17.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به خانوما و ماماناۍ گل تو کانال😍🌹😍🌹
برگزیده وصیتنامه شهید خلیل خلیل پور جلالی نوبر
سلام بر تو اي جگر گوشه ی حضرت زهرا، حسين(ع) .
هيچ وقت از ياد من و خانواده ام نمي رود كه در بچگي هر دو پايم فلج شد و دكترها جواب منفي دادند،
اما در اثر اعتقاد خانواده ام به شما،
توسل جستند و بالاخره از روي لطف و عنايت شفايم دادي،😢
ولي حسين جان،
اكنون شرمسارم چون در مقابل لطفت نتوانستم هردوپاي شفا يافته ام را درراهت فدا كنم! من بايد جسمم را درراه تو چندين بار فدا سازم تا لطفي را كه در حق من و خانوادهام كردي جبران شود،
ولي هنوز هم خيلي شرمنده ام.
🌷امت شهيد پرور، در هر حال دنباله رو امام بزرگوار باشيد كه نجات دهنده انسانها از بدبختي است.
در مرحله اول امام و بعد روحانيت هستند كه در عصر اتم اسلام را احيا كردند.
هميشه پشت سر روحانيت متعهد به حركت خود ادامه دهيد.
مساجد و نماز جمعه و دعاي كميل سنگر محكم امت شهيد پرورند
و بايد به خاطر خون شهدا حفظ شود.
🍃🍃🍃
https://eitaa.com/kafoshohada
وااای رفقا یادم رفت سه دقیقه در قیامت امشبو بزارم خیلییی ببخشید💚🍃🚶♀
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🇵🇸🖤
●➼┅═❧═┅┅───
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
قسمت پنجم (مجروح عملیاتی)👇
🌷عملیات به خوبی انجام شد و با شهادت چند تن از نیروهای پاسدار، ارتفاعات و کل منطقه مرزی، از وجود عناصر گروهک تروریستی پژاک پاکسازی شد. من در آن عملیات حضور داشتم.
🍁یک نبرد نظامی واقعی را از نزدیک تجربه کردم، حس خیلی خوبی بود. آرزوی شهادت نیز مانند دیگر رفقایم داشتم، اما با خودم می گفتم: ما کجا و توفیق شهادت کجا؟! دیگر آن روحیات دوران جوانی و عشق به شهادت، در وجود ما کمرنگ شده بود.
🌷در آن عملیات، به خاطر گرد و غبار و آلودگی خاک و منطقه و ... چشمان من عفونت کرد. آلودگی محیط، باعث سوزش چشمانم شده بود. این سوزش حالت عادی نداشت. پزشک واحد امداد، قطره ای را در چشمان من ریخت و گفت:
🍁تا یک ساعت دیگه خوب می شوی. ساعتی گذشت اما همینطور درد چشم، مرا اذیت میکرد. چند ماه از آن ماجرا گذشت. عملیات موفق رزمندگان مدافع وطن، باعث شد که ارتفاعات شمال غربی به کلی پاکسازی شود.
🌷نیروها به واحدهای خود برگشتند، اما من هنوز درگیر چشم هایم بودم. بیشتر چشم چپ من اذیت می کرد. حدود سه سال با سختی روزگار گذراندم. در این مدت صدها بار به دکترهای مختلف مراجعه کردم. اما جواب درستی نگرفتم.
🍁تا اینکه یک روز صبح، احساس کردم که انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده! درست بود! در مقابل آینه قرار گرفتم، دیدم چشم من از مکان خودش خارج شده! حالت عجیبی بود. از طرفی درد شدید داشتم.
التماس دعای فرج 🍃🌹
👈 #ادامه_دارد....
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
🍃🍃🍃
https://eitaa.com/kafoshohada
🥀🥀
#سلام_بر_ابراهیم🌱
🔻شخصی در محله ابراهیم معتاد بود و برای این که پول مواد خودش را به دست آورد خیلی خانواده اش را اذیت می کرد #ابراهیم برای ترک این آقا خیلی تلاش کرد.
وقتی دید که ترک نمی کند،
به آن شخص گفت من پول مواد یکسال شما را می دهم به شرطی که دست از سر خانواده ات برداری و به همین خاطر خانواده او یک سال راحت بودند.
💶او هرهفته وقتی مزد کار سخت خودش در بازار را میگرفت،
قسمتی از آن پول را به جوان معتاد می داد تا خانواده اش را اذیت نکند!
🌻ابراهیم هر چه کرد برای رضای خداوند انجام داد و خدا هم این گونه او را در بین مردم بلند مرتبه کرد.
این ماجرای ابراهیم بسیار عجیب بوده و در کمتر خاطرات شهیدی به چنین ماجرایی برخورد کرده ایم.
🍃🍃🍃
https://eitaa.com/kafoshohada
🥀🥀
وصیت شگفت انگیز
♣️ سید مرتضی پیش از وفات،
وصیت نامه اش را برای نزدیکان و اطرافیانش خواند. وی در قسمتی از وصیت نامه خواسته بود نمازهای واجبش را به نیابت از وی دوباره بخوانند.
همه از این وصیت بسیار شگفت زده شدند و دلیل این وصیت را پرسیدند.
برای آنها باور کردنی نبود فردی که در تمام طول عمرش همواره پیش از اذان،
خود را برای نماز آماده می کند و نمازی عاشقانه می خواند،
چنین سفارشی داشته باشد.
وقتی سید مرتضی شگفتی آنها را دید،
با تأکید بر علاقه بسیار خود به ادای این فریضه الهی فرمود: «شما درست می گویید. من عاشق نمازم و وقتی نماز می خوانم،
لذت روحی و معنوی فراوانی نصیبم می گردد. به همین دلیل می خواهم نمازهایم را قضا کنید؛ زیرا اگر این نمازها را تنها یک درصد به خاطر لذتی که می برم،
بخوانم، هیچ کدام مورد قبول واقع نمی گردد. ترسم از این است که نیّتم برای خدا خالص نباشد."
🍃🍃🍃
https://eitaa.com/kafoshohada