کانال کهریزسنگ
✅واکنش رائفی پور به عروسی دختر یکی از مسئولین اسبق کشور در هتل اسپیناس پالاس ❤️⃝⃡🇮🇷بزرگترین کانال ن
✅ یک شب عروسی تو اسپیناس ، برای ۳۰۰ مهمان
❤️⃝⃡🇮🇷رسانهمردمی نجف آباد 👇
🔰 @njf_online
🔺️🔻فراخوان واریز وجه و ثبتنام محصولات سایپا با چند تغییر
#هم_افزا_نیوز
🔹️متقاضیانی که در سال گذشته نسبت به ثبت نام خودروهای کوییک GX ، کوییک GXR ، شاهین G ، اطلس G و ساینا S اقدام نمودهاند و در امروز، سوم اردیبهشت پیامک دریافت کردهاند میتوانند نسبت به ثبت نام با مراجعه به سایت فروش شرکت سایپا، اقدام نمایند.
🔹️نکتهای که در این فراخوان قابل توجه است تغییر خودروی ثبتنامی برای متقاضیان شاهین و ساینا است به صورتی که خودروی قابل تحویل به این متقاضیان کوییک و سهند اعلام شده است.
🔹️البته ذکر این موضوع ضروری است که هنگام نوبت دهی به متقاضیان سامانه یکپارچه اعلام شده بود که امکان تغییر نوع و مدل خودروی ثبتنامی وجود دارد.
✍️کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : 👇
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هشدار کلاهبرداری بسته کالا برگ الکترونیک
✍️کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : 👇
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مصاحبهای قدیمی با شهید شیخ احمد یاسین بنیانگذار حماس: اسرائیل سال ۲۰۲۷ نابود خواهد شد. این وعده الهی و استشهاد به قرآن است.
۳ اردیبهشت ماه روز بزرگداشت شیخ بهایی دانشمند بزرگ شیعه و استاد علوم غریبه و ماوراءالطبیعه گرامی باد
شیخ بهایی، همهچیزدان، حکیم، علامهٔ فقیه، عارف، اخترشناس، ریاضی دان، شاعر، ادیب، تاریخنگار ،در دانشهای فلسفه، منطق، هیئت و رياضيات دانایی داشت، در حدود ۹۶ کتاب و رساله از او در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان،فقه، مهندسی، هنر و فیزیک ،ستارهشناسی از او باقی است .
هدایت شده از قرارگاه رسانهای امام علی(ع)
🔻با توجه به رای دوستان و داوران:
برادر گرامی جناب آقای محمد شمسی(عباس) مربی طرح دانش آموزی شهید عزیز اللهی دبستان شهید قربانی کهریزسنگ از حوزه امام علی علیهالسلام به عنوان نخبگان طرح تربیتی، رتبه سوم استانی را کسب نمودند.
💐ضمن عرض تبریک و آرزوی سلامتی،
بهترینها را برای ایشان خواهانیم؛
📌قرارگاه رسانه ای امام علی(ع):
🆔️ https://eitaa.com/Hozeh_1
هدایت شده از قرارگاه رسانهای امام علی(ع)
طرح شهیدعزیزاللهی.ppt
9.9M
🖥مستند و گزارش تصویری از عملکرد طرح شهید عزیزاللهی در جشنواره استانی 🍃🍃🍃🍃
✅ساحت ها
✅تهدید ها
✅اهداف فصلی و کلی
✅مهدویت
🖋ناحیه مقاومت نجف آباد
🖋حوزه مقاومت بسیج امام علی علیهالسلام
🖋حوزه بسیج دانش آموزی امام جوادعلیه السلام
🏫دبستان شهید یوسف قربانی
📌مربی :محمد شمسی
#کد۲۶۰
https://survey.porsline.ir/s/hoVPdsvM
📌قرارگاه رسانه ای امام علی(ع):
🆔️ https://eitaa.com/Hozeh_1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۳ انیمیشنی که بچهها نباید ببینند
کانال کهریزسنگ
🔻با توجه به رای دوستان و داوران: برادر گرامی جناب آقای محمد شمسی(عباس) مربی طرح دانش آموزی شهید عزیز
با سلام وعرض ادب.. خداقوت و تشکر ویژه داریم ازجناب آقای شمسی مربی تربیتی جهادی که واقعا به نحو احسنت و با تمام مشکلات پای کار این پسرا در مدرسه شهید یوسف ایستاده و با گمنامی و بدون هیچ منت بچه ها رو هدایت دراین راهها بخصوص طرح مهدویت در مدرسه میکنه. واینقدر با کارهاشون و دغدغه هایی که برا این پسرای شهید یوسف دارند حتی یک لحظه بچه ها دوری ازشون رو تحمل ندارند و لحظه شماری که سریع برگردند.خداوند وامام زمان(عج) که سربازان کوچکش رو آماده دراین راه میکنند. موفقیت روز افزون رو نصیبشون کنه. ممنون و دست مریزاد جناب آقای شمسی بزرگوار.عاقبت بخیر وخیری دنیا وآخرت نصیبتون ان شاء الله.التماس دعا. (ازطرف جمعی از شاگردان و مادران مدرسه شهید یوسف قربانی).
⭕️ نیاز اصفهان به روزانه ۶۴۰ اهداکننده خون
مدیرکل انتقال خون اصفهان:
🔹️در سال ۱۴۰۲ به ازای هر روز کاری، ۵۸۰ نفر اهداکننده به مراکز اهدای خون استان مراجعه کردند که ۴۶۰ نفر از آنها موفق به اهدای خون شدهاند و در سال ۱۴۰۳ باید تعداد ۶۴۰ نفر اهداکننده مراجعه کرده تا این اداره کل بتواند جوابگوی مراکز درمانی استان باشد.
✍️کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : 👇
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
هدایت شده از ابوالفضل ابوترابی نماینده نجف آباد و تیران و کرون
🔹جلسه آقای #ابوالفضل_ابوترابی با اعضای مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه پیرامون طرح ساماندهی اتباع بیگانه
📌کانال اطلاع رسانی دفتر آقای ابوترابی:👇
🆔 @abotoraby
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صف زایمان در تاریخ رند
رئیس اداره سلامت مادران و نوزادان وزارت بهداشت:
برخی زایمانهای زودرس به دلیل تاریخ تولد خاص موجب مرگ نوزاد میشود😱.
از هم اکنون برای تاریخ ۰۳/۰۳/۰۳ تقاضا برای نوبت زایمان در بیمارستان های و زایشگاه های خصوصی گزارش شده است.
هدایت شده از حسینیه کهریزسنگیها در مشهد
🔶همانطور که اقبلا علام شده،افرادی که قصد سفر به مشهد مقدس را دارند جهت هماهنگی به دفتر حسینیه مراجعه نمایند،
لازم به ذکر است که همگان بدانند هنوز موتور خانه و آب گرم ساختمان راه اندازی نشده و نیاز مبرم به کمکهای شما عزیزان داریم لذا تقاضا مندیم که با کمک خود ما را در راه اندازی کامل موتور خانه و آب گرم ساختمان یاری فرمایید.
🔺کمکهای خود را به حساب شماره 90 در قرض الحسنه شهید مطهری و قرض الحسنه گل نرگس(مسجدالحجت) واریز و فیش ان را به دفتر حسینیه تحویل و رسید دریافت کنید هر کدام از همشهریان میتوانند با واریز یکصد هزار تومان برای خود و هر یک از اعضا خانواده، در راه انداز موتور خانه و بهره برداری از ساختمان سهیم باشند.
🔶همچنین همشهریان به صورت غیرحضوری و توسط لینک زیر میتوانند واریز انجام دهند.
لینک واریز به حساب خیریه حضرت ابوالفضل(حسینیه مشهد)👇
https://r-bank.ir/153511777790
# هیئت مدیره حسینیه مشهد#
https://eitaa.com/hoseiniyekarsang
اطلاعیه نحوه حضور داوطلب در فرایند ارزیابی تکمیلی و گزینش (سال ۱۴۰۳)
🔰 اطلاعیه اعلام اسامی چند برابر ظرفیت آزمون استخدامی ویژه رشته شغلی آموزگار سال ۱۴۰۳ وزارت آموزش و پرورش جهت حضور داوطلب در فرایند ارزیابی تکمیلی و گزینش (بررسی مدارک و مستندات خوداظهاری ثبت نام معاینات پزشکی- بررسی صلاحیتهای عمومی گزینش - سنجش و ارزیابی تکمیلی) منتشر شد.👇
https://www.shenasname.ir/?p=61818
((مشاور املاک علی اصغر ))
خرید و فروش
رهن و اجاره
ویلا . زمین
کارگاه. سوله
آدرس:کهریزسنگ خ امام بین کوچه ۱۶ و ۱۸ مشاور املاک علی اصغر ))
تلفن:
09130157130
براتی
لینک عضویت مشاور املاک علی اصغر
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
https://eitaa.com/joinchat/2653225622C983fa19fa2
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
با مجوز رسمی از اتحادیه مشاورین املاک نجف اباد
💫بخش صد و بیست و شش💫
قبل از شلیک او تانک گلوله ای به طرفش شلیک کرد،گلوله به دیوار پشت سر علی اصابت کرد و دیوار خراب شد.گرد و خاک بلند شد و ما دیگر چیزی ندیدیم.من خیلی ناراحت شدم.با علی خیلی دوست بودیم،پیش خودم گفتم:ببین این پسره چه شانی داره نیومده شهید شد.توی همین فکرها بودم که یکدفعه دیدم علی عین آدم آهنی از توی دود و غبار بیرون آمد،موج او را گرفته بود.همه از اینکه او را زنده میدیدیم خوشحال شدیم،من دیگر او را ندیدم.درگیری گروه ما با عراقی ها همچنان ادامه داشت.بچه ها چندین تانک عراقی را از کار انداختند.نزدیک غروب جهان آرا به ما گفت:شماها برگردید خسته شدید.
از شب قبل اینجا بودید،بروید استراحت کنید. نیروی جدید جای شما رو میگیره.ما هم برگشتیم توی مقر سپاه استراحت کنیم.مقر سپاه مدرسه رسایی بود.من،تقی محسنی فر، على وطنخواه و بچه های سپاه آغاجاری وبقیه توی سالن طبقه همکف نشسته بودیم و صحبت میکردیم.من از تقی محسنی فر که رو به رویم نشسته بود و یک گلوله آر پی جی کنارش گذاشته بود پرسیدم:سیدعلی کجاست؟گفت:سید علی با حسین طائی نژاد رفته مادرش و ببینه.کمی بعد همین طور که مشغول صحبت بودیم علی وطنخواه و یکی، دوتا از بچه ها رفتند جلوی در سالن مدرسه خوابیدند.من به على وطنخواه گفتم:علی اینجا جای خوابیدن نیست.اگر بزنه ترکش مستقیم میخوره سمت شما.بلند شوید باید اینورتر بخوابید،آنها هم بلند شدند و جایشان را عوض کردند.هنوز چند لحظه ای نگذشته بود که توپخانه عراق شروع کرد به شلیک کردن،صدا مرتب نزدیکتر میشد.ما فکرش را هم نمیکردیم که میخواهند مقر ما را بزنند، این دفعه هم گفتیم؛خیلی داره کور میزنه،
ولی یک گلوله توپ خورد توی حیاط.گلوله بعدی جلوی در سالن و بلافاصله گلوله بعدی
خورد وسط جمع ما،من در آن لحظه فقط صدای الله اکبر علی را شنیدم و دیگر چیزی نفهمیدم.فکر میکردم شهید شده ام. یک مدت بعد چشمانم را باز کردم.جایی را نمی دیدم.به خودم دست کشیدم.دیدم پاهایم سالم است.دستم هست،سرم هست.گفتم: حتما توی بهشتم.ولی دیدم نه،دست و پایم تکان میخورند ولی خیلی سنگین شده اند، گوش هایم چیزی نمیشید چشم هایم جایی را نمیدید.هر کاری میکردم نمی توانستم بلند شوم.موج انفجار باعث شده بود به شدت سنگین شوم.دچار خفگی شده بودم هر نفسی که میکشیدم غبار قورت میدادم.به هر بدبختی بود سعی کردم چهار دست و پا خودم را به در برسانم.احساس میکردم توی
خون و گوشت و این جور چیزها دارم حرکت میکنم.وقتی هوای تازه توی حلقم آمد، فهمیدم در همانجاست.بعد هی صدا زدم علی،علی.
على وطنخواه را صدا میکردم.چشم،چشم را نمیدید.آن شب خیلی تاریک و ظلمانی بود. چند دقیقه بعد علی هم بیرون آمد.مانده بودیم چه کار کنیم.توپخانه عراق همین طور میکوبید.ما آمدیم توی کوچه،تعدادی از بچه های سپاه آقاجاری هم از توی مدرسه آمده بودند بیرون و نمی دانستند کدام طرف بروند. بندگان خدا نابلد بودند.ما همانطور که می خواستیم از کوچه بیرون بیاییم،دیدیم سه نفر از این ها پلیس همسنگرمان هستند، تصمیم گرفتیم تا اوضاع آرام شود،همانجا بنشینیم که یک دفعه دیدم یک مرد کت و شلواری و خیلی شیک طرفمان آمد و پرسید: چی شده؟من گفتم:مقرمون رو زدند بچه ها مون رو لت و پار کردند مقر رو داغون کردن. دوباره گفت:توپ تو خود مقر خورده؟گفتم: آره چند تا هم خورده در حین این حرفها توجهم به سر و وضعش جلب شد.برایم عجیب بود تو این درگیری و بزن و بکش،این کت و شلوار به این شیکی را از کجا آورده است.هنوز حرفم تمام نشده بود که یکهو
طرف غبیش زد.بعدها هم دیگر او را در سطح شهر ندیدم.گویا جزو مسئولین دشمن بود که گرای مقر ما را به عراقی ها اطلاع داده بود و با آن سؤال و جواب ها میخواست مطمئن شود کارش را به خوبی انجام داده است یا نه؟بعد صحبت های حبیب هیچ حرفی نزدم. دوست داشتم بروم همه جا را ببینم.همه جای وطنم را. ولی از سمت کشتارگاه و پلیس راه به آن طرف تردد ممنوع بود.توی محدوده شهر چرخ زدیم.حبیب که میدید چقدر ساکت و بهت زده ام توضیح میداد و من فقط میشنیدم.از صبح تا ساعت دو بعدازظهر همین طور گشتیم.همین که به خانه رسیدیم،بغضم ترکید و شروع کردم به گریه. برایم خیلی سخت بود،نمی دانم شاید امیدم این بود آنجا را سالم تر پس میگیریم ولی وقتی ویرانه های خرمشهر و ظلمی را که بر آن رفته بود میدیدم،تحملش واقعا برایم سخت و دردناک می آمد.این همه جوان ها یمان شهید شدند و دشمن با خانه های مردم اینطور کرد.چند وقت بعد دا به همراه بچه ها و یکی،دو نفر از اقوام پدری ام برای دیدن خرمشهر پیش ما آمدند.فردای همان روز حبیب ما را به خرمشهر برد.قبل از اینکه به پل برسیم دا آرام پیش خودش شروع کرد به مویه گفتن و گریه کردن،به زبان کردی وعربی میخواند و اشک میریخت تا رسیدیم به جنت آباد دو سال از آخرین دیدارش با بابا و علی میگذشت.
#قصه_شب
#بخش_صد_و_بیست_و_شش
#رمان_دا
#کتاب_بخوانیم
💫ادامه بخش صد و بیست و شش💫
قبر آنان همچنان خاکی بود.بعد از دو سال باران خوردن سطح قبرها خوابیده و با زمین هم سطح شده بود.به نظر میرسید عراقی ها به عمد قبرها را به هم ریخته باشند تا مردم توانند قبر عزیزانشان را پیدا کند.دا رفته بود. دنبال قبر بابا و علی میگشت.قبرها را نشانش دادم.خودش را روی قبرها انداخت.خاکشان را بوسید،با آنها حرف میزد و گریه میکرد،بیشتر روی صحبتش با علی بود.باز به نظرم میرسید شرم و حیایش اجازه نمیدهد جلوی ما با بابا صحبت کند.مثل اینکه داغ دا تازه بود،حرف های نگفته اش،درد و غصه هایش سر باز کرده بود ناله های سوزناک و گریه هایش تمامی نداشت.من و لیال دلداریش میدادیم و خودمان هم گریه میکردیم.تا ظهر آنجا بودیم.من رفتم گوشه ای نشستم و به روز هایی که بر ما رفته بود،فکر کردم.دا در تمام این مدت نتوانسته بود شهادت علی را به خودش بقبولاند،توی خانه همیشه با کوچک ترین چیزی خاطره ای در ذهنش زنده میشد و اشک میریخت،خیلی وقتها از دا فرار می کردم انگار فقط می خواست حرف خودش را بزند.میخواست مرا راه بیندازد تا دنبال علی بگردیم.یا میگفت:کاش من بالای جنازه على بودم تا عقده ام را خالی میکردم.گاهی کار به جایی میرسید که سر دا داد میکشیدم.دست خودم نبود عصبانی میشدم میگفتم چرا نمی خواهد به خودش بقبولاند بچه اش شهید شده؟چرا هر چند وقت یکبار با من اینطور بحث میکند و با این حرف ها عذابم میدهد. وقتی داد و بیداد میکردم و خودم را می زدم، دا مظلومانه شروع به گریه و زاری میکرد.این طور موقع ها مجبور میشدم از خانه بیرون بزنم و آنقدر در خیابان ها سرگردان بمانم تا آرام بگیرم.ناچار بودم از دا فرار کنم،گاهی هم آنقدر بی تابی میکرد که میگفت:ای کاش علی دست و پایش قطع میشد ای کاش على قطع نخاع میشد،ولی بود.هر چه میگفتیم: گریه های تو روح بابا و علی را عذاب میدهد و تو با این کارها اجرت را ضایع میکنی،زیر بار نمیرفت.بلاخره یک روز دا را به آسایشگاه جانبازان نیاوران بردم.جانبازان قطع نخاعی و یا قطع عضو،بخش اعصاب و روان را نشانش دادم و گفتم بین این ها چقدر زجر میکشند دوست داشتی علی اینطوری جلوی چشمانت پرپر میزد؟ آرام شد و گفت: الحمدالله که علی شهید شد.چند وقت بعد هم مادر شهیدان افراسیابی را به دا معرفی کردم و گفتم:ببین خانم افراسیابی پنج پسر دسته گلش را در جبهه ها از دست داده ولی روحیه اش را ببین.ما که دو شهید دادیم.باید بدانیم خیلی ها تمام خانواده شان را از دست داده اند.
این حرف ها را به دا میزدم در حالی که خودم هم خیلی دلتنگ بابا و علی بودم.از طرفی مرتب خوابشان را میدیدم.آنها خیلی وقت ها راهنمایی ام میکردند.یک بار خواب دیدم علی پیش ما آمده ولی ناراحت است.همدیگر را بغل کردیم و بوسیدیم.می دانستم شهیدشده ولی چون چند وقتی بود که به خوابم نیامده بود،گفتم خیلی منتظرت بودم چرا اینقدر دیر کردی؟گفت:خیلی میهمان داریم.بعد دا وارد اتاق شد علی نگاه غضب آلودی به او انداخت و صورتش را برگرداند.گفتم:دا خیلی چشم
انتظار توست.چرا اینطور برخورد میکنی؟گفت: دا با گریه هایش خیلی مرا اذیت میکند این خواب را که به دا گفتم،خیلی تحت تأثیر قرار گرفت.گفت:چه کار کنم دلم آرام نمیگیرد، گفتم؛گریه کن ولی به یاد مصائب حضرت زینب و یاد امام حسین (ع).
این ها حرف های بابا بود،همیشه وقتی حرف عاشورا و امام حسین به میان می آمد،بابا می گفت:ما سادات انگار خلق شده ایم تا مثل اجداد طاهرمان زجر بکشیم.باید فرقی بین سادات و بقیه باشد.خداوند به ما درک عطا میکند که بدانیم اجدادمان برای اسلام چه ها کشیده اند گ،تا ما قدر شان را بدانیم.
دو،سه ساعتی در جنت آباد بودیم.ظهر شد. دا را به خانه مان در منازل شهرداری بردیم توی خانه میگشت و هر گوشه خانه خاطره ای برایش زنده میشد و ناله میکرد اما اکثروسایل خانه را برده بودند،چیزهایی هم که به درد شان نمیخورد به هم ریخته بودند.از جلوی در خانه لباس و رختخواب و مواد غذایی بود که
درهم ریخته بودند.قبل از جنگ بابا برای نذری که داشت برنج و روغن خریده کنار گذاشته بود.عراقی های بی انصاف آنها را همه جای خانه پاشیده بودند.در پیت هفده کیلویی روغن را هم باز کرده بودند و آشغال داخلش انداخته بودند و دوباره درش را بسته بودند.من به دنبال آلبوم عکس هایمان بودم، ولی پیدا نکردم.فقط یک قاب عکس از بابا و یک عکس دسته جمعی که به دیوار اتاق من بود،مانده بودند.انگار فرصت نکرده بودند این دو تا را هم بکنند.در لا به لای لباس ها حلقه فیلم هم پیدا کردم.دا در بین وسایل و لباس های پوسیده چند تکه به عنوان یادگاری برداشت،ولی من آنقدر حالم دگرگون بود که هیچ چیز برایم اهمیت نداشت.شرایط آن روزها به شکلی بود که آماده بودم هر لحظه با ترکش موشک یا خمپاره ای شهید شوم.این فکر و آمادگی مختص من نبود،همه کسانی که در منطقه بودند چنین روحیه ای داشتند.
#قصه_شب
#بخش_صد_و_بیست_و_شش
#رمان_دا
#کتاب_بخوانیم
📣توضیحاتی علمی در خصوص نحوه کارکرد سامانه خودنویس:
🔔جابجایی داده بین سامانههای دو دستگاه با رویکردهای متفاوت (مانند سامانه نهضت ملی مسکن در وزارت راه و شهرسازی و سامانه املاک در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور)، به دو صورت «بالک» و «سرویس» در حال تبادل است.
«بالک» : برای زمانیه که حجم داده بسیار بالاست (برای مثال ۲۰ گیگ اطلاعات) و عمل انتقال اون در بستر شبکه امن، علاوه بر ایجاد ترافیک بالا، مدت زمان زیادی هم طول میکشه.
در این حالت داده از طریق هارد اکسترنال، دی وی دی، سی دی یا هر ابزار ذخیرهسازی دیگهای طی مکاتبه اداری محرمانه از دستگاه دارنده اطلاعات به دستگاه درخواست کننده ارسال میشه جهت بارگذاری یا هر خدمات دیگه...
«سرویس» : برای استعلامهای لحظهای و موردی.
وقتی شما میخواید از یه اپلیکیشن استارت آپی، بیمه شخص ثالث خریداری کنید، اون اپلیکیشن استعلام کد ملی شما رو توسط یک سرویس رفت و برگشتی با سازمان ثبت احوال انجام میده. به این معنی که کد ملی و تاریخ تولد شما رو طی یک سرویس امن به سازمان ثبت احوال میده و مشخصات شما رو برمیگردونه...
- ثبت اسناد: پایگاه داده املاک سازمان ثبت اسناد کشور.
- کد رهگیری: پایگاه داده سامانه املاک و مستغلات کشور.
- خوداظهاری: پایگاه داده سامانه ملی املاک و اسکان کشور.
- مرکز اصناف: پایگاه داده مرکز اصناف وزارت صمت.
🔸بر اساس مطالب بالا و مطابق تصمیمات ماخوذه، مقرر گردید کلیه پایگاه داده های حوزه معاملاتی املاک (خرید، فروش، رهن، اجاره، مشارکت در ساخت) در قالب یک سامانه جامع رایگان به نام «خودنویس» تجمیع گردد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣سرودن اشعار با صدای زیبای پیرمرد هموطن در صحن و سرای آقا امیرالمؤمنین علی علیه السلام
حتما ببینید و لذت ببرید.😍
✅ارسالی همشهریان
✍️کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : 👇
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
🔘ادامه توییت های جنجالی کریمی قدوسی؛ اینبار بمب اتم!
کانال رسمی صابرین نیوز👇🏼
▪️ @Saberin_fa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ نیروهای رژیم صهیونیستی از مناطقی در غزه عقب نشینی کردن ولی چیزای جالبی ازشون بجا مونده!
🔹 پرچم تجزیه طلبان کردستان عراق و دیوار نوشتهی «کردستان آزاد»
🔹 این رو برای کسایی ارسال کنید که نمیدونن چرا جمهوری اسلامی بعضی اوقات در پاسخ به جنایت صهیونیستها ، کردستان عراق رو هدف قرار میدهد
ـــــــــــــــــــــــ
پایگاه خبری صابرین نیوز↙️
🆘@sabreenS1_official
لطفاً حمایت نمایید 👆👇
https://farsnews.ir/momennasab/1713553011663250105
💯انتشار حد اکثری 👉
یاعلی 🌷
📌بورل: وزرای خارجه اتحادیه اروپا با گسترش تحریمها علیه ایران موافقت کردند
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت، وزرای خارجه اتحادیه اروپا در نشستی در لوکزامبورگ تصمیم سیاسی به گسترش تحریمها علیه برنامه موشکی و پهپادی ایران و صادرات آن گرفتند.
وستانیوز
https://eitaa.com/westanews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واژگونی سه خودرو شوتی در جاده یاسوج - اصفهان/ سه راننده جان باختند
رئیس پلیس راه کهگیلویهوبویراحمد:
🔹عصر امروز دوشنبه در اثر انحراف و واژگونی سه دستگاه خودرو سواری ۴۰۵ شوتی در جاده یاسوج ـ اصفهان حد فاصل روستای میمند سه نفر جان باختند.
🔹در این تصادف سه دستگاه خودروی پژو۴۰۵ شوتی به علت تخطی از سرعت مطمئنه و توانایی نداشتن رانندگان در کنترل خودرو در یک نقطه و به صورت همزمان منحرف شدند.
🔹۲ نفر راننده در دم جان باختند و راننده خودروی دیگر با وجود تلاش تیمهای امدادی و پزشکی در مسیر انتقال به بیمارستان جان باخت.
✍️کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : 👇
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯