🥀🥀 ✅از این شب غافل نشوید! ✍️میرزا جوادآقا ملکی تبریزی: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: از اولین شب جمعه ماه رجب غفلت نورزید زیرا این شب، شبی است که در نزد فرشتگان الهی لیله الرغائب نام دارد. نام‌گذاری چنین شبی به لیله الرغائب بدین جهت است که زمانی که یک سوم از شب سپری شد، هیچ فرشته‌ای در آسمان‌ها و زمین نیست مگر این‌که در اطراف کعبه جمع می‌شوند و آن‌گاه خداوند بر آنان جلوه کرده و می‌فرمایند: فرشتگان! هرچه خواهید از من بخواهید؛ و آنان عرضه می‌دارند، درخواست ما این است که از روزه‌داران ماه رجب درگذری. خداوند می‌فرمایند: این کار را خواهم کرد. شایسته است شخصی که این حدیث را می‌شنود در این شب بر فرشتگان الهی فراوان تحیت فرستد تا دستوری را که در قرآن در این رابطه به مؤمن داده شده در حد توانایی انجام داده باشد (سوره نساء، آیه86) 📚کتاب المراقبات، ص107-108 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada

🥀🥀 فیض روضه و مناجات به رسم شبهای جمعه #التماس دعا🍃🥀

●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت 💢 قسمت شانزدهم👇 🌷گفتم: اين دستور آقا به چه علت بود؟ همان لحظه به من ماجرا را نشان دادند. در دهه هشتاد و بعد از نابودی صدام، بنده چندين بار توفيق يافتم كه به سفر كربال بروم. در يكی از اين سفرها، يك پيرمرد كر و لال در كاروان ما بود. 🍁مدير كاروان به من گفت: ميتوانی اين پيرمرد را مراقبت كنی و همراه او باشی؟ من هم مثل خيلی های ديگر دوست داشتم تنها به حرم بروم و با مولای خودم خلوت داشته باشم، اما با اكراه قبول كردم. كار از آنچه فكر می كردم سخت تر بود. 🌷 اين پيرمرد هوش و حواس درست و حسابی نداشت. او را بايد كاملا مراقبت می كردم. اگر لحظه ای او را رها می كردم گم ميشد. خالصه تمام سفر كربلای من تحت الشعاع حضور اين پيرمرد شد. اين پيرمرد هر روز با من به حرم می آمد و برمی گشت. 🍁حضور قلب من كم شده بود. چون بايد مراقب اين پيرمرد می بودم. روز آخر قصد خريد يك لباس داشت. فروشنده وقتی فهميد كه او متوجه نمی شود، قيمت را چند برابر گفت. من جلو آمدم و گفتم: چی داری ميگی؟ اين آقا زائر مولاست. 🌷چرا اين طوری قيمت ميدی؟ اين لباس قيمتش خيلی كمتره. خالصه اينكه من لباس را خيلي ارزان تر برای اين پيرمرد خريدم. با هم از مغازه بيرون آمديم. من عصبانی و پيرمرد خوشحال بود. با خودم گفتم: عجب دردسری برای ما درست شد. 🍁اين دفعه كربلا اصلا به ما حال نداد. يكباره ديدم پيرمرد ايستاد. رو به حرم كرد و با انگشت دست، مرا به آقا نشان داد و با همان زبان بی زبانی برای من دعا كرد. جوان پشت ميز گفت: به دعای اين پيرمرد، آقا امام حسين شفاعت كردند و گناهان پنج سال تو را بخشيدند. 🌷بايد در آن شرايط قرار می گرفتيد تا بفهميد چقدر از اين اتفاق خوشحال شدم. صدها برگه در كتاب اعمال من جلو رفت. اعمال خوب اين سال ها همگی ثبت شد و گناهانش محو شده بود. ‌‌‌‌ التماس دعای فرج 🍃🌹 👈 #ادامه_دارد.... 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada

اللہم‌صل‌علے‌محمدو آل‌محمدوعجل‌فࢪجہم💛

شب‌جمعہ‌بیادحاجےمون🥀💔 🌱🌱

بیدارین؟🙂

التماس دعا🍃🙏

دنیاۍ‌منۍ‌حسین💔🍃🥺

🥀🥀 • در شب آرزوها، آرزویم را، شهادت می نویسم • 💔🕊 #شب_آرزوها استوری شهادت🥀