🥀🥀
✍️ سهلانگاری
▫️مشغول کار شده بودم و حواسم به حامد نبود. یه باره از روی صندلی افتاد و سرش شکست. سریع بردمش بیمارستان و سرش رو پانسمان کردم.
منتظر بودم یوسف بیاد و با ناراحتی بگه چرا سهلانگاری کردی؟
چرا حواست نبود؟
وقتی اومد مثل همیشه سراغ حامد رو گرفت. گفتم: خوابیده.
بعد شروع کردم آروم آروم جریان رو براش توضیح دادن. فقط گوش داد.
آروم آروم چشمهاش خیس شد و لبش رو گاز گرفت. بعد گفت تقصیر منه که این قدر تو رو با حامد تنها میذارم.
منو ببخش. من که اصلاً تصورِ همچنین برخوردی رو نداشتم. از خجالت خیسِ عرق شدم.
شهید یوسف کلاهدوز🕊
🍃🍃🍃
https://eitaa.com/kafoshohada
🥀🥀
#شهیدانه
تازهدامادبودوقراربودمراسم عروسیاشبرگزارشودخودشدرسوریهبود.!
بهخانوادهگفت :
کارتمراسمراپخشکنند، وعدهدادکهخودشرامیرساند!
خانوادههمکارتهایعروسیاش راپخشکردندراستمیگفتخودشرارساند ،
امارویدستمردم ...!!
😔😔😔
#شهیدامیرسیاوشی🖤
شادی روحش صلوات🍃
🍃🍃🍃
https://eitaa.com/kafoshohada
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🖤
●➼┅═❧═┅┅───┄ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت💢 قسمت یازدهم👇 🌷خوب به یاد داشتم که به چه چیز
●➼┅═❧═┅┅───
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت💢
قسمت دوازدهم (نیت)👇
🌷نكته ديگری كه شاهد بودم اينكه؛ هرچه به سنين بالاتر مي رسيدم، ثواب كمتری از نمازهای جماعت و هيئت ها در نامه عملم می ديدم! به جوانی كه پشت ميز نشسته بود گفتم: در اين روزها من تمام نمازهايم را به جماعت خواندم.
🍁من در اين شبها هيئت رفته ام. چرا اينها در اينجا نيست؟ رو به من كرد و گفت: خوب نگاه كن. هرچه سن و سالت بيشتر ميشد، ريا و خودنمايی در اعمالت زياد ميشد.
🌷اوايل خالصانه به مسجد و هيئت می رفتی اما بعدها، مسجد می رفتی تا تو را ببينند. هيئت می رفتی تا رفقايت نگويند چرا نيامدی! اگر واقعاً برای خدا بود، چرا به فلان مسجد يا هيئت كه دوستانت نبودند نمی رفتی؟
🍁صفحات را كه ورق می زدم، وقتی عملی بسيار ارزشمند بود، آن عمل، درشت تر از بقيه در بالای صفحه نوشته شده بود. در يكي از صفحات، به صورت بسيار بزرگ نوشته شده بود:
كمك به يك خانواده فقير
🌷شرح جزئيات و فيلم آن موجود بود، ولی راستش را بخواهيد من هرچه فكر كردم به ياد نياوردم كه به آن خانواده كمك كرده باشم!
يعنی دوست داشتم، اما توان مالی نداشتم كه به آن ها كمك كنم.
🍁آن خانواده را می شناختم. آنها در همسايگی ما بودند و اوضاع مالی
خوبی نداشتند. خيلی دلم می خواست به آنها كمك كنم، براي همين يك روز از خانه خارج شدم و به بازار رفتم. به دو نفر از اعضای فاميل كه وضع مالي خوبی داشتند مراجعه كردم.
🌷من شرح حال آن خانواده را گفتم و اينكه چقدر در مشكلات هستند، اما آن ها اعتنايی نكردند. حتی يكی از آنها به من گفت: بچه، اين كارا به تو نيومده. اين كار بزرگترهاست. آن زمان من 15 سال بيشتر نداشتم، وقتی اين برخورد را با من داشتند، من هم ديگر پيگيری نكردم. اما عجيب بود كه در نامه عمل من، كمك به آن خانواده فقير ثبت شده بود!
التماس دعای فرج 🍃🌹
👈 #ادامه_دارد....
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
🍃🍃🍃
https://eitaa.com/kafoshohada
🥀🥀
زبان حال مادر شهید احمد نعمت بخش؛
یه چند سالی دو چشمانم به در بود
صفای خانه ام بی تو چه کم بود
صدا می آمد و چشمم به در بود
ندا می آمد و قلبم خبر بود
تمام سالها در انتظارت 😔
تو رفتی عاقبت سوی شهادت
شهیدم نازنینم ای عزیزم
به روی پیکرت صد لاله ریزم🌹
#شهید احمد نعمت بخش ۱۵ سال مفقودالاثر بود و بعد از ۱۵ سال به خانواده تحویل داده شد مزارش در گلستان شهدای اصفهان است 😔
#متولد_۱۳۴۲
#شهادت_۱۳۶۱
#عملیات_رمضان
#شلمچه.
🍃🍃🍃
https://eitaa.com/kafoshohada
شرکت کننده شماره1⃣
بنر را پخش کنید،
به امید اینکه برنده چالش شهدایی ما شما باشید...🌺
ڪهف الشہدا💙
https://eitaa.com/kafoshohada
بہڪانالشہداییمابپیوندین🌱