eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.4هزار عکس
11.2هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸ضرب‌الاجل بانک مرکزی برای دریافت رمزهای دوم یکبار مصرف 🔹بانک مرکزی: صاحبان حساب‌های بانکی تا پایان آذر رمز دوم یکبار مصرف را فعال کنند.
🌷🕊🌺🌼🌺🕊🌷 دکتر بود بود اما همه این کارها را ول کرد و اسلحه به دوش گرفت و به جبهه رفت و جنوب هم نرفت که پیش بنی صدر در پایگاه وحدتی دزفول بنشیند و مرغ بخورد و بگوید: من دارم در اینجا می‌جنگم . نه ... در سوسنگرد نشان داد که او چگونه در جبهه بود ... 🌹🌹🌼🌷🌼🌹🌹 🌹🌹🌼🌷🌼🌹🌹
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼 رفته بودم سفرى، سمت ديار كه طوافى بكنم گرد مزار شهدا به اميدى كه دل خسته هوايى بخورد متبرك شود از گرد و غبار هر چه زد خنجر احساس به سرچشمه چشم شرمگينم كه نشد اشك ، نثار خشكى چشم عطش خورده ، از آنجاست كه من آبيارى نشدم، فصل بهار چون نشد شمع كه سوزد دل سنگم شب عشق كاش مى شد كه شود سنگ مزار آخرين خط وصاياى دل من اين است كه به خاكم بسپاريد كنار شادی روح و 🌺🌺🌼🌹🌼🌺🌺 🌺🌺🌼🌹🌼🌺🌺
📸شهید شاهرخ ضرغام: خدا امام خمینی را فرستاد تا ما را آدم کند 🔹زندگی ما در لجن بود، اما خدا دست ما را گرفت. امام خمینی را فرستاد تا ما را آدم کند. البته بعدا هر چه پول در آوردم به جای آن پول‌ها صدقه دادم. 🔹گذشته من اینقدر خراب بود که روز‌های اول، در کمیته برای من مامور گذاشته بودند، فکر می‌کردند که من نفوذی ساواکی‌ها هستم. 📅 به مناسبت شهادت شهید شاهرخ ضرغام در ۱۷ آذر ۱۳۵۹
🔴 رهبر انقلاب : 🔹 فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد و عرصه فرهنگی و عرصه جهاد است ; به اعتقاد من امروزه ذکر مستحبی بعد از نماز کار فرهنگی و #جهاد در فضای مجازی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم/ قولی که شهید ضرغام به مردم داد... 🕊سالروز شهادت شهید گرامی باد. صلوات 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 | سلاح شیمیایی ‌ 🔹نگاهی به پرونده سیاه آمریکا در ارسال محموله‌های بمب شیمیایی به عراق برای استفاده در جنگ‌تحمیلی علیه ایران 📆۱۷ آذرماه، سالروز اعتراف رژیم بعث عراق در استفاده از سلاح شیمیایی در دوران جنگ تحمیلی. 🌹
🔴 صدور اندیشه های #انقلابی ولایتمداری ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ افشاگری مدیرعامل اسبق شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی درباره عملکرد بیژن زنگنه جلیل سالاری مدیرعامل اسبق شرکت ملی: هر کسی وزیر نفت را نقد کند، برایش پرونده‌سازی می‌کنند! متخلفان از دفتر زنگنه حمایت می‌شوند! خیلی‌ها به عملکرد زنگنه در وزارت نفت انتقاد دارند، اما جرات ابراز ندارند! 👤 عبدالصمدجعفری
🔴مجلس شورای پچ پچ!
📜 فرازے از وصیتنامه شهید 📍به همه شما وصیت می کنم، همه شمائیکه این صفحه را می خوانید؛ قرآن را ⇜ بیشتر بخوانید ⇜ بیشتر بشناسید ⇜ بیشتر عشق بورزید ⇜ بیشتر معرفت به قرآن داشته باشید ⇜ بیشتر دردهایتان را با قرآن درمان کنید 👌 سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد نه زینت دکورها و طاقچه های منزلتان بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. 🌹🍃🌹🍃
قامتِ دین راست خواهد ماند تا وقتی ڪہ سـروهـا ؛ روبرویِ یکه‌تازی تبر می‌ایستند ...
حمید به مقام معظم رهبری عشق و ارادت ویژه‌ای داشت. هر کاری می‌خواست بکند باید از آقا استعلام می‌گرفت. سال 94 عمره بودیم وقتی در مدینه بودیم، تماس گرفتند و اطلاع دادند خانم حمیدرضا باردار است. پسرم گفت برای انتخاب نامش از حضرت آقا استعلام بگیریم. یک آشنایی در بیت داشتیم که رایزنی شد و آقا هم اسم احمد را برای کودک انتخاب کرده بودند.
به یاد بسیجی عارف دانشجوی دانشگاه امام صادق (ع) فرازی از وصیت‌نامه که چهار روز قبل‌از شهادتش نوشته‌است: حرف من و پیام من فقط یک کلام است کلامی که اگر آویزه گوش قرار نگیرد مانند چشمه جوشان همه گناهان از آن سرازیر می گردد و آن کلام این است که مراقب باشید حبّ دنیا فریب‌تان ندهد چرا که حُبُّ الدنیا رَأسُ کلّ خطیئه چرا که امیرالمومنین(ع) می‌فرماید: مَثَلُ‌الدُّنیا مَثَلُ الحَیَّةِ لَیِّنٌ مَسُّها، قاتِلٌ سَمُّها دنیا مانند ماری است زهرناک تماس با آن دلنشین و گوارا و اما سمّ آن بس ناگوار و مهلک ... آشنایان ره عشق در این بحر عمیق غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده ۷ ۱۳۶۶
✍همہ با هم مشت محڪم خويش را بر دهان آمريڪا و ابرقدرتها بزنيد و از آنها نترسيد، و بہ آنان معنے اسلام و ضرورت اسلام را بفهمانيد. 🌷 🕊
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ مدتی از پیروزی انقلاب گذشت. شاهرخ نشسته بود مقابل تلویزیون، سخنرانی حضرت امام در حال پخش بود. داشتم از کنارش رد می شدم که یکدفعه دیدم اشک تمام صورتش را پر کرده. گفتم: شاهرخ، داری گریه می کنی؟! با دست اشکهایش را پاک کرد و گفت: امام، بزرگترین لطف خدا در حق ماست. ما حالا حالاها مونده که بفمهمیم رهبر خوب چه نعمت بزرگیه، من که حاضرم جونم رو برای این آقا فدا کنم. 🌷 منبع: کتاب شاهرخ حُر انقلاب اسلامی 🕊🕊
🔸نابغه سیستان و بلوچستانی قهرمان مسابقات ذهنی ریاضی 🔹 یسرا سلیمانی دانش آموز نابغه سیستانی وبلوچستانی قهرمان سه دوره مسابقات جهانی محاسبات ذهنی ریاضی «چرتکه» که با حمایت منطقه آزاد چابهار به مسابقات جهانی ۲۰۱۹ کامبوج اعزام شده بود موفق شد برای چهارمین سال پیاپی قهرمانی این مسابقات را بدست آورد.
من که هیچ اصلا تمامِ جهان بستگی دارد به او..‌. چشم که باز کرد صبح شد لبخند زد بخیر هم شد! | |
‍ ‍ چند خاطره کوتاه از زبان همسر شهید همیشه وقتی از منطقه به خانه می‌آمد و من در خانه نبودم، پشت در می‌ایستاد و در را باز نمی‌کرد. من می‌گفتم: «شما که کلید داری پس چرا داخل نمی‌روی؟» می‌گفت: «نه عیال جان! دوست دارم شما در را برایم باز کنی. اگر شده ساعت ها هم پشت در می‌ایستم تا شما بیایی و در را باز کنی.» یادم هست یکبار من مسجد بودم و وقتی بازگشتم دیدم کنار در ایستاده است. من گفتم: «می‌رفتی داخل.» گفت: «نه؛ مگر می‌شود من همسر داشته باشم و در را خودم باز کنم.» جنس‌های کوپنی‌مان را که می‌گرفتیم، می‌آورد و بین همه همسایه‌ها تقسیم می‌کرد و می‌گفت: «آن‌ها بچه دارند، تعداد نفراتشان بیشتر است و نیاز دارند. اما ما کمتر مصرف می‌کنیم.» ماشین سپاه دستش بود وقتی من‌ آمدم و گفتم: «می‌خواهم بروم سر مزار برادرم، مرا با خودت می‌بری؟» گفت: «عیال جان! ناراحت نشوی اما نمی‌توانم شما را برسانم.» من هم با بچه سختم بود. گفتم: «چرا؟ سر راهت است مگر چه می‌شود؟» می‌گفت: «عیال جان! اگر قرار باشد شما را برسانم باید آن دنیا جواب بیت المال را بدهم، نمی‌توانم.» بعد من می‌گفتم: «دوستانت وقتی ماشین دستشان است، زن و بچه‌شان را می‌رسانند.» به من گفت: «آن‌ها می‌توانند جواب بدهند اما من نمی‌توانم جواب بدهم.»
شهیدی که روز تولد و روز شهادتش یکی است.... وقتی برادر كوچكش (سید محمد) شهید شد، من خیلی بی‌قراری می‌كردم، سید رسول به من گفت: اگر شما فرزند دیگری داشتید، اینقدر بی‌قراری نمی‌كردید، چون من هم شوم، شما خیلی تنها می‌شوید، یكی از دوستانم شهید شده، ولی كودكی از خود به یادگار گذاشته است؛ به او گفتم: پسرم، ازدواج تو مانعی ندارد، ولی هم سن تو كم است و هم اینكه هنوز چند ماهی از شهادت برادرت نمی‌گذرد، در ضمن در این اوضاع جنگ و جبهه كه نمی‌شود ازدواج كرد... سیدرسول گفت: مادرم! ازدواج من از سر دلخوشی نیست، می‌دانم در آینده شهید خواهم شد، قصدم داشتن فرزندی است كه یادگاری از من برای شما باشد، وقتی فرزندم شش ماهه شد من به شهادت میرسم و دقیقا در شش ماهگی فرزندش به شهادت رسید. سید رسول دوست داشت با دختری ازدواج كند كه با ایمان و از خانواده شهدا و سیده باشد، زیرا بر این باور بود كه خواهر شهید به خوبی انقلاب را درک كرده و می‌داند چه هدفی دارد. ولادت: ۱۳۴۳/۸/۲۰ یزد شهادت: ۱۳۶۴/۸/۲۰ جاده اهواز _خرمشهر؛ اصابت ترکش
بعد از پایان مبادله اسرا که مشخص شد اسیر نشده و شهید شده؛ مادر شروع کرد به خوردن یخ و برفک یخچال؛ ما فکر می‌کردیم قندِ مادر بالا رفته... به همین دلیل مادر رو بردیم دکتر؛ دکتر گفت: مادر شما هیچ مشکلی ندارند. بعد از من پرسید مادرتون ناراحتی دارد؟ گفتم: یکی از پسرهاشش دو سه ماهی است شده... دکتر گفت: این یخ و برفک یخچال میخوره چون جیگرش داره میسوزه.... دکتر گفته بود ممکنه قلبش از داخل منفجر بشه... همینطور هم شد....
روایت همرزم شهید مدافع حرم " ایوب رحیم پور " از شب آخرین شب ... غسل کرد و از همه حلالیت گرفت و با همه خداحافظی کرد و گفت بچه ها من دیگه برنمیگردم ، همه خندیدند و دستش انداختند و با خنده میگفتند : ایوب برو منتظریم برگردی؛ ولی اون گفت : من میبینم که برگشتنی نیستم منتظرم نباشید ... کسی باور نکرد ... اما سحرگاه ، بعد از همه عبادتهایی که اون شب توی اون خونه با پروردگار خودش انجام داد ، برنگشتنش رو به همه دوستانش ثابت کرد ... ۱۷ آذر ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم " " گرامی باد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبتهای در مورد امدادهای غیبی در عملیاتها خیلی وقت ها ما طرحی را آماده می‌کنیم که بعدا خیلی غافلگیرانه متوجه می‌شویم که شب عملیات طرحمون عوض شده و خلاف اون چیزی که ما میخواستیم عمل شده و همون مسئله خلاف هست که به نتیجه میرسه!
همیشه می گفت: "خواهرِ دانش آموز! برادرِ دانش آموز! آیا می دانی برای چه پشت این میز نشسته ای؟! برای آنکه بتوانی آدمی بشوی که فردا به درد محرومین جامعه ات که خود نیز از آنان هستی، بخوری.... بتوانی در یک پست حساس ، فعال باشی و خود که از قشر مستضعفی، باری از دوش مستضعفان برداری..." این دانشجوی فعال پیرو خط امام در سال 1354 وارد دانشگاه فنی تهران شد و همزمان با گذراندن مراحل تحصیلی خود، با دیگر برادران مسلمان خود به فعالیت های صنفی_سیاسی روی آورد.. در شورای دانشجویان یکی از افراد بسیار فعال بود و موضع گیریهای کوبنده اش همیشه برای گردانندگان وابسته به رژیم در دانشکده ایجاد زحمت می کرد این شهید بزرگوار در سال 1360 که جنایتکاران منافق با اسلحه در تهران به مردم و پاسداران مردمی انقلاب اسلامی حمله بردند و به کشتار آنان دست زدند، «رجب بیگی» قهرمان با سلاح گرم به مقابله با آنان شتافت و در راه دفاع از آرمانهای اسلامی خویش و دفاع از مظلومیت به مقام شهادت دست یافت . فرازی از وصيت نامه شهيد مهدي رجب بيگي صاحبِ کتاب ( ميرويم تاخط امام بماند ): خدايا! تو ميداني که چه مي کشيم؛ پنداری که چون شمع ذوب ميشويم، آب ميشويم ما ازمردن نمي هراسيم، اما ميترسيم بعد از ما ايمان را سر ببرند  و اگر نسوزيم هم که روشنائی ميرود و جای خود را دوباره به شب ميسپارد، پس چه بايد کرد؟ از يک سو بايد بمانيم تا آينده شويم و از ديگر سو بايد شويم تا آينده بماند هم بايد امروز شهيد شويم تا فردا بماند و هم بايد بمانيم تا فردا شهيد نشود،  عجب دردی؟! چه ميشد امروز شهيد می شديم و فردا زنده می شديم تا دوباره شهيد شويم....