eitaa logo
کافه سیاسی
4.2هزار دنبال‌کننده
24.2هزار عکس
14.6هزار ویدیو
464 فایل
به دنیای تحلیل‌های عمیق و اطلاعات روز خوش آمدید. هدف ما: 🔰 ارتقا آگاهی و دانش سیاسی 🔰پر کردن دست شما برای مباحثه سیاسی 🔰مراقبت از سلامت ذهن شما در هجوم شبهات . نظرات و پیشنهادات شما برای ما خیلی ارزشمند است. ارتباط با ادمین از طریق : @kafedar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اقدام شايسته رئیس جمهور و دستور برای شفاف سازی انتصابات 💠 از ابتدا روشن بود که جریان شکست خورده در انتخابات ۱۴۰۰ بعد از تشکیل دولت جدید در ادامه تحریفات خود به دولت حمله کرده و از کاه کوهی ترسیم کنند. در روزهای اخیر اخباری مبنی بر انتصاب برخی اقوام در دولت منتشر شد که فارق از صحت و سقم قضیه ،فضای بد بینی در اذهان عمومی مردم می گذارد. در این بین روزنامه های اصلاح‌طلبان پیشگام بوده و تلاش دارند با انتشار این دست خبرها و بزرگنمایی آن تاثیر مد نظر را بر جامعه بگذارند! اما امروز رئیس جمهور به این نوع خبرها واکنش جالبی نشان داده است که نشان از هوشیاری ایشان می باشد. آیت‌الله رئیسی امروز خطاب به اعضای هیأت دولت تأکید کرد: باید به شدت مراقبت و صیانت نمود ... در جاهایی که فضاسازی نسبت به انتصابات رخ می‌دهد، اگر این فضاسازی‌ها صحیح نیست، از عملکرد خودتان دفاع کنید، اما توجه داشته باشید که شایسته‌سالاری در دولت سیزدهم صرفاً یک شعار نیست، بلکه بستر و مبنای کار است و اگر انتقادات به یک عملکرد یا انتصاب شما صحیح است، باید سریعاً اصلاح کنید. ✍ سعید میرزایی @kafesiasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 | در ۱۳ آبان چه گذشت؟ 1⃣ : ۱۳ آبان۴۳ 2⃣ : ۱۳ آبان ۵۷ 3⃣ : ۱۳ آبان ۵۸ 🇮🇷 رهبر معظم انقلاب: وقتی آمریکا سیطره‌جویی خود را کنار بگذارد، می‌شود با او مانند دیگر کشورها تعامل کرد؛ اما این مسئله بعید است چون ذات استکبار، سلطه‌جویی و سیطره‌طلبی است ➖➖➖➖➖➖➖➖ @kafesiasi
نمی‌دانید چرا در دولت روحانی جمعیت زیر خط فقر دو برابر شد؟! یک کارشناس اقتصادی همسو با اصلاح‌طلبان و از حامیان سابق دولت روحانی می‌گوید: باید بررسی شود که چرا در دوره سه ساله 96 تا 99، جمعیت زیر خط فقر بیش از دو برابر شده است. فرشاد مؤمنی در دیدار «مدیران مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی» با بیان این که «متأسفانه مسئله فقر، امنیتی شده»، افزود: نتایج پژوهش‌ها به‌ویژه مطالعه موسسه عالی پژوهش نشان می‌دهد که در دوره سه ساله ۹۶ تا ۹۹، جمعیت زیر خط فقر بیش از دو برابر شده و این نیازمند گفت‌وگوهای جدی است و باید بررسی شود که چه عواملی موجبات ایجاد این شوک را فراهم کرده است!؟. عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه اکنون نیازمند گفتگوهای ملی هستیم، ادامه داد: متاسفانه در برخی سطوح حتی نگاه به مسائل اجتماعی و اقتصادی نگاهی امنیتی پیدا کرده و این موجب می‌شود واکنش‌ها خاموش بمانند و زمانی که اوضاع شکننده شد دیگر آن موقع، اعتراضات و واکنش‌ها قابل پیش‌بینی و قابل جمع کردن نخواهد بود. مومنی با اشاره به نزدیک شدن به فصل بودجه‌نویسی در کشور گفت: رفاه را نمی‌توان مستقل از تحولات فناورانه دید چراکه جزء حیاتی‌ترین مسائل این است که آثار بنیه تولید ملی در مسائل سطح کلان دیده شود در حالی که اکنون به کلی نادیده گرفته می‌شود از طرفی فهم نظری از مسائل بسیار تعیین کننده است و در هدف‌گذاری برنامه‌های توسعه باید به آن توجه کرد. درباره اظهارات آقای مؤمنی مبنی بر اینکه باید بررسی شود چرا جمعیت زیر خط فقر ظرف 3 سال دو برابر شد؟ گفتنی است: اولاً مدیرکانال آمدنیوز یک سال پس از انتخابات 96 در گفت‌وگو با یکی از کانال‌های ماهواره‌ای ضد انقلاب فاش کرد «ما در انتخابات ۹۶ تحلیل داشتیم. این‌جور نبود که راه بیفتیم و بگوییم اصلاح‌طلبیم یا عاشق روحانی هستیم. مجموعه ما، تحلیل امنیتی داشت. می‌‌خواهم بازش نکنم تا قضایای دیگر اتفاق بیفتد تا بنشینیم و مفصل‌‌‌تر با هم صحبت بکنیم. آیا اگر رئیسی یا قالیباف سر کار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد، الان بود؟ این تظاهراتی که ایجاد شد، آیا بود؟ ما بر اساس تحلیل امنیتی به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت‌سر فردی مثل روحانی. کشور باید به نقطه جوش می‌‌‌رسید و اگر آدمی‌ مثل رئیسی یا قالیباف سر کار می‌‌‌آمد، کار به نقطه جوش نمی‌‌رسید». ثانیاً از تحلیل امنیتی پروژه که بگذریم، به آدرس‌های گمراه کننده‌ای می‌رسیم که برخی کارشناسان اقتصادی با وجود علم به انحرافی بودن مسیر دولت غربگرا (برجام و دیگر هیچ) در انتخابات دارند و در واقع به سیاق سوفیست‌های کاسب کار معاصر فلاسفه یونانی، مغالطه‌گری کرده و شبه دانش خود را در خدمت سیاست‌بازان قرار دارند؛ از جمله نامه حمایت 163 کارشناس اقتصادی که ضمن تحریف برخی مسائل- و به جای تحلیل بی‌طرفانه و واقعی مسائل اقتصادی- خواستار رأی به نامزد ائتلاف اشرافی «اعتدال و اصلاحات» شدند. نکته سوم، پاسخی است که آقای مؤمنی پیشاپیش و چند سال قبل به سؤال پسینی خود داده است. او 21 خرداد 94 در مصاحبه با روزنامه شرق ضمن پیش‌بینی یک آینده‌فروشی خطرناک در دولت روحانی درباره کارکرد لیبرال‌های وطنی گفته بود: «با کمال تاسف آنها که با رويکرد لیبرالی به مسائل اقتصادي نگاه مي‌کنند، آموزه بنیادگرايي بازار را همچون يک رويکرد نظري که با ضوابط و سازوکارهاي شناخته شده، در معرض آزمون تجربي قرار مي‌گيرد و در مورد کفايت آن داوري مي‌شود، در نظر نمي‌گيرند، بلکه به اين موضوع به چشم يک ايدئولوژي نگاه مي‌کنند.به اين ترتيب اينها گزاره‌ها را ابطال‌ناپذير معرفي مي‌کنند؛ هرچند ده ها بار در معرض آزمون تجربي قرار گرفته و شکست خورده باشد. به عنوان يک مصداق شايد بتوان در مورد يکي از فهميده‌ترين آنها به مقاله بسيارمهم مسعود نيلي که در کتابي با عنوان اقتصاد ايران توسط موسسه نياوران در سال ٧٦ منتشر شده است، اشاره کرد. ]دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت روحانی[ در اين مقاله، نيلي گزارش داده که اينها در تجربه آغازين تعديل ساختاري [دولت سازندگی] از بنيادگرايي بازار چه انتظاري داشتند و در عمل چه شد. اينکه مي‌گوييم با صداقت يک وجه مهم اين است که ايشان خيلي شفاف و صريح اعلام مي‌کند که ما از طريق دست‌کاري نرخ ارز فکر مي‌کرديم که مي‌توانيم همه مسائل بنيادي اقتصاد ايران را حل کنيم. در اين مقاله قدم به قدم توضيح داده شده است که چه شد نتيجه دقيقا خلاف انتظارات تئوريک رقم خورد و با شکست روبه رو شد. اينها در مقام حرف زدن و تبليغات ادعا مي‌کنند که به روش علمي به مسائل نگاه مي‌کنند و براي هر مسئله هم راه حل مشخص دارند اما نيلي خيلي به صراحت گفته که در دام روزمرگي و واکنش‌هاي لحظه‌اي محض افتاده بوديم. جنبه روش شناختي اين بازتاب اين مورد است که با پارادوکسي روبه رو هستيم که من به آن مي‌گويم «پارادوکس غرور و ناتواني» . اينها که با غرور ادعا
براي همه مسائل راه حل دارند، هرکدام از اين راه حل‌هاي به اصطلاح مشخص، وقتي قرار شد به اقتصاد ايران و ويژگي‌هاي آن پيوند زده شود، با فاجعه‌هاي بزرگ همراه شد . وجه روش شناختي مسئله را «کنت ارو» توضيح داده است که همان پارادوکس غرور و ناتواني است. وي مي‌گويد کساني که به بنيادگرايي بازار باور ايدئولوژيک دارند، آدم‌هاي هتاکي مي‌شوند. وي از موضع روش شناختي توضيح مي‌دهد که اينها چرا هتاک و کم‌حوصله هستند. نقطه عزيمت باورهاي روش شناختي اينها اين است که با فرض اطلاعات کامل، تحليل‌هاي اقتصادي را شروع مي‌کنند، بعد به طور طبيعي هرکس را که جور ديگري فکر مي‌کند نادان و مغرض فرض مي‌کنند چون بر اين باورند که به علم محرزشده اشراف دارند. اگر دقت کرده باشيد، نئوکلاسيک‌هاي وطني، همين هتاکي را دارند.» @kafesiasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تبرئه دشمن ، ترور نظام کار ویژه جریان اصلاحات 💠سیاست خارجی در دولت سیزدهم دچار تحولات اساسی شده است. در همین حال طیفی در داخل می‌کوشد مسیر و روش دیپلماسی را به سمت دوران انفعال و اعتماد به محور شرارت منحرف کند و ایران را از دستیابی به حقوق خود بازدارد. آنها در بازه زمانی منتهی به آغاز دور جدید مذاکرات نیز مطابق رویه‌ای که در دوره گذشته داشتند، با آسودگی خاطر جای طلبکار و بدهکار را تعویض و نیاز حریف را تأمین می‌کنند. این طیف داخلی با دشمن بیرونی پیوستگی دارد و از همین جا می‌توان گفت اگر می‌خواهید شبکه تحریف و جنگ روانی دشمن در داخل را به طرز دقیق شناسایی کنید، به مواضع رسانه‌ها و چهره‌های یک طیف بدسابقه درباره دیپلماسی معطوف به برجام و وضعیت توافق هسته‌ای دقت کنید. این شبکه به جای اعتراض به کارشکنی و نقض پیمان توسط آمریکا و اروپا، ایران را تخطئه می‌کند. حتی تا آخرین لحظات نفوذ و اقامت خود در دولت قبل از تجارت ترس دست برنداشتند و آن گزارش کذا را پراکندند که جنگ روانی و ویراژ روی اعصاب مردم بود. می‌خواهند ایران در جایگاه متهم به میز محاکمه برود و حال آنکه ایران مدعی و عزتمند است، پیام اقتدار برای دنیا می‌فرستد و معادلات منطقه را مقتدرانه رقم می‌زند. شکل‌گیری نظم جدید جهانی با بازیگران غیرغربی و کاهش قدرت آمریکا و اروپا نیز طیف مذکور را به عنوان رکن داخلی کارزار غرب علیه ایران و زنجیره طلایی مقاومت اسلامی نگران کرده و به تکاپو انداخته است. آنها پیش از این، در دوران مذاکرات برجام و پسابرجام نیز طرف ایرانی را گرفتار و محتاج نشان دادند و ناچار از توافق به هر قیمت. آمریکا و اروپا با خیال راحت، توافق را نقض می‌کردند اما در داخل مدعیان اصلاحات به جای بازخواست آمریکا، طرف خودی را مقصر وانمود می‌کردند! اینها به حریف پاس می‌دادند، آنها آبشار می‌کوبیدند. به همین دلیل فضای احقاق حق ایران طی مدت مذاکرات و اجرای برجام در دولت روحانی هیچگاه شکل نگرفت بلکه در نقطه مقابل، فضای فشار و کارشکنی علیه کشور روزافزون شد. حریف اطمینان یافته بود که زیرپا گذاشتن توافق هسته‌ای بدون هزینه است. پس این وضعیت از یک همکاری و همسویی داخلی با دشمن خارجی در مقاطع مختلف نشأت می‌گرفت. در آغاز دولت یازدهم و حتی پیش از آن، اعتماد به آمریکا را ترویج کردند، آمریکا را تزیین کردند و حلال مشکلات جا زدند، در حالیکه ژست دیپلماسی گرفته بود اما با آوردن داعش تا نزدیک مرزهای ایران سیگنال جنگ می‌فرستاد. توافقی نامتوازن را که در آن امتیازات هسته‌ای یکجا و نقد در مقابل وعده‌های واهی و بدون تضمین واگذار شد، فتح‌الفتوح خواندند و در ثنای سازش چه افسانه‌ها که نساختند. برجامی را که بیشتر ماحصل دیکته نوشتن بوده تا مذاکره، متن مقدس نمایاندند و سیل برچسب‌ها و اهانت‌ها را به سوی منتقدان سرازیر کردند. بدعهدی آمریکا و اروپا در برجام از سوی آنان توجیه و رفو ‌شد. ایران را مقصر وضعیت و درمانده از تحریم جا ‌زدند و با این خطا، آمریکا را به تحریم بیشتر تشویق کردند. همچنین، با رها کردن بخش مسکن، حذف کارت سوخت، حراج کردن ذخایر طلا و ارز، به تعطیلی کشاندن صدها کارخانه، عدم اصلاح ساختار بودجه و دپوی کالاهای اساسی در گمرکات و بنادر به پای اقتصاد قفل زدند. در نتیجه هم مشوق و پُل تحریم آمریکا شدند و مسبب تحریم خارجی بیشتر، هم در داخل، خودشان تحریم‌گر شدند و عامل تحریم داخلی ویرانگر. رفتاری که دشمن را به محفوظ نگهداشتن تحریم‌ها و افزایش آن کشاند تا این طیف در داخل بگوید باید منابع قدرت خود را به دشمن واگذار کنیم تا تحریم نباشد! آنها با همین غرض، چنان فرصت‌سوزی به کشور تحمیل کردند که رکورد‌های تورم و رکود و ضریب جینی شکسته شد. 8 سال فرصت کارآفرینی و رونق هدر‌رفت و هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا شش رتبه تنزل پیدا کرد. کشور را از رشد و تعالی محروم کردند و دچار عقبگرد ساختند. شاید اگر تمام شبکه معارضان خارجی نظام هم تقلا می‌کرد، نمی‌توانست اینگونه آسیب‌ بزند. این رویه وطن‌فروشانه با شلیک به شقیقه برجام و خروج آمریکا از آن نیز ادامه یافت. ایران را معطل اروپا کردند که جز وعده‌های بی‌خاصیت و وقت‌‎کشی برای مهار ایران توانمند و متنفذ سودی نداشت. اینطور نبود که آنها تنها به دموکرات‌های آمریکا خدمت و اوباما را مؤدب و منجی وانمود کنند. برای ستاد انتخاباتی ‌ترامپ هم پادویی و مذاکره مجدد را تجویز کردند. آن هم در شرایطی که او به دنبال القای تسلیم ایران بود و به چنین برگ برنده‌ای نیاز داشت. اینکه نشان دهد ایران با وجود لگدمال شدن برجام مذاکره را پذیرفته است. همزمان با روی کار آمدن بایدن و حتی پیش از آن نیز ایران را ضعیف و بدهکار جا زدند و اعتماد به دموکرات‌ها را ترویج کردند و این در شرایطی بود که مقامات آمریکا بارها اعلام کردند زمانی به برجام بازمی‌گردند که ایران بر سر توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای خود معامله کند و دست
آنها بردارد. آنها هنوز سعی در کارچاق‌کنی و تبرئه دشمن و انحراف افکار عمومی دارند. عینا حرف بدخواهان و معارضان بیرونی را می‌زنند. همین‌ها بارها و بارها درباره اقتدار موشکی و نقش و نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران اراجیف آمریکا و اروپا را تکرار کردند که معلوم است با ارکان و ریشه‌های اقتدار و انسجام نظام کار دارند و آن مؤلفه‌های حیاتی را هدف گرفته‌اند. این طیف راه زیاده‌خواهی و طلبکاری را برای آمریکا هموار و با دروغ رفع تحریم معامله امنیت و اقتدار ایران را تئوریزه می‌کند. آنها خباثت و بدعهدی حریف را کاملا نادیده می‌گیرند و در داخل به دودستگی و تفرقه دامن می‌زنند. این روند نشان از آن دارد هر زمان که همه یکصدا و متحد باید گریبان آمریکا و اروپا را بابت گستاخی می‌گرفتند، مدعیان اصلاحات در داخل آمریکا را مبرا کردند و مانع رسیدن ایران به حقوق خود شدند. در واقع آنها همواره جنگ و دعوا را به داخل کشاندند، در حالیکه غرب حتی دارو را تحریم کرده و حاضر به برداشتن تحریم نبوده و نیست. می‌توان گفت، وطن‌فروشی و نوکرصفتی زیر دندان این طیف مزه کرده، سیستم بین‌الملل هر طیف و قدرتی را که علیه ایران کار کند، پاداش می‌دهد. برای این اندازه همکاری و حلقه به گوشی این طیف، شاید فقط مانده کاخ سفید برایشان مزد ماهیانه مقرر کند. حسب آنچه مشاهده می‌شود، آمریکا در هر سه دوره اوباما- ترامپ- بایدن برجام را زیرپا گذاشت و حاضر نشد به تعهدات نقض شده خود برگردد. هم آمریکا و هم اروپا می‌گویند برجام بايد با توافقى وسيع‌تر و جامع‌تر جايگزين شود اما این طیف زیاده خواهی، قلدرمابی و ادامه عهدشکنی دشمن را کنار می‌گذارد و علی‌رغم سربرآوردن عقلانیت و عزت و اقتدار در سیاست خارجی، می‌خواهد ایران را متهم نشان دهد و به انفعال بکشاند. وضعیت کاملا روشن است اما آنها وارونه روایت می‌کنند. همزمان، اصرارشان برای واگذاری توان و برنامه موشکی و نقش‌آفرینی منطقه‌ای ایران، سوق دادن کشور به سرنوشت لیبی است. چگونه می‌توان ماهیت این تقلای تباه‌گر و نفرت‌انگیز را زیر سؤال نبرد؟ آنها چه هدفی را دنبال می‌کنند؟ واکاوی و ژرف‌نگری نمی‌خواهد، وقتی می‌شنویم و می‌بینیم سال‌هاست سرمایه دشمن شده‌اند، پاسخ روشن است؛ آرمان‌زدایی و انقلاب‌زدایی. آنان کار را از تحریف گذرانده‌اند و با سماجت بر بازخواست نظام و تبرئه دشمن بارها دست به ترور ماهیت جمهوری اسلامی ایران زده‌اند اکنون نیز، اما استحکام ساخت درونی با مؤلفه‌های راقی مانع کامروایی آنها شده است. اما نقطه پایان این خیانت‌‌ها کجاست؟ آنها باید پاسخگو باشند چرا از حقوق ایران کوتاه آمدند و با ضعیف نمایی دشمن را گستاخ‌تر کردند؟ این یاغی‌گری‌ تا کی باید ادامه یابد و دشمنان قسم‌خورده را به این جمع‌بندی برساند که با وجودشان راحت‌تر ‌می‌توانند علیه ایران کار کنند و ضربه بزنند؟ با این وضع، در لزوم مهار و محو این شبکه تردیدی هست؟ @kafesiasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️ فتنه بنزینی چگونه خاموش شد؟ *مقایسه رفتار دولت کنونی با دولت گذشته نشان می‌دهد اقناع مردم نقش مهمی در کنترل بحران‌ها دارد. 🔻حداقل چهار اقدام دولت در ورود سریع به حل مشکل هم‌زمان با پذیرش واقعیت حمله به سیستم سوخت، اطلاع‌رسانی فوری و جبران حقوق شهروندی تضییع‌شده با اعلام تخصیص بنزین اضافی، از تبدیل شدن مسئله به معضل جلوگیری کرد. مقایسه این اتفاق با حوادث بنزینی آبان‌ ماه دو سال قبل گویای تحول مدیریتی و برنامه‌ریزی دولت سیزدهم در مقایسه با دوره اجرایی سابق کشور است. 🔻اولین و مؤثرترین اقدام دولت سیزدهم در مواجهه با قطع موقتی جایگاه‌های سوخت، حضور سرزده رئیس‌جمهور در جایگاه شلوغ و پرجمعیت میدان فردوسی و گفت‌وگو با مردم بود. 🔻یک هفته پس از وقوع اتفاق بقیه مشکلات حملات سایبری به شبکه هوشمند سوخت برطرف شد و مردم در همه جایگاه‌ها می‌توانند از کارت سوخت و سهمیه بنزین یارانه‌ای خود استفاده کنند. ✅@kafesiasi