و کسانی که کافر شدند میگویند: تو پیامبر نیستی بگو: شهادت خدا و آن کسی که علم کتاب نزد اوست میان من و شما کافی است

1 - الف، لام، را [این] کتابی است که آن را به سوی تو نازل کردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوی روشنایی در آوری، به راه آن شکستناپذیر ستوده
2 - خدایی که هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است از آن اوست، و وای بر کافران از عذابی سخت
3 - همانان که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح میدهند و از راه خدا باز میدارند و آن را منحرف میخواهند آنها سخت در گمراهی هستند
4 - و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم، تا [حقایق را] برای آنها بیان کند پس خدا هر که را بخواهد گمراه و هر که را بخواهد هدایت میکند، و او شکستناپذیر حکیم است
5 - و همانا موسی را با آیات خود فرستادیم که: قوم خود را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون آور، و روزهای [عبرت انگیز] الهی را به آنان یادآوری کن که قطعا در این [یادآوری] برای هر صبر پیشه شکرگزاری عبرتهاست
🔴 #شبیه_کیفهای_زنانه
✍️حجت الاسلام رنجبر:
💠 شما مغازههای کیف فروشی زنانه را دیدهاید که چقدر قشنگ کیفها در آنجا آویزان شدهاند، اما در آن را که باز میکنید، میبینید داخل آن پر از کاغذ و روزنامه باطله است. وقتی شما کاغذهای باطله را بیرون میریزید، کیفها هم از آن قواره و شکلی که دارند میافتند. ولی وقتی که همین کاغذهای باطله را مچاله میکنید و در کیف فرو میبرید، کیف شکل میگیرد. خشم و #عصبانیت هم زباله زندگی است، وقتی آن را بیرون میریزیم و بروز میدهیم خودمان زشت میشویم و از قیافه انسانی میافتیم، دیدهاید کسی که عصبانی میشود چهرهاش زشت میشود ولی وقتی همین خشم را به خاطر خدا فرو میبرید #شمایل_انسانی پیدا میکنید.
مرد فقیری بود که همسرش کره میساخت و او آن را به یکی از بقالیهای شهر میفروخت، آن زن کرهها را به صورت دایرههای یک کیلویی میساخت. مرد آن را به یکی از بقالیهای شهر میفروخت و در مقابل مایحتاج خانه را میخرید.
روزی مرد بقال به اندازه کرهها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامی که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانی شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمیخرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من می فروختی در حالی که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما وزنه ترازو نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار میدادیم
#حکایت
- و آنگاه که موسی به قوم خود گفت: نعمت خدا را که بر شما ارزانی داشت به یاد آورید، آنگاه که شما را از فرعونیان نجات داد که بر شما عذاب سخت روا میداشتند و پسرانتان را سر میبریدند و زنانتان را زنده میگذاشتند، و در این [برای شما] از جانب پروردگارتان آزمایشی بزرگ بود
7 - و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعا سپاسگزاری کنید، البته نعمت شما را افزون خواهم کرد، و اگر ناسپاسی کنید عذاب من بسیار سخت است
8 - و موسی گفت: اگر شما و هر که در زمین است همگی کافر شوید، به یقین خدا بینیاز و شایسته ستایش است
9 - آیا خبر کسانی که پیش از شما بودند: قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که پس از آنان بودند و تنها خدا آنها را میشناسد، به شما نرسیده است! پیامبرانشان دلایل روشن برایشان آوردند، ولی آنها دست بر دهان گرفتند و گفتند: ما به آنچه شما مأموریت دارید کافریم و از آنچه ما را بدان میخوانید سخت در شکّیم
10 - پیامبرانشان گفتند: مگر در بارهی خدا- پدید آورندهی آسمانها و زمین- شکی هست!! شما را دعوت میکند تا بخشی از گناهانتان را ببخشاید و اجل شما را تا مدتی معین به تأخیر اندازد گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید، میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند بازدارید پس برای ما حجتی آشکار بیاورید