریف می‌کرد به به ، چه ماهی ای زمین! بود او فقط کور در شهر هر شهدی دروغین بود آری شهدِ عسل در کوه بود وُ نیش زنبور در تور صیاد است فردا مثل ماهی آن کس که بر اهل زمین می‌داد دستور از لطفتان از بوی سبزی هم لبم سوخت این آش بود از اولش مثل دلم شور کاف‌شین ✨ ادامه ... همین جا
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💼✨ تو هنوز توی کیفت دو بغل ستاره داری تو هنوز آفتابی سر هر مناره داری دل تو شبیه غزه لب تو شبیه بیروت به دل از ظهور منجی خبری دوباره داری کاف‌شین ✨
⚡ بیا از راه ِ آه و ُ آهن ای دوست درخت دشمنی را برکن ای دوست چو یار ِ ضامن آهو اَهــوراست بخشکان ریشه‌ی اهریمن ای دوست مثلث در مثلث فقر وُ مرگ است جدا کن این نشان از دشمن ای دوست به پایان می‌رسد جنگ جهانی اگر همرزم باشی با من ای دوست تو هم این شعر ناب کاف‌شین را به یاران باز بفرست حتماً ای دوست ✨
✨ دلم تا آخر دنیا غمی از باستان دارد خیالم قصه می‌بافد خیالت داستان دارد برون کن لشکر غم را از این دلهای اشغالی که یادت در دل صحرا بسی بی خانمان دارد کاف‌شین 🌊
،، یاران همه از سازشیان عشوه خریدند گفتیم شود قطعی وُ قحطی نشنیدند گفتیم که دل بر خود ِ پوزیده نبندید پشت سر او لشگری از فتنه چپیدند فردا همه از خویش برنجید نه از ما صد نامه نوشتیم ، نخواندند ندیدند کاف‌شین ✨
💔 با غمش هر بار من هم گریه کردم بیشتر میشود این درد در من باز هر دم بیشتر قصه یاس کبودی که پس از دیوار وُ در باز هم می‌گفت من دورت بگردم بیشتر قصه اش آتش فشان خلقت است اما شده قهرمان داستان آه سردم بیشتر آتش نمرود آن شب بر در حیدر نشست کعبه شد بتخانه بار دیگر، عالم بیشتر قصه را خاموش می کردم که پهلویش شکست آن شب قدری که بود از عرش اعظم بیشتر کریم شاهزاده رحیمی 🍂
،،،، با کلک کردی سیاهم ، رنگ میخواهی چه کار؟ از تو ویرانیم ، دفع جنگ میخواهی چه کار ؟ من دو تا عکس آنطرفتر در خودم خواهم شکست اینهمه در سینه‌ی خود سنگ میخواهی چه کار؟ بر تنم پیراهنی صد تکه از برچسب‌هاست بیش از این در داستانها انگ میخواهی چه کار؟ با درخت دشمنی دست مدارا داده‌ای خنجری در پشت سر در چنگ میخواهی چه کار؟ کرده ای یک عمر خوش رقصی برای اجنبی باز راحت رقص کن آهنگ میخواهی چه کار؟ من فریب چشمهایت را نَشُسته خورده‌ام ساده ام اینقدر من، نیرنگ میخواهی چه کار ؟ شعرهای کاف‌شین را در جهان تکثیر کن یک وزارتخانه‌ی فرهنگ میخواهی چه کار؟ کاف‌شین ✨
،،،، ما که گفتیم که برنامه ی دارند ما که گفتیم که از نور خدا بیزارند ما که گفتیم ز تکرار شب خاموشی حیف جز حافظه از عقل وُ خرد کم دارند ما که گفتیم که یک جمعه سحر می‌فهمید که شود سوخت گران، فتنه گران بیدارند ما که گفتیم جهانخوار به جنگ آمده است ما که گفتیم ظریفان همه با اغیارند ما که گفتیم که در پنجره با شیطانند و جز ابلیس به هر جای جهان دیوارند 🕯️✨
،، هر شب در این حوالی ، تمرین ِ مرگ داریم انگار بر زمین ما کوهی ز برگ داریم کاف‌شین 🍂
🕯️ شعرهایم کوچه بازاری شدند خواب‌ها در خاک، بیداری شدند چشم هایم باز بعد از یازده محو ساعت های دیواری شدند زخم زد دشمن ولی چیزی نبود زخم‌های پشت سر کاری شدند با صدای پای منجی آب ها در کنار بادها جاری شدند کاف‌شین 🍃
👇🏼✨👇🏼✨👇🏼✨👇🏼✨👇🏼 هر مرتبه با سازشـیان داعشـیانند احیاگر ِویرانی وُ کمبود وُ زیانند خون می‌چکد از دم زدن از صلح ِظریفان چون نوکر سلطان جهانخوار ِجهانند دیدید اگر اشعری وُ شیخ بنفشی الغوث بخوانید که با قاتل جانند کاف شین ✨