eitaa logo
کـَــهْفُــــ ‌الشُــهَـدا🖤
7.5هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
200 فایل
بسم‌ࢪب‌الزهــــــــــږا❤️ بمون‌حالا‌کہ‌دعوت‌شدی‌ شاید‌‌شہدایہ‌رزقی‌برات‌کنارگذاشتن🌱:) براے‌حرفاے‌دلټ👇 https://harfeto.timefriend.net/17334897569797 شرط‌کپی‌یہ‌صلوات‌برا‌ظهورمولاوشادی‌روح‌شہدا براتبادل‌وتبلیغ‌قیمت‌پایین👇 @ya_zahra076
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸 🌟میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل صدیقه کبری، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و 🎉روز مادر را به همه مادران تبریک و تهنیت میگوئیم..🎉 🎊جشن میلاد مادر پاکی ها🎊 🎗️با اجرای طنز حاج اقا زمانی پور ✨برنامه های متنوع و شاد 💫سرود، مسابقه ،نمایش.. 🔰یکشنبه 3بهمن بعد از نماز مغرب و عشا شهرک تعاون مسجد الزهرا 🔹شورای فرهنگی مسجد الزهرا(س) 🔸کانون فرهنگی محمد رسول الله (ص) @baaghfadak🌴
🌸🍃🌸 فاطمه نامی که با آن عشق می بازد خدا فاطمه نوری کز آن بر خلق می نازد خدا‌ ما نه یاران دگر نه انبیا گویند کاش در جزا ما را ز چشم او نیاندازد خدا 🍃🌸🍃
🥀🥀 نصف شب رفتم آسایشگاه تا وضعیت انضباطی سربازها رو چک کنم؛ همین‌طور که داشتم تو تاریکی قدم می‌زدم چشمم به پوتین‌های یک سرباز افتاد که واکس نزده و خاکی کنار تختش افتاده بود. با عصبانیت رفتم جلو و محکم پتو رو از روش زدم کنار و داد زدم: "چرا پوتین‌هاتو واکس نزدی؟" بنده‌ی خدا از شدت صدای من از جا پرید و روی تخت نشست. بعد همین‌طور که سرش پایین بود گفت: «ببخشید برادر، دیر وقت بود که از منطقه‌ی جنوب رسیدم. خونواده‌ام رفته بودن شهرستان و منم چون نمی‌خواستم مزاحم کس دیگه بشم، اومدم آسایشگاه، وقتی رسیدم همه خواب بودن و نتونستم واکس پیدا کنم..." صداش برام خیلی آشنا بود. وقتی سرش رو بلند کرد، دیدم جناب سرهنگ عباس بابایی، فرمانده‌ی پایگاه است! بدجوری شرمنده شدم. 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada
17.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به خانوما و ماماناۍ گل تو کانال😍🌹😍🌹
برگزیده وصیتنامه شهید خلیل خلیل پور جلالی نوبر سلام بر تو اي جگر گوشه ی حضرت زهرا، حسين(ع) . هيچ وقت از ياد من و خانواده ام نمي رود كه در بچگي هر دو پايم فلج شد و دكترها جواب منفي دادند، اما در اثر اعتقاد خانواده ام به شما، توسل جستند و بالاخره از روي لطف و عنايت شفايم دادي،😢 ولي حسين جان، اكنون شرمسارم چون در مقابل لطفت نتوانستم هردوپاي شفا يافته ام را درراهت فدا كنم! من بايد جسمم را درراه تو چندين بار فدا سازم تا لطفي را كه در حق من و خانواده‌ام كردي جبران شود، ولي هنوز هم خيلي شرمنده ام. 🌷امت شهيد پرور، در هر حال دنباله رو امام بزرگوار باشيد كه نجات دهنده انسانها از بدبختي است. در مرحله اول امام و بعد روحانيت هستند كه در عصر اتم اسلام را احيا كردند. هميشه پشت سر روحانيت متعهد به حركت خود ادامه دهيد. مساجد و نماز جمعه و دعاي كميل سنگر محكم امت شهيد پرورند و بايد به خاطر خون شهدا حفظ شود. 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وااای رفقا یادم رفت سه دقیقه در قیامت امشبو بزارم خیلییی ببخشید💚🍃🚶‍♀
کـَــهْفُــــ ‌الشُــهَـدا🖤
●➼‌┅═❧═┅┅─── ﷽ قسمت پنجم (مجروح عملیاتی)👇 🌷عملیات به خوبی انجام شد و با شهادت چند تن از نیروهای پاسدار، ارتفاعات و کل منطقه مرزی، از وجود عناصر گروهک تروریستی پژاک پاکسازی شد. من در آن عملیات حضور داشتم. 🍁یک نبرد نظامی واقعی را از نزدیک تجربه کردم‌، حس خیلی خوبی بود. آرزوی شهادت نیز مانند دیگر رفقایم داشتم، اما با خودم می گفتم: ما کجا و توفیق شهادت کجا؟! دیگر آن روحیات دوران جوانی و عشق به شهادت، در وجود ما کمرنگ شده بود. 🌷در آن عملیات، به خاطر گرد و غبار و آلودگی خاک و منطقه و ... چشمان من عفونت کرد. آلودگی محیط، باعث سوزش چشمانم شده بود. این سوزش حالت عادی نداشت. پزشک واحد امداد‌، قطره ای را در چشمان من ریخت و گفت: 🍁تا یک ساعت دیگه خوب می شوی. ساعتی گذشت اما همینطور درد چشم، مرا اذیت میکرد. چند ماه از آن ماجرا گذشت. عملیات موفق رزمندگان مدافع وطن، باعث شد که ارتفاعات شمال غربی به کلی پاکسازی شود. 🌷نیروها به واحدهای خود برگشتند، اما من هنوز درگیر چشم هایم بودم. بیشتر چشم چپ من اذیت می کرد. حدود سه سال با سختی روزگار گذراندم. در این مدت صدها بار به دکترهای مختلف مراجعه کردم. اما جواب درستی نگرفتم. 🍁تا اینکه یک روز صبح، احساس کردم که انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده! درست بود! در مقابل آینه قرار گرفتم، دیدم چشم من از مکان خودش خارج شده! حالت عجیبی بود. از طرفی درد شدید داشتم. التماس دعای فرج 🍃🌹 👈 .... 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada