4_6041988008637372163.mp3
2.4M
#زمینه
#شب_یازدهم
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بنداول
زندگی من تموم شد
غصههام تموم نمیشه
مقتلت جلو چشامه
قلب من آروم نمیشه
دلم تکه تکهاس داداش
مثل پیکر تو
مثل اون کهنه پیرُهن
منم کشتن با تو اما
موندم که تو صحرا
دخترهای تو گم نشن
بریده حنجر ، عزیز خواهر
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
حسین ای جانم ، حسین ای جانم
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
بند دوم
من فدای اون نگاهت
از رو نیزههم نگام کن
بیا و برادری کن
یه دفه دیگه صدام کن
فدای عطر مویی که
اومد یاری من
از سمت و سوی نیزهها
تویی دلدار و سردارم
قافله سالارم
حتی از روی نیزهها
سر بی پیکر ، عزیز خواهر
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
حسین ای جانم ، حسین ای جانم
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
بند سوم
مونده آغوشت تو صحرا
که نشد همسفرِ من
سر تو اومد رو نیزه
بشه سایهی سر من
سر غرق خونت اومد
روضه خونم باشه
هرجایی که دلتنگتم
کجاس آغوش آرومت
لبخند مظلومت
وقتایی که دلتنگتم
شهید بی سر ، عزیز خواهر
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
حسین ای جانم ، حسین ای جانم
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
🕊@kaftarchahiemamreza🕊️
4_5987718348073341195.mp3
5.99M
مدح حضرت عقیل ع پدر حضرت مسلم ع
#شب_اول
#شور
#تک
#محرم
#عرفه
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند اول
از نامت هیبت میبارد
یا عقیل ابن ابی طالب
در نسلت غیرت جریان دارد
یا عقیل ابن ابی طالب
مدح تو آمدست در قرآن
یا عقیل ابن ابی طالب
ای پدر شهادت و ایمان
یا عقیل ابن ابی طالب
با مشورتت برای خود خریدهای
در هر دوجهان رضایت فاطمه را
ای یاور ذوالفقار مدیون تواییم
غوغای بنی کلاب در علقمه را
مثل اجدادت
تو هم آقایی
چه رتبه ای بهتر از این؟ امین مولایی
همه اولادت
مرد میدانند
فداییان راه سید شهیدانند
«یا عقیل ابن ابی طالب ع»
بند دوم
ذکر تو باشکوه باشد پس
یا عقیل ابن ابی طالب
باتو جدل نمیتواند کس
یا عقیل ابن ابی طالب
وحشت دشمن از نگاه توست
یا عقیل ابن ابی طالب
نسب شناسی ات سِلاح توست
یا عقیل ابن ابی طالب
تاریخ نوشته است در وصف تو که
هرجا که رسیده از ولی میگفته
در نقطهی اوج مجلس معاویه
جز تو چه کسی مدح علی ع میگفته
بوده ای عمری
یاور حیدر
رفیق راه مرتضی برادر حیدر
صحبتت بوده
صحبت حیدر
همیشه گفته ای فقط منقبت حیدر
«یا علی ابن ابی طالب ع »
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
غزل مرثیه حضرت مسلم ع
#مرثیه
#شب_اول
#محرم
#عرفه
آغوش من برای ابد آشنای توست
گوشم پر از صدای خوش ربنای توست
من مسلم و موحد یک بارگه شدم
آن واحد احد به خدا که خدای توست
وقت وداع گریهام از دوری تو بود
از ترس جان نبود که جانم فدای توست
در غربت استقامت من بیدلیل نیست
تا آن زمان که پشت سر من دعای توست
کوفیست خط نامهی نامردمان اگر
همراه و همدمم خط مشکل گشای توست
مسلم کجا و میل امان نامه از کسی
امن و امان من همه جا در رضای توست
این لحظهها به غربت تو فکر میکنم
این اشکهای آخر عمرم برای توست
من بی پناه ماندهام اما غمِ من است
آن شیرخواره ای که پناهش عبای توست
غارتگرند مردم این شهر بیحیا
دلواپسیم روسری بچههای توست
اینجا که کوفه است پر از محنت و بلاست
خاکم به سر دگر چه خبر کربلای توست
با پیکرم هر آنچه شود نیست غصهای
ای بی کفن تمام غمم بوریای توست
#سعیده_کرمانی
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#مرثیه
#شب_دوم
#سعیده_کرمانی
پستی بلندیهای آن جنجال دارد
این سرزمین تل دارد و گودال دارد
اینجا هزاران نیزه و شمشیر و خنجر
از کاروانت قصد استقبال دارد
شش ماههات بد خواب خواهد شد یقیناً
این سرزمین بسیار قیل و قال دارد
غارتگران بازارشان گرم است اینجا
هر زیوری آوردهای دلال دارد
از نسل پاک مرتضی بودن حرام است
اینجا علی اکبر شدن اشکال دارد
از لاله کی خالی شود این دشت و صحرا
تا هر شهیدی پیکر پامال دارد
هر کس که نعل تازهای دارد به مرکب
ملک ری و دنیا به او اقبال دارد
خاری که میروید سر ناسازگاری
با هر یتیم و دختر ِکمسال دارد
#سعیده_کرمانی
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#مناجات
#اول_جلسه
#غزل
#سعیده_کرمانی
از اول ما بلی گفتیم بر این تا ابد روضه
که در تقدیرمان بنویسد ایزد بی عدد روضه
بهشتِ بهتر از قبل هبوط ماست میدانم
که حتی داده بر حوا و بر آدم مدد روضه
اگر عمری فدایش شد حلال عمرمان باشد
به تأویلی که قرآن گفته از هذا البلد_ روضه
خوشا محشر اگر در حلقه حدّاث او باشیم
در آن مجلس نشان، این پلک زخمی و سند روضه
تپش در سینه میگوید که باید سینه زن باشی
نزد بر سینهی دلتنگ هرگز دست رد روضه
مهیا باش و قبل از روضهها قصد زیارت کن
خدا دلتنگهای کربلا را میبرد روضه
تنی در جزر گودال و سری بر مد یک نیزه
زمین افتاده دریا و اسیر جزر و مد روضه
پس از آن ماجراهایی که آمد بر سر مویش
ندارد پیش چشم مادر آشفته حد روضه
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
بسم رب الحسین علیه السلام
شروع انتشار آثار محرم ۱۴۰۳ ویژه استفاده مادحین اهل بیت علیهم السلام
#رباعی
#سعیده_کرمانی
آن قوم که خواستند پر پر بشوی
بر دست پدر شهیدِ بی سر بشوی
ای کودک شیرخواره میترسیدند
از اینکه تو هم علیِ اکبر بشوی
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از هیئت روضة الشهداء بیرجند
38.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شور - از نامت هیبت میبارد
🎤کربلایی مجتبی ابراهیم زاده
✍ کربلایی سعید حمیدیان فر
و سرکارخانم سعیده کرمانی
🗓 شب اول محرم ۱۴۴۶
#⃣ #شب_اول_محرم #پست #محرم
@Alatash_Info
هدایت شده از سعیده کرمانی
#غزل
#سعیده_کرمانی
#میخواستمکهخیمهبهسامانشودنشد
#مرثیه
#شب_هفتم
#حضرت_علی_اصغر.ع
میخواستم که خیمه به سامان شود نشد
غم لحظه ای اگر شده پنهان شود نشد
گفتم در این دقایق آخر اگر شده
روی پر اضطراب توخندان شود نشد
روی لب علی که خودش چشمهی بقاست
یک جرعه آب هم شده مهمان شود نشد
با دیدنش به رحم بیاید دلی مگر
از سنگها جدا دل انسان شود نشد
هرکس که در میان جماعت مردد است
شوقش به بازگشت دو چندان شود نشد
جز تیر حرمله که سر از پا نمیشناخت
یک تن دگر بگو که پریشان شود ...نشد
شرمنده ام رباب که آغوش زخمیام
میخواستم براش نگهبان شود نشد
تا پشت خیمهها برسم خواستم کمی
دستم عمود این سر بی جان شود نشد
از اشک خود مضایقه کردی که ذره ای
دفن علی برای من آسان شود؟
نشد
🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
هدایت شده از سعیده کرمانی
#مرثیه
#شب_هفتم
#مثنوی
#سعیده_کرمانی
از تشنگی هرگز نبودی زار و بی تاب
رفتی به میدان نه به قصد خواهش آب
رفتی چراغ کوچکی باشی در این راه
رفتی که دستی را بگیری از دل چاه
رفتی که آزادی ببخشی محبسی را
از جهل شاید بازگردانی کسی را
حیدر شدی بر منبری از دست بابا
با چشمهایت خطبه خواندی ، آه، اما
غیر از سپیدی گلویت را ندیدند
آن خطبههای روشنت را سر بریدند
از هم جدا شد جملهها پای گلویت
خون دجله میشد در بلندای گلویت
کینه دل تیر سه پر را سخت می کرد
خوابیدنت کار پدر را سخت میکرد
یک دست او گهواره جنبان سرت بود
دست دکر گهواره بهر پیکرت بود
در چشمهایش تیره میشد روز روشن
نه جان ماندن داشت و نه روی رفتن
شمشیر کارش قبر کندن شد ولی حیف
مادر کنارت گفت با آه ، از علی حیف
لطفی ندارد بی تو دیگر منزل من
چشمان خود را باز کن نور دل من
با تو سخن بسیار دارم تا بگویم
قنداقهی خونیت را باید بشویم
خشک است مادر جان چرا دور دهانت
از حنجرت بیرون چرا زد استخوانت
برگرد و باری از غمم بردار مادر
تلقین و تدفین من است انگار مادر
زود است حالاها برایت سوگواری
در خاک خوابیدی چرا ؟ گهواره داری
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#شب_هفتم
#حضرت_علی_اصغر.ع
#غزل
#کاشمیآمدیبهاینخانه
#سعيده_کرمانی
نذر حضرت رباب سلام الله
کاش می آمدی به این خانه
تا دوباره به تو سلام کنم
پیش پاهای تو بلند شوم
و به تو عرض احترام کنم
خانه را دوست داشتی با من
یاد روزی که با نخ و سوزن
مینشستم به صد امید و خیال
کار قنداقه را تمام کنم
به فدای تو خانواده ی من
نذر راهت امام زاده ی من
من چه دارم مگر به جز این ها
که به قربان تو امام کنم
قامتم زیر غصه ات خم شد
داغ تو در دلم مگر کم شد
زیر دستان تازیانه ببخش
که نشد پای نی قیام کنم
ای دل زار من هواخواهت
آفتابی که شد سر ماهت
قول دادم که تا نفس دارم
سایه را بر خودم حرام کنم
🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
#مرثیه
#شب_هشتم
#غزل
#سعیده_کرمانی
رجز بخوان ، رجز بخوان ، شبیه مرتضی علی
که حیدری دگر شود دوباره سهم ما علی
برو که اولین شهید این قبیله میشوی
برو برو عزیز خانواده مرحبا علی
سوارشو به سمت خیمهگاه دشمنان برو
عقیق خون خویش را ببخش بر گدا علی
برو به فتح خیبری دوباره و تو هم بده
جواب ظلم قوم بدتر از یهود را علی
هزار بار خوردهام زمین و باز پاشدم
خودت بیا به من بگو چقدر مانده تا علی
جوان من بلند شو ، نخواب بین معرکه
بلند شو ، بلند شو ، بگو دوباره یاعلی
نه پیرهن که جوشنت شدهاست پاره یوسفم
چگونه این چنین شدی اسیر گرگها علی
هم این طرف ، هم آن طرف ، به هر طرف تو هستی و
بیابمت کجا علی ؟ کجا علی ؟ کجا علی ؟
چقدر تکه تکهای ، چقدر پاره پارهای
به قول شاعران شدی هجا هجا هجا علی
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#سعیده_کرمانی
#رباعی
هر موج اسیر تور دنیا بودند
هر تور پی دیدن رویا بودند
یک عمر میان علقمه ماهی ها
لب تشنه ی دست های دریا بودند
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#مرثیه
#شب_نهم
#غزل
#سعیده_کرمانی
گشت قنداقهات به دور سرش
این چنین بود که شدی قمرش
مادرت خویش را کنیزش خواند
پدرت بود اگرچه که پدرش
پدرت گفته بود خواهی شد
روزگاری فدایی پسرش
بوسههای پدر اثر دارد
این چنین دستهات شد سپرش
آه از چشمهای خونینت
آه از داغ چشمهای ترش
تیری از پیکرت نشد بکشد
چقدر تیر میکشد جگرش
چه بگویدبه کودکان حرم
میکشد اهل خیمه را خبرش
بعد تو خیمه بر زمین افتاد
بعد داغت شکسته شد کمرش
دور دیدند چشمهایت را
سر نیزه اگر که رفت سرش
می رسد تا اسارت این روضه
زینب و بی تو بودن و سفرش
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#روضه
#زمزمه
#محاوره
#شب_نهم
#مگهدریامیافتهتوخشکی
#سعیده_کرمانی
مگه دریا میاُفته تو خشکی
مگه صحرا حریف این دریاس
مگه عباس هم زمین میخوره
باورش سخته واسه من عباس
ای به قربون چشمای زخمیت
کو دو تا دست تو علمدارم
اگه تنهام بذاری تو این دشت
من به کی خیمه ها رو بسپارم
پاشو بازم کفیل زینب باش
پاشو اهل حرم رو آروم کن
پاشو تکلیف دشمنامونو
با یه اخم نگات معلوم کن
سخته واسه رقیه دوری تو
چه جوابی بدم اگه پرسید
نگران حرم باشم یا تو
منو تنها نذار تو این تردید
پهلوون پاشو که غمت دیگه
کمر آسمونو تا کرده
سورو سات یه غارتو دشمن
تو حرم بعد تو به پا کرده
رحم کن به من و غریبی من
بین بی رحما قد کمون شدم
کی بشه تکیه گاه خواهرمون
وقتی من غرق خاک و خون شدم
وقتی دشمن نشست رو سینه ام
گریه ی خواهروچه کار کنم
وقتی خنجر حیا نکرد از من
ناله ی مادرو چه کار کنم
بعد تو دشمنم جسور میشه
خیمه هامونو شعله ور میکنه
سنگ و چوب و عصا رو که بزنه
نعل اسبا رو تازه تر میکنه
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#مدح
#امام_حسین.ع
#سعیده_کرمانی
#غزل
مدیح گفتنت از هر دهان بزرگتر است
و نامت از همهی آسمان بزرگتر است
پیالهایم و به دریا نمیرسد این درک
که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است
مساحتیست کران تا کران شش گوشه
بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است
تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی
حدود سروری ات از زمان بزرگ تر است
چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن
چه شور عشق تو از شوق جان بزرگتر است
نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین
خدای توست که در هر اذان بزرگتر است
هزار مرتبه الله اکبر از اینکه
علی اصغر تو از جهان بزرگتر است
تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند
که راه شیری این کهکشان بزرگتر است
نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا
غم فراق تو از قلبمان بزرگ تر است
برای هرکه چشیده ست چای موکب را
همیشه تشنگی از استکان بزرگتر است
اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست
وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگتر است
ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا
همیشه بخشش این خاندان بزرگتر است
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هر واژهای در سینهی انجیل میسوخت
تورات در دست بنی قابیل میسوخت
تصویب شد با رای شیطان حق و ناحق
آه بشر در سینهی هابیل میسوخت
آه از یهودا ، آه از چشمان یعقوب
از غصهی یوسف دل راحیل میسوخت
از سامری سرشار شد ارض مقدس
موسی به یاد ماجرای نیل میسوخت
آه از زمانی که قبیله هاجرانه
از داغ ابراهیم و اسماعیل میسوخت
مشت تفنگ نقره در خشمی مقدس
با یاد مردان شهید ایل میسوخت
ای کاش ما با چشمهای خود ببینیم
وقتی خبر میآید «اسراییل میسوخت»
#سعیده_کرمانی
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5883973971384210856.mp3
11.43M
بسم رب الحسین (ع)
#زمینه
#شب_سوم
#شهادت_حضرت_رقیه(س)
#پنجم_صفر
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند۱:
خوابن همه اما من بیدارم
بازم ستاره ها رو میشمارم
با اینکه رو نیزه از من دوری
از همین راه دور دوست دارم
درده که تو دوری ولی
نا محرما نزدیکَمَن
محکم بستم روسریمو
بیزارم از دیده شدن
دوری ولی با تو صحبت دارم
حیف که نمیتونم لکنت دارم
گم شده بودم و عمه دق کرد
خیلی واسه همه زحمت دارم
بند۲:
دلتنگِ صداتم بابا جونم
حرفی بزن باهام مهربونم
قرآن میخونی از روی نیزه
خیلی خیلی بابایی ممنونم
از نیزهت دورم میکنن
با گریه اصرار میکنم
پای نیزه زار میزنم
دنیا رو بیدار میکنم
سخته ولی بابا حالم خوبه
غصه نخوریا حالم خوبه
اگه تو بغلت باشم حتی
با این کبودیا حالم خوبه
بند۳:
خوش برگشتی پیشم ای محبوبم
حالا که اینجایی خوبِ خوبم
با اشکام زخماتو وقتی شستم
خاکسترِ موهاتو میروبم
ای سر زخمی تو هنوز
بابای زیبای منی
این ویرونه قصرِ منه
وقتی روی پای منی
درد نداره دیگه زخم ابروم
درد نداره دیگه دست و بازوم
پیش تو بابایی من خوشبختم
غم ندارم اگه باشی پهلوم
🕊@kaftarchahiemamreza🕊